『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#رنج_مقدس🍀 #قسمت_هشتادوششم6⃣8⃣ و حالا چند ماهي مي شود كه تمام معادلات چند مجهولي ام حل شدخ و راب
#رنج_مقدس🍀
#قسمت_هشتادوهفتم7⃣8⃣
-کنار اومدن با حقیقت گاهی سخت می شه. چون خیلی وقت ها باید از دیدن دوست داشتنی هات دست بکشی. باید تلخی ها و سختی ها را قبول بکنی. باید بی خیال بعضی علاقه ها و سلیقه هات بشی؛اما کنار گذاشتن اصل ها و ارزش ها به خاطر شرایط تحمیلی جامعه و افکار و حرف های مردم هم درست نیست.
درست می گوید، ولی کار سختی است مخالف جریان آب شنا کردن. وقتی تعداد زیادی از مردم مثل تو فکر نمی کنند و حتی افکارت را هم مسخره می کنند، پای بند بودن به اصل ها، توان و فکر زیاد می خواهد. نمی دانم چه بگویم. تماس را که قطع می کنم، سر به دیوار می گذارم و چشم می بندم. زندگی هم عجب مخلوقی است، به تنهایی نمی شود از دالان هایش گذشت.
یاد پرچین های پر پیچ پارک می افتم. کسی که درون پرچین بازی می کند حیران است، ولی آن که لبه پرچین راه می رود، از آن بالا به همه افراد سرگردان و کوچه پس کوچه ها مسلط است؛ و چه قدر حرکت را آسان می بیند!حتما باید کسی باشد که از بالا فرمان زندگی را جهت بدهد؛کسی که همه چیز را می بیند و می داند و با دستش به من سر گردان، مسیر را نشان می دهد.
با مصطفی و بی مصطفی فرقی ندارد. حرکت همیشه هست. راهنما نباشد، گم می شوم. پدر برای آرامش من پیشنهاد کوه می دهد.
آرامش کوه وطراوت سحر چشیدنی است. پدر با نشاط همیشگی اش، را همان انداخته برای این کوه پیمایی. نماز را صبح خواندیم و به راه زدیم. علی قول چای آتشی بالای کوه را داده است.
کنار جوی آبی که از قله تا این جا کشیده شده است قدم برمی دارم. نسیم سحری که به آب می خورد سرمای بیشتری بر جانم می نشاند. چادرم را تنگ تر دور خودم می پیچم و دستانم را زیر بغلم فرو می برم. هیچ کس حاضر نیست حرفی بزند. فضا همه را در آغوش خودش گرفته است. پدر تسبیحش را می چرخاند و آرام آرام قدم بر می دارد. معلوم است که این کوه ها برایش هیچ است اما به خاطر ما دل به آرام رفتن داده است. کلاه کاموایی را تا روی گوش هایش پایین کشیده و اورکت سبز سیرش را پوشیده است. کوله پشتی سنگین روی دوشش پر کاه است. من که نمی توانم با آن پنج قدم بردارم، چه برسد تا بالای کوه. علی شال کرم رنگش را محکم دور دهانش پیچیده است. شال و کلاه را ریحانه برایش بافته است. با بلوزی که حالا زیر کاپشن پنهان است. هم قدم بودن پدر و علی برایم غرور می آورد. نگاه از آب و سنگ ها می گیرم و به نظم قدم هایشان می دوزم. کم کم هوا دارد روش تر می شود.
سرم پر است از حرف هایی که می خواهم بزنم؛اما می ترسم، می ترسم از اینکه درست نباشد. شاید راست بگویم اما درست و به جا نه! کمی می ایستند و پشت سرم به راهی که آمده ام نگاه می کنم. حالا همه چیز زیر پای من است.
علی چند قدمی عقب می کشد و دست ریحانه را می گیرد و هم پا می شوند.
متعاقبش مادر اما جلو نمی رود. پدر تنها، مادر تنها، من تنها، علی و ریحانه. چند قدم می رویم. علی دستم را می کشد و هلم می دهد سمت پدر. قدم هایم را بلندتر می کنم و به پدر می رسم. من را که کنارش می بیند لبخندی می زند و دستم را می گیرد. وقتی به پدر تکیه می کنم کمی از سرمای دور و اطرافم کمتر می شود، پدر می گوید:
-چند ماهی می شود کوه نیامده بودیم.
-با شما بله؛ولی با بقیه جای شما خالی دو هفته پیش تپه نوردی کردیم.
پدر همچنان مرا با خود می برد.
-هر وقت که مادر شدی می فهمی که حس پدر و مادر نسبت به بچه شون چه رنگیه. مخصوصا این که رنگ مورد نظرت رو نتونی تو رنگ ها پیدا کنی. دلت می خواد با عدد، با مقایسه، با آیه، با قسم به جوری به بچه هات بگی که دوستشون داری. حتی عمق نگاهت هم نمی تونه اون ها را متوجه عمق محبتت کنه.
قدم هایشان هماهنگ شده، پدر کوتاه آمده، و الا که من نمی توانم پابه پایش بروم. تا شانه اش هستم. سرش را کمی خم کرده تا هم کلام شویم.
-لیلا جان!قرار نیست با ازدواجت چیزی عوض بشه. پیش ما همه چیز همان طور می مونه که بوده! اما برای تو...دنیات می خواد رنگ آمیزی بشه. پر رنگ تر، پر شور تر... کمی حال و هوات معطر می شه. آرامش کنار همسرت شکل می گیره.تمام این شورهای زنانه ی دل نشانت، محبت های بقچه شده ت، دارایی هایی که داری و پنهان شده، بعد از ازدواج پیدا می شه...
#بہشیرینےڪتاب📖
✏️نویسنده: نرجس شکوریان فرد
#ادامهدارد...⏰
📔📕📗📘📙📓📔📕📗📘📙📓
#ڪپے_فقط_باذڪرآیدے_ڪانال👇🌱
♡{ @shohaadaae_80 }♡
مداحی آنلاین - با چشم بارونی با این پریشونی - مهدی رسولی.mp3
1.96M
#ࢪزڨ_ݦعنۅێ_ݜݕٵنہ🌙
با چشم بارونی با این پریشونی
من کربلا میخوام تو که دردمو میدونی
🎤 مهدی رسولی
#التماسدعایفرج💚
♡| @shohaadaae_80 |♡
#ٺݪنڱࢪ_ࢪۅزٵنہ🔎
💥زغال هاي خاموش را
کنار زغال هاي روشن ميگذارند
تا روشن شود
چون همنشيني اثر دارد
ما هم مثل همان زغال هاي خاموشيم
اگر کنار افرادي بنشينيم
که روشنند
که گرما و حرارتي دارند... ✨
ما هم به طبع آن ها
نور و حرارت و گرما پيدا ميکنيم.
پس آدمی انتخاب کنید
که بشما انرژی ببخشد!✅
○| @shohaadaae_80 |○
#حڋێٽ_ڱࢪٵݦ✨
👤امام على عليه السلام:
رأى خويش را به چيزهايى كه مربوط به تو مى شود محدود كن
أقصِرْ رَأيَكَ على ما يَعنِيكَ
🌐ميزان الحكمه جلد4 صفحه351
ممنون از اینکه حواستون هست✨
بنده همچنان مشغول امتحانات حوزه هستم و در کنار امتحانات به عنوان ݦڋٵڢع سݪٵݦٺ درحال فعالیت هستم😷
اما بازهم انشاءالله به لطف شما فعالیت هارو زیاد میکنیم🌈😍
#خْاِدْمْ_ٍنَوٍشّتٍ✍🏻
میگُفت:
همیشـہ تویِ عبـادت
متوجـہ باش . . . !
#خدا↓
عاشـق مےخواد💞
نـہ مشترےِ بهـشت :)
🙃•|خدآعاشـقمیخواد|•
@shohaadaae_80
🍃بـسْـمِ رَبِّ الْـشُّـهَـداءِ وَالْـصِّـدّیـقـیـنْ🍃
❣️✨دوستِ شهیدت کیه...؟
تا حالا فکر کردی با یه #شهید رفیقشی؟🤔
از اون رفیق فابریکا؟
از اونا که همیشه باهمن؟
خیلی حال میده!!!😍
امتحان کردی؟
هرچی ازش بخوای بهت میده!!!😌
آخه خاطرش پیشِ خدا خیلی عزیزه...🤗
میخوای باهاش رفیق شی؟؟!😃
🌸گـامِ اول:
انتخاب #شهید..
به آلبومِ #شهدا❤️ نگاه کن.. به عکسشون..🖼 به لبخندشون..😊
ببین کدوم رو بیشتر دوس داری.. با کدوم یکی بیشتر راحتی؟!؟🙄
🌸گـامِ دوم:
عهد بستنِ با دوستِ شهیدت؛
یه جایی بنویس:✏️ با #دوستِ_شهیدم عهد میبندم پای رفاقتِ او تا لحظهی مرگم خواهم بود و از تذکرات دوستانهی او به هیچوجه روی برنمیگردانم...✋
🌸گـامِ سـوم:
شناختِ #شهید...❤️
تا میتونی از دوستِ شهیدت اطلاعات📚 جمعآوری کن..
عکس🖼، فیلم🎞، صوت📻، وصیتنامه📝 و...
🌸گـامِ چـهـارم:
هدیه🎁 ثوابِ اعمالِ خود به #شهید...
از همین الان هر کارِ ثوابی که انجام میدی فقط یه جمله بگو: خدایا! ثوابِ این عملم برسه به #دوستِ_شهیدم...💜
طبقِ روایات نه تنها ثواب چیزی کم نمیشه بلکه با برکتتر هم میشه!!!☺️
بچهها!
#شهید اونقدر مقامِ بالایی داره که نیازی به ثواب کارِ ما نداشته باشه!
تو با این کار، خلوص نیت🌺 و علاقهات رو به #شهید نشون میدی!!!
🌸گـامِ پـنـجـم:
درگیر کردنِ خود با #شهید...❤️
سریع همین الان بَک گراندِ گوشیتو📱 عوض کن و عکسِ🖼 دوستتو بذار!!
در طولِ روز بـاهاش درد و دل کن..🤗
باهاش حرف بزن.. آرزوهاتو بهش بگو...😌
🌸گـامِ شـشـم:
عدمِ گناه در حضورِ رفیقِ...💚
روحِ #شهید تا گامِ پنجم بسیار از شما راضیه؛ ولی آیا در حضورِ دوستِ معنویت میتونے گناه کنی؟ 🙄
حجابمون... رابطهامون با نامحرم🚫..
چت با نامحرم📵.. غیبت❌.. دروغ❌.. نمازامون و...
🌸گـامِ هـفـتـم:
اولین پـاسخِ #شهید...
کمی صبر و استقامت در گامِ ششم آنچنان شیرینی برای شما😍 خواهد داشت که در گامِ بعدی گناه کردن براتون سخت میشه!!!...🙃
خواب دوستِ شهیدتو میبینی...
دعایی که کرده بودی برآورده میشه..
دعوت به #قبورِ_شهدت و راهیانِنور و...😉
🌸گـامِ هـشـتـم:
حفظ و تقویتِ رابطه تا #شهادت(مرگ)...
گامهاے سختے رو انجام دادید درسته؟!؟🤔
اما مطمئنا با شیرینے قلبے همراه بوده...🙃😇😉
راستی😃
اسمِ #دوستِ_شهیدت چی بود؟😌🙄🤔
#شهدا_برای_خدا_ناز_میکردن😇
#شادی_روح_شهدا_صلوات📿🦋
#اللهم_الرزقنا_شهادت✨🎈0
@shohaadaae_80
#فقطبرایخدا🦋
ایجاد اشتغال برای جوانان...🧔🏻
•| @shohaadaae_80 |•