🇮🇷 📝#یادداشت_کوتاه | ترافیک دیپلماتیک در تهران 🍃🌹🍃 🔻 تبدیل تهران به چهارراه ترافیک سفرهای دیپلماتیک منطقه و سفرهای رؤسا و مسئولان کشورهای روسیه، پاکستان، ونزوئلا، ترکمنستان، ارمنستان، قزاقستان و ... دارای چند وجه راهبردی است: 🔸 برخلاف ادعای غرب مبنی بر منزوی کردن ایران، تهران به چهارراه ترافیک دیپلماتیک منطقه تبدیل کرده است. 🔹 این سفرهای دیپلماتیک پرده از این حقیقت برداشته که دنیا تنها چند کشور غربی نیست و مبتنی بر نگاهی که «ارض الله» را «واسعه» می‌بیند، دایره مبادلات و مناسبات با سایر کشورهای دنیا گسترده‌تر خواهد شد. 🔸 شرایط جدید ناشی از روندها و رویدادهای تازه‌ای همانند جنگ روسیه و اوکراین و رفتن دنیا به سمت هندسه و آرایش جدید قدرت جهانی بر ضریب اهمیت و ضرورت سرعت‌بخشی به این مراودات را بیشتر کرده است. 🔹 در پیش گرفتن دیپلماسی اقتصادی تحریم‌زدا مبتنی بر سه اصل اساسی «عزت، حکمت و مصلحت»، موجب گره‌گشایی از گره‌های تحریم ها و دستیابی به رشد اقتصادی 5.7 درصدی در پایان سال ۱۴۰۰، افزایش تجارت غیرنفتی به سقف ۴۷ میلیارد دلار با رشدی حدود ۱۰ میلیارد دلار، مثبت شدن تراز تجاری کشور، رکوردزنی فروش محصولات پتروشیمی و ... شده است. 🔺 ارزش این درآمدها و دستاوردها زمانی بیشتر روشن می‌شود که درگیری پرشدت دولت و مجموعه حاکمیت و نظام اسلامی را با جنگ ترکیبی جبهه وسیع دشمنان انقلاب را هم در بسته تحلیلی خودمان ببینیم و آنگاه قضاوت کنیم. ✍ فتح‌الله پریشان #جهاد_تبیین •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat

🇮🇷 🎬 #کلیپ / غارتگران قرن •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat

♨️عاقبت بی حرمتی به والدین 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #عالی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat

🇮🇷 🎥 #استوری_موشن روز بسیج اساتید 🍃🌹🍃 ✔️ ۳۱ خردادماه، سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران و روز بسیج اساتید گرامی باد. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat

#یا‌بن‌الحسنـ مَرا‌باتو‌وِصآل‌اِی‌جآن‌مُیَسَّرڪِی‌شَوَد؟هَرگِز ڪه‌مَن‌اَزخود‌رَوَم‌آن‌دَم‌ڪه‌گویَندَم‌تو‌مے‌آیے #سه_شنبه_های_مهدوی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat

☘ 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۴۶ قرآن کریم ( آیات ۲۷۰ تا ۲۷۴ سوره مبارکه بقره)  🍃🌹🍃 🌺 پیامبر (ص) می‌فرمایند: «اَصدَقُ القَولِ وَ اَبلَغُ المَوعِظَةِ وَ اَحسَنُ القَصَصِ، کِتابُ اللهِ» راست ترین گفتار و رساترین پندها و نیکوترین قصه‌ها کتاب خداست. (امالی صدوق /۳۹۴) 🎙 استاد: مرحوم منشاوی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat

هر روز تفسیر یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ» گفتند: «نترس، ما تو را به پسرى دانابشارت مى‌دهیم!» (سوره مبارکه حجر/ آیه ۵۳) 🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹 ❇ تفســــــیر * ولى، چیزى نگذشت که فرشتگان، ابراهیم(علیه السلام) را از نگرانى بیرون آوردند و به او گفتند: ترسان مباش، ما تو را به فرزند دانائى بشارت مى دهیم (قالُوا لاتَوْجَلْ إِنّا نُبَشِّرُکَ بِغُلام عَلِیم). در این که منظور از غُلام عَلِیْم (پسر دانا) کیست؟ با توجه به آیات دیگر قرآن شک نیست که منظور، اسحاق (علیه السلام) است; چرا که هنگامى که فرشتگان این بشارت را به ابراهیم(علیه السلام) دادند، همسر ابراهیم ساره که ظاهراً زن عقیمى بود حاضر بود و این بشارت به او نیز داده شد. این را نیز مى دانیم ساره مادر اسحاق است و ابراهیم (علیه السلام) قبلاً از هاجر (همان کنیزى که به همسرى انتخاب کرده بود) صاحب پسرى به نام اسماعیل شده بود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۳ سوره مبارکه حجر) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat

💠بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی 🎥 #کلیپ_نموداری 🔸بخش ششم: 🔹تقابل دوگانه جدید «اسلام و استکبار» و پیشرفت ایران #گام_دوم_انقلاب_اسلامی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat

﷽ #خانم‌خبرنگار_و_آقای‌طلبه #قسمت_چهلم_و_هفتم °|♥️|° ساعت چهار بود که فاطمه هم رسید خونه ما. بابا سر کار بود و هشت شب میومد. علیم که از هفته آخر شهریور برگشته تهران. فاطمه رو صدا زدم توی اتاق و بهش گفتم ماجرا چیه. فاطی: اوه فائزه بخدا من شنبه امتحان تاریخ دارم.. _کتابتو بیار همونجا بخون! فاطی: مامانم اینا رو چیکار کنم؟! _میزنگم علی میگم بزنگه راضیشون کنه.. فاطی: مامانت اینا رو میخوای چیکار کنی؟ _تو باید راضیشون کنی! فاطی: اصلا علی رو کی راضی کنه.. _اه تو چرا این قدر آیه یاس میخونی؟ اصلا نمیخواد بیای! فاطی: اه بابا ببخشید! من میرم مامانتو راضی کنم تو بزنگ علی... فاطمه رفت تو آشپزخونه پیش مامان باهاش حرف بزنه منم سریع زنگیدم علی. با کلی خواهش راضیش کردم مامان بابای فاطمه رو راضی کنه.. و کلیم سفارش کردم که محمد نفهمه میخوام برم. میخواستم غافلگیرش کنم.. فاطمه بالاخره مامان رو راضی کرد علیم مامان اونو.. چند ساعته همه کارامونو کردیم و به ریحانه خبردادیم که ماهم همسفرشونیم. ساعت نزدیک یازده شب بود که از خونه زدم بیرون سوار ماشین شدم و رفتم پاساژ ستاره تا یه هدیه کوچیک برای محمد بگیرم. واقعا وقت نداشتم بیشتر از این... ساعت دوازده ریحانه اینا اومدن دنبالمون. مامان و آبجیش جلو و ما سه تاهم عقب نشستیم. تکون خوردنای ماشین مثل گهواره بود برام. نفهمیدم کی خوابم برد... صبح تقریبا ساعت ۱۰ و نیم صبح بود که با تکونای دست ریحانه بلند شدم. طبق معمول همه مسافرتا کسی منو برای نماز صبح بیدار نکرده بود.. ورودی شهر قم بودیم. همه خاطرات برام زنده شد...چند ماه پیش وقتی داشتم میومدم اینجا فائزه ی الان نبودم... خیلی فرق داشتم... چند روز بعدشم که رفتم قلبمو اینجا جا گذاشتم... و امروز برگشتم به شهری که میدونم محمدم داره توش نفس میکشه... تابلوی سبزی جلوی چشمام نقش بست که بالاش نوشته بود "حرم مطهر" و پایینشم "جمکران" داشتیم میرفتیم حرم... حرم...! خدای من... پیش بی بی معصومه که محمد رو از برکتش دارم... #ادامه_دارد

🎬 کلیپ : بنگر محبت مرا چگونه پاسخ می دهی! 👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat