فقط ابهت از این عکس میبارد ...
#فرماندهان_ارتش
از راست:
🌷#شهید_حسن_آبشناسان
🌷#شهید_علی_صیاد_شیرازی
🌷#شهید_غلامرضا_خلیلی
#ارتش_قهرمان
#دفــاع_مقدس
@ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
من هنوز دلم تنگ شماست ...
زمینی می شوم
اما شما
آسمانی ام کنید ...
✍پ.ن
رزمندگان ارتش در جریان
#عملیات_شکست_حصر_آبادان
#روز_ارتش_گرامی_باد
#ارتش_قهرمان
💠 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
گر چه رفتند ولی
قافله راهش برجاست ...
#دشت_عباس
#رزمندگان_ارتش
#منطقه_عملیاتی_فکه
#روز_ارتش_گرامی_باد
💠 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
امروز روز شماست
شما رزم آزمایان ایران زمین
که طلایه دار میهنید
و در صفِ ارتش ...
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_ارتش
#روز_ارتش_مبارک
💠 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
شیران میدانهای دشوار نبردیم ...
🌷#شهید_سرلشگر_حسن_آبشناسان
🌷#شهید_غلامرضا_خلیلی
#ارتش_قهرمان
@ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
گُم نخواهیم کرد
ردّ قــدم هایتــان را؛
هستیم بر آن عهد که بستیم ...
#دفاع_مقدس
#قهرمانان_وطن
#رزمندگان_ارتش
💠 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐
🎊سالروز ولادت حضـــرت رهبـــر؛ آقا سید علی
آقا جان؛
مهم نیست تاریخ تولدتان ۲۹ فروردین است یا ۲۴ تیر؛ این ها بهانه ای است که ما یادمان نرود چه نعمتی بزرگی به ما ارزانی شده؛ خدا را صد هزار مرتبه شکر ...
#رهبر_عزیزمان
#سید_علی_حسینی_خامنه_ای
💠 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
#شهدا در کدامین #شب_قدر؛ تقدیر #شهادتشان؛ مقدر شد ...
🔺شبهای ماه مبارک رمضان در جبههها حال و هوای دیگری داشت. چرا که خون سرخ #شهدا و رزمندگان در این شبها؛ سعادت و رستگاری را برایشان رقم میزد.
🔺شبهای قدر فرصت مناسبی برای بیداری دلها و بازگشت به سوی پروردگارت بود؛ چرا که در این شبها بندگانی با زمزمههای یا «رب» و «الغوث» گفتن؛ سنگر دیگری از عبادت را برای خود میسازند.
🔺#شهدا در کدامین شب قدری تقدیر #شهادتشان مقدر شد؟ شاید در یکی از این شبهای قدر در گوشهای با خود خلوت کرده و از امام زمانشان؛ تقدیر بودنشان در جبهه را خواستند تا در همین دنیا قطعهای از #بهشت را همراه با جلوهای از بهشتیان درک کنند.
🔺آنها در میدانِ انجام تکلیف و عشقِ به خدا آسمانی شدند و به مقام #شهادت که بالاترین مقام بود؛ رسیدند ...
#قهرمانان_وطن
#دفــــاع_مقدس
#ماه_مبارک_رمضان
💠 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
♦️خــــرماهایی که خورده نشدند
بعد از ۴۸ ساعت درگیری با دشمن؛ نیمه شب به اردوگاه رسیدیم.
مقداری آب و یک جعبه خرما باقی مانده بود.
فرمانده؛ بچه های گردان را به خط کرد و گفت: برادرانی کہ خیلی گرسنه هستند از این خرما بخورنـد و آن هایی که می توانند؛ تا فـردا صـبح تحمل کنند.
جعبه خرمـا بیـن بچـه ها دست به دست چرخیـد تا به فرمانــده رسید.
فرمانـده به جعبـه خرمـا نگاه کرد؛ خرماهـا دست نخورده بود؛ بچـه ها تنـها با آب قمقمه هایشان افطار کرده بودنـد ...
#یـــــا_حسیــــن
#دفاع_مقدس
💠 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra