eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
991 دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
41 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام امام زمانم✋🌸 دوست داشتن شما شیرین‌ترین اتفاقی است که هر روز رخ می‌دهد ... وقتی دلم بوے یاد شما را می‌گیرد، وقتی لبم به ذکر نامتان متبرک می‌شود، وقتی جانم به محبتتان معطر می‌گردد هزار هزار شکوفه در درونم می‌شکفد، بهار می‌شوم، آرام می‌گیرم و زنده می‌گردم ... من با شما در نهایت خوشبختی‌ام ... 🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
🌹کيستی ای خنده‌هايت رحمةٌ للعالمين گيسوانت ليلةالقدرِ سماوات و زمین 🌹ای اشارت‌هایِ ابروهای تو لاريب فيه مهربانی‌هایِ چشمانت هدیً للمتقين 🌹ای شبِ معراج، سبحان الذی أسرایِ مَن عروة الوثقی‌ست دامانِ تو ياحبل المتين 🌹ايّها المزّمّل امشب تاسحر بيدار باش تا طلوعِ فجر، قرآن‌ها بخوانی با یقین 🌹در رکوعِ کيست آن زيباترين انگشتری راز بگشا ای نمازِ اولين و آخرين 🌹نخل‌های سالها_خشکيده خرما می‌دهند می‌نشينی تا کنارِ اين دلِ چادرنشين 🌺صلی الله علیک یارسول الله_روحی فداک
◼سرودهٔ استاد شهریار در مورد امام حسین علیه السلام   شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسین از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند تا به جائی که کفن از بوریا دارد حسین بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین سروران ، پروانگان شمع رخسارش ولی چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین سر به قاچ زین نهاده راه پیمای عراق می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین او وفای عهد را با سر کند سودا ولی خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا با کدامین سرکند ، مشکل دو تا دارد حسین سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند عزّت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین بعد از اینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین اشک خونین گو بیا بنشین به چشم "شهریار" کاندرین گوشه عزائی بی ریا دارد حسین
حال من خوب است حال روزگارم خوب نیست.mp3
857.1K
حال من خوب است حال روزگارم خوب نیست حال خوبم را خودم باور ندارم خوب نیست آب و خاک و باد و آتش شرمسارم می کنند این که از یاران خوبم شرمسارم خوب نیست روز وشب را می شمارم ؛ کار آسانی ست ؛ حیف روز و شب را هرچه آسان می شمارم خوب نیست من که هست و نیستم خاک است ،خاکی مشربم اینکه می خواهند برخی خاکسارم خوب نیست ابرها در خشکسالی ها دعاگو داشتند حیرتا! بارانم و بایدنبارم خوب نیست! در مرورخود به درک بی حضوری می رسم زنده ام ، اما خودم را سوگوارم خوب نیست مرگ هم آرامش خوبیست می فهمم ولی این که تا کی در صف این انتظارم خوب نیست .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یک چالش شاعرانه 🔹یوسف‌علی میرشکاک، شاعر معاصر کشورمان با خواندن شعری خطاب به ناصر فیض در یک برنامه تلویزیونی از او درخواست کرد که به این شعر پاسخ دهد. 🔹در ادامه ناصر فیض، شاعر معاصر هم با قطعه‌ای به نام دریا، به چالش دعوت‌شده پاسخ داد.
صد شکر که ما اهل تولّا هستیم در زمره‌ی دوستان مولا هستیم بر شانه‌ی ما، ای دو ملک! بنویسید ما دشمنِ دشمنان زهرا هستیم ✍مرحوم
روزها یادِتو و شب همه شب شعرِ غمت این چنین میگذرد ثـانیه ‌هـایم بی تـو
روز تون قشنگ وشاد خوشبختی‌تون بی انتها شادیهاتون پاینده زندگیتون عاشقانه سفره تون پر برکت و مهر و سایه خداوند همراه همیشگی‌تون... 🍃🌸
شبان تیره سحر شد به یمن روی محمد ربیع جلوه جان شد ، ز عطر و بوی محمد شمیم عطر کلامش وزید چون به دل خاک دمید لاله و نسرین، به جستجوی محمد ز خرد سنگ ابابیل، فقط نه ابرهه بشکست شکست هیبت شیطان، شکست عدوی محمد خمُش شد آتش یسنا شکست شوکت کسرا نگون منات و عزی شد ز هایو هوی محمد شوند اگر که خلایق ادیب درگه حسنش، ز بحر قطره نویسند ، ز خلق و خوی محمد شکست بال ملائک بسوخت شهپر جبریل چو خواست پا بگذارد به سمت و سوی محمد بسی چراغ، فروزان ز دین او بدرخشد به جز علی نبرد ره ، کسی به کوی محمد هزار لاله به شوقش زده گریبان چاک اویس جان بسپارد در آرزوی محمد به آسمان برسد چون طنین نام رسایش فرشتگان به سماع از می سبوی محمد نوشته است به ازل بر در سرای وجود تمام عالم امکان شود چو گوی محمد میلاد با سعادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد ص و میلاد امام جعفر صادق ع مبارک باد نیره جهانشاهی
به لــــــــــــــــــــــــطفِ چوبدستی راه را انگار می بینند عصا: چشم است، دستِ کورهایِ بی بصیرت را
دیوانه ام ! دیوانه ها را دوست دارم زنجیرِ عشق و دانه‌ها را دوست دارم... باغِ خیالم کلبه ای دارد پُر احساس شمع و گل و پروانه ها را دوست دارم... احساس دارم می‌کنم عاشق شدم باز آری من این افسانه ها را دوست دارم... سرمستی‌ ام دارد نشان از پیچِ مویی من مو به‌‌مو میخانه ها را دوست دارم... عمری‌ست در میخانه ها مأنوسِ دردم هم‌ دردیِ پیمانه ها را دوست دارم... هرشب غزل می‌ریزد از چشمم‌ چو باران هربیت‌ ازین دردانه ها را دوست دارم... دارم هوای گریه در شب های بی تو من لرزشِ این شانه ها را دوست دارم... از دوستان دارم غباری بر حمایل زین‌‌روست من‌بیگانه‌ها را دوست دارم... عمری خرابم گرچه از هجرانِ رویت بعد از تو این ویرانه ها را دوست دارم... از عقل غیر از رنجِ بی‌حاصل ندیدم دیوانه‌ ام، دیوانه ها را دوست دارم... ✍حسن_کریم‌زاده 📓رنج_بی‌حاصل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نو سروده ای به خاک پای امیرالمومنین علی(ع) بده رخصت سرودن ، به سرم زده هوایت دل من دوباره پر زد سوی گنبد طلایت کَرَمت شده زبانزد ، نکنی دل مرا رد به هزار آرزو زد ، درِ خانه را گدایت و تو کیستی؟! همان که به رکوع داده خاتم که بر این زکات نازل شده آیه ولایت "علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را؟!" که نشسته آسمان هم ؛ سرِ سفره دعایت چه بگویم از مقامت نبَإِ العظیمِ عالم؟! تویی آن خبر که احمد شده است مبتدایت تویی آن که روز خیبر ، همه دیده اند یکسر که دخیل بسته آن در ؛ به یدِ گره گشایت ضربات تو به "مرحب"، به دلش چنان نشسته که زبان گشوده حتی خودِ او به مرحبایت ## چه کنیم جز صبوری؟ که نصیب ماست دوری که شبیه ما ، گرفته دل کعبه هم برایت! "چه پیام ها سپردم به نسیم صبحگاهی به امید آن که شاید برسد به خاک پایت" پ ن :مصرع های نشان گذاشته شده ؛تضمینی است از استاد شهریار پ ن :حتما کلیپ رو ببینید و لذت ببرید ثواب نشرش با شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدر آئینه بدانیم چو هست نه در آنگاه که افتاد و شکست ✍محمد نژاد
ببين از جنس تنهايي برايت يڪ غزل گفتم بہ نذر این ڪہ مے آیے برايت يڪ غزل گفتم نگو احساس من گم شد میان ِ خط خطے هایم ڪہ من با خط خوانایے، برايت يڪ غزل گفتم تو يڪ تڪرار جذابے ڪہ در حدت گرفتارم من ِ مبهم بہ گویایے برايت يڪ غزل گفتم عجب امشب هواے تو گرفتہ خواب از چشمم شبیہ قصہ، لالایے برايت يڪ غزل گفتم بیا اے واژہ ے شیرین قلم در دست شیرینت ردیفے شد تماشایے: "برايت يڪ غزل گفتم" 🌾🌸🌾🌸🌾🌸
صبح، وقتی به شما عرضِ ارادت می‌کرد رج‌به‌رج فرشِ حرم داشت عبادت می‌کرد پیکِ حق گوشۀ صحن آمد و نقاره به دست آیۀ "یُنفَخُ فی الصُّور..." تلاوت می‌کرد‌ با همین چشمِ پر از شرمِ گناهم دیدم ماه، یک بار نه، صد بار سلامت می‌کرد زیر باران کرم قلب گناه‌آلودم کنج ایوان طلا قصد طهارت می‌کرد کوهِ ابیات فرو ریخت، غزل‌ می لرزید در سرم قافیه و وزن قیامت می‌کرد اشهد انَّ غزل...قافیه ها صف بستند شعر مأموم شد و عشق امامت می‌کرد ‌وای انگار جهان دور حرم می‌چرخید به گمانم که خدا داشت زیارت می‌کرد 🌹چهارشنبه های امام رضایی🌹
خوش آمد از صبا اینم پگاهی که خوش میخواند، سر بر خاک راهی که دردا، آدمی را همتِ عشق برفت از یاد و پاسِ حرمتِ عشق تو قدرِ عشقِ خود بشناس بلبل مگو با خار هم نازکتر از گل که از گل گر نوازش ور ستیز است برایِ مرغکِ عاشق عزیز است 🌺🌿 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛ ‌ ‎‌‌‌
من که از طایفه ی شعر و ادب خاسته ام واژه را با گهرِ عاطفه آراسته ام شعر اگر مثل جوانی خوش نوخاسته است عاشق روی جوانی خوش نوخاسته ام شاعرم جوشش احساس نه در دست من است واژه می رقصد از این حالت ناخواسته ام بار سنگین غمی را که جهانم افزود با بیانات لطیف از سر دل کاسته ام دل جلا یافته با پارچه ی نازک شعر که غبار غم از این آینه پیراسته ام ✍مهدی رضایی 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
message-1726633555-19.mp3
7.66M
💢 نيّر اعظم اومد و نور خدا دميده شد در عالمين 🎙 محمود کریمی 📎 📎 📎
نقش شب را ز دلت پاک کنم تا نروی؟ سینه را بهر تو صدچاک کنم تا نروی؟ حرف رفتن بزنی قلب زمین می لرزد عشق خود شهره ی افلاک کنم تا نروی؟ اگر این رنجش تو دست غم خاطره هاست غم هر خاطره را خاک کنم تا نروی؟
در قهوه ی چشمان تو خود را دیدم از شوق به روی شانه ات باریدم گفتی که بهار آرزوهای منی بلبل شدم و به دور تو چرخیدم
اگرچه عاشقان در عشق از من ایده می گیرند ‏ولی چشمانِ تو راحت مرا نادیده می گیرند... 💚
1_13709763719.mp3
1.37M
بار فراق دوستان بس که نشست بر دلم مي روم و نمي رود ناقه به زير محملم بار بيفکند شتر چون برسد به منزلي بار دلست همچنان ور به هزار منزلم اي که مهار مي کشي صبر کن و سبک مرو کز طرفي تو مي کشي وز طرفي سلاسلم بارکشيده جفا پرده دريده هوا راه ز پيش و دل ز پس واقعه ايست مشکلم معرفت قديم را بعد حجاب کي شود گر چه به شخص غايبي در نظري مقابلم آخر قصد من تويي غايت جهد و آرزو تا نرسم ز دامنت دست اميد نگسلم ذکر تو از زبان من فکر تو از جنان من چون برود که رفته اي در رگ و در مفاصلم مشتغل توام چنان کز همه چيز غايبم مفتکر توام چنان کز همه خلق غافلم گر نظري کني کند کشته صبر من ورق ور نکني چه بر دهد بيخ اميد باطلم سنت عشق سعديا ترک نمي دهي بلي کي ز دلم به دررود خوي سرشته در گلم داروي درد شوق را با همه علم عاجزم چاره کار عشق را با همه عقل جاهلم ✍️سعدی 🎙 خوانش سراب
4_5832639014728895870.mp3
538.3K
ماه فروماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت لیلهٔ اسری شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شمس و قمر در زمین حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابند پیش دو ابروی چون هلال محمد چشم مرا تا به خواب دید جمالش خواب نمی‌گیرد از خیال محمد سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد ✍شعرسعدی 🎙️ خوانش سراب