eitaa logo
🇮🇷🦋 شعـر زیبـا 🦋🇮🇷
3.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
6 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
علم و عمل از غیرت کرمانشاهی با علمت اگر عمل برابر گردد کام دو جهان، تو را میسر گردد مغرور به این مشو که خوانی ورقی زان روز حذر کن که ورق برگردد مشاعره با رباعی، احمد کرمی، ص ۲۰.
دورنگی از مهدی فرجی سپید فکر کنی، ناگهان غزل بنویسی زمانه لال شود، از خودش دورنگ‌ترم کرد منم که می‌گذری، فرجی، ص ۱۸.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کلید عشق از عبدی گنابادی عشق چو شد قفل بقا را کلید منت جان، بهرِ چه باید کشید؟ تاریخ ادبیات در ایران، دکتر صفا، ج ۵، بخش ۱، ص ۶۱۴.
چشمه از دکتر قیصر امین‌‌پور بادیم که آواره دویدیم به هر سوی اما چو نسیمی، به وزیدن نرسیدیم یک عمر دویدیم و لبِ چشمه رسیدیم خشکید و به یک جرعه چشیدن، نرسیدیم گلها همه آفتابگردانند، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.
ادعا از فاضل نظری نه حرف عقل بزن با کسی، نه لافِ جنون که هر کجا خبری هست، ادعایی نیست ضد، نظری، ص ۷۵.
🌷 شهید میدان کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان کاش بیدار شوم، اول اخبار تو باشی سرزده سر زده باشی به دوتا شهر و دهستان رفته باشی سفر خارجه و زود بیایی بروی باز به محروم‌ترین نقطه‌ی ایران با عبای گِلی و عینک و عمامه‌ی خاکی پای درد دل مردم بنشینی کف میدان! -زاهدان- تا به کسی خسته نباشید بگویی یا کلنگی بزنی مدرسه‌ای را به مریوان... ▫️ کاش بیدار شوم، زائر مشهد شده باشم شب میلاد رضا باشد و خوش باشم و خندان کاش بیدار شوم، زیرنویس خبر امشب فقط از باد بگوید، فقط از بارش باران
خوشا آنان که جانان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند
آه از سینه ی زمین برخاست خبر داغ کوه سنگین بود مه تمامی قریه را برداشت در دهان ها امید و آمین بود سبز پوشید ورزقان امروز تا که هم جامه با شما باشد ابر تا صبح بی قرار گریست روی خاکی که سرد و خونین بود و در آغوش می گرفت آرام جنگلی بالگرد زخمی را سرد شد آتش تو ابراهیم نه مگر رسم عاشقی این بود؟ و در آغوش می گرفت آرام خاک با روی باز مردی را آنکه با خلق و خوی خوب خودش خالق عشق ، خادم دین بود سوخت ما را و دود بر میخاست خبرت از نهاد پیر و جوان شعله در سینه هایمان می ریخت آتشی که درون کابین بود کوه سجاده تو شد سید! خواندی آنجا نماز آخر را وه عجب مقصدی! عجب روزی سرنوشت تو تلخ و شیرین بود. با توام ای شهید کشور عشق! مرد شهر شهادت و خورشید! قدس آزاد می شود روزی نیمی از درد تو فلسطین بود دل نبستی به خاک و کوچیدی تا پرستوی آسمان باشی جایگاه بلند این دنیا در نگاه تو پست و پایین بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در راه خداوند کمر محکم بست در خدمت انقلاب از پا ننشست دیدیم به آرزوی دیرینه رسید شاگرد بهشتی به بهشتی پیوست