eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
205 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ شیرینیِ داغت به دلی گر بنشیند پای غم تو تا دمِ آخر بنشیند جز تو چه کسی لایق این نام..؛ "حسین"..، است... تنها به تو این واژه‌یِ دلبر بنشیند آن آه که از سینه‌ی عُشّاق تو برخاست هیهات که تا لحظه‌ی محشر بنشیند بر خاکِ حسینیّه دو خط روضه نوشتم حیف است که داغ تو به دفتر بنشیند غیر دمِ این خانه محال است بسوزیم... خاکستر ما پشت همین در بنشیند یک عُمر میان دل او عشق تو جوشد یکبار کسی پای سماور بنشیند جز رخت عزاداری‌ات ای شاه! ندیدیم این‌قدر لباسی تن نوکر بنشیند چشمی که محرم ز غمت خوب بگرید مِهرش به دل فاطمه بهتر بنشیند آن گریه ثواب است که زهرا بپسندد آن روضه‌ قبول است که مادر بنشیند یک واعطشای تو بَس‌است ای پسر آب در سوگ لبت زمزم و کوثر بنشیند ** ای ابر! چه می‌شد وسط ظهر بباری یک قطره‌ی تو بر لب اصغر بنشیند شش‌ماهه‌گُلی را تبر حرمله‌ای چید... نگذاشت به روی بدنش سر بنشیند حلقوم نحیفی که علی داشت، گمان کن... تیری که سه‌شعبه شده، تا پر بنشیند ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست ** فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
کشید چشمِ تو خورشید کاملِ ما را گرفته وسعتی از نور، محفل ما را به سمت جَذْبه‌ی داغ تو جذب خواهد شد هر آنکه خوب ببیند دلائلِ ما را همه، بنی اَسَدِ بوریا‌به‌دستِ توائیم به گُودِ عشق کشاندی قبائل ما را همیشه پرچم تو روی دوشِ این خانه‌ست غمت حسینیه کرده‌ست منزل ما را هزار روزَنِ اُمّید را در آن وا کن لباس کهنه‌ی خود فرض کن دل ما را چِقَدر تیغِ فراقِ تو کُشته‌مُرده گرفت... خودت قصاص کن این‌بار قاتل ما را قسم به دامن آتش گرفته‌ی طفلت شرارِ هجر تو سوزانده حاصلِ ما را "منِ" نشسته دمِ در..، غذا نمی‌خواهد به کربلا برسان دست سائل ما را فنونِ اهل جنون درس می‌دهد یک عُمْر... بیا ببین هنرِ پیرِ عاقلِ ما را اواخرِ همه‌ی ما کنارِ جز تو مباد! تویی که خاطره کردی اوائل ما را فرات، مِلکِ سند خورده‌ی اباالفضل‌ست سپرده‌اند به عبّاس ساحل ما را همین که خورد زمین..، دستگیر عالم شد هزار مرتبه حل کرده مشکل ما را ** نوشته‌اند سرش روی نیزه بند نشد همین به ضَجّه رسانده مقاتل ما را عقیله بعد علمدار رو به علقمه گفت: خدا بخیر کند وضع محمل ما را سنان یکی دو قدم مانده تا به‌من برسد تو نیستی بِکِشی حدِّ فاصل ما را ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
وقتی اشکت ریخت روی جوهرِ تقدیرها روضه‌ات شد اولین عشقِ جوان‌ و پیرها مُهرِ داغت شد مدالِ سرخ، وقتی زخم شد سینه از سینه‌زنی‌ها شانه از زنجیرها رزقِ ما پایان ندارد مثل احسانِ کریم دیگِ نذری ته ندارد، شاهدم کفگیرها کاش می‌مردیم با «یا لَیتَنا کُنّا مَعَک» چهره‌ی تقویم‌مان سرخ است از تأخیرها ما کبوترها نبودیم آسمانت فتح شد جای ما پرواز می‌کردند سویت تیرها میهمان از دست‌های میزبان شمشیر خورد ریخت خونِ تشنه‌ات در سفره‌های سیرها قاریان، قرآنِ جسمت را تلاوت می‌کنند عالمان، بیرون کشیدند از تنت تفسیرها از مؤذن‌ها اذان می‌ریخت وقتِ کشتنت در نمازِ قتلِ تو تسبیح‌ شد تکبیرها گودی گودال پُر شد، خون مزارت را گرفت دفن شد کوهِ تنت در تلّی از شمشیرها دشتِ سرخ افتاد دستِ گلّه‌ی کفتارها آه، از حالِ فرارِ آهوانِ شیرها ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
هرکسی که خویشتن را مستمندش می‌کند گر زمین خورده‌ست آقایم بلندش می‌کند تلخ کامی‌های دنیا را چو قندش می‌کند از جهان آزاد و بر این خانه بندش می‌کند خوشبحال آنکه جزء سائلان این در است خوشبحال آنکه از این سفره برکت می‌برد بُخل هم از این کرمخانه سخاوت می‌برد هرکسی که آمده از سفره راحت می‌برد شاه اینجا هدیه‌ها را سوی رعیت می‌برد این سخاوتمندی از ارثیه‌های مادر است بد به حال آنکه در قلبش محبت نیست نیست بین او با صاحبِ خانه رفاقت نیست نیست کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست صبح محشر کار دست بچه‌های حیدر است هرکه پرسد اعتبارت را، بگو داده حسین خوشبحال آنکه عشقش را به او داده حسین خوب و بد درهم خریده، آبرو داده حسین جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین گر نباشد او خدا، قطعا خدا را مظهر است یک شد و قلب همه دنیا گرفت هر ملک یک گوشه از شش گوشه‌اش مأوا گرفت روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت اهل عالم! این حسین من غریب مادر است خواهرش از روی تل، شاه شهیدان را که دید ناله‌های آب آب شاه عطشان را که دید رد نعل اسب‌ها بر جسم عریان را که دید چکمه‌های شمر بر آن جسم بی جان را که دید گفت: شرمت باد که او زینت پیغمبر است آسمان نیلی شد و مهتاب می‌ریزد زمین مثل تسبیحی که در محراب می‌ریزد زمین آیه آیه پیکر ارباب می‌ریزد زمین نانجیبی پیش چشمش آب می‌ریزد زمین طعنه و زخم زبان، از زخم پیکر بدتر است یکنفر عمامه، یک تن پیرُهن را می‌کشید آن طرف‌تر یک نفر خلخال زن را می‌کشید یک نفر با زورِ نیزه، هی بدن را می‌کشید نانجیبی گیسوی ارباب من را می‌کشید این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت آیه آیه سوره‌ی قرآن به روی خاک ریخت کفر زد با خنجر و ایمان به روی خاک ریخت هی سنان زد با سنان، دندان به روی خاک ریخت شاه زیر نیزه‌ها چشمش به سمت خواهر است وای ده تا اسب حالا وارد گودال شد با چهل تا نعل، جسم پور حیدر چال شد وای زینب، وقت غارت کردن اموال شد زینبش بر سرزنان بالای تل بی حال شد روضه‌خوان بس کن که قلب مادر او مضطر است ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
برای روضه نشستیم و روضهخوان آمد صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان سلام حضرت لب تشنه روضه‌خوان آمد سلام حضرت شیب الخضیب، مقتل‌ها نوشته‌اند چه بر روزگارتان آمد نوشته‌اند مقاتل که ظهر روز دهم چه روضه‌ها که از این داغ بر زبان آمد سه سیب را، سه هدف را، سه تیر کافی بود سه بار حرمله هربار با کمان آمد نوشته‌اند که شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد نوشته‌اند مقاتل که عصر عاشورا بلند مرتبه‌ای خسته، نیمه جان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی بریده باد زبانم ولی سنان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی به قصد حنجره‌ات شمر همچنان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی میان هروله زینب دوان دوان آمد یکی به دشنه تو را زد، یکی به نیزه؛ ولی یکی به قصد تبرک عصازنان آمد هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک رسید خولی و در دشت بوی نان آمد برای بردن انگشتر غنیمتی‌ات همین که غائله خوابید، ساربان آمد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
مشکِ اشکِ من همیشه کار زمزم می‌کند هر نمش دارد گناهان مرا کم می‌کند بی‌گمان محکم در آغوش خودت می‌گیری‌اش ریسمانِ پرچمت را هر که محکم می‌کند کتری‌ات یک جور پیرِ روضه‌خوانِ هیئت است اشک را در استکان چشم ما دم می‌کند نذری ارباب‌ها از دخل رعیت می‌رسد این چه غوغایی‌ست که ماهِ محرم می‌کند! سائل پشت درت بار خودش را بسته است با همین فقری که دارد کار حاتم می‌کند از رسولِ تُرک‌ها، حُر ساختن کار شماست آدمت‌بودن مرا یک روز آدم می‌کند دست عبّاس تو می‌افتد حساب محشرش آن‌ میان‌داری که صف‌ها را منظم می‌کند خم نخواهد شد سرش در پیشگاه این و آن هر که سر را با تباکی‌کردنش خم می‌کند هرکه دارد اشک می‌ریزد برای داغ تو در حقیقت گریه بر داغ حسن هم می‌کند هر زمانی از تهِ دل گفته‌ام: جانم حسین مطمئناً حضرتِ زهرا نگاهم می‌کند گوشه‌گیرم..، گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی من را بده نوکرت کُنجِ حرم خود را مجسم می‌کند این گدا دلشوره دارد جا بماند اربعین داغِ دوری از حرم پشتِ مرا خم می‌کند ** ای که جمع و جور کردی زندگی‌ام را حسین! پیکرت را نیزه و شمشیر درهم می‌کند جسم تو مثل سرابی روی خاک افتاده است نعل مرکب‌ها تنت‌ را سخت مبهم می‌کند و ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
عاشق که باشی وضع من را تازه می‌فهمی این‌گونه‌ سرگردان شدن را تازه می‌فهمی پروانه را از نیمه‌شب زیر نظر داری وقتی سحر شد، سوختن را تازه می‌فهمی وقتی گناهانِ تو را با گریه می‌بخشند آن‌لحظه لطف پنج‌تن را تازه می‌فهمی زهرا برای روضه‌ها ما را سوا کرده است ماه محرم حرف من را تازه می‌فهمی شور حسین از شَرِّ عصیان‌ها خلاصت کرد پس قدر این سینه زدن را تازه می‌فهمی محشر، لباس مشکی‌ات وقتی شفیع‌ات شد خاصیت این پیرهن را تازه می‌فهمی ** در کفن‌ودفن یک مسلمان خوب دقت کن فرق حصیری با کفن را تازه می‌فهمی گفتم "مُرَمَّل بِالدِّما"، داد تو در آمد چون بعدازآن وضع بدن را تازه می‌فهمی آنجا که در تشخیص او زینب به مشکل خورد... تأثیر سم‌ها روی تن را تازه می‌فهمی یک‌مشت نامحرم که وقتی دوره‌ات کردند آنگاه حال چند زن را تازه می‌فهمی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
تویی دریای بی پهنای خِلقَت..، ما نَم‌َت هستیم تو بیش از ظرفیت‌های وجودی، ما کم‌َت هستیم ملالی نیست..، ما را حبس کن در پیله‌ی داغت که این پروانه‌بودن را بدهکار غم‌َت هستیم به جز "گریه" گدای خانه‌ات خرجی نمی‌خواهد دو سکه اشک هم کافی‌است..، لنگِ دِرهَم‌َت هستیم به قربان کف پایَت! قدم بر چشم ما بگذار فراتت را رها کن تشنه‌لب! ما زمزم‌َت هستیم اگرچه اشک ما مَشکی برایَت پُر نخواهد کرد اقلاً دلخوشیم از اینکه گاهی مَرهم‌َت هستیم تمام آسمان‌ها تکّه‌ای از بیرق‌ات هستند به هرجا می‌رویم انگار زیر پرچم‌َت هستیم خوشامدگوییِ هر گریه‌کُن با حضرت زهراست به مادر جان بگو: دلتنگ خیرمقدم‌َت هستیم به دلچسبیِ آه سینه‌زن‌های تو آهی نیست بُخار استکانِ چاییِ تازه‌دم‌َت هستیم فقط کافی‌ست تا لب تر کنی..، پای تو می‌میریم به قول لات‌های با مُرُوَّت: آدم‌‌َت هستیم! ** دم مغرب..، سنانِ مست رفت و ساربان آمد... همه دلواپس انگشتِ زیر خاتم‌َت هستیم نفهمیدیم آخر..،یک حصیر کهنه کافی بود؟!... کماکان فکرِ طرز جمع جسم دَرهم‌َت هستیم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
اگر ستاره و خورشید و ماه تابنده‌ است تمام علتش این‌ است بر درت بنده‌‌ است به دیده‌ی متکبر که آبِ رو ندهند هرآنکه خاک در توست آبرومند است مرا به گریه بیانداز و خود حکومت کن که پادشاهیِ دریا، به تو برازنده‌ است به روز حشر که عالَم به گریه مشغولند جزای گریه‌کنانِ غم شما خنده است از آن زمان که به لب‌های خشک تو نرسید فرات از پدر و مادر تو شرمنده است گریستند به ذبح گلوت حیوانات که جزء گریه کنانت، وحوش درنده است ** بنی اسد چه کند؟! از کجا شروع کند؟! تن تو اين طرف و آن طرف پراكنده ست سروده گروه ادبی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
اینکه هنوز پشت درم، اینکه سائلم یعنی بزرگواری تو هست شاملم چشم‌ات گرفت چشم مرا در مقام اشک ناقابلم اگرچه، نشستی مقابلم آنقدر در اتاق خودم روضه خوانده‌ام گاهی حسین می‌شنوم از وسائلم من با دلم چقدر برای تو سوختم دلخوش به این امید، بیایی به محفلم گفتم به عشقِ اُم بنین بعد مُردنم هر هفته شنبه روضه بگیرند منزلم محکم اگر برای تو بر سینه می‌زنم مشغول گردگیری آئینه‌ی دلم قبله‌نمای قلب من اصلاً به سمت توست یومیه پنج مرتبه سوی تو مایلم هرچه برای توست، برایم مقدس است من عاشق علامت و طبل و شمایلم ** ای کاش ماجرای گلویت دروغ بود دنبال یک نشانه میان مقاتلم از بس برای تشنگی‌ات گریه کرده‌ام از روضه‌ی گرسنگی‌ات حیف غافلم سروده گروه ادبی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
عاشق‌تر از خون تو در رگ‌های عالم نیست خون خدایی! انتظاری غیر از این هم نیست این شور حین سوگواری چیست در جان‌ها؟! الحق که روح این عزاداری فقط غم نیست اشک از سر هر شانه با زنجیر می‌ریزد این گریه‌ها آیا برای ماتم‌ات کم نیست؟ دریا هم از اشکش بسازد عابدی تا صبح! تأثیر آن اندازه‌ی اشک محرم نیست گشتم تمام شهر را و کوچه‌هایش را جایی برایم امن‌تر از زیر پرچم نیست ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah