هدایت شده از شـمیموصــٰال•
أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪَألْفَـــــــــرَج💛🌿
خدایا مرا بخاطر گناهانی که
در طول روز با هزاران قدرت
عقل توجیهشان میکنم ببخش.
[ شهید مصطفی چمران
#شبخوشیاعلی🌝🖐🏿
هدایت شده از شـمیموصــٰال•
••اَلْحَمدُ اللهِ الَذے خَلَقَ الحُسيـــن (ع)••♥️️
•°•
علےراوصف درباورنیاید!
زبان هرگز زوصفش برنیاید...
#میلاد_امام_علی
°[@ShmemVsal]°
636.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ࢪوحالࢪحـمن؛عݪۍجانم(:💛'!
#استوࢪے
°^ @ShmemVsal ^°
رمان مدافع عشق ♥️
#پارت22
چیزی نمیگید؟ حق دارید هرچی میخواید بگید. ازدواج کردن بد
نیست؛ فقط نمیخوام اگه توفیق شهادت نصیبم شد، زن و بچه م تنها بمونن. درسته خدا بالاسرشونه؛ اما خیلی سخته... خیلی.
منکه قصد موندن ندارم، چرا چند نفرم اسیرخودم کنم؟
نمیدانم چرا میپرانم:
_ اگر عاشق شید چی؟
جمله ام مثل سرعت گیر هیجانت را خفه میکند. شوکه نگاهم میکنی. این
اولین بار است که مستقیم چشم هایم را نگاه میکنی و من تا عمق جانم میسوزم.
به خودت می آیی و نگاهت رامیگردانی،
جواب میدهی:
_ کسی که عاشقه، دوباره عاشق نمیشه!
میدانم عاشق پریدنی؛ اما چه میشود عشق من در سینه ات باشد و بعد بپری؟"
گویی حرف دلم را از سکوتم میخوانی.
_ من اگه کمک خواستم، واقعًا کمک میخوام نه یه مانع از جنس عاشقی.
بی اختیار لبخند میزنم. نمیتوانم این فرصت را از دست بدهم؛ شاید
هرکس که فکرم را بخواند بگوید "دختر تو چقدر احمقی! اما... اما من فقط
این را درک میکنم که قرار است مال من باشی؛ شاید کوتاه... شاید... من
این فرصت را... یا نه بهتر است بگویم من تو را به جان میخرم!
**
چاقوی بزرگی که دستهاش روبان صورتی رنگی گره خورده بود دستت
میدهند و تاکید میکنند که باید کیک را با هم ببرید.
لبخند میزنی و نگاهم میکنی، عمق چشم هایت آنقدر سرد است که تمام وجودم یخ میزند.
✨نویسنده:میم سادات هاشمی
@ShmemVsal