eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قَالَ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا» (موسی) گفت: «به خواست خدا مرا شکیبا خواهی یافت؛ و در هیچ کاری مخالفت فرمان تو نخواهم کرد!» (سوره مبارکه کهف/ آیه ۶۹) ❇ تفســــــیر موسى(علیه السلام) از شنیدن این سخن، شاید نگران شد و از این بیم داشت که فیض محضر این عالم بزرگ از او قطع شود، لذا، به او تعهد سپرد که در برابر همه رویدادها صبر کند. گفت: به خواست خدا مرا شکیبا خواهى یافت و قول مى دهم در هیچ کارى با تو مخالفت نکنم (قالَ سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللّهُ صابِراً وَ لاأَعْصِی لَکَ أَمْراً). 🌺🌺🌺 باز موسى(علیه السلام) در این عبارت، نهایت ادب خود را آشکار مى سازد، تکیه بر خواست خدا مى کند و به آن مرد عالم، نمى گوید: من صابرم، بلکه مى گوید: انشاء اللّه مرا صابر خواهى یافت. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۹ سوره مبارکه کهف) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
2_144144875344314523.pdf
184.7K
📑‌ مجموعه ایده‌های ترویجی و 🔸۵۹ پیشنهاد عملیاتی جذاب برای کنش‌گران اجتماعی و تربیتی 🔹شامل: فعالیت‌های آموزشی فعالیت‌های تبلیغی فعالیت‌های میدانی فعالیت‌های مطالبه‌گری فعالیت‌های بین‌المللی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمان_جانم_میرود #قسمت_یازدهم طبق عادت بچگی دستش را جلوی بینی پدرش گذاشت تا مطمئن شود نفس مے کشد
چشمانش را آرام باز کرد کش و قوسی یه بدنش داد نگاهی به ساعت انداخت ساعت۱۱شب بود از جایش بلند شد ــــ ای بابا چقدر خوابیدم به سمت سرویس بهداشتی رفت صورتش را شست و به اتاقش برگشت حال خیلی خوبی داشت احساس می کرد آرامشی که مدتی دنبالش می گشت را کم کم دارد در زندگی لمسش می کند نگاهی به چادر روی میز تحریرش انداخت یاد آن شب،مریم،اون پسره افتاد بی اختیار اسمش را زمزمه کرد ــــ سید،شهاب،سیدشهاب تصمیم گرفت چادر را به مریم پس دهد و از مریم و برادرش تشکر کند ــــ نه نه فقط از مریم تشکر میکنم حالا از پسره تشکر کنم خودشو برام میگیره پسره عقده ای، ولی دیر نیست ?? نگاهی به ساعت انداخت با یاداوری اینکہ شب های محرم هست و مراسم تا اخر شب پابرجاست اما ده شد تیپ مشکی زد اول موهایش را داخل شال برد وبه تصویر خود در آیینه نگاه کرد پشیمون شد موهایش را بیرون ریخت آرایش مختصری کرد و عطر مورد علاقه اش را برداشت و چند پاف زد کفش پاشنه بلندش را از زیر تخت بیرون اورد چادر را برداشت و در یک کیف دستی قشنگ گذاشت در آیینه نگاهی به خودش انداخت ـــ وای که چه خوشکلم و یک بوس برای خودش انداخت به طرف اتاق پدرش رفت تصمیم گرفته بود هم حال پدرش را بپرسد هم به آن ها بگوید که به هیئت می رود این نزدیکی به مادر و پدرش احساس خوبی به او می داد * از.لاڪ.جیـغ.تـا.خــدا * * ادامه.دارد... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : قرآن می خواهد ما را تنظیم کند 👤 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙استاد رحیم‌پور ازغدی "مگه با یک تار مو دنیا خراب میشه؟" مسیر و انتهای این جریانات انحرافی... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلَا تَسْأَلْنِي عَن شَيْءٍ حَتَّىَ أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا» (خضر) گفت: «پس اگر می‌خواهی به دنبال من بیایی، از هیچ چیز مپرس تا خودم (به موقع) آن را برای تو بازگو کنم.» (سوره مبارکه کهف/ آیه ۷۰) ❇ تفســــــیر اما از آنجا که شکیبائى در برابر حوادث ظاهراً زننده‌اى که انسان از اسرارش آگاه نیست، کار آسانى نمى باشد؛ بار دیگر آن مرد عالم از موسى تعهد گرفته به او اخطار کرد و گفت: پس اگر مى‌خواهى به دنبال من بیائى سکوت محض باش! از هیچ چیز سؤال مکن تا خودم به موقع آن را براى تو بازگو کنم ! (قالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی فَلا تَسْئَلْنِی عَنْ شَیْء حَتّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً). موسى(علیه السلام) این تعهد مجدد را سپرد و در معیت این استاد به راه افتاد. 🌺🌺🌺 تعبیر به أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً با توجه به کلمه أُحْدِثَ مفهومش این است: من خودم آغاز سخن مى کنم، و براى نخستین بار از روى آن پرده برمى دارم، تو سخنى مگو! (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۰ سوره مبارکه کهف) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: سقط جنین ممنوع! 🔸احکامی که باید بدانیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چطور بعضی‌ها رفیق میشن با خدا، •اونقدر صمیمی که خدا همه درها رو به روشون باز می‌کنه؟ ویژه امروز استاد شجاعی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمان_جانم_میرود #قسمت_دوازدهم چشمانش را آرام باز کرد کش و قوسی یه بدنش داد نگاهی به ساعت انداخت
ـــ احمدآقا دکترت گفت دیگه به چیزایی که ناراحتت میکنه فکر نکن میدونم این خاطرات و دوستات رو نمیتونی فراموش بکنی ولی... مهیا پوزخندی زد و نگذاشت مادرش ادامه بدهد ــــ چی میگی مهلا خانم خاطرات فراموش نشدنی ؟؟ اخه چی دارن که فراموش نمیشن دوستاتون شهیدشدن خب همه عزیزاشونو از دست میدن شما باید تا الان ماتم بگیرید باید با هر بار دیدن این عکسا حالتون بد بشه صدای مهیا کم کم بالاتر می رفت دوست نداشت اینطور با پدرش صحبت کند اما خواه ناخواه حرف هایش تلخ شده بودند ـــ اصلا این جنگ کوفتی برات چیز خوبی به یادگار گذاشت جز اینکه بیمارت کرد نفس به زور میتونی بکشی حواست هست بابا چرا دارید با خودتون اینکارو میکنید مهیا نگاهی به عکس ها انداخت و از دست پدرش کشید ـــ اینا دیگه نباید باشن کاری میکنم تا هیچ اثری از اون جنگ کوفتی تو این خونه نمونه تا خواست عکس های پدرش و دوستانش را پاره کند مادرش دستش را کشید و یک طرف صورت مهیا سوخت مهیا چشمانش را محکم روی هم فشار داد باور نمی کرد ، این اولین بار بود که مادرش روی آن دست بلند مے ڪرد مهیا لبخند تلخی زد و در چشمان مادرش نگاه کرد عکس ها را روی میز پرت کرد و فورا از اتاق خارج شد تند تند کفش هایش را پا کرد صدای پدرش را می شنید که صدایش می کرد و از او می خواست این وقت شب بیرون نرود ولی توجه ای نکرد با حال آشفته ای در کوچه قدم می زد باورش نمی شد * از.لاڪ.جیغ.تـا.خــدا * * ادامه.دارد... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺رئیس جمهور نیکاراگوئه: زنده باد شهید ایران ژنرال قاسم سلیمانی 🔹یک دقیقه سکوت به احترام ژنرال قاسم سلیمانی در مراسم استقبال رسمی از رییس‌جمهورمان توسط رییس‌جمهور نیکاراگوئه اعلام شد. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیت‌الله جوادی آملی:  «لااکراه‌فی‌الدین» به معنی بی‌حجابی و بی حیایی در جامعه نیست 🔸این (طرز برداشت) می‎شود اباحی‌گری. 🔸اگر معنای این آیه اینگونه بود پس اینهمه بگیر و ببند در قرآن برای چیست؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
هدایت شده از شیفتگان تربیت
🎁 هزاران جایزه نقدی و غیر نقدی در سی امین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج ☺️برای همه مردم عزیز ایران برای تمامی سنین حتی زیر ۷ ساله ها و حتی شرکت به صورت خانوادگی و گروهی 👌در نزدیکترین مسجد شهرتون در مسابقه جذاب قرآن شرکت کنید... 😉 خانوادگی، گروهی و فردی 🎊 همین حالا وارد لینک ثبت نام شوید: event.Quranbsj.ir @quranbsj_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «فَانطَلَقَا حَتَّىَ إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَيْئًا إِمْرًا» آن دو به راه افتادند؛ تا آن که سوار کشتی شدند، (خضر) کشتی را سوراخ کرد. (موسی) گفت: «آیا آن را سوراخ کردی که اهلش را غرق کنی؟! راستی که چه کار بدی انجام دادی!» (سوره مبارکه کهف/ آیه ۷۱) ❇ تفســــــیر آرى، موسى ع، به اتفاق این مرد عالم الهى به راه افتاد تا این که سوار بر کشتى شدند (فَانْطَلَقا حَتّى إِذا رَکِبا فِی السَّفِینَةِ). از اینجا به بعد، مى بینیم قرآن در تمام موارد ضمیر تثنیه به کار مى برد که اشاره به موسى(علیه السلام) و آن عالم است و این نشان مى دهد که مأموریت همسفر موسى(علیه السلام)، یوشع در آنجا پایان یافت و از آنجا بازگشت، و یا به خاطر این که او در این ماجرا مطرح نبوده است نادیده گرفته شده ـ هر چند در حوادث حضور داشته ـ ولى احتمال اول قوى تر به نظر مى رسد. به هر حال، هنگامى که آن دو بر کشتى سوار شدند آن مرد عالم کشتى را سوراخ کرد ! (خَرَقَها). از آنجا که موسى(علیه السلام) از یکسو، پیامبر بزرگ الهى بود، و باید حافظ جان و مال مردم باشد، و امر به معروف و نهى از منکر کند، و از سوى دیگر، وجدان انسانى او اجازه نمى داد در برابر چنین کار خلافى سکوت اختیار کند، تعهدى را که با خضر داشت به دست فراموشى سپرد و زبان به اعتراض گشوده گفت: آیا کشتى را سوراخ کردى که اهلش را غرق کنى؟ راستى چه کار بدى انجام دادى! (قالَ أَ خَرَقْتَها لِتُغْرِقَ أَهْلَها لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً إِمْراً). 🌺🌺🌺 بدون شک، مرد عالم، هدفش غرق سرنشینان کشتى نبود، ولى از آنجا که نتیجه این عمل چیزى جز غرق کردن به نظر نمى رسید، موسى(علیه السلام) آن را با لام عاقبت که براى بیان عاقبت و پایان کار مى باشد بازگو مى کند. این درست به آن مى ماند که شخصى در خوردن غذا بسیار زیاده روى مى کند مى گوئیم: مى خواهى خودت را بکشى؟! مسلماً او چنین قصدى را ندارد، ولى نتیجه عملش ممکن است چنین باشد! إِمْر (بر وزن شمر) به کار مهم شگفت آور و یا بسیار زشت گفته مى شود. و به راستى ظاهر این کار، شگفت آور و بسیار بد بود، چه کارى از این خطرناک تر مى تواند باشد که یک کشتى را با داشتن سرنشین هاى متعدد سوراخ کنند؟!. در بعضى از روایات مى خوانیم اهل کشتى به زودى متوجه خطر شدند و شکاف موجود را موقتاً با وسیله اى پر کردند، ولى دیگر آن کشتى یک کشتى سالم نبود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۱ سوره مبارکه کهف) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻پنجشنبه ها 🔻چه خوشحال می شوند 🔻عزیزانی که 🔻دستشان از دنیا کوتاه است 🔻و منتظر قلب پرمهرتان هستند 🌺 جایشان همیشه سبز، با فاتحه و صلوات و خیراتی هر چند کوچک یادآورشان باشیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمان_جانم_میرود #قسمت_سیزدهم ـــ احمدآقا دکترت گفت دیگه به چیزایی که ناراحتت میکنه فکر نکن میدون
که مادرش این کار را بکند او تصور می کرد الان شاید مادرش او را برای آمدن به هیئت همراهی می کند ولی این لحظات جور دیگری رقم خورد با رسیدن به سر خیابون ودیدن هیئت دلش هوای هیئت کرد خودش هم از این حال خودش تعجب می کرد باورش نمی شود که علاقه ا ی به این مراسم پیدا کند ارام ارام به هیئت نزدیک شد ــــ بفرمایید مهیا نگاهی به پسر بسیجی که یک سینی پر از چایی دستش بود انداخت نگاهی به چایی های خوش رنگ انداخت بی اختیار نفس عمیقی کشید بوی خوب چایی دارچین حالش را بهتر کرد دستش را دراز کرد و یک لیوان برداشت و تشکری کرد جلوتر رفت کسی را نمی شناخت نگاه های چند خانم و آقا خیلی اذیتش می کرد مهیا خوب می دانست این پچ پچ هایشان برای چیست کمی موهایش را داخل برد اما نگاه ها و پچ پچ ها تمامی نداشت بلند شد و از هیئت دور شد ـــ ادم اینقدر مزخرف اخه به تو چه من چه شکلیم چطور زل زده به طرف پارک محله رفت نگاهی به چایی تو دستش انداخت دلش می خواست در این هوای سرد ان چایی را بخورد اما با دیدن چایی یاد اون نگاه ها و پچ پچ ها می افتاد چایی را با حرص بر روی زمین پرت کرد ــــ قحطی چاییه مگه برم چایی این جوجه بسیجیارو بخورم اول چایی میدن بعد با نگاه هاشون ادمو فراری میدن با رسیدن به پارک که این موقع خلوت هست روی نیمکت نشست هوا سرد بود پاهایش را در شکم * از.لاڪ.جیـغ.تـا.خــدا * * ادامه.دارد... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه پدر و مادر اثر دارد استاد عالی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«این فیلم مربوط به ماست👆» 🎙مخاطب این سخنانِ ، ما هستیم. 👇 «بروید دنبال کارهای نشدنی، تا بشود» ❌ منتظر نباشیم کسی غیر از ما، به دعوت رهبرمان لبیک بگوید •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
☑️پوشـــــــش شما به دیـگران ربـط دارد... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 « قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا» گفت: «آیا نگفتم تو هرگز نمی‌توانی با من شکیبایی کنی؟!» (سوره مبارکه کهف/ آیه ۷۲) ❇ تفســــــیر در این هنگام، مرد عالم الهى با متانت خاص خود، نظرى به موسى افکنده گفت: نگفتم تو هرگز نمى توانى با من (باشى و) شکیبائى کنى ؟! (قالَ أَ لَمْ أَقُلْ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۲ سوره مبارکه کهف) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat