فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر برای هرچیزی خواستید گریه کنید، برای حسین(ع) گریه کنید
#شهیدجمهور🥀
با رنجِ اسارت و غمِ تنهایی
بانویِ دلیرِ روزِ عاشورایی
با این همه غُصِّه و مصیبت امّا
چیزی تو ندیده ای به جز زیبایی
#یا_زینب_ڪبرے_س 🥀
#شام_غریبان #محرم💔🥀
1_12582140084.mp3
3.61M
السلام علیک یا ابا عبدالحسین(ع)
_______________
مهدی رسولی
Download.mp3
15.61M
واسه نفس گرفتن تا خیمه برنگشته
کمتر بهش بخندید، سنی ازش گذشته
ماه حرامه.....
سید مهدی حسینی
4_5816955567985398886.mp3
11.98M
🎧 بشنوید | صوت کامل قرائت دعای توسل توسط آقای حاج مهدی سماواتی در مراسم عزاداری شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی. ۱۴۰۳/۴/۲۶
🏴 #بعثت_خون
🔹️صفحه ویژه حسینیه امام خمینی(ره)
💻 khl.ink/hoseineiemamkhomeini
4_5816955567985398967.mp3
15.74M
🎧 بشنوید | صوت کامل روضهخوانی آقای حاج مهدی سلحشور در مراسم عزاداری شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی. ۱۴۰۳/۴/۲۶
🏴 #بعثت_خون
🔹️صفحه ویژه حسینیه امام خمینی(ره)
💻 khl.ink/hoseineiemamkhomeini
50.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل قرائت دعای توسل توسط آقای حاج مهدی سماواتی در مراسم عزاداری شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی. ۱۴۰۳/۴/۲۶
🏴 #بعثت_خون
🔹️صفحه ویژه حسینیه امام خمینی(ره)
💻 khl.ink/hoseineiemamkhomeini
45.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل روضهخوانی آقای حاج مهدی سلحشور در مراسم عزاداری شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی. ۱۴۰۳/۴/۲۶
🏴 #بعثت_خون
🔹️صفحه ویژه حسینیه امام خمینی(ره)
💻 khl.ink/hoseineiemamkhomeini
پایم برهنه، راه طولانی و دشوار
رحمی نما خار مغیلان! من یتیمم...😭
#یا_رقیه
#شام_غریبان
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
اصغرِ من امیدِ بابا بود
غنچه ی بوستانِ زهرا بود
رودِ خشکیده درکویرِ ستم
کوچک اما شبیهِ دریا بود
#محمودجهاندیده
تشنه امابه عشق باور داشت
همچوعباس یارویاورداشت
تاعموازشریعه بازآید
غنچه ی سربریده دربرداشت
#محمودجهاندیده
ناله اش رفت تابهشتِ برین
غنچه ی تشنه ی امامِ امین
باسه شعبه به کربلا کشتند
یادگارِ رسولِ خاتمِ دین
#محمودجهاندیده
شش ماهه ای که دست نظیفش گره گشاست
زود ازجهان برفت ولی معدن بقاست
با تیرهای اشک وبه توفان ناله ها لبیک گوی شاهِ شهیدان کربلاست
ای کوفیان زکودک شش ماهه کمترید
او با صدای ناله ی خودلشکرِوفاست
با یک گلو چو غنچه وباگوهرانِ اشک کوچک مدافعِ حرمِ امنِ اولیاست
ما شیعیان ،دخیل به درگاهِ اصغریم دستش گره گشای غمِ چهره های ماست
پنداشت تیر، آب از آن روی خنده کرد
آن تشنه ای که کشته ی باتیر اشقیاست
فرصت نیافت تاکه کمی دست وپا زند قنداقِ اوبشدکفنش وه چه بی ریاست
تیرِ سه شعبه ای که پُراززهرِکینه بود پَرپَرکننده ی گلِ زهرایِ مصطفاست
اصغرنگر خلیل،به قربانی ات مناز زیبا ذبیحِ غنچه ی عطشان کربلاست
اهلِ زمانه قیمت او کی شناختند درآسمانِ عشق،خریدارِ اوخداست
خیلِ فرشتگان به طوافش بیامدند این کعبه یادگارِحسین،دُرّ پُر بهاست
هرقطره خونِ اوبه سوی آسمان رسید
یعنی زمین،نه لایقِ این دُرّکیمیاست
اصغربه سمتِ خیلِ ملائک،صعودکرد قرآنِ کوچکی که پُراز آیه ی شفاست
هم آتشی به هردل وهم آبِ هرشرر آن دل که بین آتش وآب است با صفاست
آمدرقیّه دیدکه گهواره خالی است
آن "لای لای اصغرِ"اوخالی ازصداست
نالدبه یادِدوست"جهاندیده"در فراق آن کاروان که می بَرَدش کربلا کجاست
#محمودجهاندیده
مهرت شده جوشان همه جاحضرت عباس
گلپاره ی نیزار وفا حضرت عباس
باخون تو در دشت ِ بلا آینه رویید
شه راشده دل ازتوصفا حضرت عباس
ساقی شده خون پیکر وگلها همه تشنه
نالان چمن لاله چرا حضرت عباس
برده ست ملک رشک توای غیرت جاوید
درغبطه تمام شهدا حضرت عباس
آبِ دوجهان حسرتِ لب های تو دارد
ای لعلِ درخشانِ بقا حضرتِ عباس
نام تودراین شهرعزاسنبل غیرت
عشقت شده حک بر دلِ ماحضرت عباس
بی روی تورخسارِ" جهاندیده" پرازخاک
گلزارِجهان دشت ِ عزا حصرتِ عباس
#محمودجهاندیده
قصیده ی وصف عباس بن علی سلام الله علیه
وفادار عبّاس ای ابنِ حیدر
تو ای سرو پیکر تو ای ماه منظر
کلامت گلستان کند دشت ها را
بَرَد رشکِ عزمِ تو دریای احمر
نهان گوهرِ نابِ دریای غیرت
خدا قدردانش،نه سازنده زرگر
تو از نسلِ آن بت شکن کزحضورش
شود سرد وسالم فروزنده آذر
تو از نسلِ آن رحمه العالمینی
به امرش شکافد تن ماهِ اکبر
کتابش سعادت دهد در دو دنیا
هرآن ذرّه را مِهرِمعنا میسّر
تو را راهبر گشته قرآنِ ناطق
تورا ابنِ خود خوانده زهرای اطهر
حسین وحسن بود چشمان،علی را
تو دستِ محافظ،دوچشمانِ سرور
کُنَد شمس رجعت برای نمازش
شده کعبه او را به میلاد بستر
بُوَد کربلا جنّتِ مُلکِ دنیا
زمینش مُعنبر،هوایش معطّر
شدی کاشِفُ الکَرب، سیمای شه را
جمالت نماید جهان را مُنوّر
تورا خواهر آن زینب است او که درشام
بلرزانده کاخِ ستم را سراسر
اگر دینِ حق از خطا در خطر شد
نیرزد زمین و زمان، بر یکی پَر
تویی شیری از سنگرِ شهرِ ایمان
عدو روبهانند و گرگانِ کافر
چنان حمله ور شد به گردابِ دشمن
تنِ دین کُشان،گشت لرزان ومُضطر
زِ دریای خشمش، نگون،سدّ کفران
علی وار بشکست دژهای خیبر
ازین شهد،نیزارِ جان ها شکرشد
ملائک بگفتند : اللهُ اکبر
جز عبّاس ،در وقتِ ظلمت که برداشت
نقابِ نفاق، از یزیدِ ستمگر
حبیبِ ولیّ خدا کی پذیرد
امان نامه ازشمرِرذلِ سبک سر
زغیرت رها کرد آبِ جهان را
قنوتِ دو دستش پُر از آبِ کوثر
فرات از وفایش خجل گشت وحیران
دلِ آسمان ، زین قضایا مکدّر
چنین تشنه لب،شدشهنشاهِ خوبان
بُوَد ساقیِ تشنگان ، روزِ محشر
ولایت مداری که در راهِ قرآن
تنش گشت قربانِ دینِ پیمبر
به خون، میهمانِ شَهِ عاشقان شد
وُ را میزبان شد ، خداوندِ داور
تورافخر، آن شد که درخاکِ غربت
دهی جان درآغوشِ مِهرِ برادر
رساندست ایزد ندایت به زهرا
بیامد حضورت سراسیمه مادر
تو راغرقِ خون دید ونالید وبگریست
بزد با دودستش به رو ،سینه وسر
نگاهت نمودند عبّاس ازغیب
حَسَن سرورِ دین به همراهِ حیدر
عزایت تکان داد عرشِ خدا را
براین ناله بگریست جدّت پیمبر
پیِ رودِ چشمانِ یاران،روان شد
اباالفضل گو، اشکزارانِ دیگر
بُوَد مَردِ دوران،ابوالفضل کِاستاد
ز حبّ ولایت ،به دنیا برابر
نه مرد است آن،کز پیِ رنگِ دنیا
زند دست بر دامنِ دامِ هر شر
مرفّه نشینانِ مردابِ دنیا
سگانند پیچیده خودرا به زیور
بخواباندسجّاد، گلپاره ها را
به خاک آرمیدندباهم دو اختر
پس از نوحه بر نعشِ گل های پَرپَر
سپرد او به خاک ، آن شهیدانِ دیگر
صفِ لاله زاران،دوخون خفته دارد
یکی بی دو دست و یکی مانده بی سر
درآن قبر شش گوشه،دریاست پنهان
شهِ دین ،به همراهِ شش ماهه اصغر
جهان تاجهان است غم می تراود
دلِ شیعه،زین آتشِ گریه گُستر
چوبنشست تیغِ سه سر،حلقِ اصغر
گسست ازجهان، شادی و زینت و زر
نشاط از جهان رفت آن روزگاری
گلِ باغ را شُست ، بارانِ خنجر
چه عزّت جهان راچه معنا زمان را
که شد نوحه گویان،گلِ خانه پَرپَر
کنون از شهیدانِ ایران،هویدا
به خاکِ وطن،لاله زارانِ دیگر
زِ گُردان،گریزان،یزیدانِ دوران
زِ مَستانِ حق، باده خوارانِ ساغر
ز وصفِ شهیدان،زبان ناتوان شد
قلم مانده حیران،زبون گشته دفتر
نه جانی توانا ، دلِ واژه ها را
به بحرِ تقارُب ، نه وزنی ست بهتر
وزین بحرِ شعرم زنامِ ابالفضل
نه نامی جز او در دو دنیا نکوتر
"جهاندیده"خواهد جوابی زمدحش
رضایِ خدا را، زِ عبّاسِ حیدر
#محمودجهاندیده
﷽
«مردیِپهلوان»
پهلوانی در میان کارزار/
آهنین اندام، فولادین زره/
زین اسبش تندر و آن تیغِدستش صاعقه/
میچشاند او طعم تلخ مرگ بر هر ذائقه/
چشم مبهوت فلک، حیران آن اندام او/
قلب مرعوب زمان ، ترسان آن چشمان او
پشت لرزان زمین، خم زیر وزن پیکرش/
پاره صفصف لشکری از نعره یا حیدرش
غرش اسب سفیدش بدتر از ببری سیاه/
چشم اخم آلود او/
لشکری سر میبرید از دم به شمشیر نگاه
تیراندازان به حیرت کز چه هر پیکان خطا میرفت؟
گوئیا هر تیر با آن صاحبش لج مینمود/
چون که هر تیری به سویس شد روان/
از هراس اخم چشمش راه خود کج مینمود
او به تنهایی حریف لشکری بود و ز عجز/
دشمنش گفتا عدالت بین این پیکار نیست
خصم میمرد از شرار خشم او یا از هراس چشم او/
بیگمان در کار دین اجبار نیست
پیش آن چشمان مات آسمان/
پهلوان میزد به روی خاک تا شمشیر خود/
ظالمی پست از وسط در پیش رویش نصف میشد/
از سپهر آمد چو آن توحید شمشیرش فرود/ کافری در غسل خون بهر خدا آمد سجود/
کشتهٔ تیغش نمیزد دستوپا بر روی خاک/
قبلتر گویا که ضربت خورده بود/
چون که قبل از ضرب تیغ از اخم چشمش مرده بود/
به خدا سوگند کس یارای جنگش را نداشت!
این میان قطع دو دستانش درآن ذهن زمان/
جای سنگین سؤالی جا گذاشت/
در خروش آن سیه آوردگاه
تا صدای التماس تیغها آمد به گوش/
پهلوان در رزمگه کولاک میکرد/
برق تیغش تا فلک را چاک میکرد
آسمان شد خیره بر دستی که عمری در کرم بودش رقیب
مات از آن سرخْ آذرخشِ دست او/
پهلوان ناگه به پیشش کافری مبهوت دید/
تیغ را پایین فکند/
او نگاهی بر تن لرزان خصم رذل کرد/
آسمان گفتش اگر مردی تو تیغت را ببخش!
پهلوان اما ز مردی دست خود را بذل کرد/
از عطای پهلوان در پیش چشمان خدا/
بار دیگر آسمان شرمنده شد/
✍🏿 #احساݩ_قنبرے
64.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باسلام ...⬛️⬛️⬛️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹اجرای کوتاه ولی جانسوزاز.. فرزندم طلبه و مداح کربلایی محمدجوادتوحیدی کریمی .. شب شام غریبان ....صلوات ......خادم الحسین توحیدی کریمی
ارسالی اعضا گرامی
دوباره روضه ی تلخ اسارت زینب
مرور متنِ كتاب شرافت زینب
وجود معجری از نور؛ پرده درپرده
دلیل محكم حكم قداست زینب
مسیر دین خدا را نشان مان داده
چراغ روشنِ برج هدایت زینب
رموز جمله ی «من را دعا نما خواهر»
نهفته در ثمراتِ عبادت زینب
نماز سینه زنان رو به كعبه ی گودال
غروب روز دهم با امامت زینب
برای قتل حسینش دیه به او دادند
كلوخ ها شده سهمِ غرامت زینب
سكوت محض جَرَس های لشگر دشمن
نشانِ معجزه ای از رسالت زینب
به پیشِ كعب نی و سنگ؛ راست قامت بود
رقیه درس گرفت از صلابت زینب
لغات خطبه ی زینب، لغات قرآن بود
ملائكه همه ماتِ بلاغت زینب
نهیب حیدری اش كاخ ظلم را لرزاند
یزید شوكه شده از شهامت زینب
صدای قاری قرآن به روی نی نگذاشت
نگاه ها برود سمتِ ساحت زینب
وحید قاسمی