🌴 امام زمانم سلام..!
🍀 دیدن روی شما کاش میسّر میشد
🌼 شام هجران شما کاش که آخرمیشد
🌷 السَّلامُ علیکَ یا صاحب الزمان
🍀 یا خلیفةَالرَّحمنُ، یا شریکَ القرآن
اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
🖤🖤🖤فاطمة الزهراء🖤
🖤🖤فاطمة الزهراء🖤
🖤فاطمة الزهراء🖤
✅انتشار مطالب بدون ذکر منبع با ذکر حداقل1⃣صلوات جهت سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام جایز است✅
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
یاران،مردانهـ رفتنــــد؛
اماهنوزتڪبیروفادارۍشان
ازمنارههاۍغیرتـــِ ایندیار
بهـ گوشمۍرسد...
#دفاع_مقدس
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣
ارتفاع نارنجکی
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_سه
تو نقطه ی رهایی عبدالحسین نشست براشان به حرف زدن، عجیب اطمینان و آرامشی داشت. با آن چهره ی ساده
و نورانی اش طوری حرف می زد و چیزهایی می گفت که آدم از دنیا و مافیها کنده می شد.
ادامه صحبتش وقتی به عملیات و گوشزد کردن آخرین نکته ها رسید
همه ی چهره ها را مصمم تر از قبل می دیدی از لابلای صحبت بچه ها می شد فهمید که دیگر شرایط خاص عملیات و عوارض زمین، مد نظر هیچ کس نیست.
وقتی راه افتادیم، روحیه ی بچه ها طوری بود که انگار می خواستند برای یک عملیات ساده و کم درد سر بروند. گروه عبدالحسین اولین گروهی بود که به خط دشمن زد پشت بندش بقیه ی گروه ها وارد عمل شدند. با همان حمله ی اول دژ دشمن شکست
بعد از عملیات، پاکسازی سریع شروع شد عبدالحسین تو جزئی ترین کارها همپای بچه ها بود. از سنگرها سرکشی می کرد، اسیرها را می فرستاد عقب، حتی تو جمع کردن اجساد دشمن کمک می کرد با روحیه و با نشاط گرم کار می شد و در همان حال با بچه ها هم حرف میزد و روحیه می داد به شان، حال و هوای عجیبی داشت
روحیه ی بعد از عملیاتش نسبت به قبل از عملیات نه تنها پایین نمی آمد، بلکه بهتر هم می شد. این خصوصیتش
را به تمام بچه های تیپ هم سرایت می داد.
گردان و تیپی که او فرمانده اش بود از آن معدود تیپ هایی بود که بعد از عملیات در
خواست نیروی کمکی بکند یا بگوید: نیروی من خسته است و بخواهد تیپ دیگری به جای تیپ او بیاید.
بچه ها وقتی منطقه را تصرف می کردند تازه برای یک نبرد سخت،تر و برای پاتک های سنگین دشمن آماده می
شدند.
ادامه دارد....
🟣خاک های نرم کوشک🟣
ارتفاع نارنجکی
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_چهار
در آن عملیات تو منطقه ی آزاد شده که مستقر شدیم به فاصله کمی دشمن از جناح دیگری پاتک زد از آن پاتک های سنگین و تمام عیار،بچه هایی که آن سمت بودند تعدادشان شاید به انگشتان دو دست هم نمی رسید. شرایط طوری بود که جناح های دیگر را نمی شد خالی کرد و به کمک آنها رفت.
عبدالحسین تا فکر نیروی کمکی بکند برای آن جناح ،درگیری شدید شد بچه ها دفاع جانانه ای می کردند، با همان
تعداد کم.
تو مدت کوتاهی کار به جای باریک کشید حالا بچه ها با نارنجک جلوی دشمن را می گرفتند " ۱ " حتی تو چند مورد کار به جنگ تن به تن هم رسید ولی عراقی ها نتوانستند نفوذ کنند تو شنودی که از بی سیم هاشان داشتیم فهمیدیم قصد عقب نشینی دارند، فکر می کردند نیروی زیادی از ما روی آن ارتفاع مستقر شده این درست تو وقتی بود که بالای آن ارتفاع، فقط دو نفر از بچه ها مانده بودند بیسیم چی و یک رزمنده ی دیگر بقیه یا شهید شده بودند یا مجروح
همان دو نفر، جوری آتش می ریختند که دشمن فکر کرده بود با نیروی زیادی طرف است. وقتی می خواستند عقب نشینی کنند تو بیسیم می شنیدم که فرمانده شان می گفت: اگه بیاین عقب همه تون تیرباران می شین
بیچاره ها از این طرف داد میزدند ما تلفاتمون زیاد بوده دیگه نمی توانیم بند بیاریم...
اینها را به بچه های روی ارتفاع از طریق بیسیم گفتم. همین باعث می شد بیشتر از قبل مقاومت کنند. به قول
عبدالحسین خواست خدا بود
که اون ارتفاع حفظ بشه. آخر کار هم باز خود او همتی کرد یک گردان نیروی کمکی فرستاد برای آن ارتفاع
،فرمانده ی گردان مابین راه شهید شد نیروها ولی خودشان را به ارتفاع رساندند.
پاورقی
۱- به همین خاطر آن ارتفاع، به ارتفاع نارنجکی معروف شد
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣
شیرین تر از عسل
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_پنج
ساعتی بعد آن جا
هم
تثبیت شد.
محمد حسن شعبانی
تو عملیات میمک سر راهمان یک سری ارتفاعات بود باید از آنها می گذشتیم و آن طرف توی دشت خاکریز می زدیم این کار کمترین نتیجه اش چند برابر شدن کارآیی سایت موشکی ما بود از آن جاجواب حمله های موشکی دشمن به شهرهامان را خیلی بهتر می توانستیم بدهیم.
سه تا تیپ از لشکر پنج نصر مأمور این کار شدند؛ تیپ ما که تیپ امام صادق (سلام الله علیه) بود، تیپ امام موسی کاظم (سلام الله علیه) و تیپی که عبدالحسین فرمانده اش بود ،تیپ جوادالائمه (سلام الله عليه)
کار او از همه مشکل تربود باید از روبرو وارد عمل می شد و یک سری ارتفاعات حفره ای و ارتفاعات رملی و یک ارتفاع تخم مرغی را از دشمن می گرفت دو تا تیپ هم قرار بود از جناحین عمل کنند.
شناساییهای سخت و طاقت فرسا تمام شد و بالاخره شب عملیات رسید و ما پا
گذاشتیم تو میدان،
عملیات سخت و نفس گیری بود تیپ عبدالحسین منطقه خودش را گرفت و مدتی بعد تثبیت کرد. تیپ امام
موسی
کاظم(سلام الله علیه) هم
که جناح راست بود کارش را با موفقیت تمام کرد.
ادامه دارد....
🟣خاک های نرم کوشک🟣
شیرین تر از عسل
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_شش
تیپ ما از جناح چپ وارد عمل شد منطقه را گرفتیم ولی تثبیت نشد از همان جناح هم دشمن پاتک های سختی زد و خیلی فشار آورد. اگر اشتباه نکنم درست هفت شبانه روز مقاومت کردیم و ،جنگیدیم، ولی باز منطقه تثبیت
نشد.
روز هفتم دیگر نفس بچه ها گرفته شده بود روحیه مان هم تعریفی نداشت شرایط طوری بود که از عقب هم نمی شد نیروی کمکی بیاید، تحمل هر لحظه سخت تر از لحظه ی قبل می شد .برامان آتش دشمن شدیدتر می شد و مقاومت ما ضعیفتر.
پاتک آخرش را انگار فقط برای پیروز شدن زده بود کار داشت به جای باریکی می.کشید بعضی ها زده بودند به در ناامیدی و پاک داشتند مأیوس می شدند تو این حال و هوا یک هو سر و صدای بی سیم بلند شد. صدای عبدالحسین را که شنیدم روحیه ی دیگری پیدا کردم با رفیعی . ۱. کار داشت همان نزدیکی بود، سریع آمد و گوشی را از دست بیسیم چی قاپید تو آن سرو صدا و انفجارهای پی در پی شروع کرد بلند - بلند حرف زدن.
از لابلای حرفها، وقتی فهمیدم عبدالحسین می خواهد چکار کند کم مانده بود از خوشحالی فریاد بزنم، سریع دویدم مابین بچه ها و تا مقاومتشان بیشتر شود خبر را به شان دادم، تو آن شرایط سخت این کار او هزاران بار از عسل شیرین تر بود برای ما.
تصمیم گرفته بود یکی از گردان هایش را برای کمک بفرستد و .فرستاد مهم تر از این قضیه آمدن خود او بود. بچه
ها وقتی او را کناررفیعی دیدند، روحیه شان از این رو به آن روشد پابه پای بقیه شروع کرد به جنگیدن،
تو مدت کوتاهی ورق به نفع ما برگشت و مدتی بعد منطقه ی ما هم تثبیت شد.
پاورقی
۱- فرمانده تیپ امام صادق (سلام الله علیه)
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم
سوره مبارکه شوری آیه ۳۹
وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ
و (مؤمنان) كسانى هستند
كه هرگاه به آنان ستم و ظلمی بشود (تسليم ظلم نشده و) يارى مىطلبند.
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
🌹 امام جواد عليه السلام:
✍ اعتماد به خداوند متعال
بـهـای هر چیز گـرانـی است
و نردبان رسیدن به هر بلندایی.
📚 ميزان الحکمه جلد ۱۳ صفحه ۴۵۹
@Tobeh_Channel
. 👇تقویم نجومی اسلامی 👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و جامعترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
@taghvimehamsaran
✴️جمعه 👈2 آذر / قوس 1403
👈20 جمادی الاول 1446👈22 نوامبر 2024
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅جابجایی و نقل و انتقال.
✅خرید وسیله سواری.
✅درختکاری.
✅دیدارهای سیاسی.
✅عقد و عروسی.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅خرید و فروش.
✅درو و برداشت محصول.
✅و آغاز درمان و ریاضت و چله گرفتن خوب است.
✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید.
🚘مسافرت: مسافرت خوب و سود و سلامتی دارد.
👶زایمان خوب و نوزاد صبور و با تحمل و عمر طولانی دارد.
👩❤️👨مباشرت امروز:
مباشرت پس از فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی مشهور و شهرتش جهانگیر شود. ان شاءالله.
💠کانال ما در موضوع حرز و ادعیه همراه حرز های مطمئن و با قیمت مناسب.👇
@Herz_adiye_hamrah
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️عقد و عروسی.
✳️مسافرت.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️بردن جهیزیه عروس.
✳️رفتن به خانه نو.
✳️آغاز به کسب و کار.
✳️ آغاز درمان و معالجه.
✳️و انواع جراحی نیک است.
🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب است.
🔲 این مطالب تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
@taghvimehamsaran
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت امشب:مباشرت استحباب یا کراهت ندارد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث ایمنی از بلا می شود.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث صحت می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 21 سوره مبارکه " انبیاء" علیهم السلام است.
اتخذوا الهه من الارض هم ینشرون...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که اگر کسی با خواب بیننده کدورت و یا مشکلی داشت برطرف شود.ان شاءالله. شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
@taghvimehamsaran
📚 منبع مطالب :
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم تلفن.
09032516300
09123532816
02537747297
📛📛📛📛📛📛📛📛
ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است.
📛📛📛📛📛📛📛📛
@taghvimehamsaran
ادمین کانال ایتا و تلگرام...👇👇
@tl_09123532816
https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
🌷به مناسبت سالروز تولد شهید شهریار محمد زاده
▪️او در اول آذر 1317 در شهرستان قوشچی استان آذربایجان غربی متولد شد. تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواند. برای تامین معاش خانواده مدتی کمک راننده بود و سپس یک دستگاه تریلی خریداری کرد.
▫️در ساعت 12:30 ظهر 19 آبان 1359 هنگامی که بار سیمان را از مهاباد با تریلی حمل میکرد، در نزدیکی منطقه کوسه کهریز همراه کمک راننده خود شهید رحیم محمد زاده قوشچی توسط گروهک تروریستی دمکرات ربوده و به گروگان گرفته شد و همان روز هر دو تیرباران شده و به شهادت رسیدند.
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید شهریار محمدزاده 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
1_6807331192.mp3
37.22M
💚💙💖❤️💜💛
🍃💜دعای پرفیض ندبه
🍃❤️استاد فرهمند
🍃💚التماس دعای فرج💚🍃
@Tobeh_Channel
💚💙💖❤️💜💛
هدایت شده از کانال توبه
💠اهمیت روز جمعه و اعمال روز جمعه
🔹روز جمعه مخصوص صاحب العصر و الزمان حضرت بقیة الله مهدی موعود(عج) می باشد. پس چه خوب است تا با اهمیت و اعمال این روز آشنا شویم.
🔸اهمیت روز جمعه:
👈۱-ولادت امام زمان(عج) در روز جمعه واقع شده است.
👈۲-امامت در روز جمعه به آن حضرت منتقل شده است.
👈۳-جمعه روزی است که خدای تعالی لقب معروف (قائم)را به آن حضرت اختصاص داده است.
👈۴-امام عصر(عج) در روز جمعه بر دشمنان مسلط خواهد شد.
👈۵-روز جمعه مخصوص صاحب العصر و الزمان حضرت بقیة الله الاعظم مهدی موعود(عج) می باشد.
👈۶-خداوند در روز جمعه در عالم ذر از همه ارواح بنی آدم برای امام زمان (عج) و ائمه هدی(ع) پیمان وفاداری گرفته است.
👈۷-و از مهم ترین اعمال انسان در روزجمعه توجه به حضرت مهدی(عج) و انتظار فرج آن بزرگواراست.
👈۸-در این روز زیارت آن حضرت و دعا برای تعجیل فرج ایشان مستحب است زیرا طبق برخی از روایات و زیارات ، امید ظهور ان حظرت در روز جمعه بیشتر از سایر روزهاست.
💠اعمال ذکر شده برای روز جمعه
🌸1. در نماز صبح آن در رکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم توحید بخواند.
🌸2. بعد از نماز صبح خواندن دعای عهد و دعای ندبه
🌸3. غسل جمعه کند وازسنت های تاکید شده است. وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زوال آفتاب و هرچه به زوال نزدیک شود بهتر است
🌸4. هزار مرتبه صلوات بفرستد.
رسول خدا - صلی الله- فرمود: هر کس هزار بار در روز جمعه بر من صلوات فرستد خطایای هشتاد سالهاش آمرزیده شود.
واگر 1000 مرتبه فرصت نشد لاقل 100 مرتبه صلوات بفرستد
🔽امام صادق ع فرمودند: اگر صد مرتبه صلوات بفرستد،تا در روز قيامت چهره اش نورانى گردد.و نیز هركس روز جمعه صد مرتبه صلوات فرستد و صد مرتبه اَستَغفِرُاللهَ رَبَّی وَ اَتُوبُ اِلَیه ِ گويد و صد مرتبه سوره«توحيد» را بخواند،آمرزيده خواهد شد.
🔽نيز روايت شده:كه ثواب صلوات بر محمّد و آل محمّد،بين نماز ظهر و عصر برابر با ثواب هفتاد حج است
🌸5. خواندن دعای آل یاسین در عصر روز جمعه
🌸6. رفتن به نماز پر فضیلت جمعه
🌸7. به زیارت اموات و زیارت قبر پدر و مادر یا یکی از ایشان برود که فضیلت دارد
( از امام باقر روایت شده که زیارت کنید مردگان را در روز جمعه که می دانند کیست که به زیارت ایشان رفته است و شاد می شوند)
🌸8. زیارت حضرت رسول(ص) و ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین نماید.
🌸9. اعمال عمومی مورد پسند در روز جمعه : حمام برود، ناخن خود را کوتاه کند وصورت خود را پیرایش نماید.بوی خوش به کار برد و جامه های پاکیزه خود را بپوشد.
🌸10.برای اهل و عیال چیزهای نیکوی تازه از میوه و گوشت بخرد تا شاد شوند به آمدن جمعه .همچنین خوردن انارو کاسنی توصیه شده
🌸11. خواندن دعای سمات در ساعت پایانی روز جمعه
🌸12.سوره های «احقاف»و«مؤمنون»را بخواند.
🌸13.صدقه دهد،
روايت داریم :ثواب صدقه دادن در شب و روز جمعه،هزار برابر اوقات ديگر است.
🌸14 .ساعتی از روز جمعه را به اموختن دین اختصاص دهد
@Tobeh_Channel
🌸🌸🌸
#سلام_امام_زمانم❤️
دل مردهایم و یادِ شماجان میدهد به ما…
قلبیم و بودنت ضربان میدهد به ما..!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبحمون_مهدوی_عاقبتتون_شهدایی 🕊
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
پروازکردنسختنیست
عاشقکہباشۍبالتمۍدهند؛
ویادتمۍدهندتاپروازڪنی
آنهمعاشقانہ....💔(:
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣
تک ورها
#قسمت_صد_و_هفتاد_هفت
سید کاظم حسینی
گردان حر، سال شصت و یک تشکیل شد برای سرو سامان گرفتنش خیلی زحمت کشیدیم. عبدالحیسن تمام هم و
غمش را گذاشت تا بالاخره گردان رو آمد، فرماندهی اش هم از همان اول با خود او شد.
بعد از شکل گرفتن گردان، بلافاصله رفتیم بستان ،آن جا یکسری جلساتی گذاشته شد بعد از کلی بحث و صحبت بناشد خط چذابه و مالک را تحویل بگیریم، فرماندهی تیپ گفت:«شما سه روز مهلت دارین برای شناسایی و کارهای مقدماتی، ان شاء الله بعدش خط رو تحویل می گیرید.»
همان روز ،عبدالحسین فرمانده گروهان ها را خواست ،با امیر عباسی و خود مسؤول خط رفتیم قرار گاه تیپ، برای شناسایی اولیه، عباسی به زیر و بم خط آشنا بود و آن طرف ها را مثل کف دستش می شناخت.
کارمان دو شب طول کشید
دیده بانی، ،نگهبانی، کمین ها و تمام منطقه را یک شناسایی کلی کردیم. فهمیدیم همه ی آن دور و اطراف تو تیررس دشمن است رو همین حساب تیر مستقیم
زیاد می زدند. یکی گفت: «باید
هوای این مورد رو خیلی داشته باشیم.»
روز سوم آمدیم عقب که گردان را آماده حرکت بکنیم شبش بنا بود برویم خط را تحویل بگیریم صبح زود با عبدالحسین و چند تا دیگر از بچه،ها نشسته بودیم تو یکی از چادرها به صبحانه خوردن عبدالحسین زودتر از بقیه از سر سفره رفت کنار، سر سفره هم که بود با بی میلی لقمه می گرفت و می گذاشت تو دهانش زیاد چیزی
نخورد.
ادامه دارد....
🟣خاک های نرم کوشک🟣
تک ورها
#قسمت_صد_و_هفتاد_هشت
دو، سه روزی بود که گرفته و دمغ نشان می داد آن روز ولی به اوج خودش داشت می رسید. خودم را کمی جابجا
کردم و با خنده گفتم :«طوری شده حاج آقا؟»
لبخند کم رمقی زد و پرسید: «برای چی؟»
«خیلی رفتی تو لاک خودت»
چند لحظه ای ساکت ماند. بعد که به حرف آمد گفت:«عملیات فتح المبین که تموم شد از خدا خواستم که دیگه تو این مسائل پدافندی و تو نگهداشتن خط نیفتم»
یکی دو تا از بچه ها جور خاصی نگاش کردند انگار هضم مسأله براشان سنگین بود، او پی صحبتش را گرفت.
«البته هرچی وظیفه باشه انجام میدیم ولی من از خدا این طوری خواستم»
لحن صداش غمگین تر شد ادامه داد: «حالا مثل اینکه خداوند دعای ما رو مستجاب نفرموده، حتماً صلاح نیست که ما تو این منطقه خط شکن باشیم»
تو جبهه مشکل ترین کارها شکستن خطوط دشمن بود. او هم تو تمام کارها همیشه سخت ترینش را انتخاب می کرد و به عشق دین و ،مکتب با همه ی وجودش مایه
می گذاشت.
بعد از صبحانه گفت:«بسیجی ها و تمام کادر گردان رو جمع کنید که هم بیشتر باهاشون آشنا بشم و هم یک
صحبتی بکنم.»
گردان را تو میدان موقت صبحگاه جمع کردیم بچه های تبلیغات هم بساط میکروفن و بلندگوها را آماده کردند. رفت پشت تریبون چند آیه ای از قرآن خواند و شروع کرد به صحبت.
سخنرانی اش مفصل بود،حول و حوش یک ساعت طول کشید بعد از صحبت، چند دقیقه ای ما بین بچه ها گشت به سؤال ها جواب می داد و از بعضی ها هم اسم و فامیلشان را می پرسید و چیزهای دیگر،از این کار هم خلاص شد. با هم رفتیم کنار چادر فرماندهی و همان گوشه نشستیم گفت:«من خیلی حرف داشتم که به این بچه ها بزنم ولی
نگفتم.»
پرسیدم :«درباره ی چی؟»
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣
تک ورها
#قسمت_صد_و_هفتاد_نه
درباره ی مسائل پدافند و این حرف ها
گفتم:«خب چرا نگفتی؟!»
نفس عمیقی کشید و گفت:«چون هنوز منتظرم که شاید فرجی بشه و امشب بریم برای عملیات»
«زیاد سخت نگیرحاجی، ما باید امشب خط پدافندی تحویل بگیریم که می گیریم ان شاء الله.»
تا او را بیشتر بی خیال مطلب بکنم،گفتم::
از اینهاگذشته، مگه خودت نگفتی هرچی وظیفه باشه انجام می دیم؟» ....
تو همین صحبتها بودیم که یکدفعه سرو کله ی یک موتور از دور پیدا شد داشت با سرعت می آمد طرف ما نزدیک که شد درچه ای "۱".و مهندس امیرخانی ۲ را شناختم. بلند شدیم و رفتیم به استقبال، خود درچه ای پشت موتور نشسته بود. جلوی پای ما نگه داشت سریع آمد پایین و گفت:«آقای برونسی نیروها رو جمع کن،
جمع کن همه رو براشون صحبت
دارم.»
تند تند حرف میزد و کلمه ها را پشت سر هم می گفت، معلوم بود خبر مهمی دارد همین را ازش پرسیدیم.
«نیروها رو جمع کنید تا یکجا برای همه تون بگم»
بچه ها تازه متفرق شده بودند تو فاصله ی چند دقیقه دوباره همه را جمع کردیم درچه ای ایستاد به سخنرانی، قبل از آن یک کلمه هم چیزی نگفت و خبر را لو نداد اول صحبت آن روزش را هنوز یادم هست.
پاورقی
۱- سید هشام درچه ای فرمانده تیپ جوادالائمه علیه و علیهم السلام بود که در یکی از عملیاتها به خیل آزادگان
پیوست و بعد از جنگ به وطن بازگشت.
۲- بعدها به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد
ادامه دارد....
🟣خاک های نرم کوشک🟣
تک ورها
#قسمت_صد_و_هشتاد
«شما عزیزان گردانی رو تشکیل دادین که فرماندهی اون اگر اراده کنه و به کوه ،بزنه کوه رو به دو نیم می کنه.»
من و عبدالحسین دو سه قدمی آن طرفتر از او ایستاده بودیم تا این جمله را گفت، یکدفعه همه ی نگاه ها برگشت به طرف عبدالحسین، دست و پاش را گم نکرد خونسرد و طبیعی ایستاده بود همان جا آهسته خندید و نزدیک گوشم گفت: «ببین آقای درچه ای چی داره میگه، کدوم کوه رو ما می خوایم نصفش کنیم؟ ما رو چه به این
کارها؟»
سید هاشم درچه ای دوباره شروع کرد به حرف زدن، عبدالحسین پی حرفش گفت:« انگارسید نمی دونه که ما می خوایم بریم تو این باتلاق های چذابه خط تحویل بگیرم»
آقای درچه ای هنوز داشت از عبدالحسین تعریف می.کرد حسابی سنگ تمام گذاشته بود من تو فکر این بودم که
چه خبری برای ما آورده
لابلای صحبت یکدفعه رفت سر اصل ماجرا،
گفت:: خداوند به تیپ ما لطف فرموده و مأموریت ویژه ای از طرف
قرارگاه قدس به ما دادن»
تا این را گفت صورت عبدالحسین مثل گلی که بسته باشد و یکهو باز شود از هم شکفت.
قرارگاه قدس یک گردان برای مأموریت از ما خواسته ما هم تو گردان های تیپ که بررسی کردیم، دل خوش شدیم
به گردان حر،مکثی کرد و ادامه داد:«ان شاءالله
گردان شما تو این عملیات بتونه آبروی تیپ رو حفظ کنه.»
به صورت عبدالحسین نگاه کردم اشک هاش داشت می ریخت معلوم بود بی اختیار گریه اش گرفته با شوق به اش گفتم:::دعات مستجاب شد ،حاجی ،باز هم خط شکن شدی»
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه پشت ابر من
یک شبم بیرون بیا
رو به بارون میزنم ابرا برن
پشت این بارون بیا
#کلیپ🔊
#امام_زمان(عج)💚
#غروب_جمعه 💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💫
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 ساعت ۸ به وقت امام هشتم 💚
💚صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚
🌷 اللهم 🌷
🌷 صل علیٰ 🌷
🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷
🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ
🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷
🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷
🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷
🌷 الصِّديقِ 🌷
🌷الشهید🌷
🌷صَلاةً 🌷
🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷
🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷
🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷
🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷
🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷
🌷صلوات الله علیک🌷
🌷و علی آبائك🌷
🌷وأوﻻدك🌷
💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم
💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم
💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران
💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان
💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی
💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی
💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو
💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو
💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب
💚♻️میکنی آقا قدمها را حساب
💚♻️باتوعاشقترشدن عشقِ منست
💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
@Tobeh_Channel
. 👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و کاملترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
@taghvimehamsaran
✴️ شنبه 👈 3 آذر / قوس 1403
👈21 جمادی الاول 1446👈23 نوامبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛صبح روز اول هفته را با صدقه آغاز کنید.
📛برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید.
💠 به کانال ما در موضوع حرز امام جواد علیه السلام و ادعیه همراه بپیوندید. مناسبترین قیمت و مطمئن.👇
@Herz_adiye_hamrah
🚘مسافرت: مسافرت خوف حادثه دارد.
👶 مناسب زایمان هم نیست.
💑مباشرت امشب شب یکشنبه : سندی مبنی بر تاثیر مباشرت بر فرزند وارد نشده است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️تعلیم و تعلم.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️اشتغال به تجارت.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️و ارسال جنس به مشتری نیک است.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست.
🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
@taghvimehamsaran
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث روشنی دل می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 22 سوره مبارکه "حج" است.
کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده پیش امدی است که موجب ملال خاطر وی می شود و هر چه سعی کند از آن خلاص نگردد و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
@taghvimehamsaran
📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم تلفن.
09032516300
02537747297
09123532816
📛📛📛📛📛📛📛📛
ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است.
📛📛📛📛📛📛📛📛
@taghvimehamsaran
تماس با ادمین ایتا👇کانال تقویم همسران در ایتا و سروش و تلگرام.
👇ادمین...👇
@tl_09123532816
https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
📍دستنوشته سردار #شهید داوود جعفری:
💠 آیت الله میلانی: بنشینید توی روز یه مقداری با امام زمان (عج) درد و دل بکنید، خوب نیست یه شیعه ای که روزش شب بشه و شبش روز بشه اصلا به یاد امام زمانش نباشه. بنشینید یه چند دقیقه ای ولو آدم حال هم نداشته باشه مفاتیح رو باز کنید یه دعائی بخونید و همین زبان خودمونی یه سلام و علیکی بکنید با آقا ، درد و دلی بکنید.
🔰 انتشار برای اولین بار به مناسبت دومین سالگرد شهادت شهید
#شهدای_فارس
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید داوود جعفری 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
#صبحتبخیرمولایمن
🏝با هر صبح
بارقهای از نور،
طلوع خورشید مهربانی را
نوید میدهد،
ومن دلگرم به بودنتان
حضرت پدر!
برای شروعی زیبا سلام میکنم!🏝
⚘الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجَاةِ، الْمُرْتَجَى لِلشَّفَاعَةِ، الْمُفَوَّضِ إِلَيْهِ دِينُ اللَّهِ
همان كه از او آرزوي نجات برند، و اميد شفاعت از او دارند، آن كه دين خدا به او واگذار گشته⚘
📚مفاتیح الجنان،صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
جانِ هر زنده دلی...
زنده به جانِ دگراست
من همانم که دلم...
زنده به یادِ شهداست
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣
تک ورها
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_یک
تو همان حال گریه،خندید انگارازخوشحالی نمی دانست چکار کند بچه های گردان هم حال و هوای دیگری پیدا کرده بودند. حرف های آقای درچه ای که تمام شد مأموریت را رسماً به فرماندهی گردان ابلاغ کرد. بعد از خداحافظی
و سفارشات لازم، با مهندس امیرخانی سوارموتور،شدند گازش را گرفت و چند لحظه ی بعد از ما دور شدند.
عبدالحسین دوباره برای بچه ها سخنرانی کرد.این بار ولی،حال دیگری داشت پر شور حرف می زد و جانانه همه را بدون استثناء گریه انداخت حسابی هم گریه کردیم آخر صحبتش دستورات لازم را داد و گفت:«
سریع وسایل رو جمع و جور کنید که به امید حق راه بیفتیم.»
زود
آماده ی حرکت شدیم باید می رفتیم قرارگاه قدس که تو دل حمیدیه زده بودند و فرماندهی اش با عزیز جعفری بود سوار ماشین ها شدیم و راه افتادیم.
قرارگاه که رسیدیم تازه فهمیدیم که صحبت از یک عملیات بزرگ است؛ عملیات بیت المقدس، آن جا زیادمعطل نشدیم باز مأمورمان کردند به تیپ بیت المقدس اهواز،رفتیم طرف
جنگل نورد و منطقه ی دب حردان.
ستاره های آسمان شب را گرفته بودند که رسیدیم،آقای کلاه کج فرماندهی تیپ آمد به استقبالمان. بعد از خواندن نماز برنامه ی کارمان را مشخص کرد و ما جایگزین یکی از گردان های تیپ شدیم
ساعت های ده یازده شب بود که همه ی کارها روبراه شد نگهبانی ها را گذاشتیم و بقیه بنا شد به حالت آماده باش و با وضعیت کامل استراحت کنند حالا باید منتظر دستور حمله می.ماندیم من هم رفتم تو سنگر
نشسته بودم تو حال خودم، از بیرون صدایی شنیدم دقت که ،کردم دیدم صدای گریه است. رفتم بیرون. حاجی کنارخاکریز کز کرده بود و همچین با سوز اشک می ریخت که آدم بی اختیار گریه اش می گرفت. حال منقلبی داشت. با چشمهای گرد شده ام پرسیدم:«چیه؟ چیزی شده؟!»
انگشت شست و سبابه را گذاشت رو دو تا چشمهاش، اشکشان را پاک کرد سرش را این طرف و آن طرف تکان داد.
با آه گفت: «دلم می
سوزه!»
برای چی؟ طوری شده مگه؟»
ادامه دارد....
🟣خاک های نرم کوشک🟣
تک ورها
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_دو
به خط دب حردان اشاره کرد و گفت:«یادت هست اول جنگ با اسلحه «ام - یک" و "ام - دو"اومدیم این جا؟
یادت هست با چه زحمتی خاکریز زدیم و کیسه گذاشتیم و سنگر درست کردیم؟»
زنده شدن خاطرات اول جنگ، شیرینی خاصی برام داشت به تأیید حرفش سرم را تکان دادم.
«یادت هست همون وقتها پشت این خط آب ول کردیم؟»
گفتم: «آره یادم هست.»
«هنوز هم همون آبها مونده که الان نیزار درست شده.»
گفتم:«حالا قضیه ی گریه ی شما چیه؟»
گفت:«می دونی سید،ناراحتیم از اینه که چرا ما باید بعد از دو سال همون جای قدیم باشیم؟ ما الان باید خیلی جلوتر از این می بودیم غصه داره که این همه از خاک ما دست دشمن مونده.»
به حال و هوای او، مثل همیشه غبطه می خوردم این همه غیرت برای دفاع از دین و میهن، واقعاً عجیب بود.بلند شد ایستاد. سینه خیز تا لب خاکریز رفت کمی آن طرف را نگاه کرد و برگشت پایین،حالش خیلی گرفته بود.این را از حالت چهره اش می خواندم یکدفعه با صدای گریه آلودش گفت:«برو بچه ها رو جمع کن.»
نگاهم بزرگ شد با حیرت گفتم:«بچه ها رو ؟ برای چی جمع کنم؟!»
«یک دعای توسلی بخونیم»
«حواست کجاست حاجی؟»
انگارتازه به خودش آمد،چپ و راستش را نگاهی کرد و زود گفت:«ها؟برای چی؟»«ناسلامتی این جا خط مقدمه، یادت رفته که با خاکریز دشمن صدمتر بیشتر فاصله نداریم؟ این جا که نمی شه دیگه بچه ها رو جمع کنیم.»
کف دستش را گذاشت رو پیشانی اش، چشمهایش را بست و گفت:«حواس منو ببین! اصلا یادم نبود کجاییم.»
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣
تک ورها
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_سه
به خط دب حردان اشاره کرد و گفت:«یادت هست اول جنگ با اسلحه «ام - یک" و "ام - دو"اومدیم این جا؟
یادت هست با چه زحمتی خاکریز زدیم و کیسه گذاشتیم و سنگر درست کردیم؟»
زنده شدن خاطرات اول جنگ، شیرینی خاصی برام داشت به تأیید حرفش سرم را تکان دادم.
«یادت هست همون وقتها پشت این خط آب ول کردیم؟»
گفتم: «آره یادم هست.»
«هنوز هم همون آبها مونده که الان نیزار درست شده.»
گفتم:«حالا قضیه ی گریه ی شما چیه؟»
گفت:«می دونی سید،ناراحتیم از اینه که چرا ما باید بعد از دو سال همون جای قدیم باشیم؟ ما الان باید خیلی جلوتر از این می بودیم غصه داره که این همه از خاک ما دست دشمن مونده.»
به حال و هوای او، مثل همیشه غبطه می خوردم این همه غیرت برای دفاع از دین و میهن، واقعاً عجیب بود.بلند شد ایستاد. سینه خیز تا لب خاکریز رفت کمی آن طرف را نگاه کرد و برگشت پایین،حالش خیلی گرفته بود.این را از حالت چهره اش می خواندم یکدفعه با صدای گریه آلودش گفت:«برو بچه ها رو جمع کن.»
نگاهم بزرگ شد با حیرت گفتم:«بچه ها رو ؟ برای چی جمع کنم؟!»
«یک دعای توسلی بخونیم»
«حواست کجاست حاجی؟»
انگارتازه به خودش آمد،چپ و راستش را نگاهی کرد و زود گفت:«ها؟برای چی؟»«ناسلامتی این جا خط مقدمه، یادت رفته که با خاکریز دشمن صدمتر بیشتر فاصله نداریم؟ این جا که نمی شه دیگه بچه ها رو جمع کنیم.»
کف دستش را گذاشت رو پیشانی اش، چشمهایش را بست و گفت:«حواس منو ببین! اصلا یادم نبود کجاییم.»
ادامه دارد....
🟣خاک های نرم کوشک🟣
تک ورها
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_چهار
رفتیم تو سنگر فرماندهی،چهار پنج تا از بچه ها را صدا زد بنا شدپنج شش نفری، دعای توسل بخوانیم. وقتی همه جمع شدند،خودش جلوتر از بقیه نشست و خواندن دعا را شروع کرد.
واقعاً فراموشم نمی شود آن شب را،سوز صداش تا اعماق وجود آدم را می سوزاند.از همان اول تا آخر دعا، به شدت گریه کردیم خیلی با شوربود. آخر دعا به حالت عجز و زاری گفت:«دعاکنید إن شاءالله این عملیات پیروز بشه که باز دوباره نخوایم بعد از دو سال همین جا بمونیم یا خدای نکرده بریم عقب تر.»....
آن شب را تا صبح منتظر دستور حمله ماندیم بعد از اذان صبح هم خبری نشد در تمام طول این مدت صدای تیراندازی و درگیری به گوش می رسید.
حدود هفت و هشت صبح بود که آقای غلامپور از پشت بی سیم با عبدالحسین حرف زد و دستور حمله را داد. قبلش ما یک شناسایی کلی از منطقه کرده بودیم. اسم رمز عملیات را به بچه ها گفتیم و باهمان اطلاعات کم زدیم
به خط دشمن
،از لابلای نیزارها رفتیم جلو، عجیب بود؛ حتی یک تیر هم به طرف ما شلیک نمی شد تازه وقتی پا گذاشتیم رو دژ دشمن، دیدیم عراقی ها به سرعت باد و طوفان دارند فرار می کنند همه مات و مبهوت نگاهشان کردند برای همه سؤال شده بود که چرا فرار می کنند؟
گفتم به احتمال قوی از دیشب تا حالا تحت فشار روحی بودن امروز صبح تا ما رو دیدن دیگه نتونستن طاقت بیارن
یکدفعه عبدالحسین از گرد راه رسید داد زد :«پسر چرا و ایستادین شماها؟!برین دنبالشون، برین.»
گویی وضعیت دستمان آمد پا گذاشتیم به تعقیبشان، تا ایستگاه حسینیه دنبالشان رفتیم و تا جایی که جا داشت، ازشان اسیر گرفتیم و غنائم جنگی.
تازه آن جا فهمیدیم کار اصلی را بچه های تیپ بیست و یک امام رضا (سلام الله علیه) و نیروهای دیگر کرده اند. از سمت ایستگاه حسینیه از کارون رد شده و دشمن را بریده بودند. دشمن هم منطقه ی پادگان حمید و
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
🕊وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا 🕊
🕊 برای خدا اسمهای نیکویی است پس خدا را با آن اسمها بخوانید ( اعراف آیه ۱۸۰)
✍🏻 اسم اعظم الهی
از شیخ جعفر مجتهدی رحمهالله علیه نقل شده:
👈🏻 زمانی که در نجف اشرف اقامت داشتم به مولا امیرالمؤمنین عرض کردم: ای مولای من، اسم اعظم را به من عطا فرمایید.
حضرت در پاسخ، 21 روز ریاضت در مسجد کوفه برای من تجویز نمودند.
👈🏻 روزها و شبها میگذشت... و در این 21 شبانه روز به ریاضت و شب زندهداری خود ادامه میدادم و به دستور حضرت امیر کاملا عمل میکردم.
👈🏻 سرانجام شب بیست و یکم فرا رسید.
و مشغول ذکر بودم و تا نزدیکیهای صبح از اسم اعظم خبری نشد.
👈🏻 به حضرت عرض کردم: مولای من! طبق دستور شما وظایفم را انجام دادم (اما چرا نتیجهای نگرفتم؟)
🕊 دراین هنگام، ناگهان ستونی از نور، از جانب آسمان به طرف همان استوانهای که من در کنار آن نشسته بودم، درخشش کرد و ندایی بلند شد که:
🕊« شیخ جعفر، اسم ولی هر زمان اسم اعظم الهی است »
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
💠 بسیج ؛ میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامىست که تربیت یافتگان آن ، نام و نشان در گمنامى و بىنشانى گرفتهاند.
«بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران؛ حضرت امام رضوانالله علیه»
🇮🇷 مبارک باد «هفته بسیج»
بر عموم بسیجیان سلحشور و جان بر کف ایران اسلامی
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چطور میشه به امام زمان نزدیک شد⁉️
#امام_زمان
#کلیپ_مهدوی
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 حضرت زهرا سلاماللهعلیها مادر گناهکارا هم هست!
بخاطر خطاهات این رابطه رو قطع نکن!
استاد شجاعی
هدایت شده از کانال توبه
حوادث ماههای جمادی الاُولی تا رجب در اخرالزمان
بر اساس روایات اسلامی، در سال پیش از قیام امام مهدی علیه السلام، طی سه ماه جمادی الاُولی، جمادی الثانیه و رجب حوادث شگفت آوری در جهان رخ میدهند که مهمترین آنها جنگ جهانی سوم و قیام زمینهسازان ظهور میباشد.
بنابر آنچه در بخشی از توقیع (نامه) امام مهدی علیه السلام به شیخ مفید آمده است، در سال پیش از قیام، از ماه جمادی الاولی حوادث آخرالزمان شتاب بیشتری به خود میگیرند:
... هر گاه ماه جمادی الاولی از این سال شما (سال پیش از قیام) فرا رسید، از آنچه در آن رخ میدهد، عبرت بگیرید و به خاطر آنچه در پیِ آن خواهد بود، از خواب غفلتِ خود بیدار شوید. به زودی برای شما از آسمان نشانهای روشن آشکار میشود
و همانند آن نیز در زمین خواهد بود...(1)
پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله فرمود:
... سپس شگفتی و سراسر شگفتی بین ماه جمادی تا رجب. سپس شتر ماده پالان شدهای بهتر خواهد بود از آبادی بزرگی که درآمد آن سد هزار [دینار] است(2)
این حدیث به ارزش و اهمیت داشتن وسایل نقلیه در دوره آخرالزمان برای رفتن به مناطق امن اشاره دارد.
بی تردید مراد از شتر ماده در این گونه روایات، وسایل نقلیه امروزی است که سرنشینان خود را داخل شکمهاشان حمل میکنند.
امام علی علیهالسلام میفرماید:
ای شگفتا و سراسر شگفتی بین ماههای جمادی و رجب، از فراهم آمدن پراکنده ها و درو شدن روییدنیها و صداهایی پس از صداها(3)
از این روایت چنین بر میآید که مراد از شگفتی بین ماههای جمادی تا رجب، وقوع جنگهایی بزرگ، خصوصاً جنگ جهانی است که با گردآوری نیروها و درو شدن آنها و صدای پیاپیِ شلیک و انفجار توپها، بمبها و موشکها همراهاند.
کعب الأحبار گفته است:
... و شگفتی سراسر شگفتی بین ماه جمادی و رجب.
گفته شد: آن شگفتی چیست⁉️ گفت: شورش اهل مغرب است، در حالی که بر اسبهای غیر عربی خاکستری سوارند و با کمک شمشیرهاشان اسیر میگیرند تا آنکه به لَجّون برسند و خروج سفیانی است...(4)
گفتنی است طبق روایات اسلامی پیش از خروج سفیانی در ماه رجب در دمشق، نیروهای بربر از شمال غربی افریقا ابتدا وارد مصر شده و سپس به اردن میآیند و به منطقۀ لَجون در شمال غربی این کشور میرسند و از آنجا به سوی دمشق در سوریه پیش می تازند.
نیز شایستۀ یادآوری است، مراد از «اسبهای غیر عربی خاکستری» در این گونه احادیث، خودروهای نظامی امروزی است که در کشورهای غیر عربی ساخته و برای عملیات در خاورمیانه، خصوصاً کشورهای عربی، به کار گرفته میشوند. از آنجا که منطقۀ خاورمیانه بیشتر بیابانی و خاکی است، برای استتار خودروهای نظامی از رنگهای متمایل به رنگ خاک مانند خاکستری استفاده میشود.
در روایتی از امام علی علیه السلام، به وقوع چند حادثۀ عجیب در ماههای جمادی الاُولی تا رجب اشاره شده است:
هر گاه دو نیزه (دو گروه قدرتمند) در شام درگیر شوند، یکی از نشانههای الهی آشکار میگردد. گفته شد: ای امیر مؤمنان، آن نشانه چیست⁉️ فرمود: لرزشی است در شام که در آن بیش از صد هزار نفر نابود میشوند و خداوند آن را رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار میدهد. پس هر گاه چنین شود، نگاه کنید به صاحبان اسبهای غیر عربی خاکستری [گوش] بریده و پرچمهای زرد که از مغرب روی میآورند تا آنکه در شام فرود آیند؛ و این هنگام ترس بزرگتر و مرگ سرخ (جنگ جهانی) خواهد بود. پس هر گاه چنین شود، نگاه کنید به فرورفتن آبادیای از دمشق که به آن «حَرَستا» میگویند. پس هر گاه چنین شود، پسر زنِ جگرخواره (سفیانی) از دره خشک خارج خواهد شد تا آنکه بر منبر دمشق قرار گیرد. پس هرگاه چنین شود منتظر خروج مهدی علیه السلام باشید(5)
به نظر می رسد، در این حدیث مراد از درگیری دو نیزه در شام بروز جنگ میان دو گروه اصهب شامی و ابقع مصری باشد، و مقصود از «پرچمهای زرد» پرچم نیروهای اهل مغرب یا بربر است.
از جمله حوادث مهمی که در ماه رجب سال پیش از ظهور منجی رخ می دهد، قیام سه تن از زمینهسازان ظهور امام مهدی علیه السلام است. در این ماه دو قیام حق خواهد بود که یکی قیام حسینی خراسانی در خراسان و دیگری، قیام حسینی یمانی در صنعا میباشد. قیام باطلی نیز وجود دارد و آن، قیام سفیانی شامی در دمشق است.
امام صادق علیهالسلام فرمود:
... از امور حتمی، خروج سفیانی در ماه رجب است
امام باقر علیهالسلام نیز می فرماید:
خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود...
از دیگر حوادث شگفتی که در ماه رجب سال پیش از ظهور روی می دهد، آشکارشدن چهرۀ انسانی در ماه و کف دستی در آسمان است.
داود بن سرحان از امام صادق علیه السلام روایت کرده است:
پیش از آن سالی که صدای آسمانی برمیخیزد، در ماه #رجب نشانهای است گفتم: آن نشانه چیست⁉️
فرمود: چهرهای که در ماه طلوع میکند و دستی که آشکار میشود
@Tobeh_Channel
#لاله_های_زینبی
💐مدافع حرم «علی اکبر زوار» در ۱۷ آذرماه ۱۳۵۶ در شهر مشهدمقدس دیده به جهان گشود.بسیار آرام و صبور بود و هرکاری را که شروع می کرد، حتما به اتمام می رساند.همچنین به آیت الله قاضی ارادت ویژه ای داشت و سفارش میکرد، که همه زندگینامه این عالم را مطالعه کنند.
🌴به عنوان دیده بان خدمت میکرد و
اجازه شرکت در عملیات را نداشت، اما به دلیل خوابی که دیده بود و اصرارش #فرمانده اجازه شرکت در عملیات را به او داد.
🌷در حین عملیات درتاریخ ۲ آذرماه ۱۳۹۴به فیض شهادت رسید و به جهت اینکه این شهید عزیز از ناحیه قفسه سینه به بالا دچار مجروحیت شده بود
و منطقه نیز در دست دشمن افتاده بود، امکان برگرداندن پیکرهای پاک شهدا وجود نداشت. سرانجام پس از گذشت یک سال مفقود الجسم بودن پیکر پاک این شهید والامقام شناسایی و در تاریخ ۳۰ آذرماه ۱۳۹۵ تشییع و در بهشت رضا(علیهالسلام) قطعه ۱۵ به خاک سپرده شد.
🌹#شهید_مدافع_حرم
#علی اکبر_زوار
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🖤🖤🖤فاطمة الزهراء🖤
🖤🖤فاطمة الزهراء🖤
🖤فاطمة الزهراء🖤
✅انتشار مطالب بدون ذکر منبع با ذکر حداقل1⃣صلوات جهت سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام جایز است✅
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید علی اکبر زوار 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃