eitaa logo
شیفتگان تربیت
12.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
19.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : آنچه که در محضر الهی از اهمیت خاصی برخوردار است 👤
11_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
17.09M
⭕️مستند صوتی شنود ✅جلسه یازدهم 🛑 تبعات گناه در فضای مجازی 🛑 اثر گناه، بر قلب امام زمان علیه السلام 🛑عاقبت چت های بسیار معمولی در آخرت 🛑گناهان جبران ناپذیر 🛑عاقبت کارمندی که کار اداری را عقب انداخت
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشــق🌹 #پــلاک_پنهـــان #قسمت92 بعد از بله گفتن کمیل فضای اتاق را صل
* 🌹 سمانه و صغری از دانشگاه خارج شدند و به سمت کمیل که به ماشین تکیه داده بود رفتند،سمانه خندید و گفت : ــ جان عزیزت بسه دیگه صغری،الان کمیل گیر میده که چقدر بلند میخندید ــ ایش ترسو سمانه چشم غره ای برایش رفت و به سمت کمیل رفتند،کمیل با دیدنشان لبخندی زد و گفت: ــ سلام خدا قوت خانوما صغری سلامی کرد و گفت: ــ خستم زود سوار شو ترسو خانم سمانه با تشر صدایش کرد ولی اون بدون هیچ توجه ای سوار ماشین شد. ــ خوبی حاج خانم سمانه به صورت خسته کمیل نگاهی انداخت و گفت: ــ خوبم حاجی شما خوبید؟ کمیل خندید سوار ماشین شدند. کمیل از صبح مشغول پرونده بود و لحظه ای استراحت نکرده بود،وقتی مادرش به او گفته بود که سمانه را برای شام دعوت کرده بود،سریع خودش را به دانشگاه رساند،تا سمانه و صغری در این تاریکی به خانه برنگردند. به خانه که رسیدند،مثل همیشه سمیه خانم دم در ورودی منتظر آن ها بود ،با دیدن سمانه لبخند عمیقی زد و به سمتش رفت ــ سلام خاله جان ــ سلام عزیز دل خاله،خوش اومدی عروس گلم سمانه لبخند شرمگینی زد و خاله اش را در آغوش گرفت،صغری بلند داد زد: ــ نو که اومد به بازار کهنه شده دل آزار کمیل دستش را دور شانه های خواهرش حلقه کرد و حسودی زیر لب گفت. سمیه خانم گونه ی سمانه را بوسید و گفت: ــ سمانه است،عروس کمیل میخوای تحویلش نگیرم لبخند دلنشینی بر لب های سمانه و کمیل نقش گرفت. با خنده و شوخی های صغری وارد خانه شدند، کمیل به اتاقش رفت ،سمانه همراه سمیه خانم به آشپزخانه رفت،سمیه خانم لیوان ابمیوه را در سینی گذاشت و به سمانه داد ــ ببر برا کمیل ــ خاله غذا اماده است؟ ــ نه عزیزم یه ساعت دیگه اماده میشه ــ پس به کمیل میگم بخوابه آخه خسته است ــ قربونت برم،باشه فدات سمانه لیوان شربت را برداشت و به طرف اتاق کمیل رفت ،در زد و وارد اتاق شد،با دیدن کمیل که روی تخت دراز کشیده بود،لبخندی زد و روی تخت نشست،کمیل می خواست از جایش بلند شودکه سمانه مانع شد. ــ راحت باش ــ نه دیگه بریم شام سمانه لیوان را به طرفش گرفت ــ اینو بخور،هنوز شام آماده نشده تا وقتی که آماده بشه تو بخواب ــ نه بابا بریم تو حیاط بشینیم هوا خوبه سمانه اخمی کرد و گفت: ــ کمیل با من بحث نکن ،تو این یک هفته خیلی خوب شناختمت،الان اینقدر خوابت میاد ولی فکر میکنی چون من اینجام باید کنارم باشی کمیل لبخند خسته ای زد ــ خب دیگه من میرم کمک خاله تو هم بخواب ــ چشم خانومی ــ چشمت روشن سمانه به طرف در رفت و قبل از اینکه بیرون برود گفت: ــ یادت نره ابمیوه اتو بخوری. کمیل خیره به سمانه که از اتاق بیرون رفت بود،حس خوبی داشت از اینکه کسی اینگونه حواسش به او هست و نگرانش باشد. * ادامه.دارد.... *
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠غرور کاذب چیست؟ 🟣 غرور نیست. و در زندگی زناشویی 🔰زن در مدیریت در جریان باشه بهتره. 🎙
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
3⃣1⃣ دعای روز سیزدهم ماه رمضان 🎙 با نوای قاسم موسوی قهار @ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
• #مســــابقه‌ کتابخوانی از کتاب " زندگی با آیه ها " جوایز نقدی ویژه نفرات برتر 💎 بزن رو زندگی با
۲۰ فروردین این برگزار می شود،لطفا اطلاع رسانی فرمائید،متن را لمس کنید تا به پی دی اف دسترسی پیدا فرمائید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 مناجات با امام زمان علیه السلام . 🔴 در انتظار آمدنم ایستاده ای 🎙
جزء 14.mp3
3.85M
💠فایل صوتی: تند خوانی جزء چهاردهم قرآن کریم 🔹 با صدای استاد معتز آقایی
🔸 سفر کردن به قصد افطار روزه ⁉️ شخصی جهت افطار کردن روزه، قصد سفر کرده؛ آیا بعد از این که حد ترخص را رد کرد، می‌تواند روزه را افطار کند؟ با توجه به این که قبل از رسیدن به مسافت شرعی، نمازش قصر است. اگر افطار کرد، چه حکمی دارد؟ آیا باید کفاره پرداخت کند؟