eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همه‌چیز درباره لیلةالرغائب و اعمال آن 🔹لیلةالرغائب شب آرزوها نیست؛ شب اشتیاق و میل و رغبت و آرزومندی است؛ شبی عاشقانه بین خدا و بنده‌ها
📝 چند نکته درباره حمله پاکستان به مرز ایران 🔻ابتدا این مقدمه مهم را عرض کنم که نیروهای مسلح ابزار سیاست خارجی کشورها هستند، نظامی ها جایگاه سیاست گذاری ندارند، این قانون درباره پاکستان صدق نمی کند، پاکستان در خدمت ارتش این کشور قرار دارد. 🔸ارتش ملی پاکستان بر اساس تصمیم ملی اتخاذ شده در اسلام آباد به صورت رسمی نقاطی در عمق چند کیلومتری ایران را هدف حمله قرار داد و مسئولیت آن را برعهده گرفت و تمامیت ارضی ایران را نقض کرد. 🔹تلافی پاکستان یک راهبرد اجتناب ناپذیر برای آن ها بود آن ها معتقدند حمله موشکی و پهپادی ایران بازدارندگی استراتژیک پاکستان در منطقه آسیای جنوبی را تضعیف کرده است. 🔸نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این هست که قدرت بازدارنده به معنای اقدام راهبردی برای مهار تهدید و خطراتی که امنیت ملی را به خطر می اندازد هست، حال ممکن است کشوری به خاطر ضعف قدرت نتواند به شما پاسخ دهد و یک کشور دیگر پاسخ دهد. 🔹نکته اساسی اقدام ایران برای تامین امنیت ملی است که ریسک دریافت پاسخ و تشدید تنش با کشوری که صاحب کلاهک اتمی هست را قبول کرده است. 🔺ایران دقیقا این استراتژی را در جنگ نیابتی خود با آمریکا و اسرائیل دنبال کرده و می کند، تضعیف تدریجی بازدارندگی آمریکا و اسرائیل از اقدامات محور مقاومت در منطقه است و طبیعتا با تخمین و فاکتور پرداخت هزینه های آن، منجر به تقویت بازدارندگی ایران در منطقه و جهان شده است. ✅ سناریوی پیش روی ایران و پاکستان مشخص است کنترل تنش و بازگشت به کانال سیاسی یا توسعه تنش. 📚 منبع: کانال امنیت ملی |
4_5787416110068401970.mp3
5.97M
🔹مناجات شب لیله الرغائب 🎙حاج مهدی رسولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸امشب ز خدا فقط تو را میخواهم 🔸ای آرزوی شب رغائب 🔸بطلب… (علیه السّلام) التماس دعا🤲🤲
شیفتگان تربیت
* #هــو_العشــق🌹 #پـلاک_پنهــان #قسمت31 کمیل برگه را برمیدارد و از جایش
* 🌹 از اتاق خارج شد و در را بست،امیرعلی به طرفش آمد و بعد از سلام واحوالپرسی دستی بر روی شونه اش گذاشت: ــ اینا چی میگن؟ کمیل در حالی که به سمت در میرفت جوابش را داد: ــ کیا؟ ــ بچه های اینجا ــ چی میگن؟ ــ یکی از متهم هارو بردی تو اتاقت،موقع بازجویی شنود و دوربینو خاموش کردی. کمیل با اخم نگاهی به امیرعلی انداخت و گقت: ــ بچه های اینجا همیشه اینقدر فضولن ــ فضول نیستن،اما غیر عادی بود چون اولین باره اینکارو میکنی کمیل با عصبانیت غرید: ــ به اونا مربوط نیست،بهشون بگو هر کی سرش تو کار خودش باشه ،والا اینجا جایی ندارن ــ چقدر زود عصبی میشی کمیل ــ امیرعلی ،تو این وضعیت بحرانی کشور ،به جای اینکه تو فکر امنیت مردم باشن دارن فضولی میکنن ــ هستن،باور کن گروه خودت یک هفته است حتی به خونه هاشون سر نزدن شبانه روزی دارن کار میکنن ــ من باید برم اما برمیگردم،کسی حق نداره بره تو اتاقم ،هیچکس امیرعلی،اینجارو میسپارم به تو تا بیام .برگشتم یه گزارش کامل از مناطقی که زیر نظر ما هستن روی میزم باشه ــ باشه حتما،برو بسلامت سوار ماشین شد و از آنجا دور شد،به سمت آدرسی که سمانه برای او نوشته بود رفت،خیابان ها شلوغ بود،مثل اینکه طرفداران رئیس جمهور سعی نداشتند،جشن هایشان را به پایان برسانند!! کل خیابان ها بسته شده بودند،ترافیک سنگینی بود،صدای بوق ها و صدای جیغ و سوت های طرفداران و صدای دادهای معترضانه ی راننده های ماشین ها،در سرش می پیچیدند و سردردش را بیشتر می کردند، سرش را میان دستانش گرفت و محکم فشرد اما فایده ای نداشت،سرش را روی فرمون گذاشت و چشمانش را بست،آنقدر سردرد داشت،که دوست داشت چندباری سرش را روی فرمون بکوبد،با صدای بوق ماشین عقبی سرش را بالا برد ،مسیر باز شده بود. روبه روی کافی نت پارک کرد،سریع پیاده شد و وارد کافی نت شد.... * ادامه.دارد.... * 💠
شیفتگان تربیت
* #هــو_العشــق🌹 #پـلاک_پنهــان #قسمت32 از اتاق خارج شد و در را بست،امیرعلی
* 🌹 عصبی سوار ماشین شد ،با عصبانیت چند مشتی پشت سرهم بر روی فرمون کوبید: ــ لعنتی لعنتی کم کم دارد همه چیز پیچیده می شود ،و کار را برای او سخت تر می کند،نمی دانست چطور باید امشب به سمانه بگوید باید در بازداشگاه بخوابد، فقط فکر کردن به این موضوع،حالش را خراب می کرد.... ماشین را سریع روشن کرد و به طرف خانه رفت،باید از اوضاع آنجا باخبر می شود،حدس می زد،الان همه به هم ریخته و نگران هستند،امشب ساعت۹مراسم خواستگاری بوده،و نیامدن سمانه به خانه اوضاع را بهم ریخته بود. جلوی در خانه شان پارک کرد،سریع در را باز کرد و وارد خانه شد ، با ورودش متوجه گریه ی مادرش و صغری شد،فرحناز خانم با گریه قضیه نیامدن سمانه، را برای صغری تعریف می کرد،که حتما بخاطر پایش نتوانسته بود به خانه ی خاله اش برود. ــ سلام هردو با صدای سلام کردن کمیل برگشتند،کمیل نگاهی در چشمان سرخشان انداخت و پرسید: ــ اینجا چه خبره؟ ــ مادر ،سمانه کمیل که سعی کرد خود را نگران نشان دهد روبه مادرش گفت: ــ سمانه چی مادر؟حرف بزنید ‌دیگه! ــ سمانه نیست،گم شده از صبح رفته بیرون تا الان نیومده ــ یعنی چی؟؟ ــ نمیدونم ،هیچی خبری ازش نداره،اقا محمود و یاسین و محسن دارن دنبالش میگردن،خالت داغون شده ،محمد هم داره میگرده ولی پیداش نکردن. ــ ای بابا،شاید رفته خونه دوستش،جایی؟؟ اینبار صغری با صدایی که از گریه، گرفته بود گفت: ــ سمانه دوستی نداره که بره خونشون ،تو دانشگاه همیشه باهم بودیم کمیل از جایش بلند شود؛ ــ من برم ببینم چی از دستم برمیاد ،شاید شب هم برنگشتمـ ــ باشه مادر،خبری شد خبرمون کن بعد از خداحافظی ،ازخانه خارج شد تا سوار ماشینش شد ،گوشیش زنگ خورد با دیدن اسم دایی محمد،حدس میزد خبردار شده: ــ بله ــ سمانه پیش توه؟ ــ آره محمد با نگرانی پرسید: ــ حالش چطوره؟ ــ به نظرتون چطور میتونه باشه؟ ــ کجایی الان؟ ــ دارم میرم محل کار ــ باشه منم میام،اما نمیخوام سمانه منو ببینه ــ باشه ــ کجاست الان؟ ــ تواتاقم محمد غرید: ــ کمیل،میدونی اگه بفهمن ــ میدونم ،اگر بفهمن پروندشو از من میگیرن،اما حالش خوب نبود دایی،نمیتونستم بزارم بره تو بازداشگاه محمد که از احساس خواهرزاده اش با خبر بود،و صدای داغونش از حال بدش خبر می داد، دیگر حرفی نزد. ــ دایی داری میای ،برام قرص مسکن بیار سرم داره میترکه ــ باشه دایی جان،به خودت فشار نیار،من الان میام خداحافظ ــ خداحافظ * ادامه.دارد.... * 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای تأمل برانگیز و زیبای آیت‌الله جهانگیرخان قشقایی شخصی که تا چهل سالگی اهل دیانت نبوده... اما .... 🎙 استاد عالی ببینید حتما⚠️
1_1040365477.pdf
1.8M
♨️شبهات انتخابات ❌این کتاب غالباً پیاده شده ی جلسات پرسش و پاسخ حجت الاسلام راجی در جمع اساتید، دانشجویان، طلاب و نخبگان کشور است که توسط اندیشکده راهبردی سعداء تهیه و تنظیم شده است. 🗳 | 📚 | منبع مسابقه
شیفتگان تربیت
♨️شبهات انتخابات ❌این کتاب غالباً پیاده شده ی جلسات پرسش و پاسخ حجت الاسلام راجی در جمع اساتید، دان
از این پی دی اف مسابقه خواهیم داشت،زمان و ساعت متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد،در لبیک به فرمان رهبرانقلاب جهت مشارکت حداکثری لطفا به همه اطلاع رسانی فرمائید
اطلاعیه‌ سوم وزارت اطلاعات پیرامون فاجعه‌ تروریستی کرمان 🔹در پی وقوع فاجعه‌ی غمبار در مراسم سالگرد شهادت سردار بزرگ مبارزه با تروریسم تکفیری، شهید سپهبد قاسم سلیمانی(ره) در کرمان و در ادامه‌ جمع‌آوری‌های گسترده‌ی اطلاعاتی و تدابیر امنیتی در داخل و خارج از کشور، اطلاعات قابل توجهی از لایه‌های دخیل در طراحی و اجرای آن عملیات تروریستی حاصل شد. به‌دنبال آن تعداد دیگری از عناصر مرتبط با واقعه‌ی مذکور، در سطوح برخی سرکردگان گروهک مزدور داعش تا عوامل عملیاتی و از اتباع چند کشور، شناسایی، بازداشت و به بازداشتگاه‌های کشور منتقل شدند. 🔹با توجه به ادامه‌دار بودن عملیات آفندی و پدافندی و استمرار حضور مترصّدِ سربازان گمنام امام زمان (عج) در محیط‌های هدف، ذیلاً به بخش دیگری از اطلاعات حاصله و اقدامات صورت گرفته اشاره می‌گردد: ۱) دو تروریست تکفیری که چند روز پس از حادثه‌ جنایتکارانه‌ کرمان، با هدف انجام عملیات مجدد در دیار کریمان وارد کشور شده بودند، با تدابیر هوشمندانه و اقدام فداکارانه‌ سربازان گمنام امام زمان (عج) در اداره‌کل اطلاعات استان کرمان، به محاصره‌ دلاورمردان گمنام کرمانی درآمده و در تیراندازی‌های متقابل، هر دو عنصر تکفیری به هلاکت رسیدند. در این عملیات، سناریوی دو مرحله‌ای و خطرناک حمله به یکی از مراکز انتظامی (حمله‌ی مسلحانه به مرکز مورد نظر، سپس دام‌گذاری انفجاری در مسیر نیروهای کمکی)، خنثی شد و دو تروریست تکفیری از اتباع بیگانه از پای درآمدند. همچنین دو بمب دست‌ساز بسیار قوی به وزن بیست کیلوگرم توقیف شد. علاوه بر بمب‌ها، ۱۰ عدد چاشنی الکتریکی، ۴ عدد چاشنی ساده، یک قبضه مسلسل اِم پی ۴ آمریکایی همراه با ۸ تیغه خشاب و ۲۷۸ عدد فشنگ، و یک قبضه مسلسل کلاشینکف همراه با ۵ تیغه خشاب و ۱۸۱ عدد فشنگ، ۷ قبضه نارنجک، ۲ عدد دوربین معمولی و دید در شب، ۲ دستگاه بی سیم، ۳ عدد ریموت، ۱۲ متر سیم با فتیله باروتی و الکتریکی و مقادیر قابل توجهی تجهیزات مرتبط دیگر کشف و ضبط شد. ۲) بازداشت یکی از سرکردگان (به‌اصطلاح امیران) داعشی به‌نام «محمد عمران تنویر» با نام مستعار «ابوعمران». وی از اُمرای داعش موسوم به ولایت خراسان بوده است. نامبرده که متخصص بمب‌سازی گروهک مزدور داعش است، از مرتبطین «عبدالله تاجیکی» (مندرج در اطلاعیه‌ دوم این وزارت‌خانه) بوده است. محمد عمران تنویر حدود ۸ سال پیش به داعش پیوسته، در چند کشور منطقه حضور داشته و به عنوان یکی از اُمرای گروهک مزدور داعش ارتقاء یافته است. تحقیقات از نامبرده ادامه دارد. ۳) بازداشت یکی دیگر از به اصطلاح امیران داعشی به نام «مهتاب» (مذکّر) که او نیز از عوامل مرتبط با «عبدالله تاجیکی» بوده و با طراحی عبدالله، در پوشش کارگری وارد کشور شده بود. این فرد نیز در مرحله‌ بازجویی قرار دارد. ۴) شناسایی و بازداشت تروریستی دیگر از سرکردگان موسوم به داعش خراسان همراه با ۴ نفر از اعضای تیم وی. او فردی آموزش دیده، کاملاً آشنا به روش‌های حفاظتی و شگردهای امنیتی، رابط اصلی «عبدالحکیم توحیدی»، فرمانده‌ عملیات تروریستی گروهک که نقش سرپلِ سرکرده‌ فوق‌الذکر با عناصر اعزامی به ایران را ایفا می‌کرده است. ۵) شناسایی و بازداشت یک تروریست که قصد انجام عملیات تروریستی در بارگاه یکی از امامزادگان در حومه‌ شهر مقدس مشهد را داشت. بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد که نامبرده از طریق فضای مجازی با گروهک مزدور و آمریکا ساخته‌ داعش آشنا و با آن مرتبط شده است. از این فرد اسلحه و متعلقات آن کشف شده و تحت تحقیق و بازجویی قرار دارد. ۶) و بالاخره شناسایی و رهگیری یکی از سرکردگان گروهک صهیونیستی داعش، به نام «محمد عادل عارف» معروف به «عادل پنجشیری» که طبق آخرین ردهای به‌دست آمده، وارد منطقه‌ای در غرب تهران شده است. این تروریست نیز از جمله مرتبطین مستقیم عبدالحکیم توحیدی (فرمانده‌ی عملیات تروریستی داعش) بوده که در گذشته به اتهام طراحی عملیات انتحاری در دانشگاه کابل، بازداشت و پس از یک‌سال حضور در زندان بگرام، از زندان آزاد شده و مجدداً به اعمال تبهکارانه روی آورده بود. تاکنون تعدادی از اطرافیان وی (تماماً عضو داعش) شناسایی و بازداشت شده‌اند اما شخص محمد عادل عارف (عادل پنجشیری) متواری و تحت تعقیب قرار دارد. لذا ضمن انتشار تصویر این تروریست سابقه‌دار، از شهروندان گرامی تقاضا دارد هر گونه اطلاعاتی از نامبرده را به ستاد خبری وزارت اطلاعات (شماره ۱۱۳) گزارش فرمایند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا هیچکس این شخص رو نمی‌شناسه...؟؟!! ❌ این کلیپ عالیه
تروریست حادثه کرمان به غرب تهران متواری شده 🔹وزارت اطلاعات در اطلاعیه سوم خود پیرامون فاجعه تروریستی کرمان، اعلام کرد که یکی از سرکردگان گروهک صهیونیستی داعش، به نام «محمد عادل عارف» معروف به «عادل پنجشیری» طبق آخرین ردهای به‌دست آمده، وارد منطقه‌ای در غرب تهران شده است. 🔹 از شهروندان گرامی تقاضا دارد هرگونه اطلاعاتی از نامبرده را به ستاد خبری وزارت اطلاعات (شماره 113) گزارش کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▶️تصاویری از لحظه به هلاکت رسیدن تروریست‌های داعشی و کشف سلاح و مهمات آنان که وزارت اطلاعات منتشر کرده است
از کتاب شبهه انتخابات کانال شیفتگان تربیت کتابخوانی برگزار میکند. هدیه نقدی برای افراد برگزیده 😍🎁🎁🎁🎁 👈یکم اسفند،ساعت ۱۴ وقت کامل برای مطالعه است👌 سنجاق شده https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90 برای دیگران ارسال بفرمایید 📌مطالب ناب همراه با مسابقه و هدایایی نقدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىَ» و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می‌آمرزم! (سوره مبارکه طه/ آیه ۸۲) تفسیر: و از آنجا که همیشه باید هشدار و تهدید با تشویق و بشارت، همراه باشد تا نیروى خوف و رجا را که عامل اصلى تکامل است یکسان برانگیزد، و درهاى بازگشت به روى توبه کاران را بگشاید، آیه بعد، چنین مى گوید: من کسانى را که توبه کنند، ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند و سپس هدایت یابند مى آمرزم (وَ إِنِّی لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى). با توجه به این که غَفّار صیغه مبالغه است نشان مى دهد خداوند چنین افراد را نه تنها یک بار که بارها مشمول آمرزش خود قرار مى دهد. 🌺🌺🌺 قابل توجه این‌که نخستین شرط توبه، بازگشت از گناه است، و بعد از آن که صفحه روح انسان از این آلودگى شستشو شد، شرط دوم آن است که نور ایمان به خدا و توحید بر آن بنشیند. و در مرحله سوم، باید شکوفه‌هاى ایمان و توحید که اعمال صالح و کارهاى شایسته است بر شاخسار وجود انسان ظاهر گردد. ولى در اینجا بر خلاف سایر آیات قرآن که فقط از توبه و ایمان و عمل صالح سخن مى گوید، شرط چهارمى تحت عنوان ثُمَّ اهْتَدى اضافه شده است. در معنى این جمله، مفسران بحث هاى فراوانى دارند که از میان همه آن‌ها دو تفسیر، جالب تر به نظر مى رسد: نخست این که اشاره به ادامه دادن راه ایمان، تقوا و عمل صالح است، یعنى توبه، گذشته را مى شوید و باعث نجات مى شود، مشروط بر این که بار دیگر شخص توبه کار، در همان دره شرک و گناه، سقوط نکند و دائماً مراقب باشد که وسوسه هاى شیطان و نفس او را به خط سابق باز نگرداند. دیگر این که این جمله، اشاره به لزوم قبول ولایت و پذیرش رهبرى رهبران الهى است، یعنى توبه، ایمان و عمل صالح آنگاه باعث نجات است که در زیر چتر هدایت رهبران الهى قرار گیرد، در یک زمان موسى(علیه السلام)، و در زمان دیگر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، در یک روز امیر مؤمنان على(علیه السلام) و امروز حضرت مهدى(علیه السلام)مى باشد. چرا که یکى از ارکان دین، پذیرش دعوت پیامبر و رهبرى او و سپس پذیرش رهبرى جانشینان او مى باشد. این نیز روشن است که مخاطب این آیه، گرچه بنى اسرائیل هستند، ولى انحصار به آن‌ها ندارد، هر فرد یا گروهى که این مراحل را طى کنند مشمول غفران و عفو خدا خواهد شد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۲ سوره‌ مبارکه طه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نباید گربه تو خونه بیاریم ؛ چرا؟؟ ببینید 👆 احکام به زبان ساده
شیفتگان تربیت
* #هــو_العشــق🌹 #پـلاک_پنهــان #قسمت33 عصبی سوار ماشین شد ،با عصبانیت چند مشتی پشت
* 🌹 تقه ای به در زد و وارد اتاق شد،سمانه با دیدن کمیل از جابرخاست و منتظر به کمیل خیره ماند،امیدوار بود کمیل خبر خوبی داشته باشد اما کمیل قصد صحبت کردن نداشت. ــ چی شد؟میتونم برم؟ ــ بشینید سمانه بر روی صندلی نشست،کمیل بر روی صندلی پشت میزش نشست و روبه سمانه گفت: ــ نه نمیتونید برید،من بهتون گفتم تا وقتی که این قضیه روشن نشه،شما اینجا میمونید ــ بلاخره بزارید به خانوادم خبر بدم،میدونید الان حالشون داغونه؟؟ ــ آره میدونم ،اما نباید خبردار بشن ،نه فقط خانوادت بلکه هیچ کس دیگه ای سکوت کرد اما با یادآوری اینکه محمد نزدیک است و سمانه نباید اینجا باشد لب باز کرد و گفت: ــ یه چیز دیگه ــ چی؟ ــ امشب نمیتونید اینجا باشید ــ پس کجا برم؟ ــ بازداشگاه به چهره حیرت زده سمانه نگاهی انداخت اما نتوانست تحمل کند،سرش را پایین انداخت و خیره به پوشه ی آبی رنگ روی میز ادامه داد: ــ اگه اینجا بمونید،همه میفهمن که رابطه خانوادگی داریم،اینطور پرونده رو ازم میگیرن،میدونم که چند روز دیگه میفهمن ولی تا اونموقع میتونم مدرک بی گناهیتو پیدا کنم. سرش را بالا آورد اما سمانه همچنان با چشمان اشکی ،به لیوان روی میز خیره بود. ــ باور کنید مجبورم باز صدایی نشنید،کلافه از جایش بلند شد،شروع کرد قدم زدن با صدای لرزان سمانه به طرفش برگشت: ــ کی باید برم ــ همین الان سمانه از جایش برخاست و به طرف در رفت،کمیل تماسی گرفت و خانم شرفی را به اتاقش فراخواند. شرفی به طرف سمانه آمد و بازویش را محکم گرفت که سمانه بازویش را کشید و با اخم گفت: ــ خودم میام تا شرفی میخواست اعتراض کند،با صدای مافوقش سکوت کرد!! ــ خودشون میان خانم شرفی سمانه و شرفی از اتاق خارج شدند ،کمیل خودش را روی صندلی چرخانش انداخت و دستانش را کلافه در موهایش فرو برد و ارام زمزمه کرد: ــ مجبورم سمانه مجبورم * ادامه.دارد.... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭 چرا دیزایی برای انتقام ترور سیدرضی انتخاب شد؟