eitaa logo
سیره و کلام اهلبیت علیهم السلام
93 دنبال‌کننده
42 عکس
18 ویدیو
1 فایل
این کانال صرفاُ جهت آشنائی با سیره و کلام اهلبیت است که بصورت روزانه پیامها با گذاری میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 امیرالمؤمنین حضرت علی علیه‌السلام فرمود: ✅️ آن كه طمع را شعار خود نمود نفسش را خوار ساخت، و كسى كه سختى خود را فاش كرد راضى به پستى شد، و آدمى كه زبانش را بر خود امارت داد بى مقدار گشت.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 *الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ* 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به اطلاع دوستان و آشنایان میرسانیم مراسم تشییع و خاکسپاری مرحوم سعید زارعی (نوه مرحوم حاج اکبر مظاهری) روز دوشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۲۷ ساعت ۹ صبح از درب منزل آنمرحوم واقع در خیابان مدرس خیابان مولوی برگزار میگردد. از درگاه الهی برای پدر و مادر و همسر و فرزندان و کلیه خانواده داغدیده صبر و شکیبائی و برای آنمرحوم غفران و علو درجات الهی را مسئلت مینمائیم. هیئت احمدی خوابجان هیئت منتظران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هیئت حضرت سجاد علیه‌السلام اصفهان
نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم روز شهادت آخرین نماز پیامبر صلى الله عليه و اله آخرین نماز پیامبر صلى الله عليه و اله صدای اذان بلال بلند می‌شود. هنگام نماز صبح، اهل مدینه برای اقامه نماز به سوی مسجد می‌آیند. در میان تعجب حاضران، ابوبكر - پسر ابی قحافه - که باید به همراه سپاه أسامة بن زيد حرکت کرده و از مدینه خارج شده باشد؛ به مسجدالنبی صلى الله عليه و اله وارد می‌شود و به عنوان امام جماعت، که نماز را آغاز می‌کند. دوستان وی از جمله: عمر فرزند خطاب و ابوعبیده، از سپاه أسامه خارج شده اند و او را همراهی میکنند. بلال خبر این توطئه را به خانه پیامبر صلى الله عليه و اله می‌رساند. پیامبر صلى الله عليه و اله که به شدت بیمار هستند، با شنیدن این خبر غضبناک می‌شوند. امیرمؤمنان و فضل بن عباس - پسر عموی پیامبر - زیر بغلِ آن حضرت را میگیرند و پیامبر صلى الله عليه و اله - در حالی که پاهای مبارکشان بر روی زمین کشیده می‌شود - به مسجد وارد می‌شوند. رسول خدا صلى الله عليه و اله ابوبکر را کنار می‌زنند و خود، نماز را نشسته برگزار می‌نمایند و مسلمانان به ایشان اقتدا میکنند.
نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم آخرین خطبه پیامبر صلى الله عليه و اله پس از نماز، پیامبر صلى الله عليه و اله به زحمت بر اولین پله ی منبر خویش قرار میگیرند و با اشاره به حديث ثقلین، بار دیگر بر راه هدایت پافشاری می‌نمایند و در برابر سؤال معترضانه عمر، تک تک اهل بیت را معرفی می‌فرمایند و در انتها، از وجود فتنه‌های بی پایان سخن به میان می‌آورند. پیامبر صلى الله عليه و اله از منبر پایین آمده و به منزل خویش برمیگردند. ابوبکر و یارانش، دیگر تا هنگام وفات پیامبر صلى الله عليه و اله دیده نمی شوند. ابوبکر به طرز مشکوکی به خارج از مدینه - به منزل خویش در «سُنح» - رفته است. به دستور پیامبر صلى الله عليه و اله بر بدن مبارک آن حضرت، آب می‌ریزند. تب، اندکی فرونشسته است. پیامبر صلى الله عليه و اله بار دیگر «اسامه» را فرامی خوانند و برای چندمین بار به او دستور اکید می‌دهند که با سپاهیان خویش، شهر مدینه را ترک کند.
نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم شهادت پیامبر صلى الله عليه و اله اندکی بعد، بیماری پیامبر صلى الله عليه و اله شدت می‌یابد. آن حضرت صلى الله عليه و اله، امیر مؤمنان علیه السلام را فرامی خوانند. امیرمؤمنان علیه السلام سر پیامبر صلى الله عليه و اله بر سینه خود میگیرند. لحظاتی بعد، پیامبر صلى الله عليه و اله در حجرۂ شخصی خویش و در سن ۶۳ سالگی، دار فانی را وداع می‌گویند. خبر رحلت خاتم الانبیا صلى الله عليه و اله به سرعت مدینه را درمی نوردد و سپاه اسامه این خبر را - توسط پیکی که عایشه او را روانه کرده است - در «جُرف» می‌شنود. عمر بن خطاب و ابوعبیده، به سرعت سپاه را ترک میکنند و به مدینه بازمی گردند. عمر به مسجد پیامبر صلى الله عليه و اله وارد می‌شود و پیوسته فریاد میکشد: رسول خدا نمرده است!... هرکس بگوید که او مرده، با این شمشیر او را نشانه می‌روم. این سخنان، رنگ خشونت به خود می‌گیرد. خبر وفات، باکمی تأخیر به سُنح نیز می‌رسد و ابوبکر مدتی بعد خود را به سرعت و با یک شتر که از پیش آماده کرده اند - به مدینه می‌رساند و به مسجدالنبی صلى الله عليه و اله وارد می‌شود. او روانداز پیامبر صلى الله عليه و اله راکنار می‌زند و پس از اطمینان از وفاتِ آن حضرت، بر می‌خیزد و می‌گوید: هرکس محمد را می‌پرستید، بداند که او مرده است و هرکس خدا را می‌پرستید، پس بداند که خدا زنده است و نمی میرد.
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم ✅️سقیفه ی بنی ساعده ابوبَکر در خانه پیامبر صلى الله عليه و اله، در کناری نشسته است و حوادث را به دقت زیر نظر دارد. «مَعن بن عَدي» و «عُوَيم بن ساعِدَه» خبر گردهم آیی انصار در سقیفه را به عمر می‌رسانند. او نیز ابوبَکر را باخبر می‌سازد و هر دو، روانۂ سقیفہ بنی ساعدہ می‌شوند. ابوبکر در راه، ابوعُبَیده را نیز با خود همراه می‌سازد. در سقیفه، به علت اختلاف دیرینه دو قبیله «اُوس» و «خَزرَج»، مهاجرین با یاری هواداران قدیمی خود در میان انصار که بر این اختلاف دامن می‌زدند - گوی سبقت را از سَعد بن عُباده ی انصاری می‌ربایند. انصار در رقابت بایکدیگر، برای بیعت با ابوبکر پیش دستی میکنند. ابتدا بَشير بن سَعد خَزرَجی و سپس اُسَيد بن حُضَير اُوسى که هر دو از هواداران با سابقه ابوبکر به شمار می‌آیند - به شتاب بیعت میکنند تا سایر انصار نیز از آن دو پیروی کنند. عمر و ابوعُبیده نیز پس از آن دو با ابوبکر بیعت کرده اند. ... گرد و غبار همه جا را فراگرفته است. عمر فریاد می‌زند و به سوی سَعد بن عُباده حمله ور می‌شود. سعد بن عباده را از زیر دست و پا خارج می‌کنند و از سقیفه بیرون می‌برند. اوضاع کم کم به نفع ابوبَکر آرام می‌شود...
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم ✅️بیعت اولیه ابوبَکر از سقیفه به سوی مسجد پیامبر صلى الله عليه و اله خارج می‌شود. اطرافیان او، هرکس را که در راه می‌بینند، گرفته و نزد ابوبَکر می‌آورند؛ دست او را جلو آورده و به عنوان بیعت، به دست ابوبَکر می زنند. بدین ترتیب، ابوبَکر به همراه هوادارانش وارد مسجد می‌شود. هنگام ظهر است؛ ابوبَکر به عنوان خلیفۂ رسول خدا صلى الله عليه و اله نماز می‌گزارد! سخنران قبل از نماز، عُمر بن خَطاب است.
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم ✅️ تغسیل و تکوین پیامبر صلى الله عليه و اله مراسم غسل و کفن پیامبر صلى الله عليه و اله با تمامی آداب و مستحبات آن، به پایان رسیده است و جز امیرمؤمنان علیه السلام، صدیقه کبری، حَسنین علیهم السلام، سلمان، ابوذر، مِقداد، عمار، حُذَيفه، اُبَيّ بن به چهل نفرند - کس دیگری در نماز بر جنازه پیامبر صلى الله عليه و اله حاضر نمی شود. پس از نماز، امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای کوتاه، خود را در امر خلافت از مهاجر و انصار برتر می‌دانند. جو مسجد و اطراف آن هر لحظه سنگین تر می‌شود.
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم ✅️ورود قبیله «أسلَم» عمر به همراه گروهی در مدینه می‌چرخند و در کوچه‌های آن فریاد می‌زنند: همانا با ابوبَکر بیعت شده است، پس برای بیعت بشتابید. قبيلة أسلم که گویا با هماهنگی قبلی در بیرون مدینه آماده بودند، با چوب دستی‌های بلندی وارد مدینه می‌شوند. عمر بن خَطاب با دیدن افراد این قبيله، مطمئن می‌شود که حکومت آنها پابرجا خواهد شد. افراد این قبیله، دستور دارند که همگان را برای بیعت به مسجد بفرستند و اگر کسی امتناع کرد، به سر و پیشانی او بزنند. مدتی بعد، این گروه که با لباس‌های هماهنگ مشخص هستند، وارد خانه‌های مردم مدینه می‌شوند و افراد را به اکراه برای بیعت بیرون می‌آورند. کوچه‌های مدینه از شدت تحرک آنان برای گرفتن بیعت، تنگ شده است.
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم ✅️حوادث شام گاه دوشنبه در شامگاه روز دوشنبه زید بن ثابت که نَسَبی یهودی دارد و جوانی تازه مسلمان است، به خانه انصار می‌رود و از جانب ابوبَکر، بین آنها خرما پخش میکند. زنی از انصار با رد این بذل و بخشش مخفیانه، در مقام اعتراض می‌گوید: آیا در دینم به من رشوه می‌دهید؟ در انتهای شب، «بَراء بن عازِب» که از حوادث پیش آمده به شدت اندوهگین است، سکوت سنگین مسجد پیامبر صلى الله عليه و اله را نمی تواند تحمل کند و با خارج شدن از آن جا، به سوى محله «بَنی بَیاضه» حرکت میکند. در آنجا، عده ای را می‌بیند که بر سر پیمان غدير استوارند و می‌خواهند در برابر پیمان شکنان و کودتاچیان ایستادگی کنند. نام آنها چنین است: مِقداد، عَمار، ابوذر، سلمان، عُبادة بن صامِت، حُذَيفة بن يَمان و زُبیر. فرد دیگری که هم اعتقاد با آنان است اما چون گرفتار تردید شده، از پشت در بسته آنان را تأیید میکند، اُبَی بن کعب نام دارد.
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم ✅️حوادث روز سه شنبه اشاره یک روز پس از وفات بیعت عمومی ساعاتی پیش از ظهر، ابوبَکر، عمر و ابوعُبَیده به مسجد وارد می‌شوند و با ورود آنان، بلافاصله عثمان و قومش (بني اُميّه) و عبدالرحمان بن عَوف و قبیله اش (بنی زُهره) که در مسجد بودند، برخاسته و بیعت میکنند. آری! امروز، روز بیعت عمومی است. مسلمانان که دیروز، تهدید و دیشب، تطمیع را تجربه کرده اند، امروز برای بیعت با ابوبَکر از یکدیگر پیشی می‌گیرند و دست خویش را با دست‌های خلیفه آشنا میکنند تا گوی سبقت را از هم بربایند. در گوشه شرقی و چسبیده به مسجد، حجره ای قرار دارد که جنازه پیامبر صلى الله عليه و اله، در آن جای گرفته است. این خانه، خاموش است. هنوز اهل سقيفه و برخی همسران پیامبر صلى الله عليه و اله برای نماز خواندن بر جنازه رسول خاتم صلى الله عليه و اله وقت پیدا نکرده اند. گروهی از اطرافیان دستگاه خلافت، به جهت خوش خدمتی به خلیفه، در کنار منزل امیرمؤمنان علیه السلام فریاد «بیعت کنید» و «از اجتماع مسلمانان دوری نگزینید» سر می‌دهند. در این روز، سخن از تهدید نیز به میان می‌آید.
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 نگاهی گذرا به وقایع لحظات آخر عمر پیامبر اعظم،حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم ✅️تلاش برای تطمیع عباس عموی پیامبر صلى الله عليه و اله در انتهای شب، در جلسه ای مشورتی، ابوبَکر، نظر عمر، ابوعُبَیده و مُغيرة بن شُعبَه را درباره ایجاد شکاف بین بنی هاشم خواستار می‌شود. مُغيرة بن شُعبَه پیشنهاد تطمیع و مصالحه با عباس -عموی پیامبر- را مطرح میکند. این گروه چهار نفره، همان شب با مراجعه به منزل عباس بن عبدالمطلب برای او و فرزندانش سهمی از خلافت را پیشکش میکنند. پاسخ منفی عباس این نقشه را به بن بست میکشاند. جنازه پیامبر صلى الله عليه و اله هنوز بر روی زمین است. کسانی که قصد خداحافظی با پیامبر خویش را داشتند، دیروز برای خواندن نماز حاضر شده اند و امروز (سه شنبه) کمتر کسی به خانه پیامبر صلى الله عليه و اله مراجعه میکند. امیرمؤمنان علیه السلام چند بار برای سقیفه گران پیام می‌فرستند تا برای نماز بر پیامبر صلى الله عليه و اله آماده شوند. ---------- در یکی از همین روزها، حزب حاکم، با پرداخت رشوهای کلان به ابوسفیان، حمایت جناح بنی اُمیّه را به دست آورد و بدین ترتیب، یکی از قوی ترین رقبای سیاسی خود را به زانو درآورد.