ای احمدیان به نام احمد صلوات
هر دم به هزار ساعت از دم صلوات
از نور محمدی دلم مسرور است
پیوسته بگو تو بر محمد صلوات
بر روی زمین و آسمانها و کرات
در بین مناجات و تمام کلمات
زیباتر از این دعا ندیده است کسی
بر خاتم انبیاء محمّد ، صلوات
دوبیتی های صلواتی میلاد حضرت رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع)...
از عرش ندایِ سرمدی می آید
از سمتِ سرایِ ایزدی می آید
بر دامن پاک آمنه در این ماه
یک شاخه گل محمدی می آید
بر اهل جهان مژده زِ بالا آمد
جِبرْيل اَمين بَهرِ تماشا آمد
بفرست در این ماه مکررصلوات
چون خاتم الانبیا به دنیا آمد
شدماهِ ربیع و دل پر از شور و نشاط
از ناحیه ی رَب شده نازل بركات
زیبنده ترین ذکر در این ماه بُوَد...
بر حضرت مصطفی و آلَش صلوات
بفرست تو ای شیعه ی عاشق صلوات
بر زینت و اَشرفِ خلایق صلوات
در ماهِ ربيع الاول از روی اَدب
کن هدیه به احمد و به صادق صلوات
از سمتِ مدینه این ندا آمده است
باقر به لبش ذکر و ثنا آمده است
بفرست به مصطفی و آلَش صلوات
چون صادق آل مصطفی آمده است
جِبرْیلِ اَمین دوباره پَر را وا کرد
بر روی زمین بَزم شعف برپا کرد
بر باقر و ام فروه چون امشب حق
یک دسته گلِ محمدی اهدا کرد
ای شیعه مَکن وحشت قبر و سَکرات
تا حضرتِ مرتضی ست کشتی نجات
در وقت سوالشان بگو با دو ملک
من شيعه ی حیدرم، به حیدر صلوات
ای شیعه بگو بلند و ممتد صلوات
تا که بشود راهِ بلا سد صلوات
بر احمد و زهرا و علی و حَسَنین
بر پنج تن و آلِ محمد صلوات
در اوجِ عطش آب حیاتی دارد
زين ذکر مدامش حَسَناتی دارد
هنگام خطر برای دفعش، شیعه..
..بر احمد و آلَش صلواتی دارد
سر منشأ خیر و برکاتم صلوات
در اوجِ خطر راه نجاتم صلوات
ای کاش بیاید به زبانم یک آن..
هنگامه مرگ و سَرکراتم، صلوات
(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)
ملتمس
نذر قدم رسول امجد صلوات☆
بر نور رسالتش مجدد صلوات☆
امروز هر آنچه میتوانی بفرست☆
بر خاتم انبیا محمد(ص) صلوات☆
🌷🎤دوبیتی های صلواتی
🌷🌷🌷🌷🌷_______________
ز عرش صدای ربنا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
گفتست نبی خدا گناهش بخشد
هر کس که به فاطمه فرستد صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷_______________
بر چهره ی زیبای محمد صلوات
بر گنبد خضرای محمد صلوات
سرتابه قدم آینه او زهراست
تقدیه به زهرای محمد صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷_______________
بر آیینه جمال داور صلوات
بر آبروی آل پیمبر صلوات
برفاطمه ای که شدبه شأنش نازل
از سوی خدا سوره ی کوثر صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷_______________
بر کوکب آسمان عصمت صلوات
بر فاطمه گوهر نبوت صلوات
بر مادر یازده امام برحق
از صبح ازل تا به قیامت صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷_______________
بر نور خدا عصمت کبری صلوات
بر دخت نبی ام ابیها صلوات
بر آن که بود شفیعه روز جزا
همتای علی حضرت زهرا صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷_______________
بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات
بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات
بر روح مطهر امام و شهدا
بر فاطمه مادر شهیدان صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷_______________
بردخت گرانقدر پیغمبر صلوات
بر خیر فراوان و به کوثر صلوات
برمادر امام و به همتای علی
بر منجی ما در صف محشر صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
شب ما را سحر نمی آید
خواب، در چشمِ تر نمی آید
مدحش از من که بر نمی آید
چون سکینه دگر نمی آید
دختر شاه...گوهر نایاب
بی قرینه... درست مثل رباب
روضه می خواند، روضه با احساس
روضه اش داشت عطر و بوی یاس
شرم یک مرد... روضه ای حساس
وای از مشک پاره ی عباس
روضه ی دست و چشم و مشک عمو
روضه ی قطره قطره اشک عمو
روضه خوان چشم های خود را بست
مادرش دست خود زند بر دست
رأس اصغر به روی نیزه نشست
پای نیزه قد سکینه شکست
به خدا خواهر است حق دارد
خواهر اصغر است حق دارد
بر سر ناقه خواند نافله را
دور ناقه شنید هلهله را
چه کند خنده های حرمله را
چشم دشمن به سوی قافله را
مثل یک مرد... مثل عمه ی خود
صبر می کرد... مثل عمه ی خود
قلبش از غصه ها کباب شد و
بعد سقا فقط عذاب شد و
مثل او از خجالت آب شد و
وارد مجلس شراب شد و
خیزرانِ یزید پیرش کرد
حرف مردی پلید پیرش کرد
دختر بی قرینه ی پدرش
روضه خوان مدینه ی پدرش
همه جا شد سکینه ی پدرش
یادش افتاده سینه ی پدرش
زیر پای سوارها افتاد
روی گل، ردِ خارها افتاد
یادش افتاد آه آهِ حسین
غرق در خون همه سپاه حسین
بود یک نیزه تکیه گاه حسین
داد می زد که قتلگاهِ حسین...
...پر شد از خونِ زخم های تنش
پر شد از تیر و نیزه ها بدنش
وسط حجره ی محقر خود
با دل خون میان بستر خود
باز در لحظه های آخر خود
یادش افتاد داغِ خواهر خود
کنج ویرانه خواهرش جان داد
سر بابا برابرش... جان داد
#علی_سپهری
#محمدجواد_شیرازی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب
هم دختر حسینی و هم دختر رباب
هرچند آمنهست و امینه، ولی حسین
نام تو را سکینهی خود کرده انتخاب
دربارهی مقام بلند تو گفتهاند؛
ممسوس در خداست شبیه ابوتراب
در هر دوعالم از سر ارج و بها تو را
شد "فخرةالنسا" لقب از "سیدالشباب"
از آن زمان که راویهی "شیعتی" شدی
دیگر برای شیعه گوارا نبوده آب
در کربلا و کوفه و شام و مدینه هم
شد قوت غالب تو فقط غصه و عذاب
درد تو را شنیدهام از سهلساعدی
داغ تو را گرفتهام از مجلس شراب
آتش گرفت سینهی دشمن برای تو
حتی دل یزید شد از غصهات کباب
"بس کن که نالهات جگرم را کباب کرد!"
این حرف را شنیدهای از فاطمه بهخواب
رویش سیاه باد و دودستش بریده باد
هرکس که دستهای تو را بسته با طناب
هرچند گریه پلک تو را زخم کرده است
هرچند راس رفته به نی برده از تو تاب
یک رکعت از نوافلت اما قضا نشد
گیرم هزاربار رسیدی به اضطراب
با ما بگو که زینب مضطر چکار کرد؟
وقتی که سُمّ اسب گرفت از گلش گلاب
ای روضهخوان واقعهی کربلا بگو
با اشک خود چگونه بهپا کردی انقلاب
سرهای غیرتی سر نی سنگ خوردهاند
تا دشمن از شما نتواند برد حجاب
ای ننگ بر تمام قلمهای روزگار
وقتی کم است نام تو در این همه کتاب
شأن تو باشکوهتر از حرفهای ماست
هرکس دروغ بسته به تو خانهاش خراب
باشد دعای خیر تو تعجیل در فرج
زیرا دعای خستهدلان هست مستجاب
#مجتبی_خرسندی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#حضرت_سکینه_س_مرثیه
#حضرت_سكينه_علیها_السلام
چون پدرم كشته شد، آن بدن نازنين را در آغوش گرفتم، حالت اغما و بیهوشى بر من روى داد در آن حال شنيدم پدرم میفرمود:
شيعتى ما اِن شربتم، ماءَ عَذب فاذكرونى
اِذ سمعتم بغريبٍ اَو شهيد فاندبونی...
📗 منتهى الآمال، شيخ عباس قمى، ج۲، ص۹۳۰؛ به نقل از مصباح کفعمی، ص۹۶۷.
تشنه بودم، خواستم لب وا کنم، آبی بنوشم
ناگهان کوه غمی احساس کردم روی دوشم
دیدم آشوبم، تلاطم دارد اشکم، در خروشم
میرسید از هر طرف فریاد جانکاهی به گوشم:
شیعتی ما إن شَرِبْتُم ماء عَذْبٍ فاذکرونی
راه را گم کرده بودم، آخر آیا میرسیدم؟
خسته و تنها در آن صحرا، چه غربتها که دیدم
هر غریبی را که دیدم، زیر لب آهی کشیدم
دشت ساکت بود، اما این صدا را میشنیدم:
اِذ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
آرزوها داشتم... راهی شدم تا در سپاهش...
کاش من هم میشدم از کشتگان یک نگاهش
آخر راه من و... او تازه بود آغاز راهش
راه او آغاز میشد از میان قتلگاهش...
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاً تَنْظُرونی
میزد آتش بر جهانی غربت بیانتهایش
کودک ششماهه هم میخواست تا گردد فدایش
ناگهان شد غرق خون با یک سهشعبه ربنایش
کاش آنجا آب میشد آب از هُرم صدایش:
كَيْفَ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَأَبَوْا أَنْ يَرْحَمُونی
بود آیات شگفتی از گلویی تشنه جاری
هر دلی بیتاب میشد با طنین سرخ قاری
دخترش راوی خون بود آن میان با بیقراری
میسرود این اشکها را تا بماند یادگاری:
وَ انا السّبط الّذی مِن غَیر جُرم قَتَلونی
#یوسف_رحیمی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#فرازی_از_یک_قصیده
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
#زمزمۀ_آب_آب
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینۀ تمامنمای رباب بود
نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود...
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت
گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود...
لبهای خشک و تشنۀ او را به هر سوال
یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود...
در یاد، داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمۀ آب آب بود...
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدۀ دامان افتخار
کی جای او خرابهٔ شام خراب بود
در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود.
#سید_رضا_مؤید
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#شعر_شهادت_امام_عسکری_علیه_السلام
مظهر ذات خدایی یا امام عسکری
ماه رخشان ولایی یا امام عسکری
تو گل گلزار عصمت عزت اهل یقین
نورحی کبریایی یا امام عسکری
تو زنسل مصطفی نور دو چشم فاطمه
نجل شاه لافتایی یا امام عسکری
همچو هادی بر تمام شیعیان مرتضی
مقتدا و رهنمایی یا امام عسکری
ای صفا بخش جهان، نام دل آرای شما
عالمی را مقتدایی یا امام عسکری
همچو زهرا و علی و احمد و آباء خویش
منشاء جود و سخایی یا امام عسکری
بعد هادی منجی دین خدای لایزال
شخص توصاحب لوایی یا امام عسکری
ایکه هستی چشمه سار رحمت یزدان به خلق
چشمه ی آب بقایی یا امام عسکری
در کرامت در سخا ابن الرضای سومی
چون رضا مشکل گشایی یا امام عسکری
در قلوب عاشقان و شیعیان تا روز حشر
رحمت بی منتهایی یا امام عسکری
همچوجدت حیدر کرار در هرصبح وشام
باغریبان هم نوایی یا امام عسکری
بس کریمی و کرامت بارد از انگشت تو
مونس هر بینوایی یا امام عسکری
درجهانی که بودهرکس فقط درفکر خویش
تو پناه هر گدایی یا امام عسکری
تو کریمی تو رحیمی چون خدای مهربان
بسکه تو بی ادعایی یا امام عسکری
دستگیری می کنی از هرکه آیدسوی تو
بسکه خوب و باصفایی یا امام عسکری
ای امید ناامیدان خالق یکتا گواست
در جهان امید مایی یا امام عسکری
با نگاهی بر دل هر عاشق دلسوخته
دافع رنج و بلایی یا امام عسکری
گرچه آگاهم بدم اما تو از لطف خدا
از دلم عقده گشایی یا امام عسکری
مستمند و دردمندوخسته ودرمانده ایم
درد ما را تو دوایی یا امام عسکری
در کنار حیدرو زهرای اطهر مادرت
شافع روز جزایی یا امام عسکری
جان زهرا مادرت ای ناامیدان را امید
بر فرج بنما دعایی یا امام عسکری
کوری چشم تمام دشمنان اهل بیت
تو صفای سامرایی یا امام عسکری
بهر دیدار مزار پاک تو در سامره
این دلم گشته هوایی امام عسکری
سوزم ازاین غم چگونه قلب توآزرده اند
ایکه غرق در خدایی یا امام عسکری
داد از کینه توراجا گوشه ی زندان غم
با کمال بی حیایی یا امام عسکری
در ره اسلام و قرآن دین جدت مصطفی
جان پاکت شد فدایی یا امام عسکری
تو بدست معتمدآن پست بی دین لعین
کشته ی زهر جفایی یا امام عسکری
داشت مهدی دردل شب درکناربسترت
لحظه های غم فزایی یا امام عسکری
زین مصیبت گوید ازسوز درون مهدی تو
آه از درد جدایی یا امام عسکری
مهدی غمدیده دارد در کنار پیکرت
گریه های بی صدایی یا امام عسکری
یاد اشک مهدی وآن پیکر بی جان تو
برلبم دارم نوایی یا امام عسکری
امشب از سوز جگر هر شیعه ای داردنوا
یابن زهرا در کجایی یا امام عسکری
موقع جان دادن وقبرصراط وروزحشر
توپناه این (رضایی) یا امام عسکری
#رضا_یعقوبیان
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#شهادت_امام_حسن_عسکری
ای قلم بنویس فخر آل زهرا عسکری است
درنگاه معرفت تندیس تقوا عسکری است
بوالعجائب جز علی درعالم نبود
نوگل اعجوبه آن شاه اعلا عسکری است
گرکه دنیا زادگان دنیا پرستی می کنند
فاش می گویم که بالاتر زه دنیا عسکری است
گربه بازار محبت پای بگذارد کسی
بیند او سلطان این بزم تولا عسکری است
گرکه از آب بقاء خضرنبی یک قطره خورد
لیک مالک بر سماء و هفت دریاعسکری است
درجنون عشق هرکس شد اسیر مکتبی
درسرای عاشقی سلطان والاعسکری است
ایکه در مابین هیئت خود بزرگی کرده ای
خوب بنگر شاخص ایثار تنها عسکری است
سامرا با هادی و عشق به او رونق گرفت
آنکه ثبتش کرد در تاریخ دنیا عسکری است
عقل عالم در شگفت است از فهم و ادراک حسن
کارگاه کل عالم را معما عسکری است
جلوه ی دلدار را با چشم دل باید بدید
هرکجا فریادیا زهراست آنجا عسکری است
این دل مجنون اگر افتد بکارش مشکلی
گاه یا مهدی بود ذکرش گهی یا عسکری است
#آرمین_غلامی
#مجنون_کرمانشاهی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#امام_حسن_عسکری
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
در عزای عسگری آید زنای اهل دل
صد فغان همراه با شور ونوا یابن الحسن
آب شد شمع وجودش زاتش زهر ستم
خاک غم بر سر کنم زین ماجرا یابن الحسن
در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
تسلیت گوئیم امشب بر شما یابن الحسن
گاه از هجران جانسوز تو سوزم همچو شمع
گاه از فقدان آن نور هدی یابن الحسن
دست رد بر سینه ام امشب مزن زیرا که من
با محبان تو هستم آشنا یابن الحسن
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#امام_حسن_عسکری
سلام ما به تو و سامرای اطهر تو
سلام ما به حرمخانۀ منور تو
سلام بر تو و برحُرمتت که جبرائیل
جبین گذاشته بر آستانۀ در تو
سلام ما به تو ای عسکری لقب که خدا
نهاده خیل ملک را معین و عسکر تو
سلام ما به شکوه و به شوکت و قدرت
که آگه ست از این قدر و جاه داور تو
قسم به عمر کمت ای گل بهشت رسول
دوباره زنده شده یاد عمر مادر تو
سلام ما به دل پاره پاره ات هردم
سلام اهل سماواتیان به پیکر تو
سلام ما به تو و آن گلی که از داغت
شرر گرفته دل او کنار بستر تو
ز بس که رعشه بجانت فتاده بود از زهر
به دست او شده سیراب لعل اطهر تو
صدای آیۀ امن یجیب می آید
بپاس آن گل درد آشنا و مضطر تو
برای روز ظهورش تو خود دعائی کن
که مستجاب شود هر دعا ز محضر تو
به روز حشر "وفائی" کجا غمی دارد
اگر که ثبت شود نام او به دفتر تو
#سید_هاشم_وفایی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#غزل_علی_محمد_مودب_در_استقبال_از_بیانات_امروز_رهبر_معظم_انقلاب
🔹سخن چون از سر درد است باری دردسر دارد
🔹خوشا مردی کزینسان دردسرها زیر سر دارد
🔹تو ایران، مسجد شیراوژنان و رادمردانی
🔹بگو با این و آن نام تو را بردن خطر دارد
🔹ز اشک مادرانت موجهای خون خروشیدند
🔹زن این خاک، عزم و هیبت از زینب مگر دارد
🔹به اهواز تو دلگرم است کردستان زیبایت
🔹بلوچ و ترک و لر سوی خراسانت سفر دارد
🔹درخشد بر جهان تا هست خورشید خراسانت
🔹جهان را حضرت سیمرغ حُسنت زیر پر دارد
🔹اگر دردی است یا حرفی، شفای ابنسینا هست
🔹که منت تا ابد بر خاور و بر باختر دارد
🔹به درمان خود اندیشیم و در درمان خود کوشیم
🔹همانا نسخه فارابی و طوسی اثر دارد
🔹تو را چون جان شیرین خاک میهن دوست میداریم
🔹که هر خار و گلت در سرنوشت ما اثر دارد
🔹نبیند کاخ دشمن، ذلت کوخ و کلوخت را
🔹که از خاک تو جانهامان طپش دارد اگر دارد
🔹دماوند من ای چادرنماز مادر میهن
🔹کجا کس میتواند چادر از دوش تو بردارد؟
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
آجرک الله یا صاحب الزمان
🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
بمیرم برات یا صاحب الزمان...
پنج سال بیشتر نداشتید اقا...
داغ بابا رو به دلتون گذاشتند...
🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
از همینجا یک کاروان دل بریم...
خانه امام عسکری...
🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
راوی میگه لحظات آخر...
دیدم امام عسکری در بستر بیماری...
فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید...
بگید پسرم بیاد...
میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم...
یه آقازاده خوش سیمایی...
صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه...
مشغول عبادت خداست...
(الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه)
عرضه داشتم آقا جان...
حال امام عسکری منقلبه...
میگه تا بر پدر وارد شد...
نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد...
صدا زد...
یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ...
إسْقِنِی الْمَاءَ...
پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار
بابا...
فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی...
من دیگه رفتنیم بابا...
دیگه بعد از من یتیم میشی بابا...
دیگه بعد از من غریب میشی بابا...
پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری...
همه تنهات میگذارند...
خدا ميدونه...
خیلی سخته برا فرزندی ببینه...
جلو چشمانش بابا داره جان میده...
نتونه کاری کنه...
اما هر طوری بود لحظات آخر...
حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند...
نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند...
عرضه بداریم یا صاحب الزمان...
خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید...
پدر رو سیراب کردید...
🔸پدرت لحظه های آخر عمر
🔸آب از دست پاکتان نوشید
اما یا صاحب الزمان...
میخوام بگم...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
آی کربلایی ها...
آماده ای بگم یا نه...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
🔸تشنگی از گلویش می جوشید
مردم.. من از شما سوال میکنم...
لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟...
عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند...
یک طرف علی اکبر...
با بدن قطعه قطعه...
روی زمین کربلا...
یک طرف دیگه هم امام سجاد...
از شدت بیماری...
با صورت به زمین افتاده...
نميتونه از جاش بلند شه...
لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله...
دید کسی نمیاد کنارش...
یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا...
یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه...
( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ )
شمر روی سینه حسین...
خنجر برهنه کرده...
تسلای دل امام زمان...
ناله بزن یاحسین...
🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته ب
🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود
🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود
🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
سوزاند چنان زهر جفا بال و پرش را
انگار نمیديد دگر دور و برش را
جانش ز عطش سوخت چنان جد غريبش
طوری كه بهم ريخت تمام جگرش را
شش سال ،نگهداشت علیرغم اسيری
ميراثِ به جا ماندهی نسلِ پدرش را
پنداشته بودند اگر حبس كنندش
از شاخه بريدند دگر برگ و برش را
با اينكه به زندان شده مسموم، ولی باز
تاريخ نوشت آنچه كه آمد به سرش را
تا شيعه به بيراههی ترديد نيفتد
بگذاشت درين معركه، تنها پسرش را
#نفيسه_سادات_موسوى
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah