eitaa logo
شیفتگان تربیت
12.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
19.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | مرد خدا 🔻شهید چمران به روایت رهبر انقلاب •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم لحظات شهادت شهید مصطفی چمران ، به همراه مناجات زیبای این شهید بزرگوار🌷 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویری از کامپیوترها و لپ‌تاپ‌های منافقین که براساس حکم دادگاه عالی آلبانی، بدلیل فعالیت‌های مجرمانه و تروریستی ضبط شدند •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخر خرداد ۱۳۶۰، بنی‌صدر اولین رییس جمهور ایران با رأی مجلس و امام خمینی از ریاست جمهوری عزل شد. در این ویدیو به چرایی عزل اولین رییس جمهور ایران پرداخته شده •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
16.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سخنرانی جدید حجت‌الاسلام عالی: 🔰مسئولین فرهنگی شب و روز نباید داشته باشند؛ فرهنگ هوای تنفسی مردم یک کشور محسوب میشود •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
خواهـرم! بلاخـره‌یہ‌روزمجبـورۍباحجـٰاب‌بشۍ! وازسرتـاناخـن‌پـٰات‌رومۍپوشونَن... امـٰادیگہ‌دیرشـده❗️ این‌آخـرین‌حجـٰابت‌خـواهدبـود! پس‌محجـوب‌بـٰاش‌و🚶‍♂ ⚠️نـذاراولیـن‌حجـٰابت‌،ڪفنت‌بـٰاشہ. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
12.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گزارشی قابل تامل درباره تمایل بیش‌ازحد مردان برای دیدن زنان برهنه | هزینه‌های عجیبی که مردان غربی، صرف تماشای زنانی با پوشش نامناسب میکنند... 💥‌در این ویدئو «دنیس پراگر» مجری و نویسنده معروف آمریکایی از حس متفاوت زنان و مردان در هنگام دیدن برهنگی می‌گوید. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 « قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا» او گفت: «اینک زمان جدایی من و تو فرا رسیده؛ اما بزودی راز آنچه را که نتوانستی در برابر آن صبر کنی، به تو خبر می‌دهم. (سوره مبارکه کهف/ آیه ۷۸) ❇ تفســــــیر اینجا بود که آن مرد عالم، آخرین سخن را به موسى(علیه السلام) گفت; زیرا از مجموع حوادث گذشته یقین کرد که موسى(علیه السلام)، تاب تحمل در برابر اعمال او را ندارد فرمود: اینک وقت جدائى من و تو است! اما به زودى سِرّ آنچه را که نتوانستى بر آن صبر کنى، براى تو بازگو مى کنم (قالَ هذا فِراقُ بَیْنِی وَ بَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً). البته موسى(علیه السلام) هم هیچ گونه اعتراضى بر این سخن نکرد; زیرا درست همان مطلبى بود که خودش در ماجراى قبل، پیشنهاد کرده بود، یعنى بر خود موسى(علیه السلام) نیز این واقعیت ثابت گشته بود که آبشان در یک جوى نمى رود. ولى به هر حال، خبر فراق همچون پتکى بود که بر قلب موسى(علیه السلام) وارد شد، فراق از استادى که سینه اش مخزن اسرار بود، و مصاحبتش مایه برکت، سخنانش درس بود، و رفتارش الهام بخش، نور خدا در پیشانیش مى درخشید و کانون قلبش گنجینه علم الهى بود. آرى، جدا شدن از چنین رهبرى، سخت دردناک است، اما واقعیت تلخى بود که به هر حال موسى(علیه السلام) باید آن را پذیرا شود. 🌺🌺🌺 مفسر معروف ابوالفتوح رازى مى گوید: در خبرى است که از موسى پرسیدند: از مشکلات دوران زندگیت از همه سخت تر را بگو، گفت: سختى هاى بسیارى دیدم (اشاره به ناراحتى هاى دوران فرعون، و گرفتارى هاى طاقت فرساى دوران حکومت بنى اسرائیل) ولى هیچ یک، همانند گفتار خضر(علیه السلام) که خبر از فراق و جدائى داد، بر قلب من اثر نکرد! (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۸ سوره مبارکه کهف) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز پنجشنبه روز زیارتی 🌸امام حسن عسکری علیه السلام دعا 🤲 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 لطفا ائمه را با کرامت معرفی نکنید‼️ 🔹توصیه های آیت الله عاملی در تبلیغ طلاب حوزه علمیه •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمان_جانم_میرود #قسمت_بیستم ـــ الو یکی اینجا چاقو خورده ـ ــــ اروم باشید لطفا، تا بتونید به س
در سالن بیمارستان گوشه ای نشسته بود نیم ساعتی می شد که به بیمارستان آمده بودند و شهاب را به اتاق عمل برده بودند با صدای گریه ی زنی سرش را بلند کرد با دیدن مریم همراه یه زن و مردی که حتما مادر و پدر مریم بودند حدس زد که خانواده ی شهاب راخبر کردند با اشاره دست پرستار به طرف اتاق عمل، مریم همراه پدرومادرش به سمت اتاق امدند مریم با دیدن مهیا آن هم با دست و لباسای خونی شوک زده به سمت او آمد ـــ ت تو اینجا چیکار میکنی مهیا ناخواسته چشمه ی اشکش جوشید و اشک هایش بر روی گونه هایش ریخت ـــ همش تقصیر من بود مادر و پدر شهاب به سمت دخترشان امد ـــ همش تقصیر من بود مریم دست های مهیا رو گرفت ـــ تو میدونی شهاب چش شده ?? حرف بزن جواب مریم جز گریه های مهیا نبود مادر شهاب به سمتش امد ـــ دخترم توروخدا بگو چی شده شهابم حالش چطوره پدر شهاب جلو امد ــ حاج خانم بزار دختره بشینه برامون توضیح بده حالش خوب نیست مهیا روی صندلی نشست مریم هم کنارش جای گرفت مهیا با گریه همه چیزرا تعریف کرد نفس عمیقی کشید و روبه مریم که اشک هایش گونه هایش را خیس کرده بود گفت ـــ باور کن من نمی خواستم اینطور بشه اون موقع ترسیده بودم فقط می خواستم یکی کمک کنه مریم دستانش را فشار داد * از.لاڪ.جیـغ.تـا.خــدا * * ادامه.دارد... *