eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ» بگو: «ای مردم! من برای شما بیم‌دهنده آشکاری هستم! تفسیر: از آنجا که در آیات گذشته، سخن از تعجیل کافران در عذاب الهى بود و این مسأله اى است که تنها به مشیت ذات پاک خداوند مربوط مى شود، و حتى پیغمبر(صلى الله علیه وآله) را در آن اختیارى نیست؛ در آیه مورد بحث، چنین مى گوید: بگو اى مردم! من تنها براى شما انذار کننده آشکارى هستم (قُلْ یا أَیُّهَا النّاسُ إِنَّما أَنَا لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ). اما این که در صورت سرپیچى و تخلف از فرمان الهى، کیفر و عذابش دیر یا زود دامان شما را بگیرد، این مربوط به من نیست. 🌺🌺🌺 بدون شک، پیامبر(صلى الله علیه وآله) هم انذار کننده است، و هم بشارت دهنده، ولى تکیه کردن بر روى انذار در اینجا و عدم ذکر بشارت به خاطر تناسب با مخاطبین مورد بحث است، آن‌ها افراد بى ایمان و لجوجى بودند که حتى مجازات الهى را به باد استهزاء مى گرفتند... (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۹ سوره‌ مبارکه حج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : استغفار و صدقه مهمترین خواسته اهل قبور از بازماندگان •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴کلیپ تصویری: رقیه سلام اولا 🔸با نوای: حاج شهروز حبیبی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 ‍#بادبرمیخیزد #قسمت56 ✍ #میم_مشکات #فصل_یازدهم: آغاز داستان همیشه زمان زودتر از اونچه که م
* 💞﷽💞 ‍ -حالا همه رو خبر نکن نیما که تازه متوجه راحله شده بود سرش را بلند کرد و گفت: -چیزی گفتی? راحله بلند شد، چرخی دور میز که کادو ها و قران و اینه رویش بود زد و گفت: -گفتم نمیخوای چیزی بگی? نیما صفحه گوشی اش را قفل کرد، گوشی را در جیبش گذاشت و گفت: -چشم..من از الان در خدمت شما هستم، امر? و بعد برای عوض شدن فضا پیشنهاد داد تا بروند و در باغ قدم بزنند. اینکه در ان ساعت ها چه گذشت و چه حرفهایی بین آنها رد و بدل شد را به تخیل خواننده وا میگذاریم چرا که بعضی حرفها برای نوشتن نیستند. خصوصا حرف های عاشقانه. چون حرف های عاشقانه وقتی با روح و لحن خود گفته میشوند جذابند و اگر روی کاغذ بیایند حرفهای کلیشه ای، لوس و تکراری خواهند بود. حرف هایی که شنیدنشان برای هرکسی از زبان دلدارش دلنشین است اما مرور حرفهای عاشقانه رد و بدل شده بین دیگران جذابیتی نخواهد داشت. آن شب وقتی راحله روی تخت خودش غلت میزد حس شیرینی که با روح و جانش تجربه کرده بود نمیگذاشت خواب به چشمانش بیاید. البته خودش را به خواب زده بود تا معصومه با سوال هایش کلافه اش نکند. دوست داشت این حس شیرین را به تنهایی تجربه کند اما غافل بود که فردا در دانشکده افرادی مشتاق تر و کنجکاو تر از معصومه را خواهد دید و نمیتواند خود را به خواب بزند و این اتفاق شاید تاوان آه های حسرت بار معصومه بود که آن شب تا صبح از زور کنجکاوی نتوانسته بود خواب راحتی برود. طبق معمول اولین نفر سپیده بود که سر راهش سبز شد اما قبل از اینکه از مراسم و داماد سوالی بپرسد گله کرد که چرا راحله اورا دعوت نکرده است. راحله گفت: ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیت الله حائری شیرازی: سفر اربعین سفر محبت است 🔹به اربعین از این زاویه نگاه کرده بودی؟! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 ‍#بادبرمیخیزد #قسمت57 ✍ #میم_مشکات -حالا همه رو خبر نکن نیما که تازه متوجه راحله شده بود
* 💞﷽💞 ‍ -من دوست داشتم اما قرار بود فقط خانواده ها باشن. اگر من دوست خودم رو دعوت میکردم خب بقیه هم دوست داشتن یکی رو دعوت کنن سپیده که ذاتا دختر خوش قلبی بود این دلیل را پذیرفت و نرم شد و خب میدانست اگر بخواهد قهر بماند از فضولی خواهد ترکید. البته شاید اگر در همان حالت قهر می ماند بهتر بود چون در تمام طول راه با سوال هایش راحله را کلافه کرد... خب در کلاس و دانشگاه هم که تکلیف معلوم بود. پسر ها از نیما و دخترها از راحله، توقع شیرینی داشتند. راحله و نیما قصد داشتند در دوران نامزدی در دانشگاه طوری برخورد کنند که کسی نفهمد اما از آنجا که همیشه یک سری از کلاغ ها منتظر اخبار دسته اول هستند همه میدانستند چه شده و انکار قضیه راه ب جایی نمیبرد. این شد که هر دو را مجبور کردند بروند و دو تا جعبه شیرینی بگیرند. از شما چه پنهان که خب، برای هر دو نفر هم تجربه شیرینی بود این خرید دو نفره...برای همین مخالفتی نکردند. وقتی هر دو جعبه شیرینی در دست وارد حیاط دانشکده شدند اولین کسی که مقابلشان ظاهر شد کسی نبود جز دکتر پارسا... سیاوش که داشت از دانشکده خارج میشد با دیدن خانم شکیبا دوشادوش یک مرد جوان که با هم گفت و خندی هم داشتند تعجب کرد. قبل از اینکه بتواند به چیزی فکر کند به آنها رسیده بود. نیما سلام کرد و در حالیکه در جعبه شیرینی را باز میکرد گفت: -بفرمایید استاد...شیرینی نامزدی.. و بعد شوخی کنان اضافه کرد: -هرچند شما شیرینی ازدواجتون رو به ما ندادید سیاوش که انگار در دنیای دیگری بود ناباورانه دست کرد و اتوماتیک وار دانه ای از شیرینی ها را برداشت و نگاهی گیج و مبهوت به خانم شکیبا انداخت. نگاهی که رگه هایی از خشم در آن موج میزد. راحله قبلا هم این چشم های ابی رنگ را وقتی عصبانی میشد دیده بود. رنگ ابی تیره شان با آن برق غضب الود ادم را یاد دریاهای طوفانی، کف آلود و تیره فام شب می انداخت .... راحله یکباره تنش لرزید. اما نیما که گویا بیخیال تر از این حرفها بود متوجه این نگاه نشد و با بی خیالی گفت: -خب، با اجازه ما بریم استاد.. بچه ها منتظرن و رو به راحله گفت: -بریم راحله جان و راه افتاد. راحله خودش را از زیر نگاه پارسا بیرون کشید و دنبال نیما به راه افتاد. جرات نمیکرد برگردد و دوباره استاد را ببیند. اما وقتی به اندازه کافی دور شدند نیم نگاهی یواشکی به عقب انداخت و دید پارسا همانطور که از در دانشگاه بیرون میرفت شیرینی را طوری با عصبانیت در سطل زباله پرتاب کرد که گویا داشت مسبب تمام مشکلات زندگی اش را پرتاب میکند... مغزش هنگ کرده بود. آن نگاه پارسا، این برخورد، آخر چرا? اما این تنها سوال ذهنش نبود. چرا نیما اینقدر بیخیال بود? چطور متوجه نگاه استاد نشده بود? مگر میشود مردی نسبت به همسرش اینقدر بی تفاوت باشد?آن هم مردی با اعتقادات مذهبی نیما? و این سوال برایش خیلی مهم تر از رفتار گیج کننده پارسا بود. اولین روز نامزدی چقدر تلخ شروع شده بود... ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 حال و هوای حضرت زینب و ام کلثوم پس از شهادت حضرت رقیه (س) ▪️فریاد وا حسینا پر شد در این حوالی ▪️طفلان به گریه گفتند جای رقیه خالی 🎙 حجت الاسلام عالی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
حضرت رقيه ‏.mp3
2.37M
سلیم موذن زاده حضرت رقیه •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
مداحی آنلاین - درده دوا رقیه - اسفندیاری.mp3
8.07M
درده دوا رقیه اسفندیاری 👈به یک☝️نفر احسان کرده ارسال فرمائید •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
🔴 آخرین شنیده‌ها از وضعیت چینش کابینه وزارت آموزش و پرورش: حاجی میرزایی وزارت دادگستری: رحیمی وزارت بهداشت: کریمی وزارت اقتصاد: همتی وزارت کار: میدری وزارت ارشاد: صالحی وزارت جهاد؛ نوری قزلجه وزارت راه و شهرسازی: فرزانه صادق مالواجرد وزارت گردشگری: صالحی امیری وزارت نیرو: علی آبادی وزارت صمت: اتابک وزارت اطلاعات: خطیب وزارت خارجه: عراقچی وزارت دفاع: سیاری وزارت ورزش: دنیامالی وزارت کشور: حسین علائی وزارت علوم: علی اکبر صالحی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻عامل جنگ و کشتار از المپیک پاریس حذف نشد! 🔹با وجود محرومیت ۱۳ کشور از بازی‌های المپیک طی یک قرن اخیر، حضور ورزشکاران صهیونیست در المپیک تابستانی ۲۰۲۴ پاریس در بحبوحه نسل‌کشی در غزه از سیاست یک بام و دو هوای کمیته آن حکایت دارد. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اوضاع آشفته در اسرائیل از ترس حمله تلافی‌جویانه ایران؛ اثرات این جنگ روانی از موشک زدن به اسرائیل کمتر نیست! 🔹«مهرداد فرهمند» تحلیلگر اینترنشنال: با یک وضعیت سرگشته‌ای روبرو هستیم و همه در یک حالت خوف و رجا به سر می‌برند. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صدام، حمله اسرائیل به رآکتور هسته‌ای عراق و بی پاسخ گذاشت... بببینید نتیجه کار چی شد!؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا سلام می شه به من اجازه بدی بازم بیام.... ۱۵ روز تا اربعین به☝️نفر ارسال فرمائید •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ» آن‌ها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آمرزش و روزی پر ارزشی برای آن‌هاست! تفسیر: اما در دو آیه بعد، چهره اى از مسأله بشارت و چهره اى از انذار را ترسیم مى کند، و از آنجا که همواره رحمت واسعه خدا بر عذاب و کیفرش پیشى دارد؛ نخست، از بشارت، سخن مى گوید: کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آمرزش خدا و روزى پر ارزشى در انتظار آن‌ها است (فَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ). نخست، با آب آمرزش و مغفرت الهى شستشو داده و پاک مى شوند، خاطرى آسوده و وجدانى آرام از این ناحیه پیدا مى کنند. آن گاه مشمول انواع الطاف و نعمت هاى ارزشمند او مى گردند. 🌺🌺🌺 رزق کریم (با توجه به این که کریم به معنى هر موجود شریف و پر ارزش است) مفهوم وسیعى دارد که تمام نعمت هاى گران‌بهاى معنوى و مادى را شامل مى شود. آرى، خداى کریم در آن سراى کریم، انواع نعمت هاى کریم را به بنده هاى مؤمن و صالحش ارزانى مى دارد. راغب در کتاب مفردات مى گوید: کَرَم معمولاً به امور نیک و پر ارزشى گفته مى شود که بسیار قابل توجه است، بنابراین به نیکى هاى کوچک، کَرَم گفته نمى شود. و اگر بعضى رزق کریم را به معنى روزى مستمر، بى عیب و نقص، و بعضى به معنى روزى شایسته، تفسیر کرده اند، همه در آن معنى جامع و کلى که اشیاء پر ارزش و قابل توجه است جمع مى شود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۰ سوره‌ مبارکه حج) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تکنیک جالب برای همسر سه نکته و یک نکته را بیان کنید.☝️ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 ‍#بادبرمیخیزد #قسمت58 ✍ #میم_مشکات -من دوست داشتم اما قرار بود فقط خانواده ها باشن. اگر من
* 💞﷽💞 ‍ : تصمیم سیاوش و اما سیاوش... وقتی از در دانشکده بیرون می آمد خشمش هر لحظه بیشتر میشد و اخم هایش در هم تر! طوری که وقتی جلوی در بیمارستان نگه داشت تا صادق سوار شود ، سید از اخم هایش وحشت کرد و پرسید: -یا ابوالفضل... این چه قیافه ایه? و سیاوش که گویا تازه به خودش آمده باشد نطق ش باز شد: -وقتی میگم دختر جماعت احمقن میگی چرا.. فقط دنبال اینن که شوهر کنن. اینقدرم هول هستن که نگاه نمیکنن به کی بله میگن. فکر میکردم این یکی یکم عاقله اما انگار همشون سرو ته ی کرباسن و صادق در حالیکه آور کتش را عقب میگذاشت با همان خون سردی اعصاب خرد کنش گفت: -خب لطفا قسمت اول ماجرا رو بگو تا ببینم چی شده -ولش کن..اصلا ارزش نداره.. خلایق هرچه لایق..اصلا به من چه و صادق هم چون اخلاق سیاوش را بلد بود میدانست هر اصراری نتیجه عکس خواهد داشت برای همین شانه ای بالا انداخت و گذاشت تا سیاوش آرام شود و خودش حرف بزند. اما گویا این بار آرام شدنی در کار نبود. تا سه روز سیاوش همچنان عنق بود و صادق مات و مبهوت این رفتار. چرا باید ازدواج یک دختر، اینقدر برای سیاوش مهم باشد? تنها حدسی که زد این بود که نکند سیاوش ... برای همین تصمیم گرفت از ته و توی ماجرا سر در بیاورد و آنقدر پا پی سیاوش شد تا بالاخره سیاوش دهان باز کرد: -همین دختره..شکیبا... همون که اول ترم با هم دعوا میکردیم -همون چادریه? -اره،خودش..دختره احمق!! صادق قاشقی سالاد خورد و گفت: -خب چرا احمق?چکار کرده? - نامزد کرده!! سید همان طور که قاشق را بالا برده بود تا توی دهانش بگذارد چندثانیه ای به سیاوش خیره شد و گفت: -میبینم که پیش بینی من درست از آب در اومد و زد زیر خنده و ادامه داد: -خب تو چته حالا?نکنه میخواستی...? و ادامه حرفش در میان خنده هایش گم شد.. ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴عطوان از آمادگی محور مقاومت برای پاسخ به اسرائیل می‌گوید؛ انتظار اجرای حکم اعدام از اعدام دردناک‌تر است! 🔹‌«عبدالباری عطوان» تحلیلگر سیاسی: محور مقاومت حق دارد شتاب‌زده اقدام نکند و نقشه راه داشته باشد، وحشت اسرائیل تا جایی است که جلسه کابینه را در زیر زمین برگزار می‌کند. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ذکر توصیه شده امام زمان برای همه حوائج •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حُبُّ الحُسین وَسیلةُ السُّعدٰا♥️ -عشق حسین راه توسل سعادتمندان •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat