شیفتگان تربیت
﷽ ⭕️لینک آزمون مسابقه کتاب و کتابخوانی⭕️ " راهکارهای عملی یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه ال
♥️💭 خدا قوت♥️💭
قابـل تـوجـه هــمـراهـانـ گــرامــی 🌀
🚨 نتــایــج قرعه کشی و لیست برندگان مسابــقه تا ۲۷ اسفندماه اعلام میگردد 🚨
❤️با ما همراه باشید🙏👌
بالای امتیاز ۱۷ در قرعه کشی شرکت خواهد داده شد
🔊کانال را به دیگران معرفی فرمائید 🙏🔊
https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
هدایت شده از شیفتگان تربیت
17.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پذیرش حوزه های علمیه(بعد از ورود برادران اول صفحه و خواهران آخر صفحه)
paziresh.ismc.ir
شیفتگان تربیت
🎥 روزمان را با #قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۳۰۷ قرآن کریم ( آیات ۲۶ تا ۳۸ سوره مبارکه مریم ) 🌺 پیا
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روزمان را با #قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۳۰۸ قرآن کریم ( آیات ۳۹ تا ۵۱ سوره مبارکه مریم )
🌺 پیامبر (ص) میفرمایند: «اِنَّ هذِهِ القُلوبَ لَتَصدَاُ کَما یَصدَاُ الحَدیدُ وَ اِنَّ جِلاءَها قِراءَةُ القُرآنِ» براستی این قلبها زنگار میگیرد، همانطور که آهن زنگار میگیرد، جلای قلبها قرائت قرآن است. (ارشاد القلوب / ۷۸)
🎙 استاد پرهیزگار
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
2_144140477223512310.mp3
زمان:
حجم:
2.46M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
سوره مبارکه إسراء
آیه: ۸۳_۸۵
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
4.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 من تنهایی نمی خواهم !
🔹 آیت الله عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
💠 #قسمت_دهم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : فرار بزرگ چشم هام رو بسته بودم و توی حال خودم ب
💠 #قسمت_یازدهم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : به ایران خوش آمدی
یه لبخندی زد ایستاد به نماز ... بدون توجه به من ... .
در باز بود و به خوبی می دونستم بهترین فرصت برای فراره ... اما پاهام به فرمان من نبود ... .
وضو گرفتم. ایستادم به نماز ... نماز که تموم شد. دستم رو گرفت و برد غذاخوری حرم ... غذاش رو گرفت و نصف کرد ... نصفش رو با سهم ماست و سوپش داد به من ... منم تقریبا دو روزی می شد که هیچی نخورده بودم ... دیگه نفهمیدم چی دارم می خورم ... غذای شیعه، غذای حضرت ... .
قبل از اینکه اون دست به غذاش بزنه، غذای من تموم شده بود ... بشقابش رو به من تعارف کرد و گفت: بسم الله ... فکر کردم منظورش اینه که بسم الله بگو و منم بی اختیار و نه چندان آهسته گفتم: بسم الله ... نمی دونم به خاطر لهجه ام بود یا حالتم یا ... ولی حاجی و اطرافیان با صدای بلند خنده شون گرفت ... مونده بودم باید بخندم، بترسم یا تعجب کنم ... .
کم کم سر صحبت رو باز کرد ... منم از هر تکه ماجرا یه تیکه هایی رو براش تعریف کردم و فقط گفتم که به خاطر خدا از کشورم و خانواده ام دل کندم و اومدم ایران تا به خاطر اسلام مبارزه کنم و حالا هم هیچ جا پذیرشم نکردن و میگن خلاف قانونه و باید برگردم کشورم و اجازه تحصیل و اقامت ندارم ... .
وقتی داشتم اینها رو می گفتم، تمام مدت سرش پایین بود و دونه های تسبیحش رو بالا و پایین می کرد ... حرف های من که تمام شد، از جا بلند شد و رفت سمت قرآن و قرآن باز کرد ... بعد اومد سمتم. دستش رو گذاشت روی شانه ام و گفت: به ایران خوش اومدی ... .
🔵پ.ن: از قول برادرمون: در بین ما استخاره کردن وجود نداره و من برای اولین بار، اونجا بود که با این عمل مواجه شدم و اصلا مفهوم این حرکات رو درک نمی کردم ... بعدها حاجی به من گفت؛ جواب استخاره، آیه ای از قرآن بود که خداوند به مومنین دستور میدن در راه خدا هجرت کنن
⬅️ادامه دارد...
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
شیفتگان تربیت
💠 #قسمت_یازدهم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : به ایران خوش آمدی یه لبخندی زد ایستاد به نما
💠 #قسمت_دوازدهم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : مقر مخفی سپاه
اون شب، حاجی با اصرار من رو برد خونه اش ... هم جایی برای رفتن نداشتم، هم جرات رفتن به خونه یه روحانی شیعه رو نداشتم ...
در رو که باز کرد، یا الله گویان وارد خونه شد ... از راهروی ورودی خانه رد شدیم و وارد حال که شدیم؛ یک شوک دیگه به من وارد شد ... .
عکس نسبتا بزرگی از آقای خامنه ای با امام خمینی، روی دیوار بود ... فکر کردم گول خوردم و به جای خونه حاجی، منو آورده به مقر و مراکز مخفی سپاه یا روحانی ها و الانه که ... .
ناخودآگاه یه قدم چرخیدم سمت در که فرار کنم ... که محکم پای حاجی رو لگد کردم و از ضرب من، خورد توی دیوار ... .
بدون اینکه چیزی به من بگه یا سوالی بکنه، خانمش رو صدا زد و رفت، لباسش رو عوض کرد ... .
اون شب تا صبح، با هر صدای کوچکی از خواب می پریدم و می نشستم ... اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم، فردا با چه چیزی مواجه میشم ... .
فردا صبح، حاجی من رو با خودش برد و با ضمانت و تعهد خودش، من رو ثبت نام کرد ... تنها فکری رو که نمی کردم این بود که من، شب رو توی خونه مدیر یکی از اون حوزه های علمیه ای خوابیده بودم که دیگه حتی خواب پذیرش در اونجا رو هم نمی دیدم ...
⬅️ادامه دارد...
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
هدایت شده از شیفتگان تربیت
33.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈حس و حال راهیان نور
بوی شهدا را حس کنیم،فوق العاده است روایتگری در طلائیه👌
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
28.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📡🎞
🔺بیان یک حقیقت تلخ؛
آلسعود و افزایش قدرت نرم
🔻چگونه جنگ رسانهای را
به سعودیها واگذار کردیم؟!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۵ سال دیگه را
نخواهید درک کرد!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat