Nahelatol.Jesm.Yaeni.Helali.Hamed.Zamani(320).mp3
7.99M
#رزق_معنوی_امشب☁🌙☁
ناحلة الجسم یعنی😭
🎤عبدالرضا هلالی
🎤وحامد زمانی
#فاطمیه🌹
#التماس_دعای_فرج🌸
#شبتون_زهرایی❤
#وضو_یادتون_نره😊
@shohaadaae_80
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#رزق_معنوی_امشب☁🌙☁ ناحلة الجسم یعنی😭 🎤عبدالرضا هلالی 🎤وحامد زمانی #فاطمیه🌹 #التماس_دعای_فرج🌸 #شبتو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#تلنگر_روزانه🔍
⚠️"مادر" چند پخش دارد؟
💥مادر دو بخش دارد: "ما" و "در"...
😭و قصه یتیمی "ما" از کنار "در" شروع شد.
🔰پس توی این ایّام مبادا با انجام معصیت بر مصائب مادر بیفزائیم🔰
#السلام_علیک_یا_مادر(س)❤
#فاطمیه🌹
#التماس_تفکر...🤔
@shohaadaae_80
4_582493935813787867.mp3
1.38M
🔊 از نوجوانی
🎙حاج حسين يكتا
🌹 لحظات خاص تاریخی
@shohaadaae_80
😍حضور یکی اعضاء کانال در حریم رضوی و دعاگویی سایر اعضاء در مضجع نورانی ثامن الحجج(علیه السلام)🌹
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#جلسه_6⃣4⃣ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته پیش از این اگر کسی صدایش را در خانه پیامبر بالا میبرد، وحی نازل م
#جلسه7⃣4⃣#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
ریسمان در گردن خورشید. طناب بر گلوی حق. مظلومیت محض.😭
تو باز نتوانستی تاب بیاوری. خودت نمیتوانستی به روی پا بایستی اما امامت را هم نمیتوانستی در چنگال دشمنان تنها بگذاری.
خود را با همهی جراحت و نقاهت از جا کندی و به دامن علی آویختی.
- من نمیگذارم علی را ببرید.
نمیدانم تازیانه بود، غلاف یا دستهی شمشیر بود، چه بود
عمر آنقدر بر بازو و پهلوی مجروح تو زد که تو از حال رفتی و دستت رها شد.
انگار نه بر بازو و پهلوی تو که بر قلب ما میزد، اما ما جز گریه چه میتوانستیم بکنیم؟
و پدر هم که خود در بند بود.
تو از هوش رفتی و پدر را کشان کشان به مسجد بردند. در راه رو به سوی پیامبر برگرداند و گفت:
یَا بْنَ اُمّ اِنَّ الْقَوم اسْتَضْعفونی و کادُوا یَقْتُلُونَنی.
برادر! این قوم بر ما مسلط شدهاند و دارند مرا میکشند.
یعنی همان کلام هارون به برادرش موسی در مقابل یهود بنیاسرائیل.
شاید میخواست علاوه بر درد دل با پیامبر، یهود و سامری را تداعی کند.
و شاید میخواست این حدیث پیامبر را به یاد مردم بیاورد که به او گفته بود:
انت منی بمنزله هرون من موسی الا انه لانبی بعدی.
تو برای من مثل هارون برای موسایی (که برادرش بود و وزیرش) با این تفاوت که نبوت به من ختم میشود (و وصایت با تو آغاز میشود).
عمر به پدر گفت:
- علی بیعت کن.
پدر گفت:
- اگر نکنم چه میشود؟
عمر به پدر، به برادر و وصی پیامبر، به جان پیامبر گفت:
- گردنت را میزنم.
پدر گردنش را برافراشت و گفت:
- در اینصورت بندهی خدا و برادر پیامبر خدا را کشتهای.
عمر گفت:
- بندهی خدا آری اما برادر پیامبر نه.
پدر تا این حد وقاحت را تصور نمیکرد، پرسید:
- یعنی انکار میکنی که پیامبر بین من و خودش، صیغهی برادری جاری کرد؟
عمر گفت و ابوبکر هم:
- انکار میکنیم. بیعت کن.
پدر گفت:
- بیعت نمیکنم. من در سقیفه نبودم اما استدلال شما در آنجا این بود که شما از انصار به پیامبر نزدیکتر بودهاید، پس خلافت از آن شماست. من بر مبنای همین استدلالتان به شما میگویم که خلافت حق من است، هیچکس به پیامبر نزدیکتر از من نبوده و نیست. اگر از خدا میترسید، انصاف دهید.
هیچکدام حرفی برای گفتن نداشتند.
اما عمر گفت:
- رهایت نمیکنیم تا بیعت کنی.
پدر رو به عمر کرد و گفت:
- گره خلافت را برای ابوبکر محکم میکنی تا او فردا آن را برای تو باز کند. از این پستان بدوش تا سهم شیر خودت را ببری.
بخدا که اگر با شما غاصبان نیرنگ باز بیعت کنم.
ان شاءالله #ادامه_دارد..
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی
@shohaadaae_80
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روضه حضرت زهرا(س) ؛
به یاد حاج #قاسم_سلیمانے از زبان استاد پناهیان
#روضه_حضرت_زهرا (س)🌹
#فاطمیه❤
@shohaadaae_80