فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘بیان فضایل و مناقب حضرت معصومه(سلام الله علیها) از زبان مقام معظم رهبری
🔻تصاویری قدیمی از تشرف رهبرمعظمانقلاب به آستان مقدسه حضرتمعصومه(سلام الله علیها)
🔻اول ذیالقعده سالروز ولادت باسعادت کریمهاهلبیت(س) و روز دختر تبریک و تهنیت باد.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
دختر تمدن ساز.pdf
1.32M
📗 دریافت فایل PDF کتابچه «دختر تمدنساز»
✍ به مناسبت اول ذیالقعده، سالروز تولد حضرت معصومه سلاماللهعلیها و روز دختر، به بازخوانی نقش و جایگاه دختران ایران اسلامی در بیانات حضرت آیتالله خامنهای میپردازیم.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
12_6_Mahdi_samavati(Ziyarate_hazrate_Masume)_(www.rasekhoon.net).mp3
3.14M
زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها
با نوای حاج مهدی سماواتی
#میلاد_حضرت_معصومه
#ولادت_حضرت_معصومه
#روز_دختر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 به یک معنا انقلاب ما با همه برکاتش یک گلی از گل های وجود #حضرت_معصومه سلام الله علیها است
🎙بخشی از بیانات مرحوم آیت الله مصباح یزدی درباره وجود مقدس حضرت معصومه سلاماللهعلیها
🌸 ولادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) و روز دختر مبارک باد
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
قدم بزن با پای دل توی این هوای آشنا.mp3
4.51M
🔊 #صوتی | #سرود
📝 قدم بزن با پای دل توی این هوای آشنا
👤 حاجسیدمجید #بنی_فاطمه
🌺 ایام ولادت #حضرت_معصومه
زیارت حضرت معصومه سلام الله.ppsx
2.55M
پاورپوینت زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺نماهنگ زیبای دختر ایران منتشر شد
🎙 #میلاد_حضرت_معصومه(سلام الله علیها) و #روز_دختر نماهنگ زیبای دختر ایران با صدای عبدالرضا هلالی و سجاد محمدی
#عبدالرضا_هلالی
#سجاد_محمدی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مجموعه استوری ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
#استوری
@ShifteganeTarbiat
جـــــادههای مـــــجازی
بـــــسیار لغزنـــــده استــــــــ ..!
لـــــطفاً ڪـــــمربند
ایـــــمانتان
را محڪـــــم ببندیـــــد!🚫
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
سوالات مسابقه 👆👆👆 ✅لطفا این موارد را در موقع ارسال پاسخ قید فرمائید 🌹نام و نام خانوادگی: 🌹شهرستان:
⭕️ کلید🔓🔐
سوالات مسابقه تا قاف کرامت ⭕️
۱.ج
۲.ب
۳.ج
۴.ب
۵.د
۶.د
۷.الف
۸.ج
۹.الف
۱۰.ب
۱۱.ب
۱۲.ب
۱۳.الف
۱۴.الف
۱۵.الف
۱۶.الف
۱۷.ب
۱۸.د
۱۹.د
۲۰.د
۲۱.الف
۲۲.ج
۲۳.ج
۲۴.الف
۲۵.ب
۲۶.ب
۲۷.ج
۲۸.د
۲۹.ج
۳۰.ج
۳۱.الف
۳۲.الف
۳۳.الف
۳۴.الف
۳۵.الف
۳۶.ب
۳۷.ج
۳۸.الف
۳۹.ج
۴۰.د
@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
سوالات مسابقه 👆👆👆 ✅لطفا این موارد را در موقع ارسال پاسخ قید فرمائید 🌹نام و نام خانوادگی: 🌹شهرستان:
⭕️ صفحه🔓🔐
سوالات مسابقه تا قاف کرامت ⭕️
۱.ص۱۴۰
۲.ص۴۱
۳.ص۱۴۳
۴.ص۶۱
۵.ص۶۳
۶.ص۶۵
۷.ص۷۰
۸.ص۹۶
۹.ص۱۱۵
۱۰.ص۳۳
۱۱.ص۷۲و۷۱و۷۵و۷۸
۱۲.ص۷۸و۹۵و۱۱۴
۱۳.ص۹۰
۱۴.ص۹۸
۱۵.ص۱۱۶
۱۶.ص۱۹۲
۱۷.ص۱۲۸
۱۸.ص۱۲۹
۱۹.ص۱۲۹
۲۰.ص
۲۱ص۷
۲۲ص۸
۲۳ص۸
۲۴ص۱۳
۲۵ص۱۳
۲۶ص۱۴
۲۷ص۱۵
۲۸ص۱۵
۲۹ص۱۶
۳۰ص۱۷
۳۱ص۲۱
۳۲ص۲۷
۳۳ص۲۷
۳۴ص۸۲
۳۵ص۸۵
۳۶ص۹۵
۳۷ص۹۶
۳۸ص۱۹۴
۳۹ص۱۸۸
۴۰ص۱۸۳
@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
نتایج #مسابقه ۳۱ اردیبهشت ماه از همین کانال منتشر می شود، #مسابقه بعدی ما راجع به #غدیر خواهد https
بزرگوارانی که پاسخ را ارسال کرده به صورت دقیق ثبت می شود قطعا تک تک پاسخنامه ها ثبت و تیک✅خواهد خورد،در کانال حضور داشته و مباحث را دنبال فرمائيد
کانال #شیفتگان_تربیت را به دیگران معرفی فرمائید
https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
«قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىَ إِبْرَاهِيمَ»
(سرانجام او را به آتش افکندند؛ ولی ما) گفتیم: «ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش!»
تفسیر:
به هر حال، ابراهیم(علیه السلام) در میان هلهله و شادى و غریو فریاد مردم به درون شعله هاى آتش فرستاده شد. آن چنان مردم فریاد شادى کشیدند که گوئى شکننده بت ها براى همیشه نابود و خاکستر شد!
اما خدائى که همه چیز سر بر فرمان او است، و حتى سوزندگى را او به آتش داده و رمز محبت را او به مادران آموخته، اراده کرد این بنده مؤمن خالص در این دریاى آتش سالم بماند، تا سند دیگرى بر اسناد افتخارش بیفزاید. قرآن این معنى را چنین بازگو مى کند: به آتش گفتیم: اى آتش بر ابراهیم سرد و سالم باش (قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ).
🌺🌺🌺
بدون شک، فرمان خدا در اینجا فرمان تکوینى بود، همان فرمان که در جهان هستى به خورشید، ماه، زمین، آسمان، آب، آتش، گیاهان و پرندگان مى دهد.
معروف چنین است: آتش آن چنان سرد و ملایم شد که دندان هاى ابراهیم(علیه السلام) از شدت سرما به هم مى خورد، و باز به گفته بعضى از مفسران، اگر تعبیر به سَلاماً نبود، آتش آن چنان سرد مى شد که جان ابراهیم(علیه السلام) از سرما به خطر مى افتاد!
و نیز در روایت معروفى مى خوانیم: آتش نمرودى تبدیل به گلستان زیبائى شد.
حتى بعضى گفته اند: آن روز که ابراهیم(علیه السلام) در آتش بود آرام ترین، بهترین و راحت ترین روزهاى عمرش محسوب مى شد.
به هر حال، در این که آتش چگونه ابراهیم را نسوزاند، در میان مفسران گفتگو بسیار است، ولى اجمال سخن این است: با توجه به بینش توحیدى، هیچ سببى بى فرمان خدا کارى از او ساخته نیست، یک روز به کارد در دست ابراهیم(علیه السلام) مى گوید: نبر! و روز دیگر به آتش مى گوید: مسوزان! و یک روز هم به آبى که مایه حیات است فرمان مى دهد: غرق کن فرعون و فرعونیان را.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۹ سوره مبارکه انبیاء)
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: فضولی حرومه!
🔸احکامی که باید بدانیم
#آموزش_احکام
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بانوی پربرکت
🔸حجت الاسلام انصاریان
🌸 ۱ ذی القعده، سالروز ولادت بانوی آب و آینه، خواهر شمس الشموس، بانوی کرامت حضرت معصومه سلام الله علیها را تبریک میگوییم.
@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشـــق🌹 #پـلاک_پنهـــان #قسمت135 سمانه با دید مرد غریبه ای قدمی به
* #هـــو_العشـــق 🌹
#پــلاک_پنهـــان
#قسمت136
کمیل نگاهی به سمانه که در گوشه ای در خود جمع شده بود،انداخت.
سمانه گریه می کرد و هر از گاهی آرام زیر لب زمزمه می کرد"دروغـــــه"
کمیل با دیدن جسم لرزان و چشمان سرخ سمانه ،عصبی مشتی بر روی پایش کوبید،از اینکه نمی توانست او را آرام کند کلافه بود.
می دانست شوک بزرگی برای سمانه بود،اما نمی دانست چطور او را آرام کند ،می دانست باید قبل از این دیدار،با او حرف زده می شد و مقدمه ای برای او میگفتند،اما سردار خیلی عجله داشت که سمانه به این خانه بیاید.
سمانه که هنوز از دیدن کمیل شوکه شده بود،دوباره ناباور به کمیل نگاه انداخت،اما با گره خوردن نگاهشان ،سریع سرش را پایین انداخت!
کمیل عزمش را جزم کرد؛
یک قدمی به سمانه نزدیک شد و جلویش زانو زد،دستش سمانه را گرفت که سمانه با وحشت دستش را از دست کمیل بیرون اورد و نالید:
ــ به من دست نزن
ــ سمانه،خانومی من کمیلم،چرا با من اینهو غریبه رفتار میکنی
سمانه با گریه لب زد:
ــ تو تو کمیل نیستی،تو مرده بودی،کمیلم رفته
میم مالکیتی که سمانه در کنار نامش چسبانده بود،لبخندی بر لبانش نشاند،آرام شد و گفت:
ــ زندم باور کن زندم،مجبور بودم برم،به خاطر این مملکت به خاطر تو ،خودم باید این چهارسال میرفتم ، سخت بود برام اما منوباید میرفتم،سمانه باورم کن.
نگاهی به سمانه که با چشمان سرخ به او خیره شده بود،انداخت
دستان سردش را در دست گرفت،وقتی دید سمانه واکنشی نشان نداد،دستانش را بالا آورد و دو طرف صورت خودش گذاشت.
ـــ حس میکنی ،این منم کمیل،اینجوری غریبانه نگام نکن سمانه،داغونم میکنی
سمانه که کم کم از شوک بیرون امد و با گریه نالید:
ــ پس چرا رفتی چرا؟چرا نگفتی زنده ای
ــ ماموریت بود،باید میرفتم،میترسیدم!نمیتونستم بهت بگم،چون نباید میدونستی
سمانه که اوضاعش جوری بود که نمی توانست نگرانی و دلایل کمیل را درک کند همه ی کارهای کمیل را پای خودخواه بودنش گذاشت.
با عصبانیت دستانش را از صورت کمیل جدا کرد و کمیل را پس زد،از جایش بلند شود و فریاد زد:
ــ چرا اینقدر خودخواهی؟چرا.به خاطر کارو هدفت منو از بین بردی؟
ضربه ای بر قلبش زد و پر درد فریاد زد؛
ــ قلبمو سوزوندی،چهارسال زندگیو برام جهنم کردی؟چرااا
کمیل با چشمان سرخ به بی قراری و فریادهای سمانه خیره شده بود،با هر فریاد سمانه و بازگو کردن دردهایش،کمیل احساس می کرد خنجری در قلبش فرو می رفت.
ــ خاله شکست،گریه کرد،ضجه زد،برای چی؟
همه ی این چهارسال دروغ بود؟
عصبی و ناباور خندید!!
ـــ این نمایش مسخره رو تموم کن،تو کمیل نیستی ، کمیل خودخواه نبود!
* ادامه.دارد.... *
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج