eitaa logo
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
1.3هزار دنبال‌کننده
303 عکس
153 ویدیو
2 فایل
🔺 اینجا مطالب و محتواهایی رو از خودم و دیگران براتون به اشتراک میذارم. امیدوارم به دردتون بخوره. درخدمتم | @SoozosazAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
@Soozosaz - سوز و ساز.mp3
1.33M
🎵سبک عزاداری علیه السلام 🔺هیئتی/ واحدتند دوباره دارم هوای دیدن کربلا بِاَبیٖ اَنْتَ وَ اُمّیٖ یا شَهیدَ البُکاء 🔸پرچم سیاه گنبد و می بینم میام ‌و تُو خیمه‌ی عزات میشینم ای دین من حسین ای آئینم 🔹سلام ای تمام امیدم حسین سلام ای پناه دو عالم حسین سلام ای عزیز دل فاطمه سلام ای شهید محرم حسین امیری حسینٌ و نِعمَ الاَمیر... علت جوشیدن چشمه‌ی چشمام تویی توی این تلخیا، شیرینی دنیام تویی 🔸خدا رحمت کنه اون قدیمیا رو به ما یاد دادن آخه این کیمیا رو نام حسین و یاد کربلا رو 🔹قسم به کتیبه، قسم به عَلَم قسم میخورم به غبار حرم اگه تو ازم راضی باشی حسین خدا هم دیگه راضی میشه ازم امیری حسینٌ و نِعمَ الاَمیر... با سلام به تو دنیامو عوض می کنم جمع نوکراتو می بینم و حظّ می کنم 🔸خدا بیشتر کنه این محبتا رو با شکوه تر کنه جمع هیئتا رو بده برکت این رفاقتا رو 🔹رفیق اونه که نور چشمات بشه برازنده ی دین و دنیات بشه رفیق اونه که وقتی پیشش میری مشامت پر از عطر آقات بشه امیری حسینٌ و نِعمَ الاَمیر... شعر/ جمعی از شاعران سبک/ محمدرضا رضایی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
🎵شبیه به همین سبک عزاداری☝️ علیه السلام 🔺هیئتی/ واحدتند رسیدم دوباره به ماه غمت یاحسین پوشیدم مشکی به زیر پرچمت یاحسین 🔸به پای منبر روضه‌هات میشینم میزنم به اذن مادرت به سینه‌م میده چای روضه تسکینم 🔹تو که سنگ صحرا رو دُر می‌کنی دوتا دست خالی‌مو پُر می‌کنی اسیر هواهای نفسم شدم ولی میدونم من رو حُر می‌کنی امیری حسینٌ و نِعمَ الاَمیر... کاشکی با شور حسینی متلاطم بشم اربعین برا زیارتِ تو عازم بشم 🔸کی میگه پرچم تو روی زمینه باید این حماسه رو جهان ببینه عشقت آقا شکوه آفرینه 🔹به پا کرده تو دنیا محشر حسین ببینید چقدر داره لشکر حسین چی میشه کنار عمودِ سلام بخونیم سلام خدا بر حسین امیری حسینٌ و نِعمَ الاَمیر... شعر/ جمعی از شاعران سبک/ محمدرضا رضایی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
615.1K
🎵سبک عزاداری علیه السلام 🔺هیئتی/ تک سرپا من به نیابت از حبیب بن مظاهر میشم تُو روضه های تو دوباره حاضر خودت کمک کن که تُو این دنیا بذارم زندگیمو به پای تعظیم شعائر 🔸آخه شنیدم، میگفت یه عاشق روایتِ از امام صادق (2) اَحیو اَمرَنا - رَحِمَ اللهُ مَن اَحیا اَمرَنا... نوکری خوبه پی آقایی نمیرم دنبال آدمای دنیایی نمیرم اگه خدا قبول کنه مرید جُونم پس از در خونه ی تو جایی نمیرم 🔸آخه شنیدم، از اهل منبر روایتی از قول پیمبر (2) کل الخیر فی باب الحسین... کاشکی عنایتت بشه شامل حالم رزق زیارتت بشه بارم حوالم که از نجف تا کربلا تو اربعینت پای پیاده رفتنه فکر و خیالم 🔸شبیه دِینه، به گردن من این جملاتو زمزمه کردن السلامُ یا قتیلَ العبرات السلامُ یا اسیرَ الکُربات با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
816.5K
🎵سبک عزاداری علیه السلام 🔺هیئتی/ شور غرق دنیای توأم یه دنیا ماتم دارم توی روضه یا حسین شور دمادم دارم اگه صد دفعه بیام کرب و بلا می دونم انگاری یک سفر کرب و بلا کم دار 🔸با اشکام می خونم، یک عمره دلخونم تُو رویام می بینم - دارم پای ضریح تو می شینم کربلا، کربلا... آسمون حرمت چقدر کبوتر داره کی می تونه از ضریح یه لحظه چشم بر داره رو ضریح که دور اون نیمه شبای جمعه مادرت ذکر حسین غریب مادر داره 🔸با روضت می سوزم، این کار هر روزم باز چشمام شد دریا - به یاد ظهر جانسوز عاشورا کربلا، کربلا... با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
دل بسته ام مرا زسر خویش وا مکن از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر گویم گرفته ای زعنایت رها مکن من با تو پیش از آمدنم آشنا شدم ای آشنا مفارقت از آشنا مکن تنها بود به دست تو طومار جرم من این مشت بسته را به بر خلق وا مکن درمان درد من نبود غیر درد عشق این درد را ز لطف بیفزا دوا مکن در من اگر سعادت ترک خطا نبود در تو کرامت است تو ترک عطا مکن خواهی اگر ز لطف به من اعتنا کنی دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن نزد کریم فرق ندارند خوب و بد یکجا قبول کن همگان را سوا مکن عمری به زخم تیر بلا سینه ام بسوز آنی به هجر خویش مرا مبتلا مکن شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
🏴 شهادت علیه السلام، تسلیت 🔺رباعی دلخسته و بی شکیب بودن سخت است هم صحبت نانجیب بودن سخت است هر مرد غریب مأمنش خانه اوست در خانه خود غریب بودن سخت است ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به زمین خوردی و آهت دل ما را سوزاند جگرت سوخت و این؛ قلب رضا را سوزاند پشت این حجره در بسته چه گفتی تو مگر که صدای تو مناجات و دعا را سوزاند شاعر/ پروانه غریبی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام در وجود تو جود را ديدم جلوه های سجود را ديدم تشنه بودم تو را صدا زدم و مهربانی رود را ديدم در نگاه تو فصل بارانِ... ...آسمانِ كبود را ديدم تو جواد الائمه ای حتی در نبود تو بود را ديدم دست هايت سخاوت محض است با تو الطاف زود را ديدم با نگاهی به آسمانِ بلند پيش پايت قعود را ديدم «حضرت عشق دست جود خدا يا علی اكبر امام رضا» دل شكسته دعا كه می خواهد؟ گريه ی بی صدا كه می خواهد؟ گريه كردن برای تو خوب است ور نه اين گريه را كه می خواهد؟ هر كرم خانه ای كه باز شود لا اقل يك گدا كه می خواهد؟ حرمت را خدا به عالم داد تا ببيند شفا كه می خواهد؟ از روی گنبد تو جار زدند فيض بی انتها كه می خواهد؟ تا زمين، كاظمين را دارد جنت كبريا كه می خواهد؟ «من گدای دخيل تا ابدم راه باب الجواد را بلدم» چشم هايت همين كه تر می شد خون لب هات بيشتر می شد همسرت هم سرت بلا آورد هم برای تو درد سر می شد كف زدن ها عذاب می دادند نفسی را كه مختصر می شد شك ندارم كه استخوانت سوخت بدنت داشت شعله ور می شد كاش جای صدای بی اثرت زهر جانسوز بی اثر می شد صورتت روی خاك و در نظرت ياد گودال جلوه گر می شد: «در سر بامی و سر تو نرفت چكمه ای روی پيكر تو نرفت» شاعر/ ناشناس با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام خون شد از غم دلِ خدا جویم درد بسیار و نیست دارویم می فشانم سرشک و می گویم یا جواد الائمه ادرکنی سینه ای پُر شرار دارم من دل و جانی فکار دارم من دو جهان با تو کار دارم من یا جواد الائمه ادرکنی روزگارم ز غم تباه شده قلبم از معصیت سیاه شده راهِ من منتهی به چاه شده یا جواد الائمه ادرکنی خسته و دلشکسته و زارم گره افتاده است در کارم جز به کویت کجا پناه آرم؟ یا جواد الائمه ادرکنی ای که روح عبادتی مارا عذر خواهِ قیامتی مارا جانِ زهرا عنایتی مارا یا جواد الائمه ادرکنی تشنه ام تشنه بر من آب بده گنهم را ببر ثواب بده به گدای درت جواب بده یا جواد الائمه ادرکنی دردِ من را دوا کنی چه شود؟ حاجتم را روا کنی چه شود؟ قسمتم کربلا کنی چه شود؟ یا جواد الائمه ادرکنی عزت عالمین میخواهم نجف و کاظمین میخواهم طوفِ قبر حسین میخواهم یا جواد الائمه ادرکنی من که چون شمع بر فروخته ام از غم غربت تو سوخته ام چشم بر رحمتِ تو دوخته ام یا جواد الائمه ادرکنی همسرت کرد نامراد تورا ساخت مسموم از عناد تورا ای که خوانده پدر جواد تورا یا جواد الائمه ادرکنی شاعر/ سیدرضا مؤید با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام لطف تو بی‌واسطه، دریای جودت بی‌کران عالمی از فهم ابعاد وجودت ناتوان صورت و سیرت... نه اصلاً عمرت از مضمون پر است ماه گندمگون! غریب خانه! مولای جوان! چاه‌های خشک با دست تو جوشان می‌شدند ای نگاهت مثل چشمه! ای دلت آتشفشان! روز حسرت هیچ‌کس حسرت نخواهد خورد تا بخشش ابن‌الرضایی تو باشد در میان داستان عمر تو کوتاه بود اما نبود لحظه‌ای تاریخِ نور از ردّ پایت بی‌نشان یوسفی اما عزیز خانه‌ات هم نیستی یا سلیمانی که شأنش را نمی‌فهمد زمان دوستانت بی‌وفایی... دشمنانت خون دل... آشنای طعنه‌ای از کودکی... از این و آن نامتان را شیعیان گاهی به قصد... بگذریم ما چنین گفتیم تا وا شد دهان دیگران از قضا من هم جواد بن الرضایم گرچه باز بین ما فرق است مولا از زمین تا آسمان شاعر/ محمدجواد الهی‌پور با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام به دیوار قفس بشکسته ام بال و پر خود را زدم تنهای تنها ناله های آخر خود را درون شعله همچون شمع سوزان آتشی دارم که آبم کرده و آتش زدم پا تا سر خود را قفس را در گشوده، صید را آزاد بگذارید که در کنج قفس نگذاشت جز مشتی پر خود را کنیزان لحظه ای آرام، شاید بشنوم یکدم صدای نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را لبم خشکیده یارم گشته قاتل حجره در بسته مگر با قطره اشکی تر نمایم حنجر خود را بزن کف، پایکوبی کن، بیفشان دست، امّ الفضل که کشتی در جوانی شوهر بی یاور خود را بیا و این دم آخر به من ده قطرۀ آبی که خوردم سال ها خون دل غم پرور خود را چه گوئی ای ستمگر در جواب مادرم زهرا اگر پرسد چرا لب تشنه کشتی شوهر خود را اجل بالای سر، من در پی دیدار فرزندم گهی بگشوده ام گه بسته ام چشم تر خود را شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام قدمش ناگهان شتاب گرفت طرفش رفت و ظرف آب گرفت آب را بر روی زمین تا ریخت در همان لحظه قلب زهرا ریخت روضه کوتاه نکته سر بسته حجره تاریک حجره در بسته جگری رفته رفته سم می خورد قصۀ تازه ای رقم می خورد عرش را ناله ای تکان می داد تشنه ای روی خاک جان می داد زهر بی تاب کردش از داخل سوخت تا آب کردش از داخل مثل اکبر شده ولی بهتر ظاهر جسمش از علی بهتر این جوان آن جوان تفاوت داشت زخم زهر و سنان تفاوت داشت این جوان پیکرش که سالم بود جگرش نه سرش که سالم بود موقع دفن لااقل سر داشت بدنش می شد از زمین برداشت به تنش پای نیزه باز نشد در نهایت عبا نیاز نشد بگذرم؟ نگذرم؟ نمی دانم وسط چند روضه حیرانم تا بفهمم گریز آخر را می روم بیت های دیگر را تشنه در آفتاب بنویسم از زبان رباب بنویسم آدم تشنه تار می بیند همه جا را بخار می بیند بدتر اینکه غبار هم باشد یک بیابان سوار هم باشد تازه حالا حساب کن دورش چند تا نیزه دار هم باشد در میان هجوم نامردان خواهری بی قرار هم باشد و ببیند که تیر با لبخند باز کرده هزار و نهصد و چند... شاعر/ علی زمانیان با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام لب تشنه بود، تشنه ی یک جرعه آب بود مردی که درد های دلش بی حساب بود پا می کشید گوشه ی حجره به روی خاک پروانه وار غرق تب و التهاب بود از بسکه شعله ور شده بود آتش دلش حتی نفس نفس زدنش هم عذاب بود در ازدحام و هلهله ی نا نجیب ها فریاد استغاثه ی او بی جواب بود یک جرعه آب نذر امامش کسی نکرد هر چند آب دادن تشنه ثواب بود آخر شبیه جد غریبش شهید شد آری دعای خسته دلان مستجاب بود غربت برای آل علی تازگی نداشت در آن دیار کشتن مظلوم باب بود اما فدای بی کفن دشت کربلا آلاله ای که زخم تنش بی حساب بود هم نعل تازه بر بدنش ردّ پا گذاشت هم داغدیده ی شرر آفتاب بود شاعر/ یوسف رحیمی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام مرهم حریف زخم زبان‌ها نمی‌شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی‌شود گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه‌هات هیچ مدارا نمی‌شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی‌شود این قدر پیش چشم کنیزان به خود مَپیچ با دست و پا زدن گره‌ات وا نمی‌شود گیسو مکش به خاک؛ دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی‌شود با ضرب دست و پا زدنت طشت می‌زنند جز هلهله جواب مهیا نمی‌شود با غربتی که هست تو غارت نمی‌شوی نیزه به جای جای تنت جا نمی‌شود خوبیِ پشت‌بام همین است ای غریب! پای کسی به سینه تو وا نمی‌شود شاعر/ علی اکبر لطیفیان با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام میان حجره چنان ناله از جفا می‌زد که سوز ناله‌اش آتش به ماسوا می‌زد به لب ز کینۀ بیگانه هیچ شکوه نداشت و لیک داد، ز بیداد آشنا می‌زد شرار زهر ز یک‌سو، لهیب غم یک‌سوی به جان و پیکرش آتش، جدا جدا می‌زد... صدای نالۀ وِی هی ضعیف‌تر می‌شد که پیک مرگ بر او از جنان صلا می‌زد برون حجره همه پای‌کوب و دست‌افشان درون حجره یکی بود و دست و پا می‌زد ستاده بود و جواد الائمّه جان می‌داد از او بپرس که زخم زبان چرا می‌زد شاعر/ علی انسانی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی سایه‌سار خلقی اما پیکرت در آفتاب... سرپناه عالمی و بی‌پناه عالمی در مقاماتت از اسماعیل هم بالاتری تشنه‌ای اما نداری غیر اشکت زمزمی خط به خط روضه‌ها در بیت بیت نوحه‌ها گشتم و بالاتر از داغت ندیدم ماتمی گرچه دلخونی ولیکن شوق دیدار پدر بر تمام زخم‌هایت می‌گذارد مرهمی شاعر/ فاطمه معصومی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام افتاده بين حجره و آبش نمی دهند می گويد آب آب و جوابش نمی دهند اين قوم جاهلی که به دست امام خويش آب از برای کسب ثوابش نمی دهند حاجت به آبِ روی زمين ريختن نبود يک رو به قبله را که عذابش نمی دهند از بسکه کف زدند و شده هلهله به پا ماندم درون خانه عروسی است يا عزا در کودکی ای آنکه زدی مشت بر زمين حالا به جاش آمده زهرا بيا ببين تو از شنيده های غمش قد خميده ای اکنون ببين هرآنچه که قبلا شنيده ای در پشت درب بسته ی حجره نشسته است يك مادری كه خسته و پهلو شكسته است مادر تلاش كرد ولی درب بسته را دست شكسته اش نتوانست وا كند اين پشت در نشسته يا افتاده از نفس دستش بلند شد پسرش را دعا كند می گفت ای خدا نكند مثل كربلا اين بار هم كسی سری از تن جدا كند آمين فوج فوج كبوتر بلند شد تا سايه ای برای تنت دست و پا كند لب تشنه، دست وپا زده است مانده بی پناه اين حجره جلوه ايست ز گودال قتلگاه شاعر/ ناشناس با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام غربت هیچ کسی مثل تو مولا نشود گره بی کسی تو به خدا وا نشود نیست یک خواهر غمدیده پرستار شما هیچ کس همقدم زینب کبری نشود به لب تشنه ی تو آب گوارا نرسید مقتلت گر چه به جانسوزی صحرا نشود پسر ضامن آهو، تو جوانمرگ شدی مثل تو هیچ کسی وارث زهرا نشود جگر سوخته از زهر تو را طعنه زدند جگر سوخته با خنده مداوا نشود قدرت زهر چه بوده که ز پایت انداخت گفت با خنده دگر ابن رضا پا نشود جان فدای پسرت حضرت هادی که سه روز دید تشییع تن خسته مهیا نشود شاعر/ جواد حیدری با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام تا آه سینه سوزی، از قلب من برآید هر دم هزار نوبت، جانم ز تن برآید بس کوه غصه بردم، بس خون دل که خوردم پیوسته از لبم جان جای سخن برآید... از بی‌وفایی یار، این بود قسمت من من گریه‌کن بمیرم، او خنده‌زن برآید دیگر نمانده هیچم تا کی به خود بپیچم ای مرگ همتی کن تا جان ز تن برآید امروز بین حجره، فردا کنار کوچه فریاد غربت من از این بدن برآید نیکوست زهر دشمن در راه دوست کز من هم ساختن به آتش، هم سوختن برآید از بس‌که رفتم از تاب، از بس‌که گشته‌ام آب فریاد آه آهم از پیرهن برآید جا دارد از غم من هنگام دفن این تن خون در لحد بجوشد اشک از کفن برآید... شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام شب‌نشینانِ فلک چشم ترش را دیدند همه‌شب راز و نیاز سحرش را دیدند تا خدا سیر و سفر داشت همه‌شب، وَز اشک غرق در لاله و گل رهگذرش را دیدند... هر زمان رو به خدا کرد در آن خلوت اُنس او دعا کرد و ملائک اثرش را دیدند... همه سیراب از این چشمۀ رحمت گشتند سائلان بخشش دُرّ و گهرش را دیدند... عمر او آینۀ عمر کم زهرا بود در جوانی همه شوق سفرش را دیدند دود آهش به فلک رفت از آن حجرۀ غم شعله‌های جگر شعله‌ورش را دیدند هرکه پروانۀ شمع غم او شد، هر شب عرشیان سوختن بال و پرش را دیدند... شاعر/ سیدهاشم وفایی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام آن روز کاظمین چو بازار شام شد دنیا برای بار نهم بی‌امام شد دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت آن‌قدر اشک ریخت که چشمش تمام شد جنت وزید و حُجرهٔ در بستهٔ امام در بارش ملائکه خود، بار عام شد تا سایه‌بان شود به تن زهر دیده‌اش خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد... آن روز ذوالجناح حسین از نفس فتاد آن روز ذوالفقار علی در نیام شد آتش نشست در جگر کربلایی‌اش یعنی به رسم خون خدا تشنه‌کام شد... شاعر/ عباس احمدی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
183.2K
🎵سبک عزاداری علیه السلام 🔺هیئتی/ زمینه، شور جوون امام رضا - می زنه دست و پا میون حجره ی - غم و اندوه و بلا 🔸ذکر لبش یا زهرا / نفسش نمیاد بالا جگرش داره می سوزه / میگه کجایی بابا 🔹بابا ببین دارم میمیرم بابا دارم آتیش مگیرم بابا دیگه از عمرم سیرم مولا یا جوادَ الائمه... لحظه ی آخره - با حال مضطره ذکر لبش فقط - بیا بیا مادره 🔸به من جسارت کردن / در و به روم می بندن نمیدن قطره آبی / به حال من می خندن 🔹مادر از بی وفایی خستم مادر بار سفر رو بستم مادر به شوق پرواز هستم مولا یا جوادَ الائمه... رو بام خونه ی آقا - سه روزه کبوترا سایه شدن واسه - گل امام رضا 🔸یه روز رو خاک صحرا / ظهر عطش، عاشورا به زیر آفتاب مونده / تن حسین زهرا 🔹ای وای جدا شد از سر پیکر ای وای جلو چشای مادر ای وای به حال زار خواهر ارباب، حسین غریب مادر... شعر و سبک/ داوود قاضی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
141K
🎵سبک عزاداری علیه السلام 🔺هیئتی/ نوحه سلام نور دیده ی رضا سلام بر تو معدن سخا یا جوادَ الائمه دستمو تو بگیر از محبتت آقا 🔸عشق تو تقدیرم - من براتو می میرم درمون دردام و از - دستای تو می گیرم یا جواد ابن الرضا... توو اون لحظه های آخری توو خونه نداشتی یاوری روی خاک افتادی تو بی گناه میون حجره یاد مادری 🔸تشنه لب جون دادی - سه روز رو بام افتادی چی کشید اون لحظه تا - شنید امام هادی یا جواد ابن الرضا... آقا این دلم پر از غمه یه بغضه که توی سینمه شبا می باره این دو چشم من آخه چند روز دیگه محرمه 🔸روزی امسالم رو - من از شما می گیرم من اگه این محرم و - روضه نرم می میرم یا جواد ابن الرضا... شعر/ داوود قاضی سبک/ محسن حنیفی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
@Soozosaz - سوز و ساز.mp3
572.6K
🎵سبک عزاداری علیه السلام 🔺هیئتی/ زمینه باب المراد دنیا، داره تنهای تنها جون میده بین حجره، پیش چشمای زهرا 🔸ای وای/ یه دنیا غم داره ای وای/ تو خونش بی یاره 2 🔹امشب عزاداره کل دنیا 2 تسلیت یا علی موسی الرضا 2 دنیام عذابه مادر، دلم بی تابه مادر این لبای خشک من، تشنه ی آبه مادر 🔸مادر/ دیگه زمین گیرم مادر/ تو غربت می میرم 2 🔹درهای حجره رو که می بندن 2 به دست و پا زدنم می خندن 2 جونی نداره بالم، بابام میاد دنبالم با لب تشنه یاد، پیکر تو گودالم 🔸ای وای/ سر جسمش دعواست ای وای/ چرا زهرا اینجاست 2 🔹یه جا صدای عمه زینبه 2 یه جا صدای سم مرکبه 2 شعر و سبک/ محمد بیابانی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
139605290708.mp3
787.1K
🎵سبک عزاداری علیه السلام 🔺هیئتی/ نوحه قلبش پر از ناله و چشماش پر از بارشه داره رو خاكا مثه زهرا نفس مى كشه 🔸یه جوون كه زندگى و اميد رضاس يه امام كه گرم نواى واعطشاس 🔹شده ميون بلا / شبيه خون خدا 2 غريب جواد الائمه... پا مى كشه روى خاک چى به روزش اومده زهر هلاهل خدا آتيش به جونش زده 🔸يه غريب كه تو خونشم كسى نداره كسى نيست يه كاسه ى آب براش بياره 🔹امام بى كس من / شده شبيه حسن 2 غريب جواد الائمه... دريايى از اشک غم باز چشماشو مى گيره رو خاكا افتاده و چشماش سياهى ميره 🔸داره بين هلهله ها با آه شديد داره روضه مى خونه واسه سرو رشيد 🔹به ياد يار حسين / علمدار حسين 2 غريب جواد الائمه... شعر و سبک/ محمد بیابانی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
139605290705.mp3
708.5K
🎵سبک عزاداری علیه السلام 🔺هیئتی/ واحدتند ميام توی روضه سينه ميزنم به يادش به اين اميد كه من بی قيمتو بخوادش با اشک چشمی كه روی گونه ريخته امشب امام رضا رو قسم ميدم حق جوادش 🔸حق جوادت! نگير ازم اين اشک و سوز روضه هارو بازم نيگا كن اين گدای رو سيا رو خلاصه ميشه حاجتام تو اين يه جمله يه كاری كن بازم ببينم كربلا رو كرب و بلا كرب و بلا، اللهم ارزقنا... حالا كه دست گداييمو دادم نشونش ميتونم اينو بگم كه هستم روضه خونش با اشک چشمی كه روی گونه ريخته امشب امام رضا رو قسم ميدم حق جوونش 🔸حق جوونت! با سوز دل ميخوام ازت سلطان عالم يه كاری كن آخر بميرم زير پرچم خلاصه ميشه حاجتام توو اين يه جمله منو ببر كرب و بلا امسال محرم كرب و بلا كرب و بلا، اللهم ارزقنا... يه آرزو مونده توی سينم خدايی بشم يه روز با مادرم كرببلايی منی كه عمری نوكر اين خونوادم آخه چرا سهم دل منه جدايی 🔸ای كاش به زودی امام رضا قسمت كنی آقا ببينم كه زائر صحن يل ام البنينم به عشق كرب و بلا خودت ميدونی هر شب توو روضه ها با چه عشقی ميزنم به سينم كرب و بلا كرب و بلا، اللهم ارزقنا... شعر و سبک/ میلاد قبایی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |