فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱مجموعهاستوری
#شهادت_امام_صادق_ع
#امام_صادق علیه السلام
#استوری
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
☘ 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۲۱ قرآن کریم ( آیات ۱۳۵ تا ۱۴۱ سوره مبارکه بقره) 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘
🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۲۲ قرآن کریم ( آیات ۱۴۲ تا ۱۴۵ سوره مبارکه بقره)
🍃🌹🍃
🌺 امام علی (ع) میفرمایند: «اَلبَیتُ الَّذی یُقرَآُ فیهِ القُرآنُ وَ یُذکَرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فیهِ تَکثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحضُرُهُ المَلائِکةُ وَ تَهجُرُهُ الشَّیاطینُ» خانهای که در آن قرآن خوانده شود و خدا را به یاد آرند، برکتش فزونی یابد و فرشتگان به آن خانه درآیند و شیاطین از آن دوری جویند. (اصول کافی ۲/۶۱۰)
🎙 استاد: مرحوم منشاوی
#جهاد_تبیین
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز تفسیر یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ ۚ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ»
به یقین پروردگار تو، آنها را (در قیامت) جمع و محشور مى کند. چرا که او حکیم و داناست.
(سوره مبارکه حجر/ آیه ۲۵)
🌹🌹🌹
❇ تفســــــیر *
به دنبال این سخن مى فرماید: پروردگار تو به طور قطع همه آنها را به زندگى جدید در رستاخیز باز مى گرداند و جمع و محشور مى کند (وَ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ).
چرا که او هم حکیم است و هم عالم (إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ).
حکمت او ایجاب مى کند که مرگ پایان همه چیز نباشد; زیرا اگر زندگى منحصر به همین چند روز حیات این جهان بود، آفرینش جهان بیهوده و بى محتوا مى شد، و از خداوند حکیم دور است که یک چنین آفرینش بى نتیجه اى داشته باشد.
🌼🌼🌼
ولى هنگامى که این آفرینش، مقدمه اى براى آمادگى جهت یک سیر دائمى به سوى بى نهایت، و یا به تعبیر دیگر، مقدمه اى براى زندگانى ابدى و جاویدان باشد کاملاً مفهوم و معنى پیدا مى کند و هماهنگ با حکمت او است.
زیرا حکیم کارى بى حساب نمى کند.
و علیم بودنش سبب مى شود که در امر معاد و حشر، مشکلى ایجاد نشود، هر ذره خاکى که از انسانى به گوشه اى پرتاب شده، جمع آورى مى کند، و حیات جدید به آن مى بخشد، و از سوى دیگر، پرونده اعمال همگى هم در دل این جهان طبیعت و هم در درون جان انسانها ثبت است. و او از همه اینها آگاه است.
بنابراین حکیم و علیم بودن خدا دلیل فشرده و پر مغزى بر مسأله حشر و معاد محسوب مى شود.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۵ سوره مبارکه حجر)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : بنده من، دوستت دارم !
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
﷽ #خانم_خبرنگار_و_آقای_طلبه #قسمت_چهارم °|♥️|° ... بیرون رفتن آقاجواد از ماشین همانا و ترکیدن فاط
﷽
#خانم_خبرنگار_و_آقای_طلبه
#قسمت_پنجم
°|♥️|°
#هوالعشق❤️
تقریبا یه ربع تو راه بودیم تا بالاخره رسیدیم جمکران.. در ورودی ماشینو پارک کرد..
سید: بفرمایید بریم ببینیم پیدا میکنیم کاروانتون رو..
فاطی:ممنون چشم.
من :....
فاطی: چرا کشتیات غرق شده؟!
_هیچی بابا ولم کن!
آقا سیدم مشکوک شده بود شدیدددد :|
لابد پیش خودش میگه این دختره پرحرف چرا زبون به دهن گرفته! اصلا بزار بگه..
سید: خب یه نگاهی بندازید ببینید دوستاتون رو میبینید!
فاطی: نه من آشنایی ندیدم میخوای من میرم داخل مسجد رو بگردم فائزه جان شما با آقاجواد توی صحن بیرون رو بگردید.
هر موقعیت دیگه ای بود قطعا از حوشحالی هم قدم شدن باهاش غش میکردم.. ولی الان اصلا حالم خوب نیست.... نمیدونم چی تو نگاهش داشت که اینجوری پریشونم کرد...!
فاطی از ما جدا شد و رفت طرف مسجد من و آقاسیدجوادم همراه هم راه افتادیم... هم قدم هم آروم حرکت میکردیم... انگار نه انگار که قرار بود دنبال کاروان بگردیم... هیچ کدوممون تو این دنیا نبودیم اصلا...
من تو فکر اون و حسی که تو این یکی دو ساعته تو دلم جوونه زده..!
اونم تو فکر... هعی...
سید: چرا سرتون پایینه خانوم. نگاه کنید ببینید دوستاتون رو نمیبینید :|
چه قدر صداش قشنگه... چرا دقت نکرده بودم...
_چشم!
سرمو که گرفتم بالا یه گنبد فیروزه ای جلوی چشمام نقش بست... خدای من اینجا جمکرانه... آرزوم دیدن اینجا و زیارت آقا بود... ولی حالا این قدر درگیر یه جفت چشم عسلی شدم که حتی نفهمیدم کجام...!
_السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه...
به زبون آوردن سلام همانا و جاری شدن اشکام همانا..
جواد با بُهت سرشو طرف من چرخوند و وقتی دید نگاهش نمیکنم اومد جلوم عسلی چشماشو تو قهوه ای خیس چشمام دوخت..
سید: چیشد یهو؟!
_هیچی...
یهو یه صدای آشنا اسممو از پشت سر صدا کرد...
صدا:فائزه السادات خودتی...؟
°|♥️|°
✍🏻#نویسنده_السیده الزینب