#استوری
🌹۲۰فروردین؛ سالروز شهادت سیدمرتضیآوینی(روز هنر انقلاب اسلامی)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣اگر بندهی خدا میدانست در ماه رمضان چه فضیلتی است....
#حدیثگرافی
#شنبههاینبوی
#فضیلتماهمبارکرمضان
#استوری
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
﷽ ⭕️اسامی برگزیدگان آزمون آنلاین مسابقه کتاب و کتابخوانی⭕️ #آشتی_باامام_عصر
باسلام و عرض ادب خدمت مخاطبین گرانقدر،هدیه برندگان مسابــقه واریز شد🌹👌🙏
التماس دعا داریم🤲
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
تندخوانیجزء 8۩معتزآقائی.mp3
4.11M
⑧ تندخوانی جزء هشتم قرآن
🎙 استاد معتز آقایی #ماه_رمضان
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۲۱ فروردین ۱۴۰۱
میلادی: Sunday - 10 April 2022
قمری: الأحد، 8 رمضان 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️7 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️10 روز تا اولین شب قدر
▪️11 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
▪️12 روز تا دومین شب قدر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#روز_شمار
#روز_هشتم_رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 احساس کن که قراره اولین #ماه_رمضان عمرت رو تجربه کنی....
🔰 #استاد_پناهیان
شیفتگان تربیت
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 #بی_تو_هرگز #قسمت12 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت دوازدهم: زینت علی 🍃مادرم بعد
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫
#بی_تو_هرگز
#قسمت13
نويسنده: سيد طاها ايمانی
🌹قسمت سیزدهم: تو عین طهارتی
🍃بعد از تولد زینب و بی حرمتی ای که از طرف خانواده خودم بهم شده بود ... علی همه رو بیرون کرد ... حتی اجازه نداد مادرم ازم مراقبت کنه ... حتی اصرارهای مادر علی هم فایده ای نداشت ...
🍃خودش توی خونه ایستاد ... تک تک کارها رو به تنهایی انجام می داد ... مثل پرستار ... و گاهی کارگر دم دستم بود ... تا تکان می خوردم از خواب می پرید ... اونقدر که از خودم خجالت می کشیدم ... اونقدر روش فشار بود که نشسته ... پشت میز کوچیک و ساده طلبگیش، خوابش می برد ... بعد از اینکه حالم خوب شد ... با اون حجم درس و کار ... بازم دست بردار نبود ...
🍃اون روز ... همون جا توی در ایستادم ...فقط نگاهش می کردم ... با اون دست های زخم و پوست کن شده داشت کهنه های زینب رو می شست ... دیگه دلم طاقت نیاورد ...
🍃همین طور که سر تشت نشسته بود... با چشم های پر اشک رفتم نشستم کنارش ... چشمش که بهم افتاد، لبخندش کور شد ...
- چی شده؟ ... چرا گریه می کنی؟ ...
🍃تا اینو گفت خم شدم و دست های خیسش رو بوسیدم ... خودش رو کشید کنار ...
- چی کار می کنی هانیه؟ ... دست هام نجسه ...
🍃نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ... مثل سیل از چشمم پایین می اومد ...
- تو عین طهارتی علی ... عین طهارت ... هر چی بهت بخوره پاک میشه ... آب هم اگه نجس بشه توی دست تو پاک میشه ...
🍃من گریه می کردم ... علی متحیر، سعی در آروم کردن من داشت... اما هیچ چیز حریف اشک های من نمی شد ...
🎯 ادامه دارد...
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺برنامه ریزی در زندگی
📌حجت الاسلام دهنوی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat