eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️دحوالارض چیست؟ 🎥 کلیپی زیبا درباره 🌍 25 ذی القعده روز است 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
﷽ #خانم‌خبرنگار_و_آقای‌طلبه #قسمت_پنجاه_و_دوم °|♥️|° نه نمیتونم باور کن این حرفو... تردید داشتم
°|♥️|° چشمامو که باز کردم تصویر چهره نگران فاطمه رو به روم نقش بست. فاطی: وای فائزه حالت خوبه؟! تو که منو کشتی... ریحانه اینا این قدر نگران شدن بنده های خدا کلی جوش زدن.. همه چیزو یادم بود تا جایی که توی بغل فاطمه گریه کردم و تعریف کردم چیشده... پس بعد اون چی؟ _فاطمه... فاطی: جان فاطمه؟ _بعد گریه کردنم چیشد؟ توی حرم بودیم که... فاطی: حالت بد شد با کمک خانوما آوردیمت بیرون بعدم با ماشین آوردیمت اینجا.. حالم بد بود... نای حرف زدن نداشتم... مدام اتفاقات چهاردهم خرداد تا همین امروز رو پیش خودم مرور میکردم.... یه جفت چشم عسلی... لجبازیاش... غرورش... یه جفت چشم عسلی باحیاییش.. سر به زیریش... یه جفت چشم عسلی... محبتاش...عشقش... حالم اصلا خوب نبود... فقط اشک میریختم... یک ساعت بعد از بیمارستان مرخص شدم و رفتیم یه مسافرخونه نزدیک حرم. شب تا صبح بیدار موندم و فکر کردم. از بی بی و اقا کمک خواستم که بهترین راه رو انتخاب کنم. صدای اذان صبح بلند شد و همزمان منم تصمیمم رو گرفته بودم. نماز صبح رو که خوندیم بقیه خوابیدن و فقط من و فاطمه بیدار بودیم. فاطی: فائزه میخوای چیکار کنی؟ تصمیمت رو گرفتی؟ _آره گرفتم. فاطی: خب... _میرم از زندگیش بیرون. فاطمه تقریبا با داد گفت:چی؟؟؟؟ _همین که شنیدی. فاطی: نه فائزه این بی انصافیه... تو باید اول با جواد صحبت کنی... باید مطمئن شی بعد تصمیم بگیری... _ببین فاطمه جون علی قسمت میدم که هیچ کدوم از حرفایی که شنیدی رو به هیچ کس نگی و فراموش کنی جون علی! فاطی: فائزه نه مگه... نزاشتم ادامه بده و با بغض گفتم: خواهش میکنم به هیچ کس نگو چیشده و چرا میخوام برم... سرنوشت منه... خودم باید تصمیم بگیرم...دلم که شکست... بزار حداقل غرورم نشکنه..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۵ ذی القعده روز " " است زمانی که تمام روی زمین را آب فرا گرفته بود، در این روز، نخستین خشکی که محل خانه خدا بود از زیر آب سر برآوردند " روز گسترش زمین مبارڪ "
شیفتگان تربیت
﷽ #خانم‌خبرنگار_و_آقای‌طلبه #قسمت_پنجاه_و_سوم °|♥️|° چشمامو که باز کردم تصویر چهره نگران فاطمه
°|♥️|° فردا صبح حدود ساعتای ده رفتیم جمکران... دوباره خاطرات محمد برام تداعی شد... حالم خراب بود... از دیشب که اون حرفا رو زده قلبم عجیب درد گرفته... رو به روی محراب جمکران وایسادم و نماز خوندم. وسط نماز بود که یهو بغضم شکست و اشکام جاری شدن... _خدایا من بدون محمد نمیتونم... به خدا نمیتونم... ولی حاضرم نیستم یک عمر کنار من باشه و بدبخت شه...من با دل میخواستمش... نه بخاطر عذاب وجدان...خدایا من میرم از زندگیش بیرون... بخاطر خودش... بخاطر عشقش... توهم بهم کمک کن... بهم صبر بده تا تحمل کنم نبودنشو... بهم قدرت بده فراموش کنم عشقشو... خدایا کمکم کن... با چشما خیس یه گوشه توی صحن جمکران نشستم و آهنگ صبح امید حامد رو پلی کردم... همه چیز من و یاد اون مینداخت... حتی خواننده محبوبم... کلی با امام زمان درد و دل کردم و بهشون توسل کردم. تصمیم گرفتم هرچه زودتر تصمیمم رو عملی کنم. از دیشب محمد کلی زنگ زده بود پیام داده بود... هه... چطور میتونه به عشقش خیانت کنه و به نامزدش پیام بده... !دوباره زنگ زد... جوابشو ندادم... دوباره... دوباره... اه... گوشی رو خاموش کردم. خدای من باز قلبم درد گرفت... فاطمه از مسجد اومد بیرون و دویید طرفم. فاطی: فائزه؟ _جانم... فاطمه با من و من گفت: آقاجواد زنگ زد... _چی شد؟؟؟چی گفتی بهش؟؟؟ _فاطی: هیچی دروغ گفتم. گفتم سرت درد میکنه خوابیدی... _ممنون... فاطی: فائزه میخوای دقیقا چیکار کنی؟ _بزار برگردیم کرمان... بعد میگم دقیقا میخوام چیکار کنم... فاطی: اگه ازش جدا شی داغون میشی... شک نکن... _بزار خودم داغون شم... فدای سر محمدم... ولی اون بزار به عشقش برسه... بزار اون خوشبخت شه حداقل... چشم دوختم به گنبد مسجد جمکران و از آقا سعادت محمدجواد رو خواستم... بدون من! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰ولایت فقیه در زمان معصومین در عصر امامان معصوم، آنها وکیل خودشون رو درمناطق مختلف مشخص می‌کردند بحث ولایت فقیه فقط مختص زمان غیبت نبوده •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺قبح زدایی ، هدف ماهواره 📌حجت الاسلام دهنوی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب زندگی پس از مرگ ▫️قسمت هفتم باد خوش با عطری دل انگیز می وزد،قلبم پر از شادی و سرور شده،گویی جمال خداوند جَمیل آشکار شده است!!! به منزلگاهی رسیدم که خِشتهای آن از طلا و نقره است!!! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
آࢪزوے شهآدٺ ࢪاهمه داࢪند اماتنها اندڪے شهید میشوند😔💕 چون تݩها اندڪۍ شهیدانہ زندگۍ میکنند🙂❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 وقتی انسانی به خدا وصل شد، همه‌اش می‌شود مغناطیس الهی، جذب می‌کند، این شهید است. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• اثر قضا شدن نماز صبح •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✖️جنگی که از زمان حضرت آدم شروع شده، ✖️دو حزب که از زمان حضرت آدم تشکیل شدند، ✖️و یک اتفاق در آخرالزمان، که بسرعت این جنگ و این دو حزب را بسمت نتیجه‌ی نهایی حرکت می‌دهد! 🔺و در لابلای این اتفاق، بعضی آدمها، ویژه می‌درخشند! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
📗 نسخه pdf کتاب «غدیر در گذر زمان» #معرفی_کتاب #غدیر_در_گذر_زمان 🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🔴 کت
مسابقه اطلاع رسانی گردد لطفا زمان متعاقبا اعلام میگردد •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
821.pdf
383.7K
🇮🇷 📝 | چند خط برای گمنامان نامدار ✍محسن پیرهادی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 دوتا دعای زیبا... بعد این 2 دوتا دعا حاجت بخوای مستجابه! 🎙حجت‌ الاسلام‌ والمسلمین عاملی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 | والْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا🌿 🌿 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
‏ ﷽ 😍⭕️ ‏ 😍⭕️ 📢😌😉 نوبت مسابقه کانال هستش ☺️😌 که در نظر داریم از کتاب مسابقه ای برگزار کنیم😍. 🎁به نفرات برتر به قید قرعه هدیه نقدی تقدیم می گردد😁🤩 📆 بیست و ششم تیر ماه ۱۴۰۱/۴/۲۶ ۱۰ صبح 🕓 الی ۲۲ شب 🕗 برگزار خواهد شد. 👈منبع مسابقه سنجاق شده🌹👌 شرکت برای عموم آزاد می باشد😎☺️✌🏻 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا :کانال شیفتگان تربیت 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️͜͡🌻 پس نگارا بفرما کجایی؟! کجایی؟! 🤳¦⇠ 🍁¦⇠ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
باسلام کپی از کانال، عکس های ادمین و... کاملا آزاد و بلامانع می باشد، ما را در نشر معارف و مطالب معرفتی، تربیتی و بصیرتی همراهی فرمائید و کانال را به دیگران معرفی فرمائید و در ثواب نشر مباحث سهیم باشید👌🙏🌹 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیفتگان تربیت
☘ 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۴۹ قرآن کریم ( آیات ۲۸۳ تا ۲۸۶ سوره مبارکه بقره)  🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۵۰ قرآن کریم ( آیات ۱ تا ۹ سوره مبارکه آل‌عمران)  🍃🌹🍃 🌺 امام رضا (ع) می‌فرمایند: «لا تَطلُبُوا الهُدی فی غَیرِالقُرآنِ فَتَضِلّوا» هدایت را جز از قرآن مجویید که گمراه خواهید شد. (امالی صدوق /۴۳۸) 🎙 استاد: مرحوم منشاوی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز تفسیر یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ» (سپس) گفت: «مأموریت شما چیست اى فرستادگان (خدا)؟» (سوره مبارکه حجر/ آیه ۵۷) 🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹 ❇ تفســــــیر * سرانجام ابراهیم(علیه السلام) پس از شنیدن این بشارت، در این اندیشه فرو رفت که این فرشتگان با آن شرائط خاص، تنها براى بشارت فرزند نزد او نیامده اند، حتماً مأموریت مهمترى دارند و این بشارت تنها گوشه اى از آن را تشکیل مى دهد. لذا در مقام سؤال برآمد و از آنها پرسید: شما اى رسولان خداوند، بگوئید ببینم براى چه مأموریت مهمى فرستاده شده اید؟ (قالَ فَما خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۷ سوره مبارکه حجر) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترمون کدبانویی شده برا خودش •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
﷽ #خانم‌خبرنگار_و_آقای‌طلبه #قسمت_پنجاه_و_چهارم °|♥️|° فردا صبح حدود ساعتای ده رفتیم جمکران... د
°|♥️|° بقیه مسافرت ما هم با جواب ندادن من به محمد گذشت. عصر جمعه رسیدیم خونه. فکر میکردم الان همه قراره دعوام کنن و بگن چرا جواب محمد رو ندادی... ولی هیچ کس حتی خبر نداشت... هی... دیگه کاملا معلوم شد چقدر براش مهمم... سیم کارتم رو از روی گوشی برداشتم و گذاشتم کنار و یه سیم جدید گرفتم. از فاطمه خواهش کردم دیگه جواب محمد رو نده و شمارشو بفرسته توی لیست سیاه... یک هفته سخت بدون شنیدن صدای محمدم به همین روال گذشت تا اینکه علی زنگ زد خونه. _سلام داداشی.. علی: علیک سلام. فائزه این مسخره بازیا چیه؟؟ _کدوم مسخره بازیا؟! علی: تو یک هفته اس چرا گوشیت خاموشه؟ _خط مو عوض کردم خب! علی: اینو میدونم نابغه! چرا شمارتو ندادی جواد؟ چرا فاطمه طفره میره هرچی ازش میپرسم؟! چرا بعد اون سفر این قدر عوض شدی!! بغض توی صدامو مخفی کردم و سعی کردم آروم و مصمم صحبت کنم. _علی... علی: بله؟ _من محمدجواد و نمیخوام.(فقط خدا میدونه گفتن این جمله برام مثل جون کندن بود..) علی تقریبا فریاد کشید:چی؟؟؟؟ _داداش من آروم باش خواهش میکنم. من توی یه نگاه عاشق شدم. همون شب اول بدون هیچ تحقیق و فکری هم جواب مثبت دادم. یک ساعت بعدشم محرمش شدم. شروع این عشق از اول بچگانه بود. تب عشقم داغ بود و حالا سرد شده. نمیخوامش.(اینا حرفایی بود که یک هفته داشتم تمرین میکردم تا به خانوادم بگم... حرفایی با گفتنشون قلبم تکه تکه میشد...) علی مکث کرد... طولانی... _الو.. علی: این حرف آخرته فائزه؟ _حرف آخرمه...! علی: بهشون بگم دیگه راه برگشتی نیست ها _میدونم.. علی: همه ی پلای پشت سرتو میخوای خراب کنی؟! _از قصد خراب میکنم... راه اشتباه رو نباید برگشت... علی: به جواد میگم... فقط امیدوارم حلالت کنه.... _امیدوارم.. (هی... اون باید حلال کنه یا من...) علی: خداحافظ. _یاعلی. گوشی رو قطع میکنم و دستمو میزارم رو سرم... احساس میکنم در حال انفجاره.... خدایا کمکم کن...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 💠 فرمانده اعلان جنگ داده! ▫️باید با جنگ روانی دشمن مقابله کنیم؛ اما چطور؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat