eitaa logo
ولایت ، توتیای چشم
231 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
5.4هزار ویدیو
92 فایل
فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاق و خانواده . (در یک کلام ، بصیرت افزایی) @TOOTIYAYCHASHM http://eitaa.com/joinchat/2540306432Cdd24344a89
مشاهده در ایتا
دانلود
1.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚امام مهدی عج به دو نفر از عالِمان نجف فرمودند: به سید حلاوی بگویید: ✍اینقدر دلم را نسوزان و سینه‌ام را کباب نکن، اینقدر ناراحتی شیعه را به گوشم نرسان، من از شنیدنش ناراحت میشوم، سید کار بدست من نیست، دست خداست 💚دعاکنید خدا فرج مرا برساند که شیعیان را از این شکنجه ها نجات دهم... 🙏🏻اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها... 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 (خاطرات سردار گرجی زاده) ✍به قلم: دکتر مهدی بهداروند 🍁قسمت: 80 کم کم با زندان و افراد آن آشنا می شدم. سرباز عراقی، که حدودا بیست و پنج ساله بود، می گفت: «در عراق پایان خدمت معنا ندارد. هر کس وارد خدمت شد، تا جنگ ادامه دارد، باید بماند. هر کس فرار کند حسابش با کرام الكاتبين است.» حرفهایش اطلاعات مرا تکمیل کرد؛ هرچند خودم هم آدم فضولی بودم و سعی می کردم از هر چیزی سر در بیاورم. از همان روزهای اول فهمیدم عراقی‌ها دنبال من و علی هاشمی می گردند. می خواستند بفهمند بعد از حمله آنها، که رمزش «توكلنا على الله ۳» بود و جزیره و قرارگاه سقوط کرد، چه بلایی سر علی هاشمی آمده است. می خواستند بدانند به اسارت در آمده ایم یا کشته شده ایم یا فرار کرده ایم. اسرا را زیر نظر داشتند تا مبادا خودمان را با هویت جعلی بین آنها پنهان کرده باشیم. پانزدهم مهرماه بود. قدم می‌زدم و در و دیوار را نگاه می کردم. بچه ها گفتند: «حالت خوب نیست؟» - نه، خوبم. ولی دل شوره رهایم نمی کند. عباس و محمدرضا سعی می کردند. با لطیفه گفتن مرا از دنیایم بیرون بکشند؛ ولی دریغ از یک لبخند ساده! نماز ظهر و عصر را خواندم. بغض کرده بودم. مشغول دعا خواندن شدم. بچه ها ناهار می خوردند. من میلی به غذا نداشتم. ساعت یک و نیم بود؛ در اوج گرمای مهرماه عراق. دلم می‌خواست بخوابم. گرما امانم را بریده بود. هر چه چشم هایم را می بستم تا بلکه بخوابم، موفق نمی‌شدم. در ساعت شش و نیم عصر یکی از بچه ها اذان گفت، رو به قبله نشستم و یاد حرف مادرم افتادم که می‌گفت: «هر وقت دلشوره داری آية الكرسی بخوان. آرام می شوی.» قبل از خواندن نماز، پنج بار آية الكرسی خواندم. دیدم آرام نمی شوم. یاد آية الكرسی خواندنم قبل از اسارت افتادم که کار دستم داد، با خودم گفتم: «این بار هم یقین دارم کار دستم می‌دهد.» همراه بچه ها کمی شام خوردم. یادم نیست چه غذایی بود؛ ولی اسمش شام بود. بعد از آن بچه ها از هر دری حرف زدند. من سراپا گوش بودم. بچه ها اصرار می کردند که تو هم چیزی بگو. من ولی حرفی نداشتم. نفسم به سختی بالا می آمد. حدود ساعت نه و نیم شب دوشنبه، پانزدهم مهرماه ۱۳۶۷، صدای بلندی از پشت در ما را میخ‌کوب کرد. به لهجه عربی غلیظ گفت: «ا کو واحد باسم علی اصغر گرجی زاده؟» (آیا کسی به نام علی اصغر گرجی زاده در میان شما هست؟ ) وقتی نام و نام خانوادگی ام را شنیدم خشکم زد. فهمیدم دلشورهام بی دلیل نبوده و حادثه از راه رسیده است. بلافاصله صدا زدم: «ما کو عندنا.» (چنین کسی پیش ما نیست). «ما کو» می گفتم؛ ولی قلبم داشت از دهانم بیرون می آمد. نگهبان عراقی در اتاق را باز کرد و در چهارچوب در ایستاد. بعد از نگاهی به افراد اتاق، به من گفت: «بیا بیرون!» - چرا؟ چه کسی را می خواهید؟ - به تو مربوط نیست. زود بلند شو بیا بیرون. بچه ها میخ‌کوب شده بودند؛ ولی هیچ کس مثل خودم جا نخورده بود. بچه ها این اسم را نمی شناختند و فکر می کردند اشتباهی سراغ ما آمده اند. ولی وقتی گفت: «بیا بیرون.» وضع عوض شد. خونسرد از در اتاق بیرون رفتم. دیدم همان افسر عراقی، که در تنومه او را دیده بودم و چشمان سبزی داشت، مقابلم ایستاده است. آرام گفتم: شما چه کسی را می خواهید؟» افسر عراقی نگاهی تمسخرآمیز توأم با غضب کرد و گفت: «هیچکس را کاری نداریم. فقط با تو کار داریم. چطوری برادر؟ حالت خوب است؟ چه خبر؟» 👈ادامه دارد... ✔️منبع: کانال حماسه جنوب 🌺🌺🌺
خدایا ما را از ثابت قدمان قرار بده 🌹🌹🌹
🏮نیایش شبانگاهی🏮 خدای" مهربانم 🤲 به ذکر نام زیبایت و نیایش لحظه هایت وجودمان را ملکوتی گردان 🤲 تا آنچه تو می خواهی باشیم 🤲 و از آنچه هستیم رها شویم 🤲 که تو بی نیاز و ما غرق نیازیم 🤲 ای مهربان ترین مهربانان 🤲 آرامش شب نصیب کسانی باد... ✨🌙✨ که دعا دارندادعا ندارند✨ نیایش دارند نمایش ندارند✨ حیا دارند ریا ندارند✨ رسم دارنداسم ندارند...✨ شبتون درپناه حضرت حق 🪐✨ ✨✨✨✨✨✨✨✨✨
‍ ‍ گفت: تا روزی که جنگ باشه... منم هستم... میخوام ازدواج کنم💍 تا دینم کامل شه... تا زودتر شهید شم🙄 مادرشم گفت: "محمدعلی مال شهادته… اونقده میفرستمش جبهه… تا بالاخره شهید شه... زنش میشی..؟؟ قبول کردم☺️ لباس عروسے نگرفتیم... حلقه هم نداشتم... همون انگشتـر نامزدی رو برداشتم💍😌 دو روز بعد عقد... ساکشو بست و رفت😔 یه ماه و نیم اونجا بود... یه روز اینجا...😢 روزی که اعزام میشد گفت: تو آن شیرین ترین دردی که درمانش نمیخواهم ❤️ همان احساس آشوبی که پایانش نمیخواهمـ😍 "زود برمیگردم" همه چیو آماده کرده بودم؛ واسه شروع یه زندگے مشترڪ💕 که خبر شهادتش رسید...😭 حسرت دوباره دیدنش... واسه همیشه موند به دلم...😔 حسرت یه روز... زندگی کامل با او....💔 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدمحمدعلی رثایی 🌹🍃 🌺🌺🌺
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️ ‍ 🌙الله اکبر ☀️ 🌙الله اکبر☀️ 🌙 الله اکبر☀️ 🌙 الله اکبر☀️ 🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️ 🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️ 🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️ 🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️ 🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️ 🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️ 🌙حی علی الصلاه☀️ 🌙حی علی الصلاه☀️ 🌙حی علی الفلاح☀️ 🌙حی علی الفلاح☀️ 🌙حی علی خیر العمل☀️ 🌙حی علی خیر العمل☀️ 🌙الله اکبر ☀️ 🌙الله اکبر☀️ 🌙لا اله الا الله ☀️ 🌙لا اله الا الله☀️ ☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️ عَجِلوُابا لصلاة 👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار 🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن 🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن 🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة 💚دعای ایمان💚 💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞 🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ 🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ 🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ 🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ 🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹 💚دعای چهارحمد💚 💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞 🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب 🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه 🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس 🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ. 🌹دعای برکت روز: (الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ، اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ، رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع ِ خَلقِک)َ 🌹🌹🌹
سلام_امام_زمانم بیا که رنج فراقت بُرید امان مرا💔😔 به یُمن آمدنت تازه کن جهان مرا بیا بهار حقیقی و از سر احسان به غمزه‌ایی نظری کن دل خزان مرا 🔸علیرضا بشارتی اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹♥️🌹 🌺🌺🌺