#سرداران_سوله(خاطرات پزشکان از هشت سال دفاع مقدس)
✍به قلم: فاطمه دهقان نیری
🔸قسمت: ۹۷
🔹 دکتر ابوالقاسم اخلاقی
🔻با خوشحالی به طرف بچه ها رفتم. گفتم: «بچه ها سوار شوید.»
داخل هلی کوپتر صندوق ها و کیسه های برزنتی پر از مهمات روی هم گذاشته شده بود. خمپاره، مواد منفجره، صندوق های گلوله توپ؛ ولی دوستان نمی دانستند.
ما دوازده نفر بودیم که سوار شدیم، به اضافه خلبان، کمک خلبان و یک خدمه پرواز. هلی کوپتر از زمین بلند شد. در ارتفاع کم و کنار دریا حرکت می کرد. درهای هلی کوپتر باز بود. کمک خلبان، مدام با دوربین اطراف را نگاه می کرد. یک مرتبه ما را مخاطب قرار داد و با نگرانی گفت: «اگر حمله شد، شما از این درها بپرید داخل آب. می بینید که در سطح خیلی پایین روی دریا حرکت
می کنیم و ارتفاع زیاد نیست.»
بچه ها ترسیدند. گفتم: «چی؟ جناب سروان این جا که باتلاق است، ما بپریم پایین ده متر بیشتر در لجن فرو می رویم. شوخی نکنید.»
گفت: «خوب چاره چیست؟ مگر شنا بلد نیستید؟» گفتم: «جناب سروان شنا بلد هستیم، اما نه در باتلاق.»
ناگهان حمله بچه ها به سوی من شروع شد. در حالیکه روی کیسه های برزنتی حاوی مهمات و مواد منفجره نشسته بودند، اعتراض کردند که: «تو باعث بدبختی ما شدی. تو مگر نمیدانستی این کار خطرناک است. روی گلوله های توپ، نارنجک و خمپاره ما را سوار کردی! اگر اتفاقی بیفتد چه؟ تو مقصری، چرا ما را سوار این هلی کوپتر کردی؟»
گفتم: «تحمل کنید. جناب سروان شوخی کرد، کی حمله می کند؟ الان می رسیم آبادان.»
بالاخره بچه ها را سرگرم کردم تا به آبادان رسیدیم. در یک میدان صاف، بین نخلستان های چویبده هلی کوپتر به زمین نشست. ما پیاده شده بودیم و عده ای مشغول تخليه مهمات بودند که اعلام حمله هوایی شد. بچه ها ساک ها را برداشتند و نمی دانستند به کدام طرف بروند و کجا پناه بگیرند. هر کس به گوشه ای خزید و پس از چند دقیقه که وضعیت سبز شد، بچه ها آرام گرفتند.
هلی کوپتر قبلی حدودا سی نفر تکاور نیروی دریایی اعزامی از بوشهر را آنجا پیاده کرده بود. وسیله نقلیه برای رفتن به شهر آبادان نبود. سرگردان بودیم. بچه ها گفتند: «چه کنیم؟»
گفتم: «فعلا بایستی تحمل کنیم به ببینیم تکاوران چه می کنند.»
گشتی زدم و دیدم یک مرد عرب، اسلحه به دست، زیر نخلی نشسته. پرسیدم: «چه کار می کنی؟ اسلحه به دست! اینجا!»
گفت: «من تفنگ چی هستم. از اینجا محافظت می کنم.»
چند نگهبان محلی عرب زبان، به قول معروف تفنگچی، محافظ میدان و ایستگاه هلی کوپترها بودند. گفتم: «زایر چای داری؟»(زایر = خطاب به مرد عرب)
زایر من را به خوردن چای در مضیف دعوت کرد. داخل مضيف، ساکم را کناری گذاشتم. زایر چای ریخت و دیری(خرمای خشک) آورد. بالشتی که آن جا بود برداشتم و به آن لم دادم. بچه ها در این فاصله دنبال من می گشتند. من را که دیدند، گفتند: «ما همه نگرانیم، آقا انگار نه انگار، لم داده چای و خرما می خورد. آمده تفریح.»
گفتم: «قبلا که در آبادان بودم، روزهای تعطیل و سیزده نوروز با بچه ها می آمدیم اینجا. جدا آن موقع نخلستان های کنار شط خیلی با حال بود.»
همیشه روحیه من خوب بود و نمی گذاشتم روحیه بچه ها هم خراب شود. با شوخی و خنده به آنها روحیه میدادم. این حرفها و صحبت ها در بیان خیلی ساده است، ولی در عمل راه خطرناکی را می پیمودیم.
چند ساعتی را در مضیف خدمت زایر به سر بردیم و چای و خرمای حسابی خوردیم. واقعا خستگی این چند روزه از تنمان بیرون رفت. زایر از دردی که داشت صحبت کرد. او را معاینه کردم. فتق انگوئینال بزرگی داشت. قرار گذاشتیم بیاید آبادان و او را عمل کنیم. اولین مریض غیر مجروحمان، همان مهماندارمان زایر بود.
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
ا{🌷🇮🇷﷽🇮🇷🌷}ا
🇮🇷شهــ یادونام ــید🇮🇷
رابه خاطربسپاریم.👇👇
ارادت خیلی زیادی به شهدا داشت، یکی از تفریحاتش رفتن سر مزار شهدا بود
هر موقع که در زندگی به مشکلی برخورد می کرد دست به دامن شهدا می شد...
اگر تشییع پیکر شهیدی میشد هر جوری بود خود را می رساند...
#شهیدعلی_آقاعبداللهی🕊
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید علی آقا عبد اللهی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🍂 حرف، حرف انار است و
هندوانه و
شب یلدا
🌺 یادش بخیر
انارهای و هندوانههای جبهه
و شبهای طولانی اون که هرچه می کردیم، مگر صبح میشد!
🌺 یادش بخیر
جمعههای انارخُرون
روزهای آخر هفته بود که صندوق های انار روبروی تدارکات ردیف میشد و آماده توزیع.
کسی پیشنهاد داده بود، بگذارید برای روز جمعه تا استحبابی کرده باشیم.
و این تنها کالای تدارکات بود که تک نمیخورد تا جمعه محکم و استوار، نجیبانه جا خوش می کرد تا ذبح شودو کام را شیرین کند.
🌺 یادش بخیر
شبهای طولانی خط مقدم که با همه خستگیهای روز، پستِ شب میدادیم و چشم در چشم تاریکی، از رو نمیرفتیم و کم نمیآوردیم.
🌺 یادش بخیر
دورهمیهای سنگری
که برای خودش رنگ و بویی داشت و شور و صفایی
آنهم در بین بهترینهایی که دیگر نیستند
حساب خوش زبانها، جدای بقیه بود.
همانهایی که شلوغکاریشان زبانزد بود و مجال را از دیگران میگرفت.
دورهمیهایی که در آن از شب های حمله یاد می کردند و شیرین کاری هایشان که تا پاسی از شب ادامه داشت ..
و تک ستارههایی که شب های طولانی را غنیمت شمردند و در خلوت خود به منازلی دست یافتند و میوه پر رونق آن روزها را چیدند و ..
🌺 شب یلدای ما
خاطرات شیرین شماست برای امشبمان
شبتون شهدایی 🌼
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
⚡️هرگاه که در نمازمان عجله کردیم و خواستیم آن را زودتر به پایان برسانیم
❕ بیاد بیاوریم .........
🔘 همه ی آنچه که می خواهیم بعد از نماز به آنها برسیم و همه ی آنچه که می ترسیم از دست بدهیم
✅ بدست همان ذات مقدسی است که در مقابلش ایستاده ایم!!!
#نماز_اول_وقت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
💚دعای ایمان💚
💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞
🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ
🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ
🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ
🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ
🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ
یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
💚دعای چهارحمد💚
💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🌹دعای برکت روز:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،
اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ.
اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ،
رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ
🌹🌹🌹
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💚حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند:💚
🔆 هركس چهل صبح(پیوسته) (دعای) عهد را بخواند:
1️⃣از یاوران قائم ما باشد
2️⃣و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد او را از قبر بیرون آورند
3️⃣و در خدمت آن حضرت باشد
4️⃣و حق تعالی به هركلمه از حسنه او را كرامت فرماید
5️⃣ و هزار گناه از او محو كند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد را بخوانی،مقدراتت عوض میشود...🍃