هدایت شده از علوم کاربردی
🍃❤️🍃
✨ذکر روز " جمعـه "✨
" صـدمرتبه"
🍃🌸 اللهُـمَّ صَل عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد 🌸🍃
🌸 جمعه تون مبارک🌸
✨ذکر روز جمعه ✨
🍃موجب عـزیز شـدن می شود🍃
@OLOOMEKARBORDI
🍃❤️🍃
*🔻یک سنت خوب در روز جمعه*
*✨ پیامبر ﷺ فرمودند :*
*〽️ «هرکس سوره جمعه را بخواند ، خداوند به تعداد کسانى که در شهر های مسلمین در نماز جمعه شرکت مى کنند و کسانى که شرکت نمى کنند، به او ده حسنه مى بخشد».*
*📚 مجمع البیان ج۵ ص ۱۰*
🌹🌹🌹
⭕️ #حدیث_روز
🔸پیامبر اکرم (ص):
🔹 هر جمعه برای اعضای خانواده خود چیزی از قبیل میوه و گوشت به عنوان هدیه فراهم کنید تا به فرا رسیدن جمعه شادمان شوند.
📚(روضی المتقین جلد ۲ صفحه ۵۸۹)
🌺🌺🌺
شعری که ایت الله بهجت(ره) در اواخر عمرشان زمزمه میکردند....
با کدام آبرو، روز شمارش باشیم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟
سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...
گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم
سال ها در پی کار دل ما افتاده
یادمان رفت کمی در پی کارش باشیم
ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم...
🌸اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✨﷽✨
#کلام_علما
عالم ربانی مرحوم آخوند
ملاعلی معصومی همدانی می فرمود:
وقتی با پای خود معصیتی
انجام دادی، با رفتن به مسجد و
مجالس حسینی ع گناه آن را جبران کن.
اگر با چشم خود گناهی کردی با قرآن خواندن و گریه از خوف الهی و یا گریه
بر مصائب اهل بیت ع آن گناه را جبران کن.
اگر با گوش خود گناهی کردی،
با شنیدن فضائل ائمه اطهار مخصوصا
#فضائل_امیرالمومنینع گناه آن را جبران کن.
#جبران_گناهان
🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚مولا جان کجای این دنیایی؟💚
💚💚💚
#زندان_الرشید(خاطرات سردار گرجیزاده)
✍به قلم: دکتر مهدی بهداروند
🍁قسمت:241
تا این حرف را شنیدم انگار آب یخ روی سرم ریختند. برای لحظه ای دنیا روی سرم خراب شد. چشم هایم سیاهی رفت. باورم نمی شد دارم این حرف ها را می شنوم. دعا می کردم خواب ببینم. ولی بیدار بودم و رائد خلیل بی رحمانه حرف می زد. با عصبانیت گفتم: ببین رائد، من این حرفها سرم نمی شود. شما باید اسامی ما را به صلیب بدهید!»
- علی، بگذار راحتت کنم. مطمئن باش هیچ وقت از عراق نمی روید. تا عمر دارید در عراق و در این زندان خواهید ماند. سعی کن سروصدای اضافی راه نیندازی وگرنه به ضررت تمام می شود. گفته باشم. به اتاق که برگشتم، معلوم بود بچه ها هم حرف های رائد را شنیده اند. هیچ کس نای حرف زدن نداشت. بعد از چند دقیقه محمد گفت: «علی آقا، یعنی ما به ایران برنمیگردیم؟ یعنی ما در لیست صليب قرار نمی گیریم؟» او می پرسید و من جوابی نداشتم.
ناگهان محمد شروع کرد به فریاد زدن. انگار جنون گرفته باشد. هر چه کردم او را آرام کنم نمی شد. داد می زد: «من اینجا نمی مانم. باید برگردم ایران.» هر طوری بود با قسم و آیه او را آرام کردم. اكبر گوشه ای دراز کشیده بود و پتو را روی صورتش کشیده بود و گریه میکرد. آن قدر جانسوز گریه می کرد که من هم داشتم طاقتم را از دست میدادم. رائد آب پاکی روی دستمان ریخته بود. چه فکرهایی که برای رفتن نکرده بودیم. با خودم گفتم خدا بندگانش را در غربت فراموش نمی کند. آرام زیر لب میگفتم: «ای پناه بی پناهان.»
دو سه ساعت بعد نگهبان ناهار را آورد ولی میلی به خوردن نداشتیم. غذا گوشه اتاق ماند. صدای اذان آمد. به رستم گفتم: امروز روز دهم است. تا امروز گروه زیادی از اسرا را آزاد کرده اند و به ایران رفته اند.» و او جوابی نداد.
آن ده روز بر ما مثل ده قرن گذشت. تمام سختی های اسارتم یک طرف و سختی آن ده روز یک طرف، غم و غصه رهایم نمی کرد. هزار فکر به سرم میزد. آینده را نمی دانستم چه میشود. اون روز به هر طوری بود بچه ها را سرپا کردم نمازشان را بخوانند. وضو گرفتیم و آماده خواندن نماز مغرب و عشا شدیم. بعد از نماز به بچه ها گفتم: «بچه ها، می خواهم یک چیزی بگویم. اولا، یادمان نرود که خدا حواسش به دنیا و آدمهاست. ثانیا، اگر قرار است آزاد شویم حتما آزاد می شویم و هیچ چیز هم نمی تواند مانع آزادی مان بشود.» راهی غیر از این نداشتم. باید به خودم و بچه ها روحیه میدادم. حدود بیست و هفت روز از تبادل اسرا بین ایران و عراق میگذشت و هیچ کس سراغ ما را نمی گرفت. آن روزها، ماه صفر بود و هر شب عزاداری می کردیم. من منبر می رفتم و رستم هم نوحه می خواند، هم سینه می زدیم و هم گریه می کردیم. شب ۲۲ شهریورماه و چهلم شهادت امام حسین بود، به بچه ها گفتم: «حالا که امشب اربعین حسینی است بهترین بهانه برای توسل و حاجت خواستن است. باید امشب هر طوری شده حاجتمان را از حضرت بگیریم.» با اعلام آمادگی بچه ها خودم مشغول صحبت شدم و در آخر روضه خواندم. به خلاف رویه معمول شب اربعین، من به حضرت ام البنين متوسل شدم، به حضرت عرض کردم:
خانم جان، تو مادر عباسی، تو مادر قمر بنی هاشمی، عباسی که برای حسینش شهید شد. عباسی که در دامن تو پرورش پیدا کرد. عباسی که مدال باب الحوائجی را گرفته است. امشب عنایتی کن و مزد عزاداری ما را آزادی مان قرار بده.» نمی فهمیدم کلمات چگونه بر زیانم جاری می شد. در آن غوغای رفتن و ماندن گریه می کردیم و از جناب ام البنين التماس دعا داشتیم. دلم نمی آمد روضه ام را که درددلم بود قطع کنم. گفتم: «ای حضرت ام البنین، این سرزمین، سرزمین شماست. جای جای این سرزمین بوی عطر شما را می دهد. اگر عباس را دوست داری، گوشه چشمی به ما کن و دست ما را بگیر و از شر این بعثیها راحت کن.» کلمات و اشک و آه درهم تنیده شده بود. به عمرمان این قدر شیرین گریه نکرده بودیم. از جان و دل اشک می ریختیم. یادم رفت کجا هستم و چه میگویم. گویی شب قدر بود. صدا به الغوث الغوث گفتن بلند کردیم. این آخرین برگ برنده ما بود. آن شب هر طوری شده باید برات آزادی مان را می گرفتیم. صدای گریه و ناله مان در فضای خلوت و خالی زندان می پیچید. تا روضه و توسل به پایان رسید، رستم با صدای گرمش شروع به خواندن نوحه کرد. زیبا و سوزناک می خواند. صدای گرم او روغن داغ روضه خوانی ام بود. آن شب از ساعت هشت تا دوی بامداد یکریز روضه خواندیم و سینه زدیم و گریه کردیم. به قول فوتبالیست ها شب فينال مان بود. با آزادی مان را می گرفتیم یا به قول رائد خليل برای همیشه در الرشید می ماندیم و رنگ ایران را نمی دیدیم. آنقدر به سر و سینه مان زدیم، آنقدر نوحه خواندیم که از خستگی هر کداممان در گوشه ای افتادیم و به خواب رفتیم.
👈ادامه دارد
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🍃🌹کانالِیادوخاطرهش
.. 👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
@taghvimehamsaran
✴️ شنبه 👈 19 تیر / سرطان 1400
👈 29 ذی القعده 1442👈 10 ژوئیه2021
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🔘 انجام قرارداد صلح حدیبیه " 6 هجری "
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️ روز بسیار شایسته و مبارکی است و برای امور زیر خوب است :
✅ جابجایی و نقل و انتقال .
✅ خواستگاری و عقد و ازدواج .
✅ مهاجرت از شهری به شهری.
✅ خرید حیوان و چار پایان .
✅ و دیدار با بزرگان نیک است .
📛 ولی آغاز نویسندگی و کتابت.
📛 و وصیت نوشتن خوب نیست .
👶 زایمان مناسب و نوزادش مبارک و شجاع و صالح و حلیم و صبور خواهد شد . ان شاءالله
🚖 مسافرت : مسافرت همراه صدقه باشد .
🔭 احکام و اختیارات نجومی .
🌓 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ بذر افشانی و کاشتن .
✳️ درختکاری .
✳️ امور زراعی و کشاورزی .
✳️ حمام رفتن .
✳️ کندن چاه و کانال و قنات .
✳️ و خرید و فروش نیک است .
🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید .
👩❤️👨 حکم انعقاد نطفه و مباشرت .
👩❤️👨 امشب : ( شب یکشنبه) ، فرزند امشب ممکن است کمک حال ظالمان گشته و هلاکت گروهی به دست او صورت گیرد .
@taghvimehamsaran
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث گوشه گیری و انزوا می شود .
💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، برای سبب نجات از بیماری می شود .
😴😴 تعبیر خواب امشب : خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 30 سوره مبارکه " روم " است .
فاقم وجهک للدین حنیفا .....
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را امری پیش آید که جماعتی می خواهند او را از آن کار منصرف کنند و او سخن آنان را گوش نکند و همین درست است . و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید برای پیوستن به کانال ما کافی است کلمه" تقویم همسران" رادر تلگرام و ایتا جستجو کنید.
💅 ناخن گرفتن
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس نمی شود)
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
@taghvimehamsaran
📚 منبع مطالب :
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم تلفن .
09032516300
0253 77 47 297
0912353 2816
📛📛📛📛📛📛📛📛
ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است .
📛📛📛📛📛📛📛📛
@taghvimehamsaran
تماس با ادمین ایتا👇
@alghaderalmotal1362
کانال تقویم همسران در ایتا و سروش و تلگرام 👇ادمین تلگرام👇
@tl_09123532816
https://t.me/taghvimehamsaran
#سیره_شهدا
🌷 جواد گفت: مامان، حوصلم سر رفته، بریم پارک!
گفتم باشه پسرم، بریم. لباس هایش را شسته واتو زده، کفشش را هم واکس زده بودم. لباس هایش را پوشید، کفشش را هم به پا کرد. نگاهی به خودش کرد. دیدم آرام رفت کنار باغچه و کمی خاک روی لباس و کفش خود پاشید.
گفتم: این چه کاریه؟
گفت: الان جوان ها در جبهه در خاک و خون خود می غلطند، من چطور می توانم با چنین لباس و کفش تمیزی به خیابان بروم!
آن روزها 14 سال داشت.
#شهیدجوادمحمدی
#شهدای_فارس 💔
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدجواد محمدی 🌹🍃
🌺🌺🌺