#مدح_مرثیه_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
بی گمان امّ البنین با عشق نسبت داشته
چون که در نزد علی بسیار حرمت داشته
بی جهت ننشسته مهرش بر دل و جان علی
فاطمه با فاطمه، قطعاً شباهت داشته
صاحب این روح زهرایی شدن آسان نبود
سال ها روی لبش کوثر تلاوت داشته
مهربانی بین که او با بچه های فاطمه
بیشتر از بچه های خود محبّت داشته
تا که بغض بچه ها با نام مادر نشکند
از همین همنام بردن هم خجالت داشته
مادر عبّاس شد تا علقمه باور کند
خون او در اصل عاشورا شراکت داشته
از مزار خاکی اش هم می توان فهمید که
هر کسی شد فاطمه سهمی ز غربت داشته
یا اباالفضلی بگو کز خانه ی امّ البنین
دست خالی بر نگشته هر که حاجت داشته
شاعر/ ایوب پرند آور
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
937.1K
🎵 سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_ام_البنين سلام الله عليها
🔺هیئتی/ زمزمه، زمینه
چرا روی خاکا، نشسته يک مادر
آسمون چشماش - (بارونه) 2
با دستای لرزون، کشيده چار تا قبر
با اشکای نم نم - (می خونه) 2
🔸کجايی اميد آخرم
کجایی يل دلاورم
غم تو نميشه باورم عباس
🔹الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنيدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنين شيرم حلالت
مادر برات بميره
اباالفضل، اباالفضل
شنيدم ای مادر، تُو علقمه گفتی
با لبهای تشنه - (يازهرا) 2
زينب ميگه چشمات، بسته شده با تير
فرقت ز هم وا شد - (واويلا) 2
🔸نشسته سکينه چشم به رات
هنوزم داره مياد صدات
صدای ناله ی يا أخات مادر
🔹الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنيدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنين شيرم حلالت
مادر برات بميره
اباالفضل، اباالفضل
تو رفتی و خيمه، تُو اوج تنهايی
پر از تلاطم شد - (اباالفضل) 2
گهواره غارت رفت، يه دامنی سوخت و
يه دختری گم شد - (اباالفضل) 2
🔸نوای تموم بچه ها
کجایی عموی با وفا
علمدار ساقی کربلا عباس
🔹 الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنيدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنين شيرم حلالت
سقای دشت کربلا
اباالفضل، اباالفضل
دستش شده از تن جدا
اباالفضل، اباالفضل
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
دوباره گفتم دیگر سفارشت نکنم
دوباره گفتم جان تو و حسین، پسر!
دوباره گفتم و گفتی: "به روی چشم عزیز!"
فدای چشمت، چشم تو بی بلا مادر
مدام بر لب من "ان یکاد" و "چارقل" است
که چشم بد ز رخت دور، بهتر از جانم!
بدون خُود و زره نشنوم به صف زده ای
اگر چه من هم "جوشن کبیر" می خوانم...
شنیده ام که خودت یک تنه سپاه شدی
شنیده ام که عَلم بر زمین نمی افتاد
شنیده ام که به آب فرات، لب نزدی
فدای تشنگی ات... شیر من حلالت باد
بگو چه شد لب آن رود، رود تشنه ی من!
بگو چه شد لب آن رود، ماه کامل من!
بگو که در غم تو رود رود گریه کنم
کدام دست تو را چید میوه ی دل من؟!
بگو بگو که به چشمت چه چشم زخم رسید؟
که بود تیر بر آن ابروی کمانی زد؟
بگو بگو که بدانم چه آمده به سرت
بگو بگو که بدانم چه بر سرم آمد...
همین که نام مرا می برند می گریم
از این به بعد من و آه و چشم تر شده ای
چه نام مرثیه واری ست "مادر پسران"
برای مادر تنهای بی پسر شده ای
شاعر/ محمد مهدی سیار
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
699.4K
🎵 سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_ام_البنين سلام الله عليها
🔺سنتی/ نوحه |هیئتی/ زمینه، سنگین
پر از صبر و یقین بودم، عصای دست دین بودم
گذشته دیگه روزایی، که من ام البنین بودم
🔸ستون خیمه مو از جا در آوردن
به جای بچه هام چند تا سر آوردن
به کام بچه هام مرگ و عسل کردم
وفا رو تا ابد ضرب المثل کردم
🔹زمین کربلا خونه - عزا یا عید قربونه
حسین جانم (4)
فرستادم سوی میدون، چهار عاشق تر از مجنون
به هر داغ اقتدا کردم، نماز عشق، وضو با خون
🔸بقیع و قتلگاه کربلا کردم
عزادارای ارباب و صدا کردم
ز داغ بچه هام روضه نمی خونم
مدینه یک حسینیه به پا میکنم
🔹اسیر روضه آبم - خجل از روی اربابم
حسین جانم (4)
فقط شکر خدا کردم، که دِینَم رو ادا کردم
سر شیرامو هدیه به، شهید سر جدا دادم
🔸به دستش مشک بود اما کمین افتاد
به تیر حرمله از صدر زین افتاد
منم افتادم اون وقتی که فهمیدم
حسینم با ابالفضلم زمین افتاد
🔹بریده بی صدا می گفت - اخا ادرک اخا می گفت
حسین جانم (4)
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_حضرت_زهرا سلام الله علیها
باغ حضور غرق گل یادِ فاطمه ست
روح نماز و مسجد و سجاده فاطمه ست
تنها مدینه نه، همهی عالم وجود
روشن ز سجده های سحرزاد فاطمه ست
آنکس که در نهایت اخلاص و بندگی
ایمان به پای چادرش افتاده فاطمه ست
آن بانویی که بعد نبی با حماسه اش
درس وفا به اهل ولا داده فاطمه ست
قبرش اگرچه شمع و رواقی نداشته
قم، تا ابد مدینهی آباد فاطمه ست
یعنی به پای بوسی آئینه اش بیا
آه این ضریح پنجره فولاد فاطمه ست
هستی ماست نوکری اهل بیت او
خیرالعمل محبت اولاد فاطمه ست
این انقلاب جلوه ای از انقلاب اوست
بی شک «امام» هدیهی میلاد فاطمه ست
این انقلاب فاطمی است و حسینی است
با رهبری که آینه دارِ خمینی است
شاعر/ یوسف رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_حضرت_زهرا سلام الله علیها
آمدی تا که نگین دل خاتم باشی
کوثر و خیر کثیر همه عالم باشی
آمدی فاطمه! صبح ازلی روشن شد
آمدی فاطمه! چشمان علی روشن شد
چشم مولا که شد از نور تو روشن ای ماه
گفت لا حول و لا قوة إلّا بالله
تو که در بندگی و زهد و وفا دریایی
پاره قلب نبی انسیة الحورایی
حضرت طاهره منصوره بتول عذرا
راضیه مرضیه صدیقه زکیه زهرا
خانه سادهات از صدق و صفا لبریز است
قلب سجادهات از نور دعا لبریز است
هر که از باغ بهشت تو سخن میگوید
سخن از حُسن کریم تو حَسن میگوید
به سر دوش نبی نور دو عینی داری
جان عالم به فدایت چه حسینی داری
در کرمخانه لطف تو مقرب باشد
هر که خاک قدم حضرت زینب باشد
هر کسی نزد تو احساس بهشتی دارد
چادرت رایحه یاس بهشتی دارد
چادرت خیمهگه شرم و عفاف است ای گل
آسمان دور سرت گرم طواف است ای گل
انقلاب تو شده مبدأ ایمان مادر!
شده مدیون تو و خون تو قرآن مادر!
تا قیامت به همه درس بصیرت دادی
تو به دین این همه سرمایه عزت دادی
نقش یا فاطمه سربند مجاهدها شد
امتداد ره تو نهضت عاشورا شد
مکتب سرخ ولای تو حسینیها داشت
نسل تو خامنهایها و خمینیها داشت
ماند نام تو و در کل جهان نامی شد
نور تو مبدأ بیداری اسلامی شد
رشته مهر دل ما همه در دست شماست
کشور ما به خدا خانه دربست شماست
هرچه تهدید و یا هرچه که تحریم شویم
به خداوند محال است که تسلیم شویم
گر مقاوم همگی لب ز شکایت دوزیم
به خدا با مدد مادریات پیروزیم
آی ای دشمن زهرا و علی ننگت باد
کمتر ای بیسروپا زمزمه جنگت باد
که مرا زمزمه جنگ تو آزار دهد
و اگر رهبر من رخصت پیکار دهد
به خدا سر ز تن نحس تو سرکش بزنم
دفتر و میز و گزینههایت آتش بزنم
همه دنیا شده فریاد عدالتخواهی
کاش این جمعه شود با مدد تو راهی
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
عالمی منتظر گفتن بسمالله اوست
کاش میآمد و بودیم، کنارش یارش
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
شاعران/ یوسف رحیمی، احمد واعظی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
🏳️ ولادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها و #روز_مادر، مبارک
🔺رباعی
یافاطمه ای منشأ خیر و برکات
مِهر تو بُوَد قبولی صوم و صلات
فرمود نبی خدا گناهش بخشد
هرکس که برای تو فرستد صلوات
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
450.6K
🎵سبک مولودی
#سرود_حضرت_زهرا سلام الله عليها
🔺هیئتی/ تک
چیه برام از هرچی تو دنیا بهتره
نگاه مادره (٢)
چیه برام از تموم خوبی ها سره
نگاه مادره (٢)
🔸مادرم بهترین مادر عالمه
کسی نیست مادر من به جز فاطمه
🔹تو خواب و رویا - میخونم هرجا
مدد یا زهرا (٢)
مدد یا زهرا (۴)
یه خبر خوش بدید به شاه لافتی
علی مرتضی (٢)
فاطمه اومد تا که بشه یار شما
علی مرتضی (٢)
🔸اومده بهترین مادر عالمین
تا که رو دامنش جا بگیره حسین
🔹چه گل بارونه - دلم مجنونه
داره می خونه (٢)
مدد یا زهرا (۴)
روز مادره باید که کادو بخریم
براش چی ببریم (٢)
زشته اگه دست خالی پیشش بریم
براش چی ببریم (٢)
🔸بهترین کادوی ما با ذکر جلی
اينه که هی بخونیم علی یا علی
🔹به عشق کوثر - تا روز محشر
میگیم یا حیدر (٢)
مدد یا حیدر (۴)
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
نمک مجلس ما اشک غم توست حسین
آسمان ها همه زیر علم توست حسین
بر تو گر روز و شب و دم همه دم گریه کنند...
آسمانها و زمین باز کم توست حسین
کعبه ی دل شده ای، ای حرمت قبله ی ما
دلمان حاجی حج حرم توست حسین
یا مسیحایی و یا شاه مسیحا نفسان
زنده گردیدن قلبم ز دم توست حسین
چون سلیمانی و انگشتر خود می بخشی
بخشش دست و نگین از کرم توست حسین
«هر شب جمعه میان همه ی مستمعین
مادرت روضه نشین حرم توست حسین»
شاعر/ محمدجواد کرامتی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_زمان عجل الله فرجه الشریف
پر کن دوباره کیل مرا، ایّها العزیز!
دست من و نگاه شما، ایّها العزیز!
رو از من شکسته مگردان که سال هاست
رو کرده ام به سمت شما، ایّها العزیز!
جان را گرفته ام به سرِ دست و آمدم
از کوره راه های بلا، ایّها العزیز!
وادی به وادی آمده ام، از درت مران
وا کن دری به روی گدا، ایّها العزیز!
چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
این کاسه را...فَاَوفِ لنا، ایّها العزیز!
ما، جان و مال باختگان را رها مکن
بگذار بگذرد شب ما، ایّها العزیز!
خالی تر از دو دست من این چشم خالی است
محتاج یک نگاه شما، ایّها العزیز!
شاعر/ مریم سقلاطونی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_ام_کلثوم سلام الله علیها
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
پیشگاه کرمت عرصه ی جولان ها نیست
از کرامات فراوان تو خوبان ماتند
این همه حسن در اندیشه ی انسان ها نیست
باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند
گفتن از شخصیتت وسع مسلمان ها نیست
عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای
احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست
شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر
سیر اوصاف تو در قدرت عَمّان ها نیست
نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو
گرچه حک نام تو در صفحه ی اذهان ها نیست
شام زیر لگد خطبه ی تو جان میداد
مثل تو هیچ کسی فاتح میدان ها نیست
رمز عرفان اثر سجده ی پیشانی توست
احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست
خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد
مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست
ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است
حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست
ازدواج تو و نمرود مدینه ؟ هیهات
نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست
نمک سفره ی افطار پدر هستی تو
لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست
می شود گفت زتو از غم و درد تو نگفت ؟
مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست
یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد
چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست
سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت
خیمه ی سوخته جای سر و سامان ها نیست
ناز پرورده ی دستان پر از مهر علی
شأن تو ناقه ی عریان و بیابان ها نیست
دور تا دور تو با هلهله جمعیت بود
بزم می طشت طلا جای پریشان ها نیست
هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
شاعر/ سید پوریا هاشمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امام_باقر علیه السلام
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم
این بالها شبیه وبالاند، اَبترند
وقتی به سیر عالم معنا نمیرسیم
این چشمهای خیس و تهیدست شاهدند
بیتو به جلوهزار تماشا نمیرسیم
تا بیکرانههای حضور الهیات
پر میکشیم روز و شب اما نمیرسیم
باشد اگر تمام جهان زیر پایمان
حتی به خاک پای تو مولا نمیرسیم
این حرفها نشانۀ تقصیر فهم ماست
حیران شدن میان صفات تو سهم ماست
دنیا تو را چگونه بفهمد؟ چه باوری!
از مرز عقلهای زمینی فراتری
ای بیکرانه! نامتناهیست وصف تو
آیینۀ صفات الهیست وصف تو
مبهوت جلوههای جلالت کمیتها
کی میرسد به درک کمال تو بیتها
ای باشکوه! از تو سرودن سعادت است
این شعرها بهانۀ عرض ارادت است
هفت آسمان به درک حضورت نمیرسد
خورشید تا کرانۀ نورت نمیرسد
محراب را که عرصۀ معراج میکنی
جبریل هم به گرد عبورت نمیرسد
چشم مدینه محو سلوک دمادمت
بوی بهشت میوزد از خاک مقدمت
عمری کلیم طور تمنا شدیم و بعد
دلتنگ چشمهای مسیحا شدیم و بعد
مثل نسیم در به در کوچهها شدیم
تا با شمیم احمدیات آشنا شدیم
ای مظهر فضایل پیغمبر خدا
آیینۀ شمایل پیغمبر خدا
شایستۀ سلام و تحیّات احمدی
احیا کنندۀ کلمات محمدی
نور علی و فاطمه در تار و پود توست
شور حسین و حلم حسن در وجود توست
قرآن همیشه آینۀ تو، انیس توست
تفسیر بیکران معانی حدیث توست
قلبش هزار چشمۀ نور و معارف است
هرکس به آیهای ز مقام تو عارف است
روشنترین ادلّۀ علمیست سیرهات
وقتی که حجّتاند به عالم عشیرهات
هرکس که تا حضور تو راهی نمیشود،
علمش به جز زیان و تباهی نمیشود
هر قطره که به محضر دریا نمیرسد
سرچشمۀ علوم الهی نمیشود
بیبهره است از تو و انفاس قدسیات
اندیشهای که نامتناهی نمیشود
جابر شدن، زُراره شدن با نگاه توست
آقای من اگر تو نخواهی نمیشود
فردوس دل اسیر خیال تو میشود
آیینه محو حسن جمال تو میشود
دریاب با نگاه رحیمت دل مرا
وقتی که بیقرار وصال تو میشود
یک شب به آسمان قنوتت ببر مرا
تا بیکرانۀ ملکوتت ببر مرا
سائل کنار ساحل لطفت چگونه است
دستان با سخاوت دریا نمونه است
من را که مبتلای خودت میکنی بس است
اصلاً مرا گدای خودت میکنی بس است
قلب مرا ز بند تعلق رها و بعد
دلبستۀ خدای خودت میکنی بس است
در خلوت نماز شبت مثل فاطمه
شایستۀ دعای خودت میکنی بس است
شبهای جمعه سمت مدینه که میبری
دلتنگ کربلای خودت میکنی بس است...
شاعر/ یوسف رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |