4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 حال و هوای حرم حضرت زینب (س) در شب میلادشان🌸
❤️ تزیین حرم با عکسهای حاج قاسم🕊
🔸 #شهید_شهریاری و #تفسیر_تسنیم
🔹 سرکار خانم قاسمی:
همسرم بسيار مراقبت میكرد تا حلال را حرام نكند.👌
شهيد شهرياري مطالعه تفسير قرآن را هرگز رها نمیكرد و تفسیر #آيتالله_جوادی_آملی را به صورت كتاب و نرمافزار هميشه همراه خود داشت. در خانه بخشهايی از تفسير قرآن را به من و فرزندان بيان میكرد. ارادت خاصی هم به حافظ داشت.😊
شهید مجید شهریاری🌹
#رزق_حلال
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مجید شهریاری 🌹🍃
🌺🌺🌺
✨✨✨✨✨✨✨✨
مرا یلداترین یلداست آن شب
که درآن سینهای را غم نباشد
در آن یلدا حراج چشم یاران
محبت باشد و ماتم نباشد
یلدا یعنی بهانه ای برای در کنار هم شاد بودن و زندگی یعنی همین بهانه های کوچک گذرا. یلداتون مبارک
🌹🌹🌹
#یلدا یعنی ؛
اگر تاریکی به اوج برسد؛
عمر شب، آرام آرام کوتاه میشود!
نقطهی تکامل تاریکیِ بشر، نزدیک است!
چیزی نمانده تا روز، سهمش را از زمین بستاند!
#یلدا_مبارک
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷💐🌷
1.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شبتون بخیر
خدا ی مهربان یارو نگهدارتون
🌹🌹🌹
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
💚دعای ایمان💚
💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞
🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ
🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ
🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ
🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ
🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ
یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
💚دعای چهارحمد💚
💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🌹دعای برکت روز:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،
اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ.
اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ،
رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ
🌹🌹🌹
3.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️صبحی دیگر🌹
تولدی دوباره و نسیمی ملایم
اولین روز زمستان🌹
و آغاز نیکبختی، سرور و شادی
برای انسانهای مهربان❤️
مخلص، پاکنیت
و راضی بہ رضای خدا❤️
آرزو میکنیم ما هم چنین باشیم
مهربان، مخلص، پاک، راضی🌹
#سلام_روزتون_بخیر
#سلام_امام_زمانم
پســر ماه بیا در #شب_یلدا بدرخش
ایمسیحای دلخستهی زهرا بدرخش
شب یلدایی این هجــر ندارد پایان؟!
سرتان سبز به آیینهی فردا بدرخش...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌺🌺🌺
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃💚🇮🇷🌴❤️🌴🇮🇷💚🍃
🍃💖سلااام :
🍃💝اولین روزِ زمستونیتون زیباترین...
🍃❤️از صدای پای امروز
میفهمیم کهاتفاق تازهای در راه است...
🍃💙🌧🌈خدا کند دراین روز زیبا؛
همه غرق در بارانِاجابت شویم...
🍃💚💝آن گونه که فقط خدا باشد و ما باشیم و یک دنیا محبت...
🍃❤️🇮🇷❤️🍃
.💙
💠 #زندان_الرشید(خاطرات سردار گرجی زاده)
✍به قلم، دکتر مهدی بهداروند
🍁قسمت: 40
🍃شیرینی فتح فاو با خبر سقوطش در کام مردم مثل زهر هلاهل شد. در جلسه ای گفتند که هنگام عقب نشینی بسیاری از نیروها تجهیزات و سلاحهای خود را رها کردند. در آن جلسه فیلمی از تلویزیون عراق پخش شد که نشان می داد بعد از حمله شیمیایی به شهر عده ای، برای شیمیایی نشدن، فرار می کردند و قید همه چیز را زده بودند و جانشان را مثل بقچه ای زیر بغلشان گذاشته بودند و می دویدند.
عده ای از فرماندهان با دیدن این صحنه آرام اشک ریختند؛ ولی حرفی برای گفتن نداشتند. سکوت بهترین حرف آن جلسه بود. در آن جلسه آقا محسن به فرماندهان تأکید کرد: «بروید و در سایر محورها یگانها را آماده کنید که اگر حمله ای شد، قصه فاو تکرار نشود.».
از روزهای اول سال ۱۳۶۷، که خبری از عید نبود، این شبهه جدی بین فرماندهان سپاه مطرح شد که با این قدرت و سرعتی که عراق جلو می آید و با امکانات محدود ایستادن در مقابل عراق کاری غیر عاقلانه است و با این وضع قطعا نمی شود مناطق را حفظ کرد.
همه می دانستیم هدف بعدی عراق حمله به جزایر مجنون است. البته آن قدر روحیه مان ضعیف شده بود که حال و حوصله هیچ کاری نداشتیم. هر روز خبرهای بد و مأیوس کننده به گوشم میرسید و از عاقبت جزیره می ترسیدم. خیلی دمغ و افسرده شده بودم. دعا میکردم یک طوری خدا ما را از آن مخمصه بیرون ببرد.
علی هاشمی از جزیره با من تماس گرفت و گفت: «سریع همه فرماندهان را برای یک جلسه دعوت کن. کار مهمی دارم.» دو روز بعد، همه فرماندهان در جلسه ای گرد هم جمع شدند و علی هاشمی از آنها خواست نظرشان را درباره جزایر بدهند.
همه یک حرف می زدند. عراق تا چند وقت آینده حمله به جزایر را شروع می کند و با این تعداد نیرو و امکانات نمی شود مقابل ماشین جنگی عراق ایستاد.
على حرف فرماندهان را قبول داشت. او هم با آنها هم رأی شد و گفت: «می دانید که جزیره راه های ورودی و خروجی محدودی دارد. اگر عراق بخواهد. همانند حمله گازانبری که به فاو کرد به جزیره حمله کند، مشکلات زیادی برایمان ایجاد می شود و ما قدرت مقاومت نخواهیم داشت.»
علی هاشمی، در حالی که با انگشت ابروی چپش را صاف می کرد، گفت: «ببینید برادران، شما فرماندهان یگان های مستقر در منطقه اید. وظیفه من و شما حفظ جزیره است. بر این اساس باید با چنگ و دندان از جزیره دفاع کنیم. جزیره حاصل خون شهدای خیبر و بدر است. ما به راحتی جزیره را به دست نیاوردیم که به راحتی آن را از دست بدهیم. باید هر طور شده، ولو با کمترین امکانات، جزیره را حفظ کنیم و اجازه ندهیم قصه فاو در جزیره تکرار شود.»
- على طوری از جزیره و حفظ آن حرف میزد که انگار داشت از فرزندش حرف میزد. حرارت و صلابت حرفهای علی هنوز یادم نرفته است. در آخر جلسه علی گفت: «سریع جلسه پیگیری این موارد در قرارگاه عملیاتی سپاه ششم در جزیره تشکیل شود.»
👈ادامه دارد...
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🌺🌺🌺