eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
525 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
188 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
هم دادند هم دادند تا ذره‌ای دلِ ما نلرزد ... همه می‌گوییم مردان میدان ✌️🗳 🇮🇷 کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
من رأی به سرو می‌دهم؛ ســــرو رشید من رأی به یاس می‌دهم؛ یاس سفیـد بـــر بـــرگــهٔ رأی مــی‌نــویســم بـــا خـــون جمـــهوری اســــلامــی گـــل‌های شهـــید 🇮🇷 کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
💠 #شکارچی ♦️خاطرات شهید مدافع حرم #مصطفی_رشید_پور از دفاع مقدس 4⃣ قسمت چهارم آن روز پنج کیلومتر ع
💠 خاطرات شهید مدافع حرم از دفاع مقدس 5⃣ قسمت پنجم بعد از دقایقی آمبولانس آبی رنگی که گل مالی هم شده بود از محل خود حرکت کرد و بیرون آمد. با حرکت آمبولانس مطمئن شدم شلیک موفقی داشته ام. بلافاصله به پایین آمدم. به کم راضی نبودم ولی نمی خواستم با شلیک مکرر مکانم لو برود. به فکر افتاده بودم اگر یک نفر دیگر کار دیده بانی را با استفاده از کالک و شماره گذاری مختصات انجام دهد در شلیک ها موفق تر خواهم بود. یکی از موارد موفقی که داشتم؛ شلیک به یک واحد ۱۰۶ بدون خودرو بود که توسط سه عراقی هدایت می شد. قبضه روی سه پایه قرار داشت. ابتدا چند گلوله مستقیم به سمت خاکریز ما شلیک کردند. خاکریز ما آنقدر ضعیف بود که گفتیم الان است که خاکریز جمع شود. سریعاً خود را استتار کرده و از ساختمان بالا رفتم. کاملاً در دید من قرار داشتند. یکی از آن سه نفر افسری بود که فقط نشانه می گرفت و شلیک می کرد و دو نفر دیگر گلوله گذاری می کردند. تلاش می کردم زیاد شلیک نکنم. خود را آماده کرده بودم که در یک لحظه؛ آن ها را در حال گلوله گذاری دیدم. افسر عراقی کمی به عقب رفت و کاملاً در مسیر من ثابت شد. یاعلی گویان ماشه را فشار دادم و ... دو سرباز سریعاً جنازه را جمع کرده و در حال انتقال او بودند که پایین آمدم. کار به پنج دقیقه هم نرسیده بود که خبر را به بچه ها دادم. ابتدا باورشان نمی شد. ولی وقتی دیدند از شلیک؛ دیگر خبری نیست؛ باور کردند. کار را خیلی سریع و تنها با سه شلیک انجام داده بودم. سعی می کردم هیچ وقت سر را نشانه نگیرم. چون احتمال خطا بالا می رفت. هر موقع بالا تنه را نشانه می گرفتم حتماً می زدم و این را از آمدن آمبولانس آن ها می فهمیدم. در آن ایام از دیدن هیچ ماشینی به اندازه این آمبولانس ها خوشحال نمی شدم. ‌‌‍‌‎ ‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
♦️دو هفته قبل از واقعه ۷ تیر ۱۳۶۰؛ که برای سرکشی به خوزستان آمده بود؛ در آستانه در مقر نیروها در انرژی اتمی(جاده اهواز _ آبادان) به دیدار رزمنده ها آمدند. همان هایی که ۱۲۰ نفرشان دو روز بعد در عملیات؛ بشهادت رسیدند. ♦️پس از دیدار و صحبت های روحیه بخش ایشان در جمع نیروها؛ قصد ترک آنجا را داشتند. سوار خودرو شده و هنگامی که ماشینشان راه افتاد؛ رزمندگان بی اختیار شروع به دویدن کردند. قیامتی به پا شده بود. از بچه ها چشم بر نمی داشت و اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود. از ماشین پیاده شد و با همان لبخند همیشگی چون کوهی استوار دوباره به میان آن ها برگشت و دقایقی دیگر در آنجا ماند تا همه رزمنده ها با ایشان مصافحه کردند. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
⏳۸ تیرمــاه سال ۱۳۶۰ _ ترور ؛ رئیس زندان اوین توسط منافقین ♦️او قبل از انقلاب از اعضای کمیته استقبال از امام و مسئول ستاد استقبال ناحیه ۱۰ تهران بود. وی پس از پیروزی؛ به دادستانی انقلاب تهران که در زندان قصر واقع بوده و ریاست آن با آقای هادوی بود؛ می رود و از بهمن ۵۷ تا تیرماه ۵۸ در دادستانی مشغول فعالیت و محاکمه دستگیر شدگان رژیم قبل بود. در تیرماه ۵۸ به ریاست زندان اوین برگزیده شد و بیش از ۲ سال؛ اداره زندان اوین را بر عهده داشت. ♦️در ۸ تیرماه ۱۳۶۰ و پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی؛ برخی از زندانیان وابسته به منافقین در زندان اوین دست به شورش می زنند که با واکنش کچویی بعنوان مسئول زندان مواجه می شوند. در حوالی ظهرِ همان روز که برخی از عوامل دادستانی انقلاب تهران همانند و و ... مشغول استراحت و صرف ناهار در محوطه زندان بودند؛ یکی ازاعضای نفوذی سازمان منافقین در میان پاسداران با نام تصمیم به ترور دست جمعی اعضای دادستانی می‌گیرد که در این میان کچویی تلاش می کند جان افراد حاضر در صحنه را نجات دهد. به همین دلیل در مقابل افجه‌ای قرار گرفته و از ناحیه کتف و سر مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و بشهادت می رسد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
🔴 احمد قدیریان (از مبارزین سابقه دار و از مسئولین قضایی در دهه ۶۰) در خاطرات خود؛ جریان ترور را اینگونه نقل می کند: ▫️با توجه به اقدامات دادستانی انقلاب در برخورد با توطئه گران و اخلال گران نظم و امنیت کشور؛ نیروهای ضد انقلاب و منافقین به دنبال ترور نیروهای دادستانی انقلاب بودند. از جمله در جلسه‌ای که با حضور حضرت آیت الله گیلانی؛ آیت الله شهید قدوسی و سایر مسئولان دادسراها؛ در اتاق حضرت آیت الله گیلانی در دادستانی کل انقلاب در اوین تشکیل شده بود. ساعت ۹ صبح روز هشتم تیرماه سال ۱۳۶۰؛ که از بود توانست با گرفتن سلاح کلاش از پاسداران محافظ؛ داخل ساختمان شود. وی قصد ترور همه نفرات داخل اتاق را داشت که آقای محمد میرابی(مسئول دفتر آقای گیلانی) جلوی ایشان را گرفت. ▫️جریان به این شکل بود که افجه‌ای جلو می‌آید و می‌گوید قصد سئوال شرعی از آیت الله گیلانی دارم که میرابی اجازه نمی‌دهد وارد شود و او ساختمان دادسرا را ترک می‌کند. در آن جلسه دوستان به آقای کچویی تذکر دادند که "چرا ایشان را مسلح کرده‌اید؟" کچویی با خوش بینی که داشت می‌گوید: "ایشان اصلاح شده است و دیگر به سازمان منافقین وابستگی ندارد." در واقع افجه‌ای با حفظ ظاهر و در پیش گرفتن رویه‌ای منافقانه؛ خود را به شهید کچویی نزدیک کرده و با نظر مساعد ایشان در دادستانی انقلاب مرکز مشغول به کار شده بود. باید این نکته را بیان کنم که در همان زمان هم افجه‌ای از دید تعدادی از بچه‌های دادستانی عنصری نفوذی به شمار می‌آمد. ▫️افجه‌ای پس از ناکامی در ترور اعضای جلسه؛ محل را ترک می‌کند و کسی از او خبری نداشت تا اینکه در حدود ساعت دو بعد از ظهر همان روز؛ هنگامی که شهید کچویی به همراه دیگر برادران دادستانی و حُکام شرع و در ضلع شمالی اوین نشسته و مشغول بررسی مسائل روز بودند؛ افجه‌ای با یک سلاح رولور ۵تیر؛ آقای لاجوردی را هدف گرفت. آقای لاجوردی که سابقه ایشان را داشت با یک چرخش پشت درخت قرار گرفت. آقای کچویی که ناظر مسئله بود و اقدام افجه‌ای را دید؛ سلاح کمری خود را به طرف افجه‌ای گرفت اما افجه‌ای زودتر سر کچویی را نشانه رفت و شلیک کرد که ایشان پس از انتقال به بیمارستان؛ شهید شد. افجه‌ای نیز توسط نیروهای دادستانی پس از اندکی زد و خورد دستگیر شد. در واقع چون سلاحش دیگر فشنگ نداشت؛ خود را تسلیم کرد. افجه‌ای در هنگام انتقال به بازداشتگاه؛ در یک لحظه خود را از چنگ ماموران‌ رها کرد و کشته شد. بر اساس اسناد به دست آمده در شب حادثه؛ افجه‌ای با در زندان ملاقات می‌کند و نامه‌ای بین آن‌ها رد و بدل می‌شود که از آن نامه اثری نیست اما با توجه به شواهد و قرائن موجود متوجه شدیم که دستور ترور از سعادتی بوده است. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
📄 اطلاعیه گروهک فرقان در ۷ تیر ۱۳۶۰ ♦️یک روز بعد از ترور ای در مسجد ابوذر تهران کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
📃 روایت (ارگان سازمان مجاهدین خلق() از ترور ⏳۸ تیر ماه ۱۳۶۰ _ ترور محمد کچویی؛ رئیس زندان اوین توسط منافقین کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
📰 بریده جراید _ ؛ ارگان سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و تمجید از انتحاری های سازمان از جمله: ؛ عامل ترور کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
بلور اشک به چشمم شکست وقت وداع که اولین غم من آخرین نگاه تـو بود ... شاعر: کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
☀️ صبــح؛ سرشار حس بودن است جـاده‌های عشــق را پیمودن است ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra