eitaa logo
🇮🇷🦋 شعـر زیبـا 🦋🇮🇷
3هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
دیروز... امروز... دل شکسته ی ایران من قرار نداشت به غیر حسرت و افسوس و انتظار نداشت چه گربه ای که نه تنها خروشِ شیر نداشت به قَدرِ، قُدرت یک موشْ، اقتدار نداشت چه ننگ بدتر از این می شود مگر باشد؟ که شاه یک وطن از خویش، اختیار نداشت نبود جایی از ایران که غرب در آنجا هزار خائن و جاسوس، مستشار نداشت تمام صنعتِ طاغوتیِ وطن، هنری به غیرِ ساختن چوبه های دار نداشت میان آنهمه ظلم و ستم، وطن، گویی خلاصی از شبِ غمهایِ بیشمار نداشت بساط عیش و تجمل برای شاه به پا برای مردم غمدیده جز غبار نداشت همین غزل که به عشق وطن سروده شده میان آن خفقان، حق انتشار نداشت امام آمد و مردم دوباره زنده شده کسی که بیم ز غوغای بختیار نداشت کسی که بود نگاهش فقط به لطف خدا نظر به دست کسی غیرِ کردگار نداشت امام آمد و بهمن به بار آوردیم بنای ظلم وستم، دیگر اعتبار نداشت اگر که بهمنِ خونینِ انقلاب نبود وطن میان زمستان خود بهار نداشت به بهمن چهل و چارمیم شکرِ خدا همان که دشمن ما گفته بود چار نداشت... @sherziba110 🌹🌹🌹
صلی الله علیک یا قره عین رسول الله دل می بَرَد از یک جهان لبخندهایش او بسته دل تنها به لبخند خدایش مصباح نور پاک حق می آید از راه حق، ریسه بسته آسمانها را برایش وقتی اذان گفتند در گوشش، ملائک دادند گوش جان به شور ربنایش ورد تمام عرشیان نام حسین است دست قنوت کُل هستی در دعایش ارزانی عالم نموده حضرت عشق عشق حقیقی را ز دریای سخایش «جانم حسینِ» مصطفی در دهر پیچید شد قلب او شاد از نگاه باصفایش حیدر نگاهی کرد و از گرمای خورشید پوشاند روی ماه او را با عبایش آهسته زهرا در تبسم اشک می ریخت بادیدن لبهای مشغول ثنایش آرام روی گونه اش گلبوسه می کاشت با قطره های اشک بین لای لایش آزاده ی آزاد خواهد بود از غیر هرکس گرفتار است در زلف رهایش در زیر پای زائرانش کرده ام پهن فرش دلم را در مسیر کربلایش ای کاش می شددرشب میلاد باشیم زائر میان کربلای باصفایش ما را برای عاشقی هم گر نخواهد این بس که می دانند ماها را گدایش @sherziba110 🌹🌹🌹
صلی الله علیک یا صاحب الزمان(عج) عاقبت طلعتِ خورشیدْ عیان خواهد شد روشن از نور رُخش کُلِ جهان خواهد شد او بهاریست که می‌آید و با آمدنش عالم آسوده از اندوهِ خزان خواهد شد او که می‌آید و از شور نفس هاش، ز شوق اشک از دیده عشاق روان خواهد شد بشکفد چون گل لبخند به روی لب او غُصه از قصه‌ی تاریخ نهان خواهد شد تیغ بُران بِکشد بر همه‌ی اهل ستم بر همه مردم درمانده اَمان خواهد شد جای هر زخم زبانی که به عشاق زدند «مهدی آمد» همه جا وردِ زبان خواهد شد اهل عالم همگی گوش به فرمان بشوند هرچه فرمان امام است، همان خواهد شد او که هستند همه منتظر آمدنش روزی آخر نفسش مشک‌فشان خواهد شد می‌شود تازه از او باز در این پهنهْ حیات «عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد» @sherziba110 🌹🌹🌹
صلی الله علیک یا صاحب الزمان(عج) عاقبت طلعتِ خورشیدْ عیان خواهد شد روشن از نور رُخش کُلِ جهان خواهد شد او بهاریست که می‌آید و با آمدنش عالم آسوده از اندوهِ خزان خواهد شد او که می‌آید و از شور نفس هاش، ز شوق اشک از دیده عشاق روان خواهد شد بشکفد چون گل لبخند به روی لب او غُصه از قصه‌ی تاریخ نهان خواهد شد تیغ بُران بِکشد بر همه‌ی اهل ستم بر همه مردم درمانده اَمان خواهد شد جای هر زخم زبانی که به عشاق زدند «مهدی آمد» همه جا وردِ زبان خواهد شد اهل عالم همگی گوش به فرمان بشوند هرچه فرمان امام است، همان خواهد شد او که هستند همه منتظر آمدنش روزی آخر نفسش مشک‌فشان خواهد شد می‌شود تازه از او باز در این پهنهْ حیات «عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد» @sherziba110 🌹🌹🌹
غریبه.... آهسته و پیوسته و پنهان، غریبه در کوچه‌ها می‌بُرد شب‌ها نان، غریبه از حاصل دستش رطب خورده‌ است یک شهر لطفش همیشه بوده بی‌پایان، غریبه هر چند سهمش درد بود از مردم شهر بوده برای دردشان درمان غریبه با مهر می‌بارید، باران مهربان بود با مردمِ با برکتِ باران غریبه با این‌همه، افسوس که پاسخ ندارد حتی سلامش در غریبستان غریبه آن شب که قرآن کشته شد بسیاری از خلق قرآن به سر بودند و با قرآن غریبه @sherziba110 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شعرخوانی احمدرفیعی وردنجانی در وصف شهید حمیدرضا الداغی شهید غیرت در برنامه ی سیدخندان شبکه دو سیما
غروب جمعه حساب رفته ز دستم که چندمین بار است که این غروب بدون تو سخت غمبار است غروب جمعه همین جمعه‌ای که منتظریم همین که این‌همه با رنج ما به تکرار است غروب جمعه فقط شمه‌ای از این رنج است بدون روی تو هر لحظه‌ای دل آزار است غروب جمعه نشان می‌دهد که بی‌رویت دوباره سهم همه شام تیره و تار است غروب جمعه گواه است بی‌حضور شما غمی به روی غم قبلمان تلمبار است نیامدی تو و این‌بار هم سرابی تلخ در انتظار همه تشنگانِ دیدار است هزار صفحه جریمه نوشتن از اندوه دوباره مشق شب مردمِ گرفتار است بیا بیا که به سامان رسد به آمدنت دلی که در پی دیدار دوست آواره است بدون عشق به جایی نمی‌رسد دنیا بیا بیا که بدون تو کارمان زار است
غروبِ جمعه فقط شمّه‌ای از این رنج است بدونِ روی تو هر لحظه‌ای دل آزار است ┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈ http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf ┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈