eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
210 دنبال‌کننده
54 عکس
20 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
در سِلک ما، معراج رفتن، پَر نمی‌خواهد مؤمن پری بهتر ز چشم‌ تَر نمی‌خواهد با اشک وقتی حاجت ما را روا کردند گریه کُن‌ات مشکل‌گُشا دیگر نمی‌خواهد خاک حسینیه برای شاعر‌ان کافی است از تو نوشتن جوهر و دفتر نمی‌خواهد جاروی دستم را نگیر از دست من «خانم» این روضه‌خانه‌ها مگر نوکر نمی‌خواهد!؟ ذات تو را تمثال "أَعْطَیْنا" بیان کردند تفسیر دیگر، سوره‌ی کوثر نمی‌خواهد با دیدن روی تو با خود روبه‌رو می‌شد آئینه‌ای بعد از تو پیغمبر نمی‌خواهد تو مستقیماً حامل وحی خداوندی دیگر خدا جبریلِ نامه‌بر نمی‌خواهد نور وجودت را «علی» از قبل خِلقَت دید این مُدَّعا شاهد از این بهتر نمی‌خواهد وقتی دعای‌ تو نگه‌دار علی باشد دیگر «سپر» را فاتح خیبر نمی‌خواهد نان تو خادم‌پرورِ بیتِ یدالله‌ است نانی به‌جز این سفره را قنبر نمی‌خواهد ذرات روی چادرت حُکم طلا دارد تا گرد و خاکش هست، فضّه، زر نمی‌خواهد چادرنمازت سایه‌سارِ مُلک سَلمان است جز سایه‌ی امن تو این کشور نمی‌خواهد این نسل سِوُّم، خوب در پیکار ثابت کرد حرف دفاع از دین که باشد، سر نمی‌خواهد تمّار اگر باشی به روی دار خواهی‌گفت: حرف ولایت را زدن منبر نمی‌خواهد این انقلاب فاطمی چل سال ثابت کرد جز نسل زهرا و علی، سرور نمی‌خواهد چل سال جنگیدیم پای پرچم زهرا فرزندْ جز خون‌خواهیِ مادر نمی‌خواهد ▪️ ▪️ نجّار کاش از ابتدا بی میخ، در می ساخت هرگز کسی این‌گونه‌ دردسر، نمی‌خواهد مادر تقلا می‌کند قدری رها گردد دیوار پیله کرده، میخ در نمی‌خواهد... @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
انگار بعد از پیمبر چیزی به جای خودش نیست شهر مدینه به یاد آن مدّعای خودش نیست یاران غریبه شدند و در شهر، زهرا(س) غریب است حتی در آیینه‌ها هم او آشنای خودش نیست یار جوان علی را، نامردمان پیر کردند حتی صدای ضعیفش دیگر صدای خودش نیست آتش کشیده زبانه، چشم زمانه به در میخ افتاده یک مادر از پا، در روی پای خودش نیست مولا به گریه نشسته، پهلوی پلهو شکسته یک لحظه آرام حتی زیر عبای خودش نیست حیدر که نه کل دنیا، می گرید از داغ زهرا زهرا ولی گریه هایش اصلا برای خودش نیست با ذکر عَجِّل وَفاتی، در شهر غوغا به پا کرد انگار غمخوار مولا فکر شفای خودش نیست دستش اگر از غلاف قنفذ موابان شکسته زهرا ولی دست بردار از مقتدای خودش نیست قنفذ مَآبان شکسته @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
خیال کن پسری مادرش زمین بخورد به پیش چشم ترش یاورش زمین بخورد خدا کند که نبینی یگانه مادر تو همین که پا شود از بسترش زمین بخورد سر نماز قیامش چونان رکوع شود هنوز سجده نرفته ، سرش زمین بخورد بدا به حال مدینه که در نبود نبی گذاشت دختر پیغمبرش زمین بخورد اگر چه پشت در از پا نشست مادر ما نخواست ثانیه ای حیدرش زمین بخورد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
غصه َم گرفته است نگاهم نمیکنی زهرای من نگاه به آهم نمیکنی؟ باشد قبول چشم تو آسیب دیده است اما مرا دگر تو صدا هم نمیکنی!!! اصلا سفر بدون علی که بنا نبود!! فکری برای پشت و پناهم نمیکنی؟! خانوم ببین کنار تو زانو زده علی رحمی به روزگار سیاهم نمیکنی؟! دل از علی بریده ای و بهر ماندنت یک راه چاره هم‌که فراهم نمیکنی گفتی نمیشود که بمانی، برو!! ولی غصه َم گرفته است نگاهم‌نمیکنی @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
دل من با امید دیدن تو روزای عاشقی‌رو سر می‌کنه شب یلدای انتظار منو صورت ماه تو سحر می‌کنه تو که نیستی جهان اسیر غمه سرد و بی‌روحه عمر ما آدما تو بیای باز گُلا شکوفه میدن تو بیای می‌میرن تموم غما خسته از رنگ زرد پاییزم به امید بهار سر می‌کنم روزی که بشنوم قراره بیای همه‌ی عالمو خبر می‌کنم سروسامون نداره زندگی‌مون همه‌چی آشوبه تا وقتی نیای وضع مظلوم، بد میمونه ولی برا ظالم خوبه تا وقتی نیای زیر بارون، تا عطر تو می‌رسه تر و تازه میشه هوای زمین این روزا هرکی غصه داره، میگه؛ همه‌ی آرزوم ظهوره، همین. خسته از رنگ زرد پاییزم به امید بهار سر می‌کنم روزی که بشنوم قراره بیای همه‌ی عالمو خبر می‌کنم @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
کـه می‌گویـد کـه شهــر من فسرده‌ست؟ که می‌گوید فریب از خصم خورده‌ست؟ ببین بــازارْ بـاز و داغِ داغِ است تجارت‌ها در اینجا بُرد بُرد است خریــدار مــیِ وصــلــش زیــاد است به هر سویش هزاران دل سپرده‌ست شهــادت نیست مردن، زندگانی‌ست نشد هرکس شهیــد عشق، مرده‌ست نکـرد از لطــفِ خود نومیــد، معبـود مُحمد را که سویش دست برده‌ست شب یلدا به سوی خویش خواندش انــار از سفره‌ی محبوب خورده‌ست در آن محفــل چکیــده بر لباسش انارش را که آنجا می‌فشُرده‌ست پس از پــرواز گـــودرزی دوباره.... پر از شوق شهادت شهرکُرد است @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
آنکه تابید رخش در شب یلدای علی کیست جز فاطمه نوریّه ی شبهای علی فاطمه کیست؟همان است که در این نه سال... هرسحر بود خودش ربی الاعلای علی همه بر پاش میوفتند پیمبرها هم.. ولی افتاد خود فاطمه بر پای علی بارها گفت پیمبر که علی جان من است و شده فاطمه هم جان گوارای علی زن نبینش! بخدا ظرفیتش را دارد... که به میدان بزند جنگ کند جای علی هرچه گفته ست علی بود علی بود علی نیست بر لوح دلش غیر تولای علی ما گدایان علی ریزه خور فاطمه ایم جان فدای کرمت حضرت زهرای علی! حکم لولاک خدا بود که فهماند به ما.. اوست تنها سبب خلقت دنیای علی این دوسه ماه چه آمد به سر بانو که.. بسته شد بر رخ او راه تماشای علی یک در سوخته و یک زن سیلی خورده ما بمیریم برای غم عظمای علی @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
نگاه کن که پریشان و بی‌قرار توایم اگرچه فاصله داریم، در کنار توایم چهارفصل جهان نیست جز خزان بی‌تو بیا که ما همه در حسرت بهار توایم گل محمدی اهل‌بیت هستی و ما خوشیم از این که در این روزگار خار توایم آهای عطر دل‌انگیز روزهای ظهور به‌هوش باش که ما شب‌به‌شب خمار توایم به این امید که روی خوشی نشان بدهد تمام عمر به دنبال روزگار توایم قبولمان کن، هرچند عار تو هستیم چرا که ما به همه گفته‌ایم یار توایم "در انتظار تو چشم سپید" حاصل ماست که روسیاه‌ترین شعر شهریار توایم هزار سال، هزاران شب بدون سحر... هنوز در شب یلدای انتظار توایم @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها صرفِِ هیئت میشود شبهایِ بچه شیعه ها داغ مادر دیده؛ حق دارند بیتابی کنند هق هقِ پیوسته شد آوایِ بچه شیعه ها گریه بر زهرا حلاوت دارد آری آنچنان میشود با اشک، شیرین چایِ بچه شیعه ها «وای مادر» گفته و ذکر مصیبت میکنند هست روضه؛ بهترین نجوایِ بچه شیعه ها می‌شود احساس حتی در میانِ خنده ها یک غم ِ دیرینه در سیمایِ بچه شیعه ها میخورَد حسرت میان آه؛ این شبها مدام میرود تا پشتِ «در» رؤیایِ بچه شیعه ها تا کفن پیچید بر پهلویِ زخمی و کبود ذره ذره پیر شد بابایِ بچه شیعه ها مادر سادات شد تشییع مظلومانه و سخت خالی بود آنجا، جایِ بچه شیعه ها چون علی از داغ زهرا آهِ طولانی کشید فاطمیه شد شبِ یلدایِ بچه شیعه ها! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها صرفِ هیئت میشود شبهایِ بچه شیعه ها داغ مادر دیده؛ حق دارند بیتابی کنند هق هقِ پیوسته شد آوایِ بچه شیعه ها گریه بر زهرا(س) حلاوت دارد آری آنچنان میشود با اشک، شیرین چایِ بچه شیعه ها وای مادر گفته و ذکر مصیبت میکنند هست روضه؛ بهترین نجوایِ بچه شیعه ها میشود احساس حتی در میانِ خنده ها یک غم ِ دیرینه در سیمایِ بچه شیعه ها میخورَد حسرت میان آه؛ این شبها مدام میرود تا پشتِ «در» رؤیایِ بچه شیعه ها تا کفن پیچید بر پهلویِ زخمی و کبود ذره ذره پیر شد بابایِ بچه شیعه ها مادر سادات شد تشییع مظلومانه و سخت خالی بود آنجا، جایِ بچه شیعه ها چون علی(ع)از داغ زهرا(س) آهِ طولانی کشید فاطمیه شد شبِ یلدایِ بچه شیعه ها! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
12-maddahi.924.mp3
4.22M
آروم جونم تب کردی خانم خونم
من هم مثل تو دلتنگم دل پریشونم

دست تو سرده
رنگ صورت تو زرده
بمیرم خانم زیر گونه ات ورم کرده

سوخت تنت گل داره رنگ پیراهنت
جلو چشم حسن کشتنت

آه نرو از این شب های بی ماه نرو
با پهلوی زخمی راه نرو

ما رو میبینی کار دنیا رو میبینی
دور و بر من نیزه دارها رو میبینی

سالار زینب بعد از تو بیچاره زینب
چه جوری از تو آخه دست برداره زینب

دل پره کشته زینبت رو دلهره
خنجرش داره بد میبره

بستمه گریه کار قلب خستمه
پیراهن کهنه ات دستمه

ای عشق مجنون
کردی عالم رو پریشون
ای شیب سرخ غلتان در بین خاک و خون

ای داد و بی داد زلف تو دست شمر افتاد
عطرت پیچیده ای مشک افتاده در باد

حسین ناز نکن بدون زینب پرواز نکن
پامو به قتلگاه باز نکن

آه بیا با قلب زینبت راه بیا
دست و پا نزن کوتاه بیا
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_5823329415416778609.mp3
4.55M
ای دار و ندار من چشماتو به روم نبند
بازم مثل اون قدیم حرفی بزن و بخند

چرا تو خونه از من علی رو میگیری
بال و پرت شکسته دست به پهلو میگیری
بمیره حیدرت که دست به بازو میگیری

نامردا پیش نگاه من تو رو شکستنت
با بی رحمی تمام میزدنت
افتادی پیش نگاه حسنت

پشتم رو زدن زمین تو کوچه حرومیا
پهلوت رو شکستن و کشتن منو بی صدا

دستامو بستن و تو کوچه ها کشوندنم
تو رو با تازیونه ها زدن سوزوندنم
ازم گرفتنت منو به غم نشوندنم

سوخته تو شعله و دود فاطمه جان بال و پرت
جای پا مونده به روی چادرت
بین تب داره میسوزه پیکرت

علی وای علی وای ...

یاد نمیره چه جور افتادی جلو چشمام
بازوت رو شکستن و این غصه بسه برام

یه عده نانجیب به غربتم میخندیدن
غرورمو شکستن و منو غریب دیدن
با گریه بچه ها کنار قبر میلرزیدن

لحظه به لحظه داری آب میشی روبروی من
پاشو از جا همه آبروی من
بغض سنگینی داره گلوی من

زهرا وای زهرا وای ...
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah