. 👇👇👇کانال عمومی 👇👇👇
(تقویم همسران)
اولین و جامعترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی.
✴️ جمعه 👈 28 بهمن / دلو 1401
👈26 رجب 1444👈17 فوریه 2023
@taghvimehmsaran
🏛مناسبت های اسلامی ودینی.
🏴وفات حضرت ابوطالب علیه السلام " 10 هجری قمری ".
🔵امور دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅درختکاری.
✅نقل و انتقال و جابجایی.
✅خرید کردن.
✅داد و ستد و تجارت.
✅اغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅و دیدار با هر که خواهی خوب است.
✅برای دریافت تقویم هر شب کافی است کلمه تقویم همسران را در تلگرام و ایتا و سروش جستحو کنید و به کانال ما بپیوندید.
📛ولی ازدواج خوب نیست و امکان جدایی دارد.
👶برای زایمان مناسب و نوزاد عمر طولانی خواهد داشت.
🚘مسافرت بعد از ظهر و همراه صدقه باشد.
💏مباشرت امروز:
مباشرت امروز پس از فضیلت نماز عصر هم استحباب دارد و هم برای سلامتی مفید و فرزند حاصل از آن دانشمندی مشهور خواهد شد .ان شاءلله...
💑 انعقاد نطفه و مباشرت:
امشب: برای #مباشرت در جمعه شب (شب شنبه )،حکمی ندارد.
💠به کانال ما در موضوع حرز امام جواد علیه السلام و سایر ادعیه سری بزنید...👇
@Herz_adiye_hamrah
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓امروز قمر در برج جدی و برای امور زیر مناسب است:
✳️کندن چاه و کانال.
✳️شکار و صید و دام گذاری.
✳️لباس نو پوشیدن.
✳️انواع جراحی ها.
✳️شروع درمان و معالجات.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️شراکت و امور شراکتی.
✳️برداشت محصول.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️و وام و قرض نیک است.
📛ولی ازدواج خوب نیست.
🔵نگارش ادعیه و حرز و نماز و بستن حرز خوب است.
@taghvimehmsaran
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) ، باعث رهایی از بلا می شود.
@taghvimehmsaran
💉حجامت.
خون دادن فصد و زالو انداختن...
#خون_دادن یا حجامت ،موجب خلاصی از مرض می شود.(حجامت سر ظهر جمعه خوب نیست)
@taghvimehmsaran
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
@taghvimehmsaran
😴 تعبیر خواب...
خواب و رویایی که امشب. (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه ی 27 سوره مبارکه " نحل" است.
قال سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین....
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده حالتی غیر از آن حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد.ان شاءالله چیزی همانند ان قیاس گردد...
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع مطالب.
تقویم همسران
نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
09032516300
025 377 47 297
0912 353 28 16
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما همراه با لینک ارسال کنید.
📛📛📛📛📛📛📛📛
مطلب با حذف لینک ممنوع و حرام است.
📛📛📛📛📛📛📛📛
مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇
لینک کانال در ایتا و سروش و تلگرام👇
@taghvimehamsaran
ارتباط با ادمین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی...👇
@tl_09123532816
https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
📚 #یازده(مروری بر خاطرات احمد چلداوی)
✍به قلم:احمد چلداوی
🔸قسمت: 5
☘پست سرشب بهترین ساعت پست است؛ چون تا همه بیدارند پستت تمام میشود و وقتی همه برای خواب میروند تو هم میروی و تا صبح راحتی بدترین پست هم پست ۲ تا ۴ نصف شب بود چون تا میآمدی بخوابی برای پست بیدارت می کردند و وقتی پستت تمام میشد تا میآمد چشمت گرم شود برای نماز صبح و صبح گاه باید بیدار میشدی. همه بچه ها از پست ۲ تا ۴ فراری بودند یکی از شبها پست شب نوبت من بود و باید دم در مسجد نگهبانی میدادم. هنوز مسجد شلوغ بود. به نظرم پست قبلی امیر کریمی بود. اسلحه را تحویلم داد و بعد یک خشاب گذاشت کف دستم و گفت: «این هم جانت!» با این حرفش تصور کردم اسلحه خالی است. رفتم روی گونی های سنگر نشستم و قنداق اسلحه را گذاشتم روی زانوهایم. سر اسلحه رو به طاق ایوان ورودی مسجد بود، اسلحه را از ضامن خارج کردم. حواسم نبود و دستم رفت روی ماشه که ناگهان اسلحه شلیک شد. از جا پریدم. بچه ها ریختند بیرون که «چه خبره چی شده؟ بوی باروت در فضا پیچیده بود. گلوله به طاق مسجد خورده بود و یک تکه از آجر آن را گنده بود. هول کردم نمی دانستم جواب مردم را چه بدهم. پاس بخش آمد و صورت جلسه کرد و دلیل شلیک را پرسید. چیزهایی سر هم کردم اما قانع نشد و رفت. بعد از آن چندین بار مجبور شدم تیر هوایی بزنم مخصوصاً وقتهایی که به افراد مشکوک ایست میدادیم و آنها نمی ایستادند. برای همین معروف شده بودم به تک تیرانداز مسجد جواد الائمه عليه السلام ! وظیفه هر شب ما کنترل رفت و آمدها و مواظبت از اموال مردمی بود که خانه شان را رها کرده بودند. باید به هر کس نمیشناختیم ایست میدادیم. یک شب داخل سنگر سر نبش نشسته بودیم که تعدادی ناشناس از دور نمایان شدند. روال این بود که سه نفری داخل سنگر می نشستیم و ایست میدادیم. بعد یک یا دو نفر برای تفتیش از سنگر بیرون میرفتند. ایست دادیم آنها هم ایستادند. من ماندم، دو نفر از بچه ها از سنگر بیرون رفتند تا آنها را تفتیش کنند خوب که دقت کردم دیدم ای وای این که پدرم و تعدادی از دوستانش هستند. هر چه سعی کردم یواشکی به بچه ها بگویم این پدرم است متوجه نشدند. رویم نشد بروم جلو و معذرت خواهی کنم. خودم را قایم کردم تا آنها رفتند. یک روز دیگر برای مانور نظامی به فرماندهی عبدالله محمدیان از مسجد خارج شدیم. در طول مسیر به یک جوی آب برخوردیم. عبدالله دستور داد همه از روی جوی بپرند. من گفتم ای بابا این چه دستوریه؟ وقتی پل هست، خوب از روی اون رد میشیم. حقیقتش زورم میآمد دستور را اجرا کنم. عبدالله ناراحت شد و مرا از مسجد اخراج کرد ،اخراج مجازات سرپیچی از دستورات فرمانده به حساب می آمد. نمیتوانستم این مجازات را تصور کنم بالاخره بهانه ای جور کردم و گفتم: قبلاً جراحی فتق کردم و نمیتونم از جایی بپرم». در نهایت با وساطت برخی بزرگ ترها موضوع ختم به خیر شد. اما یاد گرفتم که دستور فرمانده را باید اجرا کرد. خانواده ام برای در امان ماندن از آتش دشمن مجبور شدند بروند به خلف آباد (یا همان رامشیر فعلی) به زور من را هم با خودشان بردند اما برادرم علی ماند و در مسجد حضرت مهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف به عنوان یک بسیجی خدمت کرد. در خلف آباد بسیاری از جنگ زدگان را اسکان داده بودند. مسجد خلف آباد اصلا پُر بود از خانوادههای جنگ زده که سهم هر کدام پنج شش متر بیشتر جا نبود. اجاره خانه هم به شدت سرسام آور بود و هر کسی از عهده آن برنمی آمد. زیر پله مسجد یک جای پنج شش متری سهم ما شد. مدتی گذشت تا به اتاقی در همان نزدیکی نقل مکان کردیم. خانه ای که بر اثر طغیان رودخانه جراحی آسیب جدی دیده بود و درب و پیکر درست و حسابی هم نداشت. فقط ورودی اش سالم بود. دو اتاقف گلی دو طرف درب ورودی و کمی آن طرفتر هم دو اتاق بلوک سیمانی قرار داشت که معلوم بود بر بقایای دو اتاق گلی مخروبه بنا شده است. وسط حیاط باغچه ای بود با چند درخت نخل و یک شیر آب که چند ساعت در روز آب داشت.
یکی از اتاقهای گلی را به ما دادند اتاقی حدوداً ۱۲ متر. هر شب حداقل ده نفر در آن می خوابیدیم. صاحب خانه سیدی بود که در آن گرانی ناشی از جنگ آن اتاق را مجانی به ما داده بود. او معتقد بود نباید به جنگ زده ها که همه چیزشان را از دست داده اند بیش از این فشار بیاید. آن سید بزرگوار حتی گاهی که تعداد مهمان ها زیاد می شد، دیوانیه یا همان اتاق نشیمنش را هم در اختیار ما میگذاشت. ایشان با وجود سن بالا، هر روز بساط عبا بافی یا همان بشت عربی را راه می انداخت. من هم مدتها در کنار او می نشستم و با او سخن میگفتم و از صحبت کردن با او لذت میبردم. او هم با حوصله ساعتها مزاحمتم را تحمل میکرد و به سؤالاتم با مهربانی پاسخ میداد.
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
*قرار شبانه با مولای غریبمان💚*
*بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد...*
*دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد...*
*💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠*
*🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸*
*⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜*
*ترجمه:*
*خدايا گرفتارى بزرگ شد، و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت، و اميد بريده گشت، و زمين تنگ شد، و خيرات آسمان دريغ شد و پشتيبان تويى، و شكايت تنها به جانب تو است، در سختى و آسانی تنها بر تو اعتماد است، خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن صاحبان فرمانى كه اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به اين سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ايشان به ما گشايش ده، گشايشى زود و نزديك همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر، اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد، كه تنها شما كفايت کنندگان منيد، و ياریم دهيد كه تنها شما ياری كنندگان منيد، اى مولاى ما اى صاحب زمان، فريادرس، فريادرس، فريادرس، مرا درياب، مرا درياب، مرا درياب، اكنون، اكنون، اكنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، اى مهربانترين مهربانان به حق محمّد و خاندان پاك او.*
*💠دعــای ســـلامتی*
*امــام زمــــان(عج)💠*
*⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜*
*⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️*
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
شهید محمد شکری اولین فرزند خانواده بود،خانواده وضعیت مالی خوبی نداشتند ولی با آمدن این فرزند درهای رحمت الهی به روی آنان گشوده شد.
🔹در دوران تحصیل رشتهی "پرستاری" در سال ۱۳۷۱ ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، ۲ دختر به نامهای " مائده " و " مهدیه " است. فرزند بزرگش بنا بر توصیههای دلسوزانه پدر توانست در رشته دندانپزشکی دانشگاه مشهد پذیرفته شود.
🔹شکری، در راه خدمت به بیماران کرونایی سرانجام در بخش " آی.سی.یو " بیمارستان ثامن الائمه مشهد همزمان با اذان ظهر بعد از شنیدن دعای فرج، دعوت حق را لبیک گفت.
#معرفی_شهید
#شهدای_سلامت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدمحمد شکری 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💚حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند:💚
🔆 هركس چهل صبح(پیوسته) (دعای) عهد را بخواند:
1️⃣از یاوران قائم ما باشد
2️⃣و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد او را از قبر بیرون آورند
3️⃣و در خدمت آن حضرت باشد
4️⃣و حق تعالی به هركلمه از حسنه او را كرامت فرماید
5️⃣ و هزار گناه از او محو كند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد را بخوانی،مقدراتت عوض میشود...🍃
#امام_زمان مهربانم
مولای من مهدی جان!
از شما سپاسگزارم
که هر صبح رخصت میدهید
سلامتان کنم یادتان کنم
من با این سلام ها تازه میشوم
جان میگیرم پرواز میکنم
من با این سلام ها
یادم میآید پدر دارم
جان پناه دارم
راه بلد دارم...
من با این سلام ها زندهام...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_امام_زمانم
🌼🍃سلام،
صبحتون مهدوی🍃🌼
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
♦️امان از جهل و نادانی...
🔹️گفتند کرونا از چین با پرواز جامعهالمصطفی وارد قم و از قم به کشور منتشر شد، دروغ بود
🔹️گفتند واکسن برکت آب مقطر است، دروغ بود
🔹️گفتند فایزر ایمنی بالای ۹۵ درصد دارد، رئیسش ۴ بار کرونا گرفت و این هم دروغ بود
🔹️بارها گفتند رهبر انقلاب از دنیا رفته، دروغ بود
🔸️حالا می گویند آخوندها در قم برای بی حجابی، مدارس دخترانه را مسموم می کنند!
💠چه خوب گفت امیرالمومنین:
احمق را اگر به كار خوبى متوجّه كنى، غافل مى شود، اگر بخواهى از نيكى دست بكشد دست مى كشد، اگر به نادانى وادارش كنى در پى نادانى مى رود، چون سخن گويد دروغ به زبان آورد، فهم ندارد و اگر هم به او تفهيم كنى نمى فهمد...
🗣#محسن_احمدی
┄┅═✧♡💠♡✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 حتما ببینید | نگاهی به دستاوردهای فضایی ایران در یک سال اخیر
¤ پرتاب ماهواره ققنوس
¤ سامانه آفاق
¤ ماهواره نور ۲
¤ ماهواره ناهید ۱
¤ ماهواره خیام
¤ پایگاه فضایی چابهار
¤ افتتاح مرکز کنترل ماهواره
¤ طراحی و تولید کپسول زیستی
¤ دستیابی به تصاویر رنگی
¤ ماهوارهبر قائم ۱۰۰
¤ تفاهمنامه با آژانس فضایی روسیه
¤ ثبت ماهواره خیام در سازمان ملل
¤ ماهواره سنجشی طلوع ۳
¤ ماهواره مخابراتی ناهید ۲
¤ و ...
بیشتر ببینید
📆 ۱۴۰۰ - ۱۴۰۱
#هوافضا
#ساختوتولید
#بینالمللی
🇮🇷 خـــــ♥️ــوشخبـر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75
🔴 غربی که روز ستایش زن ندارد
♦️اگر بخواهیم از مظلومیت های زن غربی بگوییم همین بس که آنها روز زنی برای ارج نهادن به زنانگی ندارند.
یک روز عشق ولنتاین دارند که به معنای عشق بدون تعهد وصرفا رابطه رمانتیک با زن است ودوم یک روز هشت مارس دارند که آن هم به شکل بسیار سلبی و منفی برای متوقف کردن خشونت علیه زنان است.
غرب یا زنانگی ندیده که ارج نهد ،یا اصلا نمیداند زنانگی چیست که ارج نهد یا کارکرد زنانگی به زیان نظام سرمایه داری است که باید فراموش شود.
#زن_غربی_مظلوم
✍عالیه سادات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎥 سه دقیقه صریح، روشن و منطقی، درباره فساد نظام و نحوه مواجهه با آن/ فساد سیستمی یا فساد در سیستم!؟
🔺برای دیدن تحلیلهای حمید رسایی عضو کانال شوید🔻
rubika.ir/rasaee
eitaa.com/rasaee
T.me/www_rasaee_ir
twitter.com/hamidrasaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 یادم تو را فراموش، از زبان #مقام_معظم_دلبری😍
🔺چین دو غول صنایع هوایی و فضایی آمریکا را تحریم کرد؛ انتشار این خبر بلافاصله پس از سفر آیت الله رئیسی به پکن، بسیار معنی دار و یک جبهه گیری کم سابقه تلقی میشود.
✅ @ansari_rahim
https://twitter.com/Ansarii_rahim/status/1626413503421595648?t=IsX17sge77l3CM-ngc46ZA&s=19
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
*قرار شبانه با مولای غریبمان💚*
*بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد...*
*دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد...*
*💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠*
*🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸*
*⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜*
*ترجمه:*
*خدايا گرفتارى بزرگ شد، و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت، و اميد بريده گشت، و زمين تنگ شد، و خيرات آسمان دريغ شد و پشتيبان تويى، و شكايت تنها به جانب تو است، در سختى و آسانی تنها بر تو اعتماد است، خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن صاحبان فرمانى كه اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به اين سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ايشان به ما گشايش ده، گشايشى زود و نزديك همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر، اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد، كه تنها شما كفايت کنندگان منيد، و ياریم دهيد كه تنها شما ياری كنندگان منيد، اى مولاى ما اى صاحب زمان، فريادرس، فريادرس، فريادرس، مرا درياب، مرا درياب، مرا درياب، اكنون، اكنون، اكنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، اى مهربانترين مهربانان به حق محمّد و خاندان پاك او.*
*💠دعــای ســـلامتی*
*امــام زمــــان(عج)💠*
*⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜*
*⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️*
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
📚 #یازده(مروری بر خاطرات احمد چلداوی)
✍به قلم:احمد چلداوی
🔸قسمت:٦
☘در خلف آباد کاری برای انجام دادن نداشتم مدتها روی تپه کنار رودخانه جراحی می نشستم و شنا کردن بچه ها را تماشا میکردم. مدتی کلاسهای درس را در یک چادر برای جنگ زدگان برگزار کردند که من هم شرکت کردم اما چون رشته هنرستان نداشت ادامه ندادم.
حالا دیگر به زمستان سال ۵۹ رسیده بودیم. مرتب از رادیو اخبار جنگ را دنبال می کردم و با خبر هر عملیاتی آرزو میکردم ای کاش من هم میتوانستم به جبهه بروم. مرتب با خانواده ام برای برگشتن به جبهه درگیر بودم، اما هر چه تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم در همین ایام خبر عملیات هویزه و شهادت علم الهدی و یارانش علی رغم سانسور خبری از رادیو پخش شد. این عملیات به خاطر خیانت بنی صدر شکست خورده بود.
● بسیجی بمان
بازگشت به شهر و دیار
از مهرماه ۱۳۵۹ تا پایان زمستان آن سال را در خلف آباد ماندیم. آن اتاق کوچک خانه سید، اگر چه خوب بود ولی برای خانواده هشت نفری ما و مهمانهایی که از راه می رسیدند خیلی کوچک بود. پس از مدتی به امیدیه نقل مکان کردیم. این شهر به خاطر پایگاه هواییاش چندین بار مورد حمله میگهای عراقی قرار گرفت. بهار تا نیمه تابستان سال ۶۰ را در امیدیه ماندیم. یکی از کلاس های مدرسه ای که حالا تعطیل شده بود را به ما و خانواده خاله شاها دادند. وسط کلاس را با یک پرده جدا کردیم، نصف کلاس را ما و نصفه دیگر را خانواده خاله شاها مستقر شدند. یک کلاس را هم به عنوان آشپزخانه مشترک برای همه ساکنین مدرسه در نظر گرفته بودند. در امیدیه هم کار خاصی نداشتم فقط گاهی برای دیدن عمه وسیله که از سوسنگرد به رامهرمز رفته بود به آنجا میرفتم و بر میگشتم. هوای امیدیه خیلی گرم تر از اهواز بود و تحمل این گرما برای مان ممکن نبود.مابقی تابستان را برای فرار از این گرمای طاقت فرسا به همدان رفتیم و در مدرسه ای در منطقه دره مرادبیگ ساکن شدیم. همان جا چند روز اول ماه مبارک رمضان را روزه گرفتیم. هر روز صبح مسافتی طولانی را با پای پیاده برای تهیه مایحتاج خانواده به روستایی که نزدیک مدرسه بود میرفتم. ماه مبارک آن سال در هوای خنک همدان خیلی به خانواده چسبید اما من هنوز حال و هوای شهرم را بیشتر می پسندیدم، اگر چه میدانستم هوای اهواز خیلی گرم است. لحظه شماری میکردم بهانه ای دست دهد و به اهواز برگردم. بالأخره آن بهانه جور شد. مرحوم دایی عبدالزهرا که از اهواز آمده بود، خبر آورد که هنرستان شرکت نفت یک دوره فشرده در تابستان سال ۱۳۶۰ برای هنرجوها برگزار میکند. با اصرار خانواده را راضی کردم و با کمی پول توجیبی راهی اهواز شدم. بعد از مدتها دیوارهای شهر اهواز را از دور میدیدم. قلبم به تپش افتاد. از اتوبوس که پیاده شدم هوای شهر تندی گرمایش را به صورتم کوبید ولی آن گرما برایم مطبوع تر از هوای خنک همدان بود. بلافاصله رفتم مسجد جواد الائمه علیه السلام پیش شهید سیاح، خواست مطمئن شود آمده ام که بمانم یا نه! گفت: «باز اومدی سری بزنی یا اومدی بمونی؟» گفتم: اومدم بمونم. گفت حالا شد! از همان تابستان زندگی من به عنوان یک بسیجی تمام وقت در مسجد شروع شد. صبح ها میرفتم هنرستان و بعد ازظهرها می آمدم مسجد. هنوز چند روزی از ماه مبارک باقی مانده بود. هوا هم بسیار گرم، و شهر زیر توپخانه دشمن بود. روزها که میرفتم هنرستان خیلی سخت میگـذشت. باید کارگاه عمومی و کارگاه تراش را شرکت میکردم. توی کارگاه بیشتر سوهان کاری بود. باید تمام زوایای قطعه فلزی، قائمه یا همان ۹۰ درجه می شد. حوصله من برای سوهانکاری خیلی کم بود. هر بار قطعه را نشان استادکار می دادم، گونیا می انداخت و میگفت: «گرده ماهی، گرده ماهی». یعنی این که به پشت ماهی شبیه تر شده است تا زاویه ۹۰ درجه. سعی می کردم قطعه های جدید بسازم. قطعه ای به شکل A انگلیسی ساختم که حرف اول اسم من و پدر و برادرم بود. قشنگ شده بود، وقتی آن را به پدرم نشان دادم حسابی زد تو ذوقم و با لحنی تمسخرآمیز گفت: «بارک الله انشاء الله سال دیگه حرف B رو می سازی». این حرف پدرم توی روحیه ام تأثیر زیادی گذاشت و فهمیدم باید کارهای بزرگتری انجام دهم و به ساخت قطعات ساده بسنده نکنم.
روزها، شهر به شدت زیر آتش توپخانه دشمن بود. یک روز معلم می خواست ما را از یك كارگاه به كارگاه دیگر ببرد. یکی یکی ما را میفرستاد و با صدای سوت گلوله توپ یا خمپاره دستور درازکش میداد. صحنه خنده داری شده بود و کلی خندیدیم. معلم شده بود مثل یک فرمانده نظامی.
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
شهید مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
تاریخ ولادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۱
محل ولادت: کرمان
تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۱۱/۵
محل شهادت: سوریه_بوکمال
مزار: گلزار شهدای کرمان
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا