فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 #واحد #روز_هشتم #محرم
🌴ای علی اکبر حسین
🌴ثانی حیدر حسین
🎙 #محمود_کریمی
👌بسیار دلنشین
عصـرتـون حسینــی
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزویم این است
در این عصر گرم تابستانی
صفحه غم و اندوه
در دفتر زندگیتون
همیشه سفید بماند...
اوقاتتون به وقت مهربانی
عصرتون به زیبای قلبتون☕️
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
4_5929270152481736628.mp3
6.94M
🎧 میره علی اکبر ، آهسته آهسته
بارون شو بارون شو ای بغض نشکسته
🎙 حاج میثم مطیعی
❤️ روضه #روز_هشتم #محرم
#با_حال_مناسب_گوش_کنید
💢 حجم: ۶.۶ مگابایت
⏰ زمان: ۷:۰۰
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
4_5814308055654859722.ogg
781.9K
🕊🖤
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
🕊🖤
سقای حسین (ع) سید و سالار نیامد ..
🕊🖤
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
Telegram @myshad2music.mp3
5.35M
این دل تنگم عقده ها دارد
کربلا
🕊🖤🕊 🕊🖤🕊
🕊🖤🖤🕊
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
🕊🖤🕊
امام حسین،خريدار اشکهاتون
🕊🖤🕊
ابوالفضل، گرهگشای کارهاتون
🕊🖤🕊
غریب مدينه، شفاعت خواهتون
🕊🖤🕊
خورشیدطوس،ضامن دعاهاتون
🕊🖤🕊
ومهدی فاطمه، سايبان دلهاتون
🕊🖤🕊
عزداریهاتون قبول التماس دعا🙏
🕊🖤🕊
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
مداحی_آنلاین_روضه_حضرت_علی_اکبر_محمدباقر_منصوری.mp3
10.1M
🔳 ترکی هشتم محرم
🌴روضه حضرت علی اکبر(ع)
🌴عمو سلام ...
🎙زنده یاد محمد_باقر_منصوری
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
1_1555291548.mp3
10.12M
🎙خیز بابا آبرویم را بخر....
روضه
حضرت_علی_اکبر(ع)
کربلایی سید مهدی_حسینی
😭😭😭😭
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
روضه7-2-مرکز فرهنگي تفحص[Traj2].mp3
10.41M
روضه
میان جوونا…
به روی دوششون عبا، عبای مولا
حضرت_علی_اکبر
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
#روز_شمار_در_محرم
روز هشتم
1. قحطی آب در خیمه های حسینی.
2. ملاقات امام حسین علیه السلام با ابن سعد ملعون.
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
─═┅══༅•❥︎●❥︎•༅═══┅─
◑◁#حوادث_روز_هشتـــــم_محـــــرم
❥︎◁(1)..#فرمان جدید عبیدالله: با دریافت نامه ی جدید یزید و دادن اختیارات کامل به عبیدالله
❖ "خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشته اند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.
❍ هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد.
✪ به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیهالسلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
─═══༅𖣔1⃣𖣔༅═══─
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ
❥︎◁(2)..# در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟
◉◁یزیدبن حصین گفت اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفتهای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟
✪ عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفتهام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
❏ یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت.. عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====
ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ
❥︎◁(3)..# امام علیه السلام مردی از یاران خود بنام "عمرو بن قرظة" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
◑◁شب هنگام امام حسین علیه السلام با ۲۰ نفر و عمر بن سعد با ۲۰ نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیه السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
❖ در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند!
❍ امام علیه السلام فرمود...من خانه ات را مي سازم . ابن سعد گفت .. ميترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود ... من بهتر از آن را به تو خواهم داد ، از اموالی كه در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت .. من در كوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
✪ حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمي گردد ، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود... تو را چه ميشود ؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد . به خدا سوگند ! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد! ابن سعد با تمسخر گفت .. جو ما را بس است.
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃=====
🖤 @TTANNHA 🖤
=====🍃💔🍃=====