#مدح_مرثیه_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد
خدا که در حرم امن خویش راهت داد
هجوم جهل و خرافه، هجوم تاریکی
خدا پناه در آن دورۀ سیاهت داد
خدا؟ کدام خدا؟ آن خدای بیمانند
همان که عصمت پرهیز از گناهت داد
همان که جان نجیب تو را مراقب بود
همان که سینۀ خالی از اشتباهت داد
توان و توشه به پایان رسیده بود، ولی
خدا رسید به فریاد و زاد راهت داد
بگو که نعمت پروردگار پنهان نیست
خدا که دست تو را خواند و دستگاهت داد
خدا که چشم تو را با نماز روشن کرد
خدا که فرصت تشخیص راه و چاهت داد
چقدر واقعۀ آسمانی و شفاف
خدا به یمن دعاهای صبحگاهت داد
خدا که عاقبتی خیر و خوش عطایت کرد
خدا که آینه را نور با نگاهت داد
قسم به روز، که خورشید شمع خانۀ توست
قسم به شب که خدا برتری به ماهت داد
خدا که اشک تو را جلوۀ گهر بخشید
خدا که شعلۀ روشن به جای آهت داد
خدا که جان تو را از الههها پیراست
خدا که غلغلۀ قوم لا الهت داد...
یتیم آمدهام، ماندهام، پناهم ده
مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد؟
شاعر/ مرتضی امیری اسفندقه
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
گرفته بوی شهادت شب وفاتش را
بیا مرور کن ای اشک خاطراتش را
مورخان بنوشتند با سرشک یتیم
هجوم درد به سرتاسر حیاتش را
سهسال شعب ابیطالب و شکنجه و بعد
چقدر مرگ خدیجه فسرد ذاتش را
چه سنگها که بر آیینهٔ وجودش خورد
چه طعنهها که ابوجهل زد صفاتش را
برای غارت جانش قریش خنجر بست
ولی خدای علی خواسته نجاتش را
دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما
ندید سبزیِ باران معجزاتش را
حرا شروع رسالت، غدیر خم پایان
ادا نمود تمامیِ واجباتش را
و بعد غیر علی هر که رفت در محراب
شنید نعرهٔ لا تقربوا الصلاتش را
شاعر/ میثم مؤمنی نژاد
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
باید بریزی خاک غم بر سر مدینه
زیر و زبر باید شوی یک سر مدینه
آتش بگیر و دود شو تا که نبینی
در بستر مرگ است پیغمبر مدینه
ای کاش سیلابی بیاید غرق گردی
از گریه زهرا دم بستر مدینه
بگذار من ساکت شوم دارد پیمبر
با تو وصیت می کند دیگر مدینه
قرآن و عترت را برایت می گذارم
پس حفطشان کن تا دم آخر مدینه
عمرم به پایت سبز شد، پس مهربان باش
بعد از پدر با نازنین دختر، مدینه
سوگند بر قرآن و آیه آیه هایش
آتش مزن بر سوره ی کوثر مدینه
بنگر اجل هم رخصت داخل شدن خواست
هیزم کجا و غربت این دَر مدینه
اینجا اگر هیزم بریزی شعله هایش
در کربلا خیزد پی معجر مدینه
شاعر/ ناشناس
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
خورشیدی است جلوهٔ هفت آسمان تو
توحیدی است سیرهٔ پیشینیان تو
آن عرشیان که سجده به آدم نمودهاند
بوسیدهاند با صلوات آستان تو
با آنکه صبر نوح به نفرین گشود لب
غیر از دعا نخواست بر امّت، زبان تو
جدّت اگرچه لایق وصف خلیل شد
شد واژهٔ حبیب سزاوار جان تو
بر اسب باد بود سلیمان، ولی نداشت
تیری که داشت لیلة الاسری کمان تو
موسی اگر برای تکلّم به طور رفت
شد آسمان هفتم حق، میزبان تو
با گردباد خاک، اگر آسمان رود
کی میرسد به پلهای از نردبان تو؟
نورت چو آفتاب در آفاق جلوه کرد
از سینهات مکارم اخلاق جلوه کرد...
کردیم در حریم تو دست دعا بلند
ای آنکه هست مرتبهات تا خدا بلند
بر دامن شفاعت تو چنگ میزند
دستی که کردهایم به یا ربنّا بلند
خورشیدی آنقدر که به جسمت نمانده است
حتی نسیم سایۀ کوتاه یا بلند
همراه دستههای گل یاس، میشود
نام تو از صلابت گلدستهها بلند
کفر ازهراس موج تو نابود میشود
هرچند چون حباب شود از هوا بلند
این جمع را بگو که به تحقیر کم کنند
از پشت حجرههای جهالت صدا بلند
حتی خیال دوری اگر بال گسترد
حنانهایم و نالۀ ما در قفا بلند
ما را به حال خویش مبادا رها کنی!
این کار را -همیشۀ رحمت- کجا کنی؟...
با آنکه خلقت است طفیل امیریات
دم میزنی به نزد خدا از فقیریات
حتّی به کودکی ز خدا جلوه داشتی
خورشید، خانه داشت به دندان شیریات
با آنکه تاج و تخت سلیمان هم از خداست
معراج میرویم ز فرش حصیریات
کمتر به شرح سورهٔ هود آستین گشا
میترسم آیهها ببرد سمت پیریات
آفاق را چو آیهٔ انفاق زنده کرد
از پابرهنگان خدا دستگیریات
با آنکه ناز میدمد از سر بلندیات
شوق نماز میچکد از سر به زیریات
کوری چشم سامری از جنس نور هست
هارونترین وصّی خدا در وزیریات
وقتی سخن ز لطف بهار ولی شکفت
بر غنچهٔ لبان تو نام علی شکفت
دنیا شنید نام علی را بهار شد
چابکترین غزال فضیلت شکار شد
با آنکه آفتاب تو سایه نداشتهست
خورشید آن امام تو را سایهوار شد
از چشمۀ حماسۀ تو آب خورده بود
برقی که میهمان تب ذوالفقار شد
آری برای مرحب و عمرو بن عبدود
حتی شکست خوردن از او افتخار شد
هر چند برکه بود در آغاز خود غدیر
جوشید و رودخانه شد و آبشار شد
آن صبح بر محاسن او خون نشسته بود؟
یا باغ یاس چهرۀ او لالهزار شد؟
شمشیر را به فرق عدالت نشاندهاند
چیزی مگر ز مزد رسالت نخواندهاند؟
آنجا که جلوههای شب قدر پر گشود
اوصاف کوثر تو در آفاق رخ نمود
در شرق آسمانی پهلوی دخترت
خورشید بوسههای تو گرم طلوع بود
وقتی که عطر فاطمه آهنگ باغ داشت
شوق قناری لب تو داشت این سرود:
بر روشنای خانۀ هارون من سلام
بر دامن طلوع حسین و حسن درود
حتماً پس از تو دختر تو داشت احترام!
حتماً مدینه فاطمه را بعد تو ستود
یک مژدۀ تو فاطمه را شاد کرده بود:
تو زود میرسی به من ای بیقرار، زود
این چند روزِ دختر تو چند سال بود
دلتنگ نام تو ز اذان بلال بود
باغ تو با دو یاسمن آغاز میشود
با غنچههای نسترن آغاز میشود
آری، بقای دین تو با همت حسین
در شور نهضت حسن آغاز میشود
آیات از عقیق لبش شهره میشود
راه حجاز از یمن آغاز میشود!
در صبح صلح او که پر از عطر کربلاست
هفتاد و دو گل از چمن آغاز میشود
صلحش اگر چه ختم نمیشد به ساختن
از هرم طعنه سوختن آغاز میشود
این غصه بعد مرگ به پایان نمیرسد
این داغ، تازه از کفن آغاز میشود
آنقدر تیر بوسه به تابوت میزند
تا خون ز صفحۀ بدن آغاز میشود
آری تنی که از اثر زهر شد کبود
ای کاش در کنار مزار تو دفن بود
ما ماندهایم و معنی مکتوم این کتاب
ما ماندهایم و مستی معصوم این شراب
تا هفت پرده راز حسینت عیان شود
گفتیم هفت مرتبه تکبیر با شتاب
پایین ز منبر آمدی، آغوش واکنان
یعنی دلت نداشت به هنگام گریه، تاب
این نور از تو بود که بر شانهات نشست
جز آفتاب جای ندارد بر آفتاب...
حتی به وقت مرگ اجازه ندادهای
از سینهات جدا شود آن عطر و بوی ناب
حالا نگاه کن که ز صحرای کربلا
اینگونه، دختر تو، تو را میکند خطاب:
«این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست»
نامت هزار مرتبه از قلب و جان گذشت
آری مگر ز یاد خدا میتوان گذشت؟
هر تازه لقمهای که به دست فقیر رفت
از سفرۀ کرامت این خاندان گذشت
حتی منارهها همه در وجد آمدند
وقتی که نامت از سر باغ اذان گذشت
دیگر چگونه بین زمین تاب آوری؟
وقتی بُراقت از سر هفت آسمان گذشت
در اشتیاق روی تو از جان گذشتهایم
«دنیا غم تو نیست که نتوان از آن گذشت»
دیدیم بستر تو و گفتیم که چه زود
باید ز پیش آن پدر مهربان گذشت
گیرم که باغ زنده بماند در این خزان
آخر چگونه میشود از باغبان گذشت؟
چون حمزه تا همیشه کنار اُحُد بمان
آه ای پدر کنار یتیمان خود بما
شاعر/ جواد محمد زمانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
🔺رباعی
رفتی تو و داد از دل دنیا برخاست
از پای نشست هرکه از جا برخاست
از داغ غم تو قلب آهن شد آب
آه از دل ذوالفقارِ مولا برخاست
شاعر/ غلامرضا شکوهی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
1.15M
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
🔺هیئتی/ زمزمه
چه خاکی شد سر همه عالم
زمین و آسمون شده ماتم
شب عزای حضرت خاتم
امون از این غم
دوباره ماتمی رسید از راه
بلند از نهاد عالم آه
برای غربت رسول الله
امون از این غم
🔸به سینه داره میزنه مولا
زبون گرفته حضرت زهرا
داری میری و بعد تو بابا
امون از این شهر
بعد پیمبر از شب دوم
برای عرض تسلیت مردم
آوردن اینجا جای گل هیزم
آتیش به پا شد
دَر خونه تو شعله ها افتاد
پیچید صدای ناله و فریاد
همون جا بود که فاطمه جون داد
آتیش به پا شد
🔸صدا می زد یا ابتا دیدی
که زهراتو چطوری آزردن
طناب به دستای علی بستن
غریبونه کشون کشون بردن
شعر و سبک/ ناشناس
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
620.2K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
🔺سنتی/ نوحه
ای كه گشته همه عالم پريشانت
جان زهرا و علی، جان به قربانت
🔸مرثيه خوانيم بهر تو جانان
هم ناله ايم با بوذر و سلمان
🔹پای غم تو می گرييم امشب
با حسن و با حسين و زينب
واويلا يا اباالزهرا...
بعد از تو فاطمه ات بی كس و يار است
بين امواج مصائب گرفتار است
🔸هم خانه اش را می زنند آتش
هم نمی رسد كس به فريادش
🔹در برابر چشم مرتضی
بين ديوار و دَر افتد از پا
واويلا يا اباالزهرا...
شعر و سبک/ اکبر خلیفه
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
597.5K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
🔺هیئتی/ زمینه
توی چشمامون میزنه بارون
دیگه زهرا، خداحافظ، میمیرم دلخون
🔸بعد من از این مدینه
دل علی شاکی میشه
توی همین کوچه یه روز
چادر تو خاکی میشه
🔹دارم میرم از این دنیا - دلم می گیره ای زهرا
که فاطمیه تو راهه، واویلا واویلا
امون امون ای دل، ای دل...
می زنی پرپر جلوی حیدر
جای خونِ، تو میمونه، روی میخ در
🔸برای عرض تسلیت
می بینی با خنده دارن
به جای گل در خونت
آتیش و هیزم میارن
🔹میمونی وقتی که تنها - میگی کجایی ای بابا
بیا که محسن رو کشتن، واویلا واویلا
امون امون ای دل، ای دل...
منم و غمها علی و زهرا
قراره ما، توی گودال، روز عاشورا
🔸به روی سینه حسین
انگاری چشمام میبینه
یکی با خنجری میاد
به روی سینه اش میشینه
🔹تو قتلگاه میشه غوغا - که نیزه ها میره بالا
میشه حسین من بی سر، واویلا واویلا
امون امون ای دل، ای دل...
شعز و سبک/ ناشناس
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
988.6K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
🔺هیئتی/ سنگین
دارم میرم از مدینه، نفس های آخرمه
عکس علی و فاطمه، تُو قاب چشم ترمه
🔸آی مدینه خداحافط میرم سفر
آی مدینه آبروی منو بخر
آی مدینه نذار که خونش بسوزه
زهرا بمونه پشت دَر
وای - از این غریبی...
بیست و سه سال زحمت من، خدا کنه هدر نره
دست علی بسته نشه، فاطمه پشت دَر نره
🔸آی مدینه یادته دندونم شکست
روی سرم خاکستر آتیش نشست
بعد یه عمر غصه برا دین خدا
دست اجل چشمامو بست
وای - از این غریبی...
افتاده رو سینم حسین، انگاری چشمام می بینه
اون روزی که یکی میاد، به روی سینش می شینه
🔸کرب و بلا جون تو و جون حسین
کرب و بلا شدم پریشون حسین
کرب و بلا وعده من با فاطمه ام
شام غریبون حسین
وای - از این غریبی...
شعر و سبک/ ناشناش
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
981K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
🔺هیئتی/ سنگین
این شبا میشم، از غم و غصه دلخون
از توی چشمام، میباره ابر بارون
ذکر واویلاست، رو لب هر مسلمون
🔸امشب میشن فرشته ها، سوی زمین سرازیر
به سینه و سر میزنن، با سوز و آه دلگیر
کنار زهرا میکنن، گریه با یک دل سیر
🔸رسول رحمت دیگه از، این زمونه بریده
از این همه زخم زبون، جون به لبش رسیده
اشکش به روی صورت و، محاسنش چکیده
🔹حیدر به غم شد مبتلا - واویلا واویلا واویلا
مدینه شد ماتم سرا - واویلا واویلا واویلا
چشماشو بسته، دائم داره میخونه
رو لباش انا، الیه راجعونه
انگاری دلش، خونه از این زمونه
🔸آروم آروم از تو چشاش، میباره اشک نم نم
معلومه از حال و روزش، داره یه کوه ماتم
زهراشو تا که میبینه، بغضش میگیره با غم
🔸نشسته با حالی خراب، علی کنار بستر
داره سفارش میکنه، به اون با قلب مضطر
خدا میدونه چی میگه، پریده رنگ حیدر
🔹شاید میگه به مرتضی - واویلا واویلا واویلا
از ماجرای کوچه ها - واویلا واویلا واویلا
وای از اون روز که، با رفتن مصطفی
تنها می مونه، حضرت خیرالنسا
میشه توو کوچه، مزد رسالت ادا
🔸برای عرض تسلیت، به ساحت یه مادر
هیزم میارن عاقبت، برای یاس حیدر
غنچه ای پشت در میشه، با ضرب کینه پرپر
🔸بعد نبی دارالعزا، میشه براش مدینه
وای از در و وای از لگد، وای از غلاف کینه
ای وای از اون میخ دری، که می شینه رو سینه
🔹خزون میشه بهار عمر زهرا - واویلا واویلا
علی مرتضی می مونه تنها - واویلا واویلا
شعر و سبک/ رضا رسولی، حسین نوری، بهمن عظیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
358.3K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_محمد صلی الله علیه و آله
🔺هیئتی/ زمینه، تک سرپا، شور
مدیونم یا رسول الله، ممنونم یا رسول الله
عمریه بر سر سفرت، مهمونم یا رسول الله
مولانا یا ابا الزهرا...
بازم با چشمای دریا، می گیرم تو دلم آوا
نقش بسته بین این چشمام، تصویر گنبد خضرا
مولانا یا ابا الزهرا...
از دستت ای مه رحمت، می گیرم بارش نعمت
آرزومند تو هستم، کی آقا جون میشم دعوت
مولانا یا ابا الزهرا...
نقش بر علمت حیدر، آقا جون کرمت محشر
مونده بر دل من حسرت، رویای حرمت آخر
مولانا یا ابا الزهرا...
شعر و سبک/ رضا تاجیک
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
358.3K
🎵شبیه همین سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسین علیه السلام
🔺هیئتی/ زمینه، تک سرپا، شور
اجداد من همه نوکر، اجداد تو همه سرور
با لطف مادرت زهرا، من هستم نوکر حیدر
ثارالله انت فی قلبی
هر روزم روز عاشوراس، قلب من خونه ی زهراس
این شبها بیت الاحزان، روضه ی زینب کبراس
ثارالله انت فی قلبی
من مجنون تو خود لیلا، من قطره تو خود دریا
امضا کن سال بعد باشم، اربعین کربلا آقا
یا (امضا کن اربعین باشم، پایین پای تو آقا)
ثارالله انت فی قلبی
میمیرم من به این باور، می گری دستمو آخر
کی پیدا میکنم آقا، اربابی از شما بهتر
ثارالله انت فی قلبی
یار من تا ابالفضلِ، کار من با ابالفضلِ
ذکر من وقت جون دادن، یازینب یا ابالفضلِ
ثارالله انت فی قلبی
شعر و سبک/ امیرحسین الفت
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |