#خواب_صادقه
دو روز قبل از شهادت مادرش خواب می بیند که درون منزل یک شهید آوردند و امام حسین علیه السلام خطاب به ایشان می فرمایند: پارچه سبزی که از سوریه برایت آوردند را بر سر این شهید ببند. از امروز پسرت سید شده است. شب شهادت شهید شیبانی طی تماس تلفنی از مادر می پرسد خوابی ندیدی ؟ و با اصرار ایشان مادر خواب را برایش تعریف می کند و صدای خنده و خوشحالی ایشان بلند می شود. ودر نهایت تاکید می کند که حتما فردابه مراسم تشییع پیکر همرزمش شهید ترمیمی بروند. همزمان با تشییع پیکر شهید ترمیمی در گرگان خود محمدرضا نیز به شهادت می رسد. گویی سفارش به پدرو مادر برای رفتن به تشییع دوستش پیامی برای آمادگی آنها بود. پیکر پاکش ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ در زادگاهش شهر فاضل آباد تشییع ودر گلزار شهدای امامزاده هارون بن موسی بن جعفر علیه السلام علی آباد کتول به خاک سپرده شد..
#شهید_محمدرضا_شیبانی_مجد🌷
#سالروزولادت :۱۳۶۶/۴/۱۷
#سالروزشهادت :۱۳۹۶/۱/۱۶
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدمحمد رضا شیبانی مجد 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم
سوره مبارکه نحل آیه ۵۳
وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ
وآنچه از نعمت داريد
پس از خداوند است.
@Tobeh_Channel
#صبحتبخیرمولایمن
🏝سلامی از ذره به خورشید
سلامی از تاریکی به نور
سلامی از نهایت دلواپسی
به بیکران آرامش
سلام حضرت خورشید🏝
⚘...وَ أَقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ وَ الْأَحْكَامَ الْمُهْمَلَةَ حَتَّى لا يَبْقَى حَقٌّ إِلا ظَهَرَ وَ لا عَدْلٌ إِلا زَهَرَ
..و حدود معطّل شده و احکام فرو گذاشته را به او بر پا بدار، تا حقّى بجا نماند جز آنکه آشکار گردد، و عدالتى باقی نماند جز آنکه شکوفا شود⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
گاهـیبرایازتونوشتنڪممیآورم
باورڪنتمامیاینجملههابهانـهاست
ڪاشمیتوانستمشڪر داشتنت را
درجملهجایدهم...
#شهید_ابراهیم_هادی❤️
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣
غرض و مرض
#قسمت_صد_و_سی_و_سه
لحنش آرام شده بود مکثی کرد و ادامه داد:«رزق و روزی رو که خدا می رسونه مادر ما حالا دیگه باید بیشتر از
هر وقتی فکر آخرتش باشه.»
همسر شهید
تا بعد از شهادتش،هیچ وقت نفهیمدم تو جبهه مسؤولیت مهمی دارد خیلی از فامیل و در و همسایه هم نفهمیدند. گاهی که صحبت منطقه رفتن او پیش می آمد بعضی از آشناها می گفتند:«این شوهر تو از جبهه چی می خواد که این قدر میره؟»
یک بار تو همسایه ها صحبت همین حرفها بود. یکی از زنها گفت:«من که می گم آقای برونسی از زن و بچه اش سیر شده که می ره جبهه و پیش او نا نمی مونه.»
کسی تحویلش نگرفت تا دست و پای بیشتری بزندادامه داد:«آدم اگر رویی و محبتی ببینه،بالاخره ملاحظه ی زن و زندگی رو هم حتماً میکنه دیگه.»
حرفش به دلم سنگینی کرد نمی دانم غرض داشت یا مرض؟! هر چه بود چیزی نگفتم سرم را انداختم پایین و با
ناراحتی آمدم خانه.
همان موقع عبدالحسین هم مرخصی بود حرف آن زن را به اش گفتم،فهمیدخیلی ناراحت شده ام. شاید برای
طبیعی جلوه دادن موضوع خندید و گفت:«می دونی من باید چکارکنم؟»
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣
عشق به فرزند
#قسمت_صد_و_سی_و_چهار
گفتم :«حتماً اینها رو از چشم من میبینن؟»
«خب بله دیگه»
لخبندی زدم و گفتم «بنده های خدا نمی دونن که من اگر تو خدمت به انقلاب توفیقی هم دارم، مدیون آقای برونسی هستم.»
مکث کردم و پی ،صحبت با خونسردی پرسیدم :«حالا کدوم قوم و خویش ها ناراضی هستن؟»
اسم بعضی ها را برد نزدیکترین افراد بودند به آقای برونسی. ادامه داد:«دیروز که اون جا بودم همه شون اومده بودن که اتمام حجت کنن»
«چه اتمام حجتی؟»
«پا تو یک کفش کرده بودن که از این به بعد اگه رضایی بخواد بیاد خونه ی تو دیگه ما پا تو خونه ات نمی
گذاریم.»
دستی به محاسنم کشیدم سرم را بالا و پایین تکان دادم و ناباورانه گفتم: «عجب!»
پرسیدم: «خب آقای برونسی چی گفت؟»
اولش خیلی حرف زد و اونا رو نصحیت کرد ولی وقتی دید که از خر شیطون پایین نمی آن،همچبن جدی و
خاطر جمع به همه شون گفت «من از یک یک شما می گذرم و از رضایی نه.»
اصلا همه ماتشون ،برد اوستا عبدالحسین هم شاید برای این که شوکه نشن ،گفت:« آقای رضایی داره به انقلاب خدمت میکنه و دوستی ما به خاطر خداست»...
از علاقه ی او به خودم خبر ،داشتم ولی دیگر نمی دانستم تا این حد زیاد باشد.
چند روزی از آن ماجرا گذشت حسن " ۱ .. آن وقتها هنوز دبستان نمی رفت یک روز داشت با بچه ای که همسن و سال خودش بود بازی می.کرد نمی دانم چکار کرد که صدای جیغ و داد بچه بلند شد. رفتم جلو، دست حسن را گرفتم و آوردم این طرف برای خالی نبودن عریضه یکی دوتا هم خیلی آهسته زدم پشت کله اش. او هم کوتاهی نکرد و یکدفعه زد زیر گریه دستش را از دستم کشید بیرون و دوید تو خانه
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از آثار صلوات 🌹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@Tobeh_Channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی آقای حیدری کاشانی در مورد صحبتهای بی سابقه مقام معظم رهبری در مورد جانشینی بعد از خودش در جمع اعضای مجلس خبرگان
پناه بر خدا 😔حرفش هم دااااغونم میکنه
📌نظر عجیب هنری کسینجر؛
درباره امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران
هنری کسینجر ، مشاور روسای جمهور آمریکا اعتراف در زمان خود اعلام نمود: «آیت الله خمینی غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه کرد، تصمیمات او آن چنان رعد آسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان سیاسی میگرفت. هیچ کس نمیتوانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند، او با معیارهای دیگری غیر از معیارهای شناخته شده دردنیا سخن میگفت وعمل میکرد، گویی از جای دیگر الهام میگرفت، دشمنی آیت الله خمینی با غرب بر گرفته ازتعالیم الهی او بود او در دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت. »
🚨قابل توجه غرب پرستان .....
© دکتر محمد سجاد شیرودی ...👇
💯📮 @drshiroody
💯📮 @drshiroody
💯📮 @drshiroody
💠آن روز صبح حبیب نورانیتر از همیشه شده بود. گفت: آقای رودکی روایتی برات بگم؟
گفتم: بفرما!
گفت: شیخ شوشتری (ره) فرمود امام حسین(ع) دو خون داشت. یکی خونی که از سر مبارک آمد و به سمت محاسن شریفش رفت و حضرت آن را در دست جمع کرد و به آسمان پاشید و دیگری خوندل امام از مردم آن روزگار.
ادامه داد: ما نباید دل امام خمینی (ره) را خون کنیم، ما باید مطیع ایشان باشیم و اطاعت بکنیم، تا این عَلم اسلام ناب را که امام برافراشته است، برافراشته بماند.
💠در همین حین خبر دادند که عراق روی تپه 175 پاتک کرده است. با تعدادی از بچهها آماده رفتن شدیم. حبیب هم پای ماندن نداشت و با ما راهی شد. پایین تپه، دست در جیبش کرد و هرچه در جیبهایش بود را درآورد و به من داد.
یک قرآن جیبی کوچک، یک انگشتر و کلید منزلشان، بعد پیراهنش را هم در آورد با زیر پوش به سمت تپه دوید.
ساعتی بعد خبر شهادتش و ماندن پیکرش را به من دادند. وقتی جنازه حبیب ماند، با خودم گفتم چرا هر چه داشت را به من داد و با جیبهای خالی از هر نشانهای رفت!
#شهید حبیب روزیطلب
#شهدای_فارس
#سالگردشهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید حبیب روزیطلب 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
📜 اگر ما مستقيماً وارد طرح تحلیلها و اندیشههای اجتماعي بشويم و به بهترين شكل هم آن را بيان كنيم، ولی پیش از آن، ریشههای اعتقادی و معارفیاش را برای نسل کنونی تبیین نکرده باشیم، حرکت او مستمر نخواهد بود و دوام نخواهد داشت و نخواهد توانست يکدنيا مسئوليتهاي اجتماعي (همچون جنگ با آمريكا و كفر، انقلاب فرهنگي و نهضت علمی، درگيري با فرهنگ پيچيده كفر و...) را بر روي دوش خود تحمل کند.
آیتالله میرباقری:
✍🏻 موضوعات آموزش و تبليغ بايد داراي چند خصوصيت ذيل باشد:
اولاً بايد موضوعاتي باشند كه واقعاً بتواند ريشههاي معنويت و ايمان را در ميان مخاطبان خود تقويت كند، نگاه مخاطبان را از يك نگاه سطحي تغيير بدهد و يك بينش عميقی نسبت به مجموعه اعتقادات و معارف ايجاد نمايد.
ثانياً ارتباط با زندگي اجتماعي و روز آنها نيز ايجاد کند.
هر كدام از اين دو خصيصه نباشد، نقص وجود دارد. يعني اگر ما مستقيماً وارد مباحث روز اجتماعي بشويم و به بهترين شكل هم آن را بيان كنيم، ريشه ندارد. وقتي ريشه نداشت، مستمر نيست و دوام ندارد. از آن طرف هم اگر واقعاً مبلغ مباحث عميق را مطرح كند و ريشهها را درست كند امّا ارتباط آن را با موضعگيري زندگي فرد روشن نكند ـ اگر چه كار خودش را ميكند ـ تأثير جدي نخواهد داشت. يعني اگر فرد نتواند رابطه اعتقادات با عمل اجتماعي خودش را معين كند، در زندگي اجتماعي دچار مشكلات جدّي خواهد شد.
✍🏻 اگر ما نتوانيم رابطه موضعگيري اجتماعي را با اعتقادات معنوي و سنتي جامعه تمام كنيم و اگر نتوانيم يك ريشههایي ايجاد كنيم كه اين بدنه را بكشد، اين بدنه سنگين نميتواند روي ريشه ضعيف بند بشود. شما ميخواهيد يك دنيا مسئوليتهاي اجتماعي روي دوش افراد بگذاريد، ميگوئيد جنگ با آمريكا و كفر، انقلاب فرهنگي و نهضت علمی، درگيري با فرهنگ پيچيده كفر و...، حالا ميخواهيد اين انسان را به حركت در بياوريد اما با كدام انگيزه؟ چه انگيزهاي را ميتوانيد ايجاد كنيد كه بتواند بار اين همه سياست را بكشد؟ خدا رحمت كند مرحوم حاج شيخ علي صفائي(ره) ميفرمود: اين چنگي كه شما به ديوار زديد نميتواند اين وزنه گوشت را تحمّل كند!
✍🏻 در نگاه بعضي از دوستان، جنبه اجتماعي كار براي آنها خيلي مهم است كه واقعا هم مهم است و اصلاً نبايد كمرنگ بشود، يعني نگاه به شرايط عيني داشتن و عمل اجتماعي جامعه را بسامان كردن، اين نكته خيلي مهم است، ولي آن پايگاهي كه بايد براي بحث تعبيه بشود كه از آن پايگاه بشود بار را بر دوش جامعه گذاشت، بینش اعتقادی و معارفی است. اگر شما نتوانيد آن پايگاه را تعبيه كنيد، جامعه نميتواند آن بار را بكشد. به عنوان نمونه ميخواهيد ولايت مطلقه فقيه و لوازم آن را در جامعه بياوريد ـ كه لوازم بسيار عظيمي دارد و يك تحولات عظيمي بهدنبال آن اتفاق ميافتد ـ حالا ميخواهيد روي چه سوار كنيد؟ اگر نتوانيد پايگاه معنوي آن را درست كنيد كه بتواند اين همه بار را تحمل كند، قاعدتاً اين حرفها در محدوده زبان ميماند و دوام تاريخي هم پيدا نميكند.
✍🏻 بنابراين بايد از يك جاي ديگري شروع كنيد. يعني ابتدا بايد نگاه آنها را به دين و ولايت الهيه و تاریخ را تغيير بدهيد. و از شئون ولايت الهيه در مرحله خُرد، ولايت اجتماعي ميشود.
تا این نگاهها اصلاح نشود، قاعدتاً چيزي هم اصلاح نميشود و ريشه آن را هم بايد در اعتقادات بگذاريد نه در فلسفه. جامعه يك پايگاه اعتقادي دارد كه براي همه، تاريخي شده است و به آن ايمان دارد و در فطرت اوست. كلمات نوراني وحي و اعتقاد به وحي در جامعه يك امر راسخي است. شما پايه آن را در فلسفه نگذاريد. نميگويم فلسفه لازم نيست، ولي آن چيزي كه باعث ميشود بار سنگين لوازم اين بحث را تحمل كند، اين است كه ارتباطش با بنيادهاي اعتقادي تمام بشود. و اگر تمام نشود، افراد نميتواند تحمل كند. ممكن است در مرحلهاي زير اين بار سنگين برود امّا دوباره رها ميكند و ميرود؛ چه دانشگاهي، چه حوزوي و چه بدنه جامعه.» (۱۳۸۳)
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم
سوره مبارکه فرقان آیه ۷۴
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا
و (بندگان خدا) كسانى هستند كه مىگويند
پروردگارا!
به ما از ناحيه همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم عطا كن
و ما را پيشواى متقیان قرار بده.
@Tobeh_Channel