. 👇تقویم نجومی اسلامی پنجشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
@taghvimehamsaran
✴️پنجشنبه 👈16 فروردین/حمل 1403
👈24 رمضان 1445 👈4 آوریل 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔘بدعت نماز تراویح در اسلام توسط خلیفه دوم.
🔥 به درک واصل شدن ابولهب.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
⛔️صدقه صبحگاهی هم نحوست روز را برطرف میکند و نیز شب جمعه خیراتی برای اموات است. ان شاءالله.
✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید.
💠کانال ما در موضوع حرز و ادعیه همراه حرز های مطمئن و با قیمت مناسب.👇
@Herz_adiye_hamrah
👶 زایمان مناسب نیست.
🚘مسافرت: سفر همراه صدقه و ایت الکرسی باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️درختکاری.
✳️امور کشاورزی.
✳️تعمیر خانه و بنایی.
✳️ختنه نوزاد.
✳️و آغاز بنایی و خشت بنا نهادن نیک است.
📛ولی امور ازدواجی و جابه جایی خوب نیست.
🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست.
🔲 این مطالب تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
@taghvimehamsaran
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت برای سلامتی مفید و فرزند حاصل از مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء امید است از ابدال و یاران امام زمان گردد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، اصلاح امور می شود.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث دفع صفرا می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 25 سوره مبارکه "فرقان" است.
یوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملائکه...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را خصومت یا گفتگویی ناشایست پیش آید صدقه بدهد تا رفع گردد. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد.
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
@taghvimehamsaran
📚 منبع مطالب :
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم تلفن.
09032516300
09123532816
02537747297
📛📛📛📛📛📛📛📛
ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است.
📛📛📛📛📛📛📛📛
@taghvimehamsaran
ادمین کانال ایتا و تلگرام...👇👇
@tl_09123532816
https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
#قصه_دلبری♥️
#قسمت_چهل_و_هفتم
در علم پزشکی ، راهکاری برای این موضوع وجود نداشت!
یا باید بچه را خارج کنند و در دستگاه بگذارند یا اینکه بههمین شکل بماند ...
دکتر می گفت :«در طول تجربه پزشکی ام ، به چنین موردی برنخورده بودم! بیماری این چنین خیلی عجیبه!
عکس العملش از بچه طبیعی بهتره و از اون طرف چیزایی رو می بینم که طبیعی نیست! هیچ کدوم از علائمش با هم همخونی نداره!»
نصفه شب درد شدیدی حس کردم ، پدرم زود مرا رساند بیمارستان .
نبودن محمد حسین بیشتر از درد آزارم می داد 😔
دکتر فکر می کرد بچه مرده است ، حتی در سونوگرافی ها گفتند ضربان قلب ندارد !
استرس و نگرانی افتاده بود به جانم که وقتی بچه باید دنیا بیاید ، گریه می کند یا نه 💔
دکتر به هوای اینکه بچه مرده ، سزارینم کرد .
هر چه را که در اتاق عمل اتفاق می افتاد، متوجه می شدم!
رفت و آمد ها و گفت و حرف های دکتر و پرستار ها...
در بیابان بود.
می گفت انگار به من الهام شد!
نصف شب زنگ زده بود به گوشی ام که مادرم گفته بود بستری شده .
همان لحظه بدون اینکه برگه مرخصی امضا کند ، راه افتاد بود سمت یزد 😍
صدای گریه اش آرامم کرد ، نفس راحتی کشیدم!
دکتر گفت :« بچه رو مرده به دنیا آوردم ، ولی به محض دنیا اومدن گریه کرد!» اجازه ندادند بچه را ببینم .
دکتر تاکید کرد :« اگه نبینی به نفع خودته!»
گفتم :« یعنی مشکل داره ؟» گفت :« نه هنوز موندن و رفتنش اصلا مشخص نیست! احتمال رفتنش زیاده ، بهتره نبینی ش !»😔
وقتی به هوش آمدم ، محمد حسین را دیدم ، حدود هشت صبح بود و از شدت خستگی داشت وا می رفت ، نا و نفسی برایش نمانده بود!
آن قدر گریه کرده بود که چشمش شده بود مثل کاسهخون ....
هر چه بهش می گفتند اینجا بخش زنان است و باید بری بیرون ، به خرجش نرفت!
اعصابش خرد بود و با همه دعوا می کرد..!
سه نصفه شب حرکت کرده بود ، می گفت :« نمی دونم چطور رسیدم اینجا!»
وقتی دکتر برگه ترخیصم را امضاء کرد ، گفتم :« می خوام ببینمش!»
باز اجازه ندادند .
دوباره گفتم :« ولی من میخوام ببینمش!» باز اجازه ندادند .
گفتند :« بچه رو بردن اتاق عمل ، شما برین خونه و بعد بیایین ببینیدش !»
محمد حسین و مادرم بچه را دیده بودند .
من هم روز چهارم پنجم رفتم بیمارستان دیدمش
هیچ فرقی با بچه های دیگری نداشت ، طبیعیِ طبیعی 😍
#رمان_شهید_محمد_خانی🌷
✨ادامه دارد...
❣🦋❣🦋❣
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
#قصه_دلبری♥️
#قسمت_چهل_و_هشتم
فقط کمی ریز بود..
دو کیلو و نیم وزن داشت و چشم های کوچک معصومانه اش باز بود😍
بخیه های روی شکمش را که دیدم ، دلم برایش سوخت ..
هنوز هیچ چیز نشده ، رفته بود زیر تیغ جراحی 😞
دوبار ریه اش را عمل کردند ، جواب نداد .
نمی توانست دوتا کار را هم زمان انجام بدهد : اینکه هم نفس بکشد و هم شیر بخورد .
پرسنل بیمارستان می گفتند :« تا ازش دل نکنی ، این بچه نمی ره!»
دوباره پیشنهاد و نسخه هایشان مثل خوره افتاد به جانم!
_با دستگاه زنده س . اگه دستگاه رو جدا کنی میمیره! 😭
_رضایت بدین دستگارو جدا کنیم . هم به نفع خودتونه هم به نفعه بچه . اگه بمونه تا آخر عمر باید کپسول اکسیژن ببنده به کولش !
وقتی می شد با دستگاه زنده بماند ، چرا باید اجازه می دادیم جدا کنند !
۲۴ساعته اجازه ملاقات داشتیم ، ولی نه من حال و روز خوبی داشتم ، نه محمد حسین!
هر دو مثل جنازه ای متحرک خودمان را به زور نگه می داشتیم..
نامنظم میرفتیم و به بچه سر می زدیم😍
عجیب بود برایم ، یکی دوبار تا رسیدیم آن ای سی یو ، مسئول بخش گفت :
«به تو الهام می شه؟ همین الان بچه رو احیا کردیم !»😢😱
ناگهان یکی از پرستار ها گفت :« این بچه آرومه و درست قبل رسیدن شما گریه ش شروع میشه !» می گفت :«انگار بو می کشه که اومدین!» 😍
می خواست کارش را ول کند ، روز به روز شکسته تر می شد..!
رفت کلی پرچم و کتیبه از هیئت آورد و خانه پدرم را سیاهی زد و شب وفات حضرت ام البنین (ع) مجلس گرفت ..🥀
مهمان ها که رفتند ، خودش دوباره نشست به روضه خواندن..
روضه حضرت علی اصغر (ع ) و روضه حضرت رباب (س) ..
خیلی صدقه دادیم و قربانی کردیم!
همه طلا ها و سکه هایی را که در مراسم عقد و عروسی به من هدیه داده بودند ، یکجا دادیم برا عتبات..
می گفتند :« نذر کنین اگه خوب شد ، بعد بدین!»
قبول نکردیم ..
محمد حسین گذاشت کف دستشان که :« معامله که نیست!»
در ساعات مشخصی به من گفتند بروم و به بچه شیر بدهم.
وقتی می رفتم ، قطره ای شیر نداشتم.......
تا کمی شیر می آمد ، زنگ می زدم که « الان بیام بهش شیر بدم ؟»
می گفتند :« الان نه ، اگه می خوای بده به بچه های دیگه!»
محمد حسین اجازه نمی داد ، خوشش نمی آمد از این کار ...
بچه دو دفعه رفت و آن دنیا احیا شد، برگشت ..
مرخصش که کردند همه خوشحال شدیم که حالش روبه بهبودی رفته است😍
پدرم که تا آن روز راضی نشده بود بیاید، با دیدنش در خانه، تا نگاهش به او افتاد یک دل نه صد دل عاشقش شد!😁
#رمان_شهید_محمد_خانی🌷
✨ادامه دارد...
❣🦋❣🦋❣
💠جانش رهبر و ولایت بود. در صورتی که لبخند روی لبهای آقا دیده میشد میخندید و میگفت:
جانم به فدایت...
💠 هیچگاه از نماز و قرآن به وقت خود نمیگذشت و آن را به تاخیر نمیانداخت و همیشه در مسجد محل اذان میگفت و قرآن میخواند.
💠صدایش بسیار دلنشین و دلگرم بود و هر چند وقت یکبار صدای خود را در اذان گفتن تغییر میداد و میگفت: عزیزم این سبک که اذان میگویم چگونه است.
قبل از رفتن به سوریه نیز در آخرین نماز جماعتی که با همکارانش برپا شد، اذان میگوید و به همکاران خود سفارش میکند که فیلم مرا گرفته و صدایم را ضبط کنید که این آخرین اذان و قرآنی است که برایتان میخوانم.
💠همرزم ایشان میگفت: وقتی برای زیارت به حرم رفتیم او بعد از زیارت با تمام وجودش از حضرت زینب(س) خواست که مرگ او را شهادت قرار دهد. تا اینکه صبح جمعه 13 فروردین 95 ابتدا غسل جمعه و سپس غسل شهادت را انجام میدهد و در عصر جمعه به آرزویش که شهادت بود، رسید.
#شهید_مدافع_حرم_محسن_الهی
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مدافع حرم محسن اللهی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم
سوره مبارکه روم آیه ۲۱
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
و از نشانههاى او (خداوند) آن است كه از جنس خودتان همسرانى براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد
و ميان شما و همسرانتان علاقه شديد و مرحمت قرار داد
بى شك در اين (نعمت الهى) براى گروهى كه مىانديشند نشانههایی قطعى هست.
@Tobeh_Channel
#سلام_امام_زمانم
آقا جان، فرزند مولایم علی (علیهالسلام)
مولایِ ما هر چه زودتر بیا ...
جهان در انتظارِ عدالتِ توست 😔
بعد از #علی (علیهالسلام) دنیا دیگر رنگِ عدالت به خود ندید ...
منتظر توست ...
#یا_علی_ذکر_قیام_قائم_است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌙 #ماه_رمضان
🗓 #دعای_روز_بیست_و_چهارم_ماه_رمضان
🌹 #یادشهید حاج ولی نوری
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
#کشکول_۱۴۰۳_۱۶
🌟امام خامنهای: شکست رژیم صهیونیستی در غزه ادامه پیدا خواهد کرد و این رژیم به زوال و انهدام نزدیک خواهد شد. تلاشهای مذبوحانه، همچون اقدامی که در سوریه مرتکب شدند، آنها را از شکست نجات نخواهد داد.
🎯البته سیلی این اقدام را هم خواهند خورد.
( ۱۴۰۳/۱/۱۵)
⁉️سهم هر یک از ما در پشیمان کردن دشمن چیست؟‼️
🌟در حالی که درگیری در جنوب شرق ایران میان تروریستهای وابسته به رژیم صهیونیستی و نیروهای نظامی و امنیتی کشور در جریان بود، مقاومت عراق نیز بیانیه صادر کرد و از هدف قرار دادن پایگاه هوایی رامات داوید در سرزمینهای اشغالی خبر داد. در این بیانیه آمده است که این پایگاه هوایی با یک فروند پهپاد انتحاری هدف قرار گرفته است. دقایقی پیش گزارشی از شنیدن صدای انفجار در جولان اشغالی و همچنین صدای انفجاری شدید از منطقه میانی در فلسطین منتشر شد.
🌟معاون امنیتی استاندار: حمله تروریستی به مقر نظامی در راسک و چابهار: دقایقی قبل حمله تروریستی به مقر نظامی راسک و چابهار انجام شد. اوضاع تحت کنترل است و اخبار تکمیلی اعلام میشود. / تسنیم
🌟 چند ساعت پیش در اطراف یکی از کلانترییهای شهر چابهار و دو جوجه تروریست کلاش به دست ه فکر کنم خیلی فیلمهای جنگی دیدند و احساس میکنند رمبو شده و میتوانند یک مشت به دیوار کلانتری بزنند و وارد آن شوند... اتفاق امشب نشان داد که اقدامات امنیتی و اطلاعاتی دستگاههای ذیربط برای رهگیری، سرکوب و تعقیب این تروریستها کاملاً موفق بوده و آنچه از آنها باقیمانده قابلیتهای جنگی چندانی ندارند. مربیان و نیروهای اصلی این گروهک تروریستی در حمله دی ماه به صورت کامل کشته شدند و اینها افرادی هستند که از آن حادثه جان سالم به در بردند اما بدون شک تا صبح هیچ کدام دیگر زنده نیستند.
🌟نیروهای امنیتی در منطقه سر رسیده و در حال بستن تمام مسیرها و محورهای نقاط درگیری هستند. ۴ تا جوجه تروریست ا کراش چند جیب خشاب فکر کردن میتواند مثلاً دنیا را آخر کنند همه آنها تا صبح سوراخ سوراخ به نمایش عمومی در خواهند آمد و خواهید داد که هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
🌟اما این نکته خیلی جالب است که بزار این تروریستها تا چه میزان دست رژیم صهیونیستی است. اگر یادتان باشد در ماجرای حمله به کلانتری راسک نوشتیم که این حمله به صورت مستقیم و بدون واسطه کار سرویس سوسی رژیم صهیونیستی است و توسط آنها برنامهریزی و با وساطت انگلیسیها اجرا شده است.
🌟امروز هم ماجرا از همان قرار است و موساد فکر کرده که میتواند با ۲۰ تا ۳۰ نفر از نیروهای باقیمانده گروهک تروریستی جیش العدل که از حمله پهپادی چند ماه پیش به داخل پاکستان جان سالم به در بردند به پیوند دادن آنها با باندهای مسلح جنایتکار میتواند شرق ایران را ناامن کند. در حالی که سیستان و بلوچستان به تنهایی ۱۸ برابر بزرگتر از سرزمینهای اشغالی است و مردم آن نیز همراه کشور خودشان هستند.
🌟این همه سر و صدا و قرتی بازی و بیانیه دادن و این هم وضعیت شهرهای جنوب استان سیستان و بلوچستان... مزدوران رژیم شغالگر و تروریستهای تکفیری مواجب بگیر اسرائیل جوری بیانیه داده و جوری هیاهو کردند که من گفتم الان در قالب لشکرهای چند هزار نفری به چابهار و راسک حمله کردهاند...
🌟بگیرید بخوابید، هیچ اتفاقی نمیافتد نیروهای امنیتی حواسشان بیش از این مسائل جمع است و میدانستند که همزمان با تنبیه سگ هار منطقه، توله سگهایش راه افتاده و واق واق میکنند......
🌟کارفرما به مزدورانش دستور خرابکاری داده است. گروهک تروریستی جیش العدل اعلام کرده که در چند نقطه از جنوب استان سیستان و بلوچستان به چند کلانتری حمله کرده است...
🌟این احمقها و ابلهها فکر کردند مثلاً با حمله به چند کلانتری و یا پاسگاه فردا کل مملکت سقوط خواهد کرد و نمیدانند که آنچه از ین تفالهها باقی مانده به پای ارباب اسرائیلی شان تلف خواهند شد
🇵🇸 🇮🇷
«مبارزه با نظام سلطه»
🔹آیت الله خامنه ای (حفظه الله) :
#روز_قدس بسیار مهم است.
دفاع از فلسطین، دفاع از یک حقیقت بسیار بزرگتر از مسئله فلسطین است. جمعه آخر #ماه_رمضان
#همه_می_آییم
مردم آزاده جهان از سران کشورهایشان بخواهند که شریان های اقتصادی اسرائیل را قطع کنند!
#غرامت_قرن
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
#راهپیمایی_روز_قدس رو حتما شرکت کنید
به حمایت از مردم مظلوم فلسطین،غزه و...
#همه_می_آییم
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
❤️🔥اکسیر محبت امیرالمومنین علیهالسلام
💬 جابر بن عبد الله انصاری میگوید: امیرالمومنین علیهالسلام رفیقی یهودی داشت که بسیار با او مأنوس بود و اگر حاجتی داشت او را یاری مینمود. آن یهودی از دنیا رفت و این موضوع امیرالمومنین علیهالسلام را غمگین نمود و اندوه در چهره حضرت نمایان شد.
🔹رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله در حالی که خندان بود به سوی او آمد و فرمود: ای اباالحسن، رفیق یهودیت چه شد؟ مولا عرضه داشت که از دنیا رفت. حضرت فرمود: مرگ او تو را غمگین ساخته و اندوه را بر چهرهات نمایان کرده.
🔸مولا عرضه داشت: بله ای رسول خدا. حضرت فرمود آیا دوست داری او را در حالی که شادمان است ببینی؟ مولا عرض کرد: بله پدر و مادرم فدایت. رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله فرمود:
📜ارْفَعْ رَأْسَكَ وَكُشِطَ لَهُ عَنِ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ فَإِذَا هُوَ بِقُبَّةٍ مِنْ زَبَرْجَدَةٍ خَضْرَاءَ مُعَلَّقَةً بِالْقُدْرَةِ فَقَالَ لَهُ يَا أَبَا الْحَسَنِ هَذَا لِمَنْ يُحِبُّكَ مِنْ أَهْلِ الذِّمَةِ مِنَ الْيَهُودِ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسِ وَشِيعَتُكَ الْمُؤمِنُونَ مَعِى وَمَعَكَ غَداً فِي الْجَنَّةِ؛
👈🏻 سرت را بلند کن، ناگاه پرده از آسمان چهارم کنار رفت و مولا قُبّهای از زبرجد سبز دید که به قدرت الهی معلق است. رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله فرمود: ای اباالحسن این مقام برای یهودیان و مسیحیان و مجوسیان اهل ذمهای است که تو را دوست دارند، اما شیعیان مومن تو فردای قیامت همراه من و تو در بهشت خواهند بود.
📚الأصول الستة عشر، ص ۹۶
@Tobeh_Channel
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
#قصه_دلبری♥️
#قسمت_چهل_و_نهم
مثل پروانه دورش می چرخید وقربان صدقه اش می رفت..💕
اما این شادی چند ساعتی بیشتر دوام نیاورد ..
دیدم بچه نمی تواند نفس بکشد ، هی سیاه می شد..
حتی نمی توانست راحت گریه کند. تاشب صبر کردیم اما فایده ای نداشت😣
به دلهره افتادیم که نکند طوری بشود .
پدرم باعصبانیت می گفت:
((ازعمدبچه رومرخص کردن که توی خونه تموم کنه!))
سریع رساندیمش بیمارستان.
بچه را بستری کردند و مارا فرستادند خانه.
حال و روز همه بدترشد.
تانیاورده بودیمش خانه ، این قدربه هم نریخته بودیم...
پدرم دور خانه راه می رفت و گریه می کرد ومی گفت:
((این بچه یه شب اومد خونه ، همه رو وابسته وبیچاره خودش کرد و رفت!))
محمدحسین باید می رفت.
اوایل ماه رمضان بود.گفتم:((توبرو،اگرخبری شد زنگ می زنیم!))
سحرهمان شب از بیمارستان مستقیم به گوشی خودم زنگ زدند و گفتند بچه تمام کرد...😭
شب دیوانه کننده ای بود.
بعدازپنجاه روز امیر محمد مرده وحالا تازه من شیر داشتم💔
دورخانه راه می رفتم ، گریه می کردم وروضه حضرت رباب علیه اسلام می خواندم😭
مادرم سیسمونی هارا جمع کرد که جلوی چشمم نباشد....
عکس ها، سونوگرافی ها وهرچیزی راکه که نشانه ای از بچه داشت، گذاشت زیر تخت.
با پدرش ومادرش برگشت.
می خواست برایش مراسم ختم بگیرد:خاکسپاری،سوم،هفتم وچهلم..
خانواده اش گفتند:((بچه کوچیک این مراسم رونداره!))
حرف حرف خودش بود.
پدرش با حاج آقا مهدوی نژاد که روحانی سرشناسی دریزد بود صحبت کرد تا متقاعدش کند.
محمد حسین روی حرفش حرف نمی زد.
خیلی باهم رفیق بودند.
ازمن پرسید:((راضی هستی این مراسما رونگیریم؟))
چون دیدم خیلی حالش بداست، رضایت دادم که بی خیال مراسم شود.
گفت:((پس کسی حق نداره بیاد خلد برین(قبرستانی دریزد)
برای خاکسپاری،خودم همه کارهاش رو انجام می دم!))
درغسالخانه دیدمش.
بچه راهمراه بایکی از رفقایش غسل داده وکفن کرده بود.
حاج اقا مهدوی نژاد و دوسه تا روحانی دیگر از رفقایش هم بودند.
به من قول داده بود اگر موقع تحویل بچه نروم بیمارستان ، درست وحسابی اجازه می دهد بچه را بیبنم ، آن هم تنها😔
بعداز غسل وکفن چند لحظه ای باهم کنارش تنها نشستیم.
خیلی بچه را بوسیدیم وبا روضه حضرت علی اصغر علیه اسلام با اووداع کردیم😭
با آن روضه ای که امام حسین علیه اسلام قنداقه را بردند پشت خیمه..
#رمان_شهید_محمد_خانی🌷
✨ادامه دارد...
❣🦋❣🦋❣
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
#قصه_دلبری♥️
#قسمت_پنجاهم
تازه می فهمیدم چرا می گویند امان از دل رباب!
سعی می کردم خیلی ناله و ضجه نزنم.
می دانستم اگر بی تابی ام را بییند ، بیشتربه اوسخت می گذرد وهمه را می ریختم درخودم.
بردیمش قطعه نونهالان..
خودش رفت پایین قبر.
کفن بچه را سردست گرفته بود وخیلی بی تابی می کرد💔
شروع کرد به روضه خواندن.
همه به حال او و روضه هایش می سوختند.....
حاج اقا مهدوی نژاد وسط روضه خواندنش دم گرفت تا فضا را از دستش بگیرد.
بچه را گذاشت داخل قبر اما بالا نمی امد.
کسی جرئت نداشت بهش بگویید بیا بیرون.
یک دفعه قاطی می کرد و داد می زد.
پدرش رفت و گفت:((دیگه بسه!))🥺
فایده نداشت، من هم رفتم و بهش التماس کردم ، صدقه سر روضه های امام حسین(ع) بود که زود به خود آمدیم، چیز دیگری نمیتوانست این موضوع را جمع کند.
برای سنگ قبر امیرمحمد ، خودش شعر گفت:
ارباب من حسین
داغی بده که حس کنم تورا
داغ لب ترک ترک اصغر تورا
طفلم فدای روضه صدپاره اصغرت
داغی بده که حس کنم آن ماتم تورا
از نظر جسمی خیلی ضعیف شده بودم.
زیاد پیش میآمد که باید سرم میزدم...
من را میبرد درمانگاه نزدیک خانهمان.
میگفتند:« فقط خانم ها میتوانند همراه باشند»
درمانگاه سپاه بود و زنانه و مردانهاش جدا
راه نمیدادند بیاید داخل.
کَلکَل میکرد و دادوفریاد راه میانداخت🤦♂
بهش میگفتم:حالا اگه تو بیایی داخل ، سرم زودتر تموم میشه؟
میگفت:نمیتونم یه ساعت بدون تو سر کنم!
آنقدر با پرستارها بحث کرده بود که هروقت میرفتیم ، اجازه میدادند ایشان هم بیاید داخل ..
هرروز صبح قبل از رفتن سرکار، یک لیوان شربت عسل درست میکرد، میگذاشت کنار تخت من و میرفت.
برایم سوال بود که این آدم در ماموریت هایش چطور دوام میآورد ، از بس که بند من بود.
در مهمانی هایی که میرفتیم ، چون خانم ها و آقایان جدا بودند ، همهاش پیام میداد یا تک زنگ میزد
جایی مینشست که بتواند من را ببیند😁
با اشاره میگفت کنار چه کسی بنشینم ، با کی سر حرف را باز کنم و با کی دوست شوم...
گاهی آن قدر تک زنگ و پیام هایش زیاد میشد که جلوی جمع خندهام میگرفت😁
#رمان_شهید_محمد_خانی🌷
✨ادامه دارد...
❣🦋❣🦋❣