کنجِدنجِهمونکافہهہکہ...🇵🇸🇮🇷
معلم وحشی کلاس اول! جوری مارو میزد حس میکردم جز شاگردای ساواک بوده.. بعد به ما میگفت من یه روز اوم
مال من پیشدبستانی بود
آخرم چند سال پیش دیدمش افتاد بود گوشه خیابون دست فروشی میکرد
یوهاهاهاهاهاهاهاعاهااهاهااع😈💪
کنجِدنجِهمونکافہهہکہ...🇵🇸🇮🇷
بیاید کمی از خاطرات سمی و بعضاً شیرین دوران ابتدایی تو مدرسه تعریف کنیم🥨🤞🏻
از پیشدبستانی بگم؟
اون موقع مختلط بودیم، پسر و دختر باهم. یادمه یه پسر پارسا نامی خیلی دوس داشت با من بازی کنه. باهیچ کسی جور نبود الا من. منم ازش بدم میومد و اصلااااا کنار نمیومدم باهاش.
یه بار معلممون اومد با ناز کشیدن و اینا منو راضی کنه که باهم بازی کنیم. منم دست به سینه نگاش کردم و گفتم:(نمیخواااام. زوری که نیست.) بعد یه نگاه به اون بنده خدا کردم و ادامه دادم:(ازش بدم میااااد.)
هیچی دیگه وقتی پیشدبستانی تموم شد، دیدم یه مداد رنگی خوش رنگی بین مدادم مونده. دیدم اسم همون پسره روش بود.
نگهش داشتم تا چند سال پیش که گم شد 😭😂
کنجِدنجِهمونکافہهہکہ...🇵🇸🇮🇷
از پیشدبستانی بگم؟ اون موقع مختلط بودیم، پسر و دختر باهم. یادمه یه پسر پارسا نامی خیلی دوس داشت ب
پیش دبستانی منم مختلط بود ولی کلاس ما همه دختر بودن
بعد یادم نمیره توی قسمتی که میرفتیم کفشامون و بزاریم ما دختر و پسرا با هم کل کل میکردیم میگفتن
پسرا شیرن مثل شمشیرن دختر موشن مثل خرگوشن
ما ام تیکه میانداختیم از آخر ام اونا کم میاوردن🤣💔
کنجِدنجِهمونکافہهہکہ...🇵🇸🇮🇷
سلطان فقط تویی.. بقیه اداتو در میارن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولی خب واقعا معلما راس میگفتن،
چیزی برا خندیدن نبود ما الکی میخندیدیم .
#توییت✍
اونی که قرار بود واستون با کل دنیا بجنگه کجاست ؟
هنوز داره میجنگه یا شهید شد ؟! 😂😂💔