فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای حامی بی ریای دینِ طاها
گلواژه ی ایثار و یمِ خوبی ها
بر درگهِ مهرتان دخیلم بی بی
یا سیّدتی خدیجه ام الزهرا
#استوری
#ماه_رمضان
#خدیجه_کبری
#وفات_حضرت_خدیجه
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سکوت مرگبار رسانه های بین المللی در باره دود شدن قبر عباس اَفندی (عبدالبها )
◾️در حالیکه سه روز از واقعه آتش گرفتن قبر یکصد میلیون دلاری او ( از جیب بهائیان فریب خورده ) می گذرد و در حالیکه کمترین اتفاق در خاک اسرائیل به سرعت در دنیا پخش میگردد،
همه رسانه های غربی و حتی عربی هیچ اشاره ای به این افتضاح امنیتی اسرائیل و مُصیبت بهائیان نکرده اند . حتی خود سایت خبری رسمی بهائیت BWN سکوت مرگبار کرده است . فقط نشریه جِروزالِم پُست یک خبر چند خطی با عنوان یک آتش سوزی مختصر در خیابان شالوم حاقالی عَکا درج کرده است .
◾️بهائیت از چند سال پیش تدارک احداث این مقبره را به مناسبت یکصدمین سالمرگ عباس اَفندی با عنوان مسخره پیام آور صلح و عدالت برا ی ا ین جاسوس بریتانیا و دارنده نشان وفاداری و خدمتگذاری به ملکه انگلیس را شروع کرده بود.
◾️سه سال قبل و در شروع کرونا ، کمال آبادی مُبَلّغ سرمایه دار بَهائی در کنار جو بایدن گفته بود این ویروس ، عذاب وعده داده شده حضرت عبدالبها است و تازه اول کار است .
اما نمی دانست که :
*وَ مَکروا وَ مَکَرالله وَاللهُ خَیرُ الْماکِرین*!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
tabin_2-1401-01-05.pdf
3.99M
تبیین با نور قرآن
#تبیین_با_نور_قرآن
#منبع_مسابقه
#مسابقه
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
تندخوانیجزء 11۩معتزآقائی.mp3
4.11M
⑪ تندخوانی جزء یازدهم قرآن
🎙 استاد معتز آقایی #ماه_رمضان
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۲۴ فروردین ۱۴۰۱
میلادی: Wednesday - 13 April 2022
قمری: الأربعاء، 11 رمضان 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️4 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️7 روز تا اولین شب قدر
▪️8 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
▪️9 روز تا دومین شب قدر
▪️10 روز تا شهادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸اخلاص، سری از اسرار الهی
🔹حجت الاسلام و المسلمین عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#بی_تو_هرگز #قسمت18 🌹قسمت هجدهم: علی مشکوک می شود ... 🍃من برگشتم دبیرستان ... زمانی که من نبود
#بی_تو_هرگز
#قسمت19
شهید ایمانی
قسمت نوزدهم: هم راز علی
🍃حسابی جا خورد و خنده اش کور شد ... زینب رو گذاشت زمین ...
- اتفاقی افتاده؟ ...
رفتم تو اتاق، سر کمد و علی دنبالم ... از لای ساک لباس گرم ها، برگه ها رو کشیدم بیرون ...
- اینها چیه علی؟ ...
رنگش پرید ...
- تو اونها رو چطوری پیدا کردی؟ ...
- من میگم اینها چیه؟ ... تو می پرسی چطور پیداشون کردم؟ ...
🍃با ناراحتی اومد سمتم و برگه ها رو از دستم گرفت ...
- هانیه جان ... شما خودت رو قاطی این کارها نکن ...
🍃با عصبانیت گفتم ... یعنی چی خودم رو قاطی نکنم؟ ... می فهمی اگر ساواک شک کنه و بریزه توی خونه مثل آب خوردن اینها رو پیدا می کنه ... بعد هم می برنت داغت می مونه روی دلم ...
🍃نازدونه علی به شدت ترسیده بود ... اصلا حواسم بهش نبود... اومد جلو و عبای علی رو گرفت ... بغض کرده و با چشم های پر اشک خودش رو چسبوند به علی ... با دیدن این حالتش بدجور دلم سوخت ... بغض گلوی خودم رو هم گرفت...
🍃خم شد و زینب رو بغل کرد و بوسیدش ... چرخید سمتم و دوباره با محبت بهم نگاه کرد ... اشکم منتظر یه پخ بود که از چشمم بریزه پایین ...
🍃- عمر دست خداست هانیه جان ... اینها رو همین امشب می برم ... شرمنده نگرانت کردم ... دیگه نمیارم شون خونه...
🍃زینب رو گذاشت زمین و سریع مشغول جمع کردن شد ... حسابی لجم گرفته بود ...
🍃- من رو به یه پیرمرد فروختی؟ ...
خنده اش گرفت ... رفتم نشستم کنارش ...
- این طوری ببندی شون لو میری ... بده من می بندم روی شکمم ... هر کی ببینه فکر می کنه باردارم ...
- خوب اینطوری یکی دو ماه دیگه نمیگن بچه چی شد؟ ... خطر داره ... نمی خوام پای شما کشیده بشه وسط ...
🍃توی چشم هاش نگاه کردم ...
- نه نمیگن ... واقعا دو ماهی میشه که باردارم ...