16.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اسناد دزدی ۳۵ میلیارد دلاری محمدرضا شاه حین فرار از ایران
@isar_news
11.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنج دقیقه از سخنان صریح و انقلابی سردار رادان در قم :
۳۲دستگاه مسئول راهکارهای حجاب و عفاف بودهاند که بعضیها عمل نکردهاند و حالا مطالبه گر هم شدهاند چون در مقابل شان مطالبه ندیده اند. مردم انقلابی مطالبه کنند.
- میگویند شما حجاب را امنیتی کردید! نخیر حجاب قطعاً یک مسأله فرهنگی است اما مگر مسائل فرهنگی و اجتماعی باید و نباید ندارد؟
#مرد_میدان
ـــ ـ ـ ـــ ـ
۞ حوزهقم 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
'٬ یکی میشود #سردار_رادان که آبرویش را برای حفظ حریم حجاب معامله میکند که قطعا خدا به اضعاف مضاعف به او عزت میدهد.
🌀 یکی هم از ترس ریزش سبد رأی، ظرفیت قانونیاش برای دفاع از حریم حجاب را احتکار میکند، و نتیجه عکس این تدبیر را هم در انتخابات دید.
● حجتالاسلام کرباسی
هدایت شده از کانال توبه
#آیه ی روز :
*بسم الله الرحمن الرحیم*
يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا
طه - ١٠٩
در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمیبخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضی است.
نکته ها:
از آنجا كه انكار شفاعت، خلاف قرآن و روایات و مایه ى یأس مؤمنانِ گناهكار است، و قبول شفاعتِ بى قید و شرط نیز سبب جرأت خلافكاران و خلاف عدالت الهى است، لذا قرآن كریم براى شفاعت، حساب و كتاب و مقرّراتى در نظر گرفته است.
از نظر قرآن، شفاعت، روزنه ى امید گناهكاران و وسیله اى براى ارتباط آنان با اولیاى خدا و پیروى از آنان است. شفاعت اذن خداست و برخورداران از شفاعت، تنها كسانى هستند كه در مدار توحید و داراى منطقِ صحیح و اعتقادات حقّ باشند و گفتارشان مورد قبول خداوند قرار گرفته باشد، یعنى شهادتین آنان موضعى، موسمى، اكراهى، سطحى و بر اساس مسخره و نفاق نباشد، در این صورت اگر در عمل كمبود داشته باشند، با شفاعت مورد عنایت قرار مى گیرند.
از این روى قرآن، شفاعت بت ها را براى بت پرستان باطل دانسته و شفاعت به معناى فدا شدن حضرت عیسى علیه السلام براى پاك شدن گناهان پیروانش و یا شهادت امام حسین علیه السلام به خاطر شفاعت از شیعیان قابل پذیرش نیست، هر چند امام حسین علیه السلام از شافعان بزرگ قیامت است، امّا باید دانست كه هدف او از شهادت، شفاعت كردن طرفدارانش نبود.
امام باقرعلیه السلام درباره این آیه فرمودند: شفاعت پیامبرصلى الله علیه وآله تنها براى كسانى است كه از نظر عمل و گفتار مورد رضایت باشند و بر مودّت آل پیامبرعلیهم السلام زندگى كرده و بر آن مرده اند.
پیام ها:
- شفاعت، مقام والایى است كه افراد خاصى از آن برخوردارند. «مَن أذن له الرّحمن و رضى له قولا»
- شفاعت، تصرّف در اراده ى خدا و یا تخلّف از حكمت و عدل و محاسبات و سنّت هاى الهى نیست، بلكه بر اساس خواست خداوند است. «أذن... رضى»
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
#حدیث_روز🌹
امام باقر عليه السلام : همانا ياد كردن از ما، ياد كردن از خداست و ياد كردن از دشمن ما، ياد كردن از شيطان است .
إنَّ ذِكرَنا مِن ذِكرِ اللّهِ ، وذِكرَ عَدُوِّنا مِن ذِكرِ الشَّيطانِ .
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُم🌹
@Tobeh_Channel
#سلام_امام_زمانم
🍂ای کاش که خواب وصل تعبیر شود
آوازه حُسن تو جهان گیر شود...
🍂بر بام رسیده آفتاب عمرم
ترسم به خدا نیائی و دیر شود...
#سلاممولایغریبم
#امام_زمان♥
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷🕊🍃
گفتند که تا ،
صبح فقط یک راہ است
با عشق فقط،
فاصله ها کوتاہ است
هرچند که
رفتند ولی بعد از آن
هر قطعه ی
این خاک زیارتگاہ است
#رزمندگاندفاعمقدس
#صبحوعاقبتتونشهدایی🕊
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
👇تقویم نجومی یکشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
اولین و کامل ترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی.
👈 یکشنبه 👈9 اردیبهشت /ثور 1403
👈19شوال 1445 👈28 آوریل 2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای همه امور خصوصا امور زیر است:
✅خواستگاری و عقد و عروسی.
✅امور تعلیمی و آموزشی مثل تعلیم رانندگی.
✅استخدام شاگرد.
✅خرید وسیله سواری و احشام.
✅آغاز نویسندگی و نگارش.
✅جابجایی و نقل و انتقال.
✅و مسافرت خوب است.
✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی کافی است کلمه "تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو و تقویم هر روز را دریافت نمایید.
👼 مناسب زایمان و نوزاد روزی دار و صالح می شود.
🚘مسافرت : سفر خوب و باعث حاجت روایی می شود.
@taghvimehamsaran
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز تا ظهر: قمر در برج قوس است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️امور ازدواجی خواستگاری و عقد و عروسی.
✳️امور تعلیمی و آموزشی
✳️تجارت و امور بازرگانی.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️رفتن به خانه نو.
✳️و آغاز کسب و کار نیک است.
👩❤️👨مباشرت امشب:
فرزند محصول مباشرت آن به قسمت و روزی خود قانع باشد.
💎 از کانال ما در فروش حرز و ادعیه همراه دیدن فرمایید.👇
@Herz_adiye_hamrah
🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
⚫️ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث توانگری می شود.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،باعث رفع درد بدن می شود.
@taghvimehmsaran
😴😴تعبیر خواب.
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 20 سوره مبارکه "طه" است.
فالقاها فاذا هی حیه تسعی...
و چنین استفاده میشود که دلیلی قوی در اختیار خواب بیننده قرار گیرد و کار خود را با آن پیش ببرد و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
@taghvimehmsaran
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
📚 منابع مطالب:
کتاب تقویم همسران
نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
09032516300
02537747297
09123532816
📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک شرعا حرام و ممنوع میباشد.
📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛
مطلب تخصصی و مفید تقویم نجومی را هر شب در 👇اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇
لینک کانال اصلی و فعال ما در تلگرام👇
@taghvimehmsaran
ای دی ادمین 🆔👇
@tl_09123532816
لینک گروه در پیام رسان تلگرام ایتا و سروش👇
@taghvimehamsaran
https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
🌷#دختر_شینا
#قسمت17
✅ فصل چهارم
.... روی پشتبام میخواندند و میرقصیدند.
مادرم پشت سر هم میگفت: « قدم! زود باش. صدایش کن. » به ناچار صدا زدم: « آقا... آقا... آقا... »
خودم لرزش صدایم را میشنیدم. از خجالت تمام بدنم یخ کرده بود. جوابی نشنیدم. ناچار دوباره طناب را کشیدم و فریاد زدم: « آقا... آقا... آقا صمد! »
قلبم تالاپ تلوپ میکرد و نفسم بند آمده بود. صمد که صدایم را شنیده بود، از وسط دریچه خم شد توی اتاق. صورتش را دیدم. با تعجب داشت نگاهم میکرد. تصویر آن نگاه و آن چهرهی مهربان تپش قلبم را بیشتر کرد. اشاره کردم به بقچه. خندید و با شادی بقچه را بالا کشید.
دوستان صمد روی پشتبام دست میزدند و پا میکوبیدند. بعد هم پایین آمدند و رفتند توی آن یکی اتاق که مردها نشسته بودند. بعد از شام، خانوادهها دربارهی مراسم عقد و عروسی صحبت کردند.
فردای آن روز مادر صمد به خانهی ما آمد و ما را برای ناهار دعوت کرد. مادرم مرا صدا کرد و گفت: « قدم جان! برو و به خواهرها و زنداداشهایت بگو فردا گلین خانم همهشان را دعوت کرده. »
چادرم را سر کردم و به طرف خانهی خواهرم راه افتادم. سر کوچه صمد را دیدم. یک سبد روی دوشش بود. تا من را دید، انگار دنیا را به او داده باشند، خندید و ایستاد و سبد را زمین گذاشت و گفت: « سلام. » برای اولین بار جواب سلامش را دادم؛ اما انگار گناه بزرگی انجام داده بودم، تمام تنم میلرزید. مثل همیشه پا گذاشتم به فرار.
خواهرم توی حیاط بود. پیغام را به او دادم و گفتم: « به خواهرها و زنداداشها هم بگو. » بعد دو تا پا داشتم و دو تا هم قرض کردم و دویدم. میدانستم صمد الان توی کوچهها دنبالم میگردد. میخواستم تا پیدایم نکرده، یک جوری گم و گور شوم. بین راه داییام را دیدم. اشاره کردم نگه دارد. بنده خدا ایستاد و گفت: « چی شده قدم! چرا رنگت پریده؟! »
گفتم: « چیزی نیست. عجله دارم، میخواهم بروم خانه. » دایی خم شد و در ماشین را باز کرد و گفت: « پس بیا برسانمت. » از خدا خواستهام شد و سوار شدم. از پیچ کوچه که گذشتیم، از توی آینهی بغل ماشین، صمد را دیدم که سر کوچه ایستاده و با تعجب به ما نگاه میکرد.
مهمانبازیهای بین دو خانواده شروع شده بود. چند ماه بعد، پدرم گوسفندی خرید. نذری داشت که میخواست ادا کند. مادرم خانوادهی صمد را هم دعوت کرد.
صبح زود سوار مینیبوسی شدیم، که پدرم کرایه کرده بود، گوسفند را توی صندوق عقب مینیبوس گذاشتیم تا برویم امامزادهای که کمی دورتر، بالای کوه بود. ماشین به کندی از سینهکش کوه بالا میرفت.
راننده گفت: « ماشین نمیکشد. بهتر است چند نفر پیاده شوند. » من و خواهرها و زنبرادرهایم پیاده شدیم. صمد هم پشت سر ما دوید. خیلی دوست داشت دراین فرصت با من حرف بزند، اما من یا جلو میافتادم و یا میرفتم وسط خواهرهایم میایستادم و با زنبرادرهایم صحبت میکردم.
آه از نهاد صمد درآمده بود. بالاخره به امامزاده رسیدیم. گوسفند را قربانی کردند و چند نفری گوشتش را جدا و بین مردمی که آن حوالی بودند تقسیم کردند. قسمتی را هم برداشتند برای ناهار، و آبگوشتی بار گذاشتند.
نزدیک امامزاده، باغ کوچکی بود که وقف شده بود. چندنفری رفتیم توی باغ. با دیدن آلبالوهای قرمز روی درختها با خوشحالی گفتم: « آخ جون، آلبالو! » صمد رفت و مشغول چیدن آلبالو شد. چند بار صدایم کرد بروم کمکش؛ اما هر بار خودم را سرگرم کاری کردم. خواهر و زنبرادرم که این وضع را دیدند، رفتند به کمکش.
صمد مقداری آلبالو چیده بود و داده بود به خواهرم و گفته بود: « اینها را بده به قدم. او که از من فرار میکند. اینها را برای او چیدم. خودش گفت خیلی آلبالو دوست دارد. » تا عصر یک بار هم خودم را نزدیک صمد آفتابی نکردم.
بعد از آن، صمد کمتر به مرخصی میآمد. مادرش میگفت: « مرخصیهایش تمام شده. » گاهی پنجشنبه و جمعه میآمد و سری هم به خانهی ما میزد. اما برادرش، ستار، خیلی تندتند به سراغ ما میآمد. هر بار هم چیزی هدیه میآورد.
🔰ادامه دارد....
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃