شهید دانش آموز محمد حیدری
نام پدر:عیسی
تاریخ تولد:1348/6/20
میزان تحصیلات:سوم متوسط
تاریخ شهادت:1364/11/24
محل شهادت:فاو
زندگی نامه:
درسال 1348در روستای گزدراز در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود و در سن 7سالگی روانه مدرسه شد . تحصیلات ابتدای خود را در مدرسه گز دراز با موفقیت به پایان رسانید ولی چون علاقه وافری به علم ودانش داشت ودر روستا مدرسه راهنمایی وجود نداشت به چغادک منزل دایی اش امد و در مدرسه ی راهنمایی مالک اشتر ثبت نام ومشغول به تحصیل شد . سال سوم متوسط بود که جنگ تحمیلی آغاز شد و پس از گذراندن دوره اموزش نظامی به جبهه اعزام و جهت سه تیز با دشمن بعثی به مقابله پرداخت تا اینکه سر انجام پس از شکستن خط دفاعی دشمن تا شهر فاو عراق در تاریخ 1364/11/24 همراه با فرمانده خود به ارزو همیشگی خود که همان شهادت در راه خدابود رسید.
وصیت نامه:
اما پیام من به شما این پیام رسانان خون شهیدان اینست که همه انسانها در محضر خدا هستند و مواظب باشید که در محضر خداوند معصیت نکنید و از امام جلو تر نروید که گمراه می شوید و از امام عقب نمانید که هلاک می شوید محکم واستوار مثل گذشته بلکه استوار تر از گذشته باشید که یک لحظه غفلت شما بک عمر زیر سلطه استمعار و جهان خواران له شدن است و متوجه باشید که تمام دنیای غرب و شرق در کمین شمایند.
#معرفی_شهید_سوم🌹
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#جلسه5⃣9⃣#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته نجوای حضرت علی علیه السلام: وقتی به خانه میآمدم انگار پا به دریای
#جلسه6⃣9⃣ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
نجوای حضرت علی علیه السلام:
فرشتگان که به قدر من فاطمه را نمیشناسند، به اندازهی من با فاطمه دوست نبودند، مثل من دل در گروی عشق فاطمه نداشتند، ضجه میزنند، مویه میکنند، تو سزاوارتری برای گریستن ای علی! که فاطمه فاطمهی تو بوده است...
ای وای
این تورم بازو از چیست؟...
این همان حکایت جگر سوز تازیانه و بازوست. خلایق باید سجده کنند به اینهمه حلم، به اینهمه صبوری، فاطمه! گفتی بدنت را از روی لباس بشویم؟
برای بعد از رفتنت هم باز ملاحظهی این دل خسته را کردی؟ نازنین! چشم اگر کبودی را نبیند، دست که التهاب و تورم را لمس میکند.
عزیز دل! کسی که دل دارد بییاری چشم و دست هم درد را میفهمد.
ای کسی که پنهانکاری را فقط در دردها و مصیبتهایت بلد بودی، شوی تو کسی نیست که این رازهای سر به مهر تو را نداند و برایشان در نخلستانهای تاریک شب، نگریسته باشد.
اینجا جای تازیانه نامردان است در آن زمان که ریسمان در گردن مرد تو آویخته بودند.
ای خدا! این غسل نیست، شستشو نیست، مرور مصیبت است.
دوره کردن درد است. تداعی محنت است.
ای وای از حکایت محسن!
حکایت فاطمه و آن در و دیوار! حکایت آن میخهای آهنین با بدن نحیف و خسته و بیمار! حکایت آن آتش با آن تن تب دار!
حکایت آن دست پلید با این گونه و رخسار! حکایت آنهمه مصیبت با این دل بیقرار!
آرامتر اسماء! دست به سادگی از اینهمه جراحت عبور نمیکند، دل چطور اینهمه مصیبت را مرور کند؟!
چه صبری داشتی تو ای فاطمه! و چه صبری داری تو ای خدای فاطمه!
اینکه جسم است اینهمه جراحت دارد، اگر قرار به تغسیل دل بود، چه میشد!
این دل شرحه شرحه، این دل زخم دیده، این
دل جراحت کشیده!
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی
@shohaadaae_80
Moghadam-Nime-Shaeban-94-01_100517095536.mp3
6.58M
#رزق_معنوی_شبانه☁🌙☁
الهی چشات پر از غم نشه آقا...
🎤کربلایی جواد مقدم
#مقام_معظم_دلبری🌸
#شبتون_شهدایی🌹
#وضو_یادتون_نره😊
@shohaadaae_80
#تلنگر_روزانه🔎
-- جوون دهه هشتادی آیا واقعا امام زمانت رو دوست داری؟؟
+اره😍
-- پس برای چی.....!!!!😌
✍شیخ رجبعلی خیاط می گفت:
اغلب مردم اظهار میدارند که ما امام زماڹ(عج) را ازخودمان بیشتر دوست داریم!!!!!
حال که اینطور نیست زیرا اگر او را #بیشتر از خود دوست داشته باشیم
.
.
.
📌#بایدبرایاوکارکنیم...👆⚠
#کاربرایامامزمان(عج)🎀
#مولایم_دوستت_دارم❤️
#التماس_تفکر...🤔
@shohaadaae_80
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#جلسه6⃣9⃣ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته نجوای حضرت علی علیه السلام: فرشتگان که به قدر من فاطمه را نمیشناس
#جلسه7⃣9⃣ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
نجوای حضرت علی علیه السلام:
اسماء بیار آن کافور بهشتی را که دیگر دل، تاب تحمل ندارد.
ثلث این کافور بهشتی جبرئیل آورده، حنوط پیامبر شد- سلام بر او- و ثلث دیگر، حنوط تو مظلومهی مهربان من! و ثلت دیگر از آن من.
کی میشود این ثلث آخر به کار بیاید و من تنها مانده را به شما دو عزیز رفته ملحق کند؟
آن کفن هفت تکه را بده اسماء! کاش میشد آدمی به جای یاری عزیزتر از جان خویش، فراق را برای همیشه کفن کند.
خدایا! این فاطمه است، دختر پیامبر و برگزیدهی تو.
دختر بهترین خلق تو، دختر زیباترین آفرینش تو،
خدایا! آنچه رهاییاش را سبب میشود بر زبانش جاری کن، برهان او را محکم گردان، درجات او را متعالی فرما و او را به پدرش برسان.
(امان از دل مولامون علی😭)
بچهها بیایید. حسن جان! حسین جان! زینبم! عزیزم امکلثوم بیائید با مادر وداع کنید.
سخت است میدانم، خدا در این مصیبت بزرگ به اجر و صبرش یاریتان کند.
آرامتر عزیزان! از گریه، گزیری نیست. اما صیحه نزنید، شیون نکنید، مثل من آرام اشک بریزید.😭
نمیدانم چطور تسلایتان دهم. این مادر آخر مادری نبود که همتا داشته باشد، که کسی بتواند جای او را پر کند، که جهان بتواند چون او دوباره بزاید.
اما تقدیر این بوده است، راضی شوید به مشیت خداوند و زبان به شکوه نگشائید.
رویش را؟ سیمای مادر را؟ باشد، باز میکنم، هر چند که دل من دیگر تاب دیدن آن چهرهی نیلی را ندارد. وای، مهتاب چه میکند با این رنگ روی مهتابی!
اینقدر صدا نزنید مادر را! او که اکنون توان پاسخ گفتن ندارد، فقط نگاهش کنید و آرام اشک بریزید.
اما نه، انگار این دستهای اوست که از کفن بیرون میآید و شما را در آغوش میگیرد.
این باز همان دل مهربان اوست که نمیتواند پس از وفات نیز ندای شما را بیجواب بگذارد. تا کجاست مقام قرب تو فاطمه جان!
شما را به خدا بس کنید بچهها! برخیزید!
این جبرئیل است که پیام آورده، برخیزید!
جبرئیل میگوید: روح این بچهها مفارقت میکند از جسم، بردارشان.
جبرئیل میگوید: عرش به لرزه درآمده، بردارشان، شیون ملائک آسمان را برداشته،
بَردارِشان، تاب و تحمل خدا هم...
علی جان! بَردارِشان.
برخیزید بچهها! چه شبی است امشب خدایا!
لا حول و لا قوه الا بالله.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی
@shohaadaae_80
21.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ مراقب باشید دم انتخابات دوباره با انواع حاشیه ها شما رو #فریب_ندن..
🎥استاد رائفی پور
#انتشار_عمومی💹
#دقت_در_انتخابات🇮🇷
#افزایش_بصیرت👁
@shohaadaae_80
شهید دانش آموز قاسم قاسمی
نام پدر:کاظم
تاریخ تولد:1345/6/22
میزان تحصیلات :زیر دیپلم
تاریخ شهادت:1362/4/18
محل شهادت:پاسگاه زید
زندگی نامه:
ماه رمضان بود كه متولد شد؛ بیست و دوم شهریور سال هزار و سیصد چهل و پنج در تهران. نامش را قاسم گذاشتند. پدرش حاج کاظم قاسمی مسوول ستاد پشتیبانی و تدارکات شهرستان گرمسار در دوران جنگ بود . وضعیت مالی خوبی داشتند. وقتی به مدرسه رفت از امكاناتی كه در حد معمول برایش مهیا بود به خوبی استفاده میكرد.
راهنمایی كه بود توضیحالمسائل میخواند. هر سال با نمرات عالی قبول میشد. در رشته ادبیات و اقتصاد درس خواند. سال آخر دبیرستان در بسیج ثبتنام كرد. به گفته مادرش از وقتی كه در بسیج ثبتنام كرد تغییری در رفتار و شخصیت او ایجاد شد.
همراه چند تن از دوستان و پدرش كه وانت داشت، برای شعارنویسی به روستاها میرفت. زمانی كه امام خمینی فرمود: « جبههها به نیرو نیاز داره! ». از طرف بسیج اعزام شد.
قاسم در هجدهم تیر سال شصت و دو در خط پدافندی پاسگاه زید به شهادت رسید و در امامزاده اسماعیل گرمسار به خاك سپرده شد.
وصیت نامه ی شهید قاسم قاسمی
بسم رب الشهداء و الصدقین
«ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفاءزون»
و آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقامی بلند است . ایشانند کامیابان.
در این برهه از زمان که کفار و جهانخواران شرق و غرب به مقابله با اسلام و نظام جمهوری اسلامی شتافتند ما نیز باید به این وظیفه وفریضه اسلامی.
#معرفی_شهید_چهارم🌹