🛑 به شهادت رسیدن یکی از مسئولان حزب‌الله لبنان توسط افراد ناشناس 🔹 شیخ «محمد حمادی» از مسئولان حزب‌الله در مقابل خانه‌ خود در شهر مشغره در منطقه «بقاع غربی» به شهادت رسید. 🔹افراد مسلح ناشناس که بر روی ۲ خودوری غیرنظامی سوار بودند با گلوله به سوی حمادی شلیک کردند که منجر به وارد شدن جراحات جدی به او شد. 🔹خبرگزاری ملی لبنان گفت: افراد مسلح پس از انجام این عملیات ترور به مقصد نامعلومی فرار کردند. 🔹حمادی برای نجات به بیمارستان محلی منتقل شد، اما بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید. 🌺🍃🌸🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃

🌷 از امام رضا (علیه السلام) سوال می کنند : ❓بهترین بندگان خدا چه کسانی هستند. ایشان در بیان و شرح حال بهترین بندگان خداوند ، ۵ خصلت را از ایشان نام می برد و می فرماید : 🔸الّذین اذا احسنوا استبشروا 🔸و اذا اساؤوا استغفروا 🔸و اذا اعطوا شکروا 🔸و اذا ابتلوا صبروا 🔸و اذا غضبوا عفوا؛ ✍ بهترین بندگان کسانی هستند که هنگام انجام کار نیک خرسند، و هنگام ارتکاب عمل زشت از خداوند طلب بخشش می کنند، و آنگاه که چیزی به آنان داده شود سپاسگزار بوده و زمانی که به مصیبتی دچار شوند صبر می کنند، و در هنگام خشم عفو می نمایند. 📚 فقه الرضا شیخ صدوق 🎙آیت‌الله‌مجتهدی‌تهرانی 🌺🍃🌸🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃

این آیه قرآن حکایت زندگی خیلی از ما و مردم این دنیاست خدا رو فقط تا جایی قبول داریم و میخواییم که به آرزوهامون برسیم، اما به محض رسیدن نرسیدن به خواسته هامون و گرفته شدن نعمت هامون ، اولین کاری که میکنیم ارتباطمون و با خدا قطع میکنیم... 😔 و اینطوری خدا معیار ایمان و عشق هر شخص به خودش رو میسنجه.... 🦋و برخی از مردم اند که خدا را یک سویه [و بر پایه دست یابی به امور مادی] می پرستند، پس اگر خیری [چون ثروت، مقام و اولاد] به آنان برسد به آن آرامش یابند، و اگر بلایی [چون بیماری، تهیدستی و محرومیت از عناوین اجتماعی] به آنان برسد. [از پرستش خدا] عقب گرد می کنند [و به بی دینی و ارتداد می گرایند]، دنیا و آخرت را از دست داده اند، و این است همان زیان آشکار. (۱۱) 📜سوره حج 🌺🍃🌸🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃

✨ اهل سحر باشید! یه نماز دورکعتی هست که هرشب ماه مبارک خونده میشه، خیلیم راحته، کلی هم سفارش شده به خوندنش 👇 ‌ ⬅️ در کتاب مفاتیح الجنان (بعد از دعای افتتاح) آمده است : ⬅️ در هر شب ماه رمضان [از شب اول] دو ركعت نماز در هر ركعت، حمد را یک بار و توحيد را ۳ بار بخواند و پس از سلام نماز بگويد: سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَفيظٌ لايَغْفُل سُبحانَ مَنْ هُوَ رَحيمٌ لايَعْجَل سُبْحانَ مَنْ هُوَ قائِمٌ لايَسْهُو سُبْحانَ مَنْ هُوَ دائِمٌ لايَلْهُو ترجمه: منزه است آن خداى نگهبانى كه غفلت نمی‌كند، منزه است آن خداى مهربانى كه شتاب نمی‌كند. منزه است آن خداى پابرجایی كه كسى را از ياد نمی‌برد، منزه است آن خداى جاودانى كه به چيزى سرگرم نمی‌شود. ⬅️ سپس ذکر تسبیحات اربعه ( سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر ) را ۷ مرتبه بگوید و آنگاه بخواند: ⬅️ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ يا عَظيمُ اغْفِرْ لِىَ الذَّنْبَ الْعَظيم‌ ترجمه: خداوندا! تو از هر عیب و نقصی منزّهی، منزّهی، منزّه. بارالها گناهان بزرگم را بیامرز. ⬅️ و در آخر ۱۰ بار صلوات بفرستد. 🎙استادمسعودعـــالے 🌺🍃🌸🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃

چگونه امام زمان(عج) را دوست داشته باشیم؟ حجت الاسلام دانشمند📺

🔹آشتی با امام زمان علیه السلام #استاد_شجاعی 🎧 کتاب صوتی اشتی با امام زمان (علیه السلام ) 📗پی دی اف کتاب آشتی با امام زمان (علیه السلام ) 🌺🍃🌸🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃

سکوت سنگینی توی اتاق حاکم بود. رضا بالاخره لب وا کرد و گفت : «زهره جان، می‌دونم این حرفا سختن، ولی فقط ازت خواهش میکنم که به من اعتماد کنی و منتظرم بمونی. عشق من به تو واقعی هست و دلم گواهی میده تو هم از ته دلت به من علاقه داری من به خاطر کارم محبورم که برم بندر از این کاری هم که میخوام انجام بدم دو هدف دارم اول اینکه پدر مادرم اجازه بدن با دختری که خودم دوست دارم ازدواج کنم و اون دختر تویی دوم برای اینِ که برای تشکیل زندگیمون من احتیاج به پول دارم. این رفتنم حد اقل نزدیک به دو سال طول میکشه. صبر میکنی زهره خانوم به سختی خودم رو دادم جلو از شدت استرس قلبم داره تو سینه‌م مکوبه می‌خوام بگم "باشه، منتظرت می‌مونم"، اما از خجالت نمی‌تونم انگار لال شدم دستم رو جلوی صورتن آوردم و سرم رو پایین انداختم. احساس می‌ کنم هیچ چیزی توی این لحظه نمی‌تونه این فشار رو از روی دوشم برداره. با صدای خیلی نرم و لرزونی گفتم: «من... من منتظرت می‌مونم این جمله رو با این که سخت‌ترین کلمات برای گفتن بود، انا از دلم بیرون کشیدم. رضا نگاهش رو دوخت به من و سرش رو به نشونه تشکر تکون داد. دیگه هیچ‌کدوم حرفی نزدیم. همه چیز توی همون نگاه‌های بی‌کلام تموم شد.

﷽ #قرآن_کریم🌸 اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم له مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ إِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَ إِذَا أَرَادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ براى هرکس، مأمورانى است که پى‌در‌پى، از پیش‌رو، و از پشت سر او را از فرمان خدا [حوادث غیر حتمى] حفظ مى‌کنند؛ و خداوند سرنوشت هیچ قومى [وملّتى] را تغییر نمى‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در [وجود] خودشان است تغییر دهند. و هنگامى‌که خدا براى قومى [به‌خاطر اعمالشان] بدى [و عذاب] بخواهد، هیچ‌چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، [نجات‌دهنده و] سرپرستى نخواهند داشت. 📗سوره رعد آیه ۱۱ 🌺🍃🌸🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃

شروع صبح و تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) باصلوات برمحمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وآل محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله)♥️ اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــدٍ وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم🌸 🌺🍃🌸🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃

#رزق_روزی 🖊 جهت وسعت رزق و توانگرے توسل به امام جواد (؏) به وسیله این دعا بسیار مجرب است 🌺🍃🌸🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃

🔹شهید احمد کافی ای مردم مگه شما امام زمان ندارید چرا متوسل به امام زمان نمی شید 🌺🍃🌸🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃

صدای سمانه خانم توی گوشم پیچید: رضا جان، اگر حرف‌هاتون تموم شده بیاین پیش ما. رضا جواب داد: باشه، خاله جان. هر دو بلند شدیم. رضا با دستش به سمت در اشاره کرد بفرمایید. من اول اومدم بیرون و بعد رضا پشت سرم از اتاق خارج شد. سمانه خانم رو کرد به من و با مهربونی گفت: زهره جان، بشین برات چایی بیارم. سرم رو به نشونه‌ی نه تکون دادم: _ممنون. باید برم، مامانم نگران میشه. بعد از خداحافظی با ریحانه، از در خونه اومدیم بیرون. ریحانه نگاه عمیقی به من انداخت و با شیطنت ابروهاش رو بالا برد: اوه!اوه! اوه! لپ‌هات رو ببین! چه گلی انداختن! خنده‌ی صداداری کرد و ادامه داد: _خجالت کشیدی؟ سرم رو چرخوندم سمتش وااای ریحانه مُردم از خجالت آروم زد پشت کمرم و با خنده گفت: بابا تو خیلی شجاعی! اگر من بودم، اصلاً نمی‌تونستم پام رو بذارم توی اتاق و تنها با یه پسر حرف بزنم! دلخور بهش زل زدم: ریحانه، من اهل این حرفام؟؟ خودت که می‌دونی. داداشت رسماً از من خواستگاری کرده. در ضمن، من خونه‌ی خاله‌‌تون بودم و در حضور یه بزرگتر. ریحانه، انگار که فهمیده باشه زیاده‌روی کرده، با خنده جواب داد دلخور نشو بابا، منظوری نداشتم. شاید اگر این موقعیت برای منم پیش می‌اومد، همون کاری رو می‌کردم که تو کردی. رسیدیم تو کوچه. ریحانه رفت سمت خونه خودشون دستی تکون داد _مواظب خودت باش! منم در خونه‌مون رو باز کردم و اومدم داخل. نگاهم افتاد به مامانم که داشت پیاز خورد میکرد _سلام مامان _سلام دیر کردی معلم ریاضی نگهمون داشت وباهامون ریاضی کار کرد. ولی منصوره منصوره چیز دیگه‌ای گفت ازامروز روزی دو قسمت یکی صبح و یکی شب این داستان گذاشته میشه