eitaa logo
شیفتگان تربیت
12.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
19.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
پدافند واقعی آسمان ایران •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
12.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 بهترین راهکار های کنترل خشم و پرخاشگری ، که همه باید این تکنیک ها را در زندگی خود بدانند. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ازدواج جوانان را متوقف نکنید! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبر انقلاب: از ابتدای انقلاب همه رئیس‌جمهورهای آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی ایران ایستادند •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِّن دُونِ ذَلِكَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ» ولی دل‌های آن‌ها از این نامه اعمال (و روز حساب و آیات قرآن) در بی‌خبری فرورفته؛ و اعمال (زشت) دیگری جز این دارند که پیوسته آن را انجام می‌دهند... تفسیر: ولى از این نظر که بیان این واقعیات تنها در کسانى اثر مى کند که مختصر بیدارى و آگاهى دارند، بلافاصله اضافه مى کند: اما دل‌هاى این جمعیت کافر لجوج آن چنان در جهل و بى خبرى فرو رفته که از نامه اعمال، روز حساب و جزا و آنچه در قرآن از وعد و وعید آمده است، غافلند (بَلْ قُلُوبُهُمْ فِی غَمْرَة مِنْ هذا). این انغمار و فرو رفتن در جهل و بى خبرى به آن‌ها اجازه نمى دهد، حقایق روشن را مشاهده کنند، شاید به خود آیند و به سوى خدا باز گردند. پس از آن، مى افزاید: آن‌ها جز این اعمال دیگرى هم دارند که پیوسته آن را انجام مى دهند (وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذلِکَ هُمْ لَها عامِلُونَ). 🌺🌺🌺 مفسران براى جمله لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذلِکَ تفسیرهاى گوناگونى گفته اند: بعضى آن را اشاره به اعمال خلاف و زشتى مى دانند که به خاطر جهل و نادانى از آن‌ها سر مى زند (بنابراین، ذلک اشاره به جهل آن‌ها است) و اعمال، اشاره به گناهانى است که از آن‌ها از این رهگذر سر مى زند. بعضى دیگر گفته اند منظور این است: آن‌ها علاوه بر کفر عقیدتى از نظر عمل نیز آلودگى فراوان دارند. و بالاخره بعضى احتمال داده اند منظور این است: برنامه این کافران با برنامه مؤمنان به کلى از هم جدا است، و دو خط مختلف را تعقیب مى کند. این تفسیرها در نهایت، با هم منافاتى نداشته، قابل جمعند، آنچه باید به آن توجه داشت این است که سر چشمه اعمال ننگین آنان، همان قرار گرفتن قلب هایشان در غمره و فرو رفتن در جهل و نادانى است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۳ سوره‌ مبارکه مؤمنون) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
19.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥حالت‌های خلقی نوجوانان 💥کج خلقی و استقلال طلبی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 ‍#بادبرمیخیزد #قسمت139 ✍ #میم_مشکات خودش هم نمیدانست کجا برود. احساس کرد الان به راحله احت
* 💞﷽💞 ‍ هرچه باشد، سودابه هم دختر عمه سیاوش بود و قطعا نمیتوانست آدم خنگی باشد. نگاهی به گوشه مذکور کرد، با دیدن پسری ظاهرا مذهبی که با پورخندی به آنها خیره شده بود تعحب کرد. چرا این دو نفر با دیدن آن پسر اینطور اخم الود شدند?آن پسر چرا اینطور به این طرف خیره مانده بود. حالت صورتش نشان میداد که تمسخری همراه با عصبانیت در چهره اش موج میزند. از همه مهم تر، چرا سیاوش می خواست مانع شود که راحله آن شخص را ببیند? یک جای کار می لنگید! باید سر از ماجرا در می آورد. حس ششم اش می گفت چیزی در این میان وجود دارد که دانستنش برای او جالب خواهد بود. همان طور که در فکر بود متوجه شد که پسر جوان با لبخندی بر لب نگاهش می کند. چه نگاه وقیحی داشت. ولی فعلا این چیزها مهم نبود. سودابه باید میفهمید این پسر این وسط چه کاره است. لبخندی تحویلش داد و وانمود کرد که دیگر حواسش به اون نیست. اما در تمام مدت جشن، حواسش به "نیما" بود. صادق و سیاوش و پدر با هم گرم گرفته بودند، راحله هم سرش گرم میهمان ناخوانده صادق بود. فرصت خوبی بود. سودابه به بهانه قدم زدن و خستگی حاصل از یکجا نشستن، از جمع فاصله گرفت. خودش را به میز پذیرایی رساند. نیما و چند تایی از دوست هایش هم همانجا بودند. سودابه با خودش فکر کرد این پسر با این تیپ و قیافه و این دوست هایش حزب اللهی اش هیچ شباهتی به ریشو هایی که نگاه کردن به خانم ها را گناه می دانستند نداشت. آن هم خانمی مثل او که به خودش هم رسیده بود! وقت آن بود که از ترفند های زنانه اش کمک بگیرد. کیکی از روی میز برداشت، اما شیر کاکائو از دستش افتاد. نیما هم که گویا دنبال فرصتی بود خم ش، پاکت را برداشت و به دست سودابه داد: -بفرمایید! -خیلی ممنون -خواهش میکنم - فکر نمیکردم بچه مذهبی ها هم از این کارا بلد باشن! و همین یک جمله کافی بود تا باب صحبت باز شود. البته صحبتی که نمیتوانست طولانی باشد چون سودابه باید به میان جمعشان برمیگشت تا کسی بویی نبرد. نیما هم دوست نداشت سیاوش متوجه نزدیک شدن او به این دختر که احتمالا از نزدیکانش بود بشود. یک محافظه کاری مشترک! و چون هر دو نفر نیات مشترکی داشتند، ولو بی خبر از یکدیگر، رفتارشان ناخواسته هماهنگ شد... اما بشنویم از جمع خانوادگی دکتر پارسا. سیاوش قصد داشت هرطور شده پته رفیق صمیمی اش را روی آب بریزد برای همین همینطور که دست روی شانه صادق که کمی از خودش کوتاهتر بود میگذاشت گفت: - خب آقا صادق! ما که رفتیم قاطی مرغا! دیگه وقتش شده شما هم دست به کار بشی و یه فکری برا خودت بکنی! و بعد در حالیکه وانمود میکرد اصلا متوجه صورت سرخ شده خانم صبوری نشده و دارد با پدرش صحبت میکند گفت: -این سید خیلی خوبه ها، ولی یه اخلاق بدی داره، اهل زن گرفتن نیست! منم نیت کردم امشب براش استین بالا بزنم و از بین این همه خانم دکتری که اینجاست یه خانم همه چیز تموم براش پیدا کنم صادق نمیدانست بخندد یا گریه کند. از یک طرف از دست خل و چل بازی های سیاوش کفری شده بود و جلوی "زینب خانم" خجالت میکشید از این حرف ها! از طرف دیگر حسی ته دلش را قلقک میداد و او را یاد علاقه اش به این خانم می انداخت که برایش خوشایند بود. پدر ساده دل سیا، بی خبر از همه جا، رو به اقا صادق گفت... ...
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠موشن گرافیک: «زینت آسمانی» 🔸روایتی از آغاز ولادت حضرت زینب (سلام الله علیهــا) و نام‌گذاری ایشان •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
7.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای نپذیرفتن نامه توسط رهبری •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 توصیه امام زمان ارواحنا فداه برای حل مشکلات و گرفتاری ها 🌺 ویژه ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها) 🌺 🎙 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat