eitaa logo
طلبه تراز | هیئت
297 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
562 ویدیو
22 فایل
🔴کانال "طلبه تراز هیئت" به منظور تبیین شاخصه ها و ویژگی های یک هیئت مومن پرور و انقلابی ایجاد شده است. 📱منتظر انتقادات و پیشنهادات شما مخاطبین عزیز در آیدی زیر هستیم: @Hadi_zolfgari ادمین تبلیغات و تبادل: @TT_Tabadol_Heyat
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم 🔳پک مداحی 🥀🥀🥀🥀🥀 🍂🍂🍂🍂🍂 🔳طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیئت رزمندگان اسلامی. (۱۳۹۲/۰۸/۲۰) 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
🏴 ۲۵ شوال، سالروز شهادت امام صادق علیه‌السلام بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد. ▪️امام صادق علیه‌السلام: ▪️ «مَن تَعَلَّمَ للّٰه و عَملَ للّٰه و عَلَّمَ للّٰه دُعِیَ فی مَلَکوتِ اَلسَّماواتِ عَظیما» ▪️«هر که برای خدا علم بیاموزد و برای خدا (به آن) عمل کند و برای خدا به دیگران آموزش دهد در آسمانها از او به بزرگی یاد شود». 📗 امالی طوسی: ص ۱۶۸، ح۲۸ 🔳طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat
📌رهبر انقلاب در مورد هیئات مذهبی فرموده‌اند: 🖊«ما مسلمان‌ها و به‌خصوص ما شیعیان، امتیازی داریم که دیگر ملیت‌ها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینی که به شکل روبه‌رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل می‌شود که این را در جاهای دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر می‌شود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذاری و محتواهای راقی.» (۱۳۸۷/۴/۴) 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
🔵حسین علیه السلام یک شخصیت حماسی‌‌ آیا حسین بن علی حادثه حماسی دارد یا ندارد؟ آیا شخصیت حسین بن علی یک شخصیت حماسی هست یا نیست؟ ما باید شخصیت حسین بن علی را که برای ما یک شخصیت انسانی است بشناسیم. این مرد که ما هر سال به نام او وقتها صرف می‌کنیم، پولها خرج می‌کنیم، روزها تعطیل می‌کنیم، باید خصوصیاتش برای ما شناخته شود، و از جمله خصوصیات او همین است که آیا حسین علیه السلام یک شخصیت حماسی هست یا نه؟ آیا ما باید با وجود حسین و سرگذشت او یک احساس حماسی داشته باشیم یا یک احساس تراژدی، مصیبت، رثا و نفله شدن؟. در اینجا لازم است مختصری توضیح بدهم: شخصیتهای حماسی که اغلب در منظومه‏‌های حماسی از آنها یاد شده است، جنبه نژادی و قومی دارند و این اعمّ است از شخصیتهای افسانه‌‏ای مثل رستم و اسفندیار و یا شخصیتهای واقعی مثل جلال الدین خوارزمشاه در تاریخ ایران. غالباً قهرمانان یک قوم، اعمّ از واقعی و افسانه‏‌ای، از آن نظر که انتساب به آن قوم دارند، احساسات آن مردم را تحریک می‌کنند. اصولاً قهرمان‌دوستی و قهرمان‌پرستی جزء سرشت بشر است، مخصوصاً وقتی که قهرمان، تعلقی هم به انسان داشته باشد که انسان بخواهد به او افتخار کند. این قهرمانهای کشتی که موفقیتی به دست می‌آورند براستی مردم برای آنها ابراز احساسات می‌کنند، یا قهرمانی که هالتر بلند کرده و رکورد را شکسته و مثلاً سه کیلو بیشتر از رکورد جهانی بالا برده است چقدر تاج گل نثارش می‌کنند، و یا برای کسی که کشتی گرفته و با یک فن حریف خود را ضربه فنی کرده است براستی ابراز احساسات می‌کنند. اینها به خاطر این است که قهرمان‌دوستی و قهرمان‌پرستی در سرشت بشر است و ضمناً او از قهرمان ملت و قوم خودش تجلیل می‌کند نه از قهرمان دیگری. در کشتیهای بین‌المللی، افراد هر ملت (چه آنهایی که آنجا حاضرند و چه آنهایی که از رادیوها گوش می‌کنند) احساساتشان متوجه هموطنان خودشان است که افتخاری برای وطن و قوم خودشان کسب کنند. ما وقتی داستان رستم و اسفندیار و افراسیاب و این ‏طور چیزها را می‌خوانیم، چون می‌گویند افراسیاب از ماوراء‌النّهر و از یک ملت دیگری بوده و رستم از ملت ایران بوده است قهراً دلمان می‌خواهد که همیشه تفوّق با رستم باشد، و افسانه‌ساز هم افسانه‌ها را چنان ساخته است که با ذائقه ما جور دربیاید، یعنی همیشه آن طرف مغلوب و محکوم و این طرف غالب و قاهر باشد. این حماسه‌ها حماسه‌های قومی است، یعنی اختصاص به یک قوم و نژاد معین و یک آب و خاک معین دارد. اما مطلب در مورد حسین علیه السلام غیر از این است. حسین یک شخصیت حماسی است اما نه آن ‏طور که جلال الدین خوارزمشاه یک شخصیت حماسی است و نه آن طور که رستم افسانه‏‌ای یک شخصیت حماسی است. حسین یک شخصیت حماسی است اما حماسه انسانیت، حماسه بشریت، نه حماسه قومیت. سخن حسین، عمل حسین، حادثه حسین، روح حسین، همه چیز حسین هیجان است، تحریک است، درس است، القاء نیروست، اما چه جور القاء نیرویی؟ چه جور درسی؟ آیا از آن جهت که مثلاً  به یک قوم بخصوصی منتسب است؟ یا از آن جهت که شرقی است؟ یا از آن جهت که مثلاً عرب است و غیرعرب نیست؟ یابه قول بعضی از ایرانیها از آن جهت که زنش ایرانی است؟!. اساساً در وجود حسین علیه السلام یک چنین حماسه‌هایی نمی‌تواند وجود داشته باشد و علت شناخته نشدن حسین هم همین است. چون حماسه او بالاتر و مافوق این گونه حماسه‌هاست، کمتر افراد می‌توانند او را بشناسند. حالا ببینیم که واقعاً چگونه است. شما در جهان یک شخصیت حماسی مانند شخصیت حسین بن علی از نظر شدت حماسی بودن و از نظر علوّ و ارتفاع حماسه یعنی جنبه‌های انسانی نه جنبه قومی و ملی، پیدا نخواهید کرد. حسین سرود انسانیت است، نشید انسانیت است و به همین دلیل نظیر ندارد، و به جرأت عرض می‌کنم که نظیر ندارد. شما در دنیا حماسه‏‌ای مانند حماسه حسین بن علی پیدا نخواهید کرد، چه از نظر قدرت و قوّت حماسه و چه از نظر علوّ و ارتفاع و انسانی بودن آن، و متأسفانه ما مردم این حماسه را نشناخته‌ایم
طلبه تراز | هیئت
🔵حسین علیه السلام یک شخصیت حماسی‌‌ آیا حسین بن علی حادثه حماسی دارد یا ندارد؟ آیا شخصیت حسین بن علی
📓امام حسین (ع)یک شخصیت حماسی 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتهای میثم مطیعی درمورد آینده خطرناک هیئتها - متاسفانه رفتم یجایی طرف گفت آرزوم اینه تمام اینجا بتونن مقاله‌هاشون بره توی آی‌اس‌آی! - خطرات مداحی های استودیویی - متاسفانه دین شده هیئت! - مساجد نگاه تمدنی خیلی ندارن - اگر 100سال دیگه دیدید تو هیئت کنسرت برگزار شد تعجب نکنید 🟩 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat
🖊میشود گریه گرفت و مصیبت‌خوانی‌ کرد بدون بصیرت، آن هم بلاشک یک مرحله‌ای‌ از فضیلت است، امّا آن فضیلت برتر و هدف اعلی، آن غایت‌القُصوی‌‌ از همه‌ی‌ این مقدّمات، این است که ما بصیرت‌هایمان افزایش پیدا کند؛ نسبت به ائمّه، قرآن، اسلام و آینده‌ی‌ جامعه‌ی‌ جهانی. (۱۳۹۵/۰۴/۲۴) 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
بهترین تبریک به امام رضا علیه السلام، ترک یکی از گناهامونه😊 ترک گناه هم یه لحظه اتفاق نمیافته و باید سعی کنیم به مرور ازش کم کنیم تا جایی که دیگه اون گناه رو به لطف خدا مرتکب نشیم. --------------------------------------------------------------- 🌺 میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام رو خدمت تک تک اعضای بزرگوار تبریک عرض میکنم. _ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
📢 هیئت، کانون جهاد است؛ جهاد فی‌سبیل‌الله، جهاد در راه احیای مکتب اهل‌بیت، مکتب امام حسین (علیه السّلام)، مکتب شهادت. خب ائمّه (علیهم السّلام) چه جور جهادی می‌کردند؟ ائمّه جهاد نظامی که نمی‌کردند؛ جز معدودی -فقط حضرت امیرالمؤمنین، امام حسن‌ مجتبیٰ و حضرت امام حسین با شمشیر جنگیدند- بقیّه‌ی ائمّه که با شمشیر نجنگیدند؛ جهادشان چه بود؟ «جهاد تبیین». اینکه همین که بنده مکرّر تکرار میکنم تبیین یا جهاد تبیین، -تبیین کنید، روشنگری کنید.- هیئت، محلّ جهاد تبیین است. به نظر من از این «اَحیوا اَمرَنا» این نکته‌ی بسیار مهم استفاده میشود. (۱۴۰۰/۱۱/۳) 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙اون هیئت نباشه، والله بهتر از بودنشه... 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•{﷽}• 🎥ماجرای شنیدنی عاقبت بخیری طیب حاج رضایی ﴿🖤﴾ هوای حرم ...🖤 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
📢وقتی‌‌که شما شعر میخوانید یا دم میدهید تا در نوحه‌خوانی‌ سینه بزنند، چیزی‌ بگویید که آن‌کس که سینه میزند، بر معرفتش بیفزاید، یک چیز جدیدی‌ بفهمد. (۱۳۹۵/۰۴/۲۴) 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
📢 امام جواد علیه السلام مانند دیگر ائمه‌ی معصومین علیهم السلام برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بنده‌ی شایسته‌ی خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همان‌طوری که ائمه‌ی دیگر ما علیهم‌السلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشه‌ی مهمی از جهاد همه جانبه‌ی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابله‌ی با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسان‌تر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهره‌ای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود می‌آراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همه‌ی دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کرده‌اند وقتی از مقابله‌ی رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیله‌ی ریاکاری و نفاق بزنند. (۱۳۹۰/۰۳/۲۳) 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
📢 امام جواد علیه السلام می‌خواست اعتقاد به تشکیل حکومت علوی گسترش یابد. (۱۳۶۴/۰۵/۲۶) 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
📢 اوج گرایش به اهل بیت علیهم السلام از زمان امام جواد علیه السلام است. (۱۳۶۴/۰۵/۲۶) 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 دنیانا ظلام 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
📢 اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. در عید قربان یک ‌قدردانی بزرگ الهی نهفته است از پیامبر برگزیده‌ی حضرت حق، حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) که آن روز ‌ایثار کرد. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. او در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را ‌قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار، در دوران پیری به او داده بود؛ که ‌فرمود: «الحمد للَّه الّذی وهب لی علی الکبر اسماعیل و اسحاق». خدای متعال این دو پسر را در دوران ‌پیری، لابد بعد از یک عمر انتظار و اشتیاق، به این پدر داده بود؛ امید فرزند هم دیگر بعد از آن نداشت. ‌سید شهیدان همه‌ی عالم، حضرت اباعبداللَّه‌الحسین (علیه الصّلاة و السّلام) - که خود مظهر ایثار و مظهر ‌شهادت است - در دعای شریف عرفه از این حادثه یاد میکند؛ «و ممسک یدی ابراهیم عن ذبح ابنه بعد ‌کبر سنّه و فناء عمره»؛ این در دعای مبارک امام حسین در عرفه است.... این ایثار و این گذشت، یک نماد ‌است برای مؤمنانی که میخواهند راه حقیقت را، راه تعالی را، راه عروج به مدارج عالیه را طی کنند‌. (‌۱۳۸۹/۰۸/۲۶) 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
⚡️اکثر مذهبی‌ها نمی‌دانند «چرا خدا از کفار بدش می‌آید؟! در بسیاری از آیات قرآن خصوصاً در سورۀ محمّد(ص)، شاهد غضب خدا نسبت به کفّار و حتی امر به نبرد با آنها را هستیم. خیلی‌ها تصور می‌کنند این یک دعوای عقیدتی است، به این معنا که چون کافر به خدا و دین خدا عقیده ندارد خدا با او دشمن است! مگر کسی که به خدا یا دین او عقیده ندارد یا عقیده دیگری دارد باید عذاب بشود؟ همه باید بدانند چرا خدا با کفار بد است و به آنها غضب دارد؟ اگر این را ندانیم، با دین خدا «تعارفی» برخورد کرده‌ایم؛ یعنی فقط به‌ احترام خدا حرفش را قبول کرده‌ایم. وقتی این‌طور باشد جدا از اینکه نمی‌توانیم از دین‌مان در مقابل دیگران دفاع کنیم، این دین به دل خودمان هم نمی‌نشیند. اگر علت ناراحتی و غضب خدا بر کافران را ندانیم با قرآن هم ارتباط برقرار نکرده‌ایم. اگر با خدا و آیات قرآن همدلی نکنیم، قرآن به ما مزّه نمی‌دهد. آنچه خدا دوست ندارد باید ما هم دوست نداشته باشیم؛ البته این «باید» دستوری نیست بلکه طبیعتاً ما باید به این درک برسیم. اگر دلی از غضب بر کافران خالی باشد، یکی از ارکان تأثیر قرآن روی آن دل از بین رفته است. یکی از علل نفرت و غضب خدا نسبت به کافران این است که آنها واقعیت را ندیده می‌گیرند و حقیقت‌ را کتمان می‌کنند، با وجود اینکه خدا به آنها چشم و گوش داده است اما کور و کر هستند. خدا با ندیدن خیلی مخالف است برای همین می‌خواهد کافرها را به جهنم ببرد. ما اگر آیات قرآن را نفهمیم چرا کفر این‌قدر بد است، کار به روضۀ امام‌حسین(ع) می‌کشد، آن‌وقت باید با قطعه‌قطعه شدن اباعبدالله(ع) بفهمیم کفر بد است. پیام روضۀ امام حسین(ع) چیست؟ حقیقت این پیام را وقتی گرفته‌اید که بفهمید چرا خدا از کفر بدش می‌آید؟ امام‌حسین(ع) دربارۀ لشکر دشمن فرمود: اینها قومی هستند که بعد از ایمان‌شان کافر شدند «هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ‏» (مناقب،ج4، ص100) موضوع بد بودنِ کفر و نفرت خدا از کفر آن‌قدر مهم است که امام‌حسین(ع) با آن عظمتش آمد تا آن را برای ما مجسّم کند. تجسم کفر در کربلا آنجاست که وقتی امام حسین(ع) خواست حرف بزند هلهله کردند تا صدایش به گوش‌ها نرسد. خدا می‌خواهد بگوید: «کفر این است؛ ببینید! کافران اصلاً نمی‌خواهند بشنوند و ببینند.» کفر یعنی ندیده گرفتن، نشنیده گرفتن و کتمان واقعیت. خدا می‌فرماید «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لايَعْقِلُون‏»(انفال،22) بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لالى هستند كه تعقل نمى‏كنند. خدا بر اینها غضب می‌کند چون حاضر نیستند بشنوند و تعقل کنند. و می‌فرماید: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذينَ کَفَرُوا فَهُمْ لايُؤْمِنُونَ» (انفال،55) بدترین جنبنده‌ها کافرانی هستند که ایمان نمی‌آورند. قرآن به قدری غریب است که حتی اکثر مذهبی‌ها هم نمی‌دانند چرا خدا از کفار بدش می‌آید؟ در عصر پژوهش و دانش، با وجود این‌همه دانشگاه هنوز خیلی‌ها نمی‌دانند که علّت نفرت‌ خدا از کفر، اهمیت مقولۀ دانش، تفکر و تعقل است. دلیل دوم نفرت خدا از کافران این است که آنها قدرت و عظمت خدا را نمی‌بینند و آن را ندیده می‌گیرند امّا قدرت طاغوت و زورگوهای عالم را می‌بینند و به سخنان آنها گوش می‌دهند و بندۀ طاغوت می‌شوند. اگر کسی بندۀ خدا نشود، خدا آن‌قدر غضبناک نمی‌شود که بندۀ غیرخدا بشود؛ آن‌هم بندۀ کسی که دشمن انسان و جنایتکار است. مگر او چه عظمتی دارد که کافر، عظمت او را می‌بیند و بندۀ او می‌شود؟! چرا عظمت خدا را نمی‌بیند و بندۀ خدا نمی‌شود؟! چرا بعضی‌ها هیمنۀ استکبار جهانی را دیدند امّا هیمنۀ خدا را ندیدند؟! پناهیان؛ فاطمیه تهران-ماه رمضان۱۴۰۲ 🔰 با ما همراه باشید. 📝_ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔶 طلبه تراز | هیئت" 🆔 @TT_Heyat 🔷 طلبه تراز | جامع" 🆔 @TalabeTaraaz
دو صفحه تاریخچه کربلا حادثه عاشورا و تاریخچه کربلا دو صفحه دارد: یک صفحه سفید و نورانی، و یک صفحه تاریک، سیاه و ظلمانی که هر دو صفحه‏‌اش یا بی‌نظیر است و یا کم نظیر. اما صفحه سیاه و تاریکش از آن نظر سیاه و تاریک است که در آن فقط جنایت بی نظیر و یا کم نظیر می‌بینیم. یک وقت حساب کردم و ظاهراً در حدود بیست و یک نوع پستی و لئامت در این جنایت دیدم، و خیال هم نمی‌کنم در دنیا چنین جنایتی پیدا بشود که تا این اندازه تنوّع داشته باشد. البته در تاریخچه جنگهای صلیبی، جنایتهای اروپاییها خیلی عجیب است. و اینکه جرأت نمی‌کنم که بگویم حادثه کربلا از نظر زیادی جنایت نظیر ندارد، چون توجه من یکی به جنگهای صلیبی و جنایتهایی است‏ که مسیحیها در آن مرتکب شدند و یکی هم به جنایتهایی است که همین اروپاییها در اندلس اسلامی مرتکب شدند که آن هم عجیب است. تاریخ اندلس مرحوم آیتی را که دانشگاه تهران چاپ کرده است بخوانید؛ کتابی است بسیار تحقیقی و آموزنده. در این کتاب نوشته است: اروپاییها به صدهزار زن و مرد و بچه اجازه دادند که هر جا می‌خواهند بروند. بعد که اینها راه افتادند، پشیمان شدند و شاید هم از اول حقّه زدند که اجازه حرکت دادند. به هر حال تمام این صدهزار نفر را کشتند و سر بریدند. شرقی هرگز از نظر جنایت به غربی نمی‌رسد. شما اگر در تمام تاریخ مشرق زمین بگردید، دو جنایت را حتی در دستگاه اموی پیدا نمی‌کنید: یکی آتش زدن زنده زنده و دیگر استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص18
قتل عام کردن زنان، ولی در تاریخ مغرب زمین این دو نوع جنایت فراوان دیده می‌شود. زن کشتن در تاریخ مغرب زمین یک امر شایعی است. هنوز هم باور نکنید که اینها روح انسانی داشته باشند. آنچه در ویتنام صورت می‌گیرد ادامه روحیه جنگهای صلیبی و جنگهای اندلس آنهاست. این کار که چندصدهزار نفر را زنده زنده در کوره آتش بگذارند- ولو این افراد جانی هم باشند- کار مشرق زمینی نیست و از عهده مشرق زمینی چنین جنایتی برنمی‌آید. این کار فقط از عهده مغرب زمینی قرن بیستم برمی‌آید. این جنایت که در صحرای سینا دهها هزار سرباز را آب و نان ندهند تا از گرسنگی بمیرند برای اینکه اگر اسیر بگیرند باید به آنها نان بدهند، فقط مال غربی است. شرقی این‏جور جنایت نمی‌کند. یهودی فلسطینی صد درجه شریفتر از یهودی غربی است. اگر مردم فلسطین یهودیهای ملی اهل همان فلسطین بودند که این جنایتها واقع نمی‌شد. این جنایتها همه مال یهودی غربی است. به هرحال من جرأت نمی‌کنم بگویم جنایتی مثل جنایت کربلا در دنیا وجود نداشته است، ولی می‌توانم بگویم در مشرق زمین وجود نداشته است. از این نظر حادثه کربلا یک جنایت و یک تراژدی است، یک مصیبت است، یک رثاء است. این صفحه را که نگاه می‌کنیم، در آن کشتن بی‌گناه می‌بینیم، کشتن جوان می‌بینیم، کشتن شیرخوار می‌بینیم، اسب بر بدن مرده تاختن می‌بینیم، آب ندادن به یک انسان می‌بینیم، زن و بچه را شلّاق زدن می‌بینیم، اسیر را بر شتر بی‏‌جهاز سوار کردن می‌بینیم. از این نظر قهرمان حادثه کیست؟ واضح است، وقتی که حادثه را از جنبه جنایی نگاه کنیم، آن که می‌خورد قهرمان نیست، آن بیچاره مظلوم است. قهرمان حادثه در این نگاه یزید بن معاویه است، عبیدالله بن زیاد است، عمر سعد است، شمربن ‏ذی الجوشن است، خولی است و یک عده دیگر. لذا وقتی که صفحه سیاه این تاریخ را مطالعه می‌کنیم، فقط جنایت و رثاء بشریت را می‌بینیم. پس اگر بخواهیم شعر بگوییم چه باید بگوییم؟ باید مرثیه بگوییم و غیر از مرثیه چیز دیگری نیست که بگوییم. باید بگوییم: زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد فریاد العطش ز بیابان کربلا «1» اما آیا تاریخچه عاشورا فقط همین یک صفحه است؟ آیا فقط رثاء است؟ فقط مصیبت است و چیز دیگری نیست؟ اشتباه ما همین است. این تاریخچه یک صفحه دیگر هم دارد که قهرمان آن صفحه، دیگر پسر معاویه نیست، پسر زیاد نیست، پسر سعد نیست، شمر استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص19
نیست. در آنجا قهرمان حسین است. در آن صفحه، دیگر جنایت نیست، تراژدی نیست، بلکه حماسه است، افتخار و نورانیت است، تجلی حقیقت و انسانیت است، تجلی حق‌پرستی است. آن صفحه را که نگاه کنیم، می‌گوییم بشریت حق دارد به خودش ببالد. اما وقتی صفحه سیاهش را مطالعه می‌کنیم می‌بینیم که بشریت سرافکنده است و خودش را مصداق آن آیه می‌بیند که می‌فرماید: «قالوا اتَجْعَلُ فیها مَنْ یفْسِدُ فیها وَ یسْفِک الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک» [1]. مسلّماً جبرئیل امین در مقابل اعلام خدا که فرمود: «انّی جاعِلٌ فِی الْأرْضِ خَلیفَةً» [2] سؤالی نمی‌کند، بلکه آن دسته از فرشتگان که فقط صفحه سیاه بشریت را می‌دیدند و صفحه دیگر آن را نمی‏‌دیدند، از خدا این سؤال را کردند که آیا می‌خواهی کسانی را در زمین قرار دهی که فساد کنند و خونها بریزند؟ و خدا در جواب آنها فرمود: «انّی اعْلَمُ ما لا تَعْلَمونَ» [3] من چیزی را می‌دانم که شما نمی‌دانید. آن صفحه صفحه‌‏ای است که ملک اعتراض می‌کند، بشر سرافکنده است، و این صفحه صفحه‏‌ای است که بشریت به آن افتخار می‌کند. چرا باید حادثه کربلا را همیشه از نظر صفحه سیاهش مطالعه کنیم و چرا باید همیشه جنایتهای کربلا گفته شود؟ چرا همیشه باید حسین بن علی از آن جنبه‏‌ای که مورد جنایت جانیان است مورد مطالعه ما قرار بگیرد؟ چرا شعارهایی که به نام حسین بن علی می‌دهیم و می‌‏نویسیم، از صفحه تاریک عاشورا گرفته شود؟ چرا ما صفحه نورانی این داستان را کمتر مطالعه می‌کنیم، درحالی که جنبه حماسی این داستان صد برابر بر جنبه جنایی آن می‏چربد و نورانیت این حادثه بر تاریکی آن خیلی می‏چربد. پس باید اعتراف کنیم که یکی از جانیهای بر حسین بن علی ما هستیم که از این تاریخچه فقط یک صفحه‏‌اش را می‌خوانیم و صفحه دیگرش را نمی‌خوانیم. جانی‌های بر امام حسین آنهایی هستند که این تاریخچه را از نظر هدف منحرف کرده و می‌کنند. حسین را یک روز کشتند و سر او را از بدن جدا کردند، اما حسین که فقط این تن نیست، حسین که مثل من و شما نیست؛ حسین یک مکتب است و بعد از مرگش زنده‌تر می‌شود. دستگاه بنی امیه خیال کرد که حسین را کشت و تمام شد، ولی بعد فهمید که مرده حسین از زنده حسین مزاحم‌تر است، تربت حسین کعبه صاحبدلان است. زینب هم به یزید همین را استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص20
گفت، گفت: اشتباه کردی، «کدْ کیدَک وَ اسْعَ سَعْیک، ناصِبْ جَهْدَک، فَوَاللهِ لا تَمْحو ذِکرَنَا وَلا تُمیتُ وَحْینا» [1] هر نقشه‏‌ای که داری به کار ببر ولی مطمئن باش تو نمی‌توانی برادر مرا بکشی و بمیرانی؛ برادر من زندگی‌اش طور دیگر است، او نمرد بلکه زنده‌تر شد. در آن وقت مرثیه گوها مثل مرثیه گوهای حالا نبودند. کمَیت مرثیه ‏گو بود، دِعبل خُزائی مرثیه‏ گو بود؛ همان دعبل خزاعی که گفت: پنجاه سال است که من‏ دار خودم را به دوش کشیده‌‏ام. او طوری مرثیه می‌گفت که تخت خلفای اموی و عباسی را متزلزل می‌کرد. او که محتشم نبود. شعرای ما چرخ و فلک را مسؤول شهادت حسین دانسته‌‏اند. کمیت که این‏جور نبوده؛ یک قصیده که می‌گفت دنیا را متزلزل می‌کرد، ولی با تاریخچه حسین، با نام حسین، با مرثیه حسین. دیدند عجب! قبر حسین هم مصیبتی برای ما شده است. تصمیم گرفتند که قبرش را از بین ببرند. قبرش را خراب کردند، تمام آثار آن را محو کردند، پستی و بلندی‌های زمین را یکسان کردند، به محل قبر آب انداختند به طوری که احدی در آن سرزمین نفهمد که قبر حسین در کدام نقطه بوده است. اما مگر شد؟ حتی روی آوردن مردم به آن بیشتر هم شد. خود متوکل یک سر مغنّیه‏ [1] دارد. یک وقتی با او کار داشت و سراغ او را گرفت. گفتند نیست. گفت کجاست؟ گفتند به مسافرت رفته است. بعد از مدتی که آمد، متوکل از او سؤال کرد: کجا رفته بودی؟ جواب داد: برای زیارت به مکه رفته بودم. متوکل گفت: الآن که وقت زیارت مکه نیست؛ نه ماه ذی الحجّه است که وقت حج باشد و نه ماه رجب است که وقت عمره باشد، و اصرار کرد که باید بگویی کجا رفته بودی. بالأخره معلوم شد این زن به زیارت حسین بن علی رفته بود، که متوکل آتش گرفت، فهمید نام حسین را نمی‌شود فراموشاند. استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص21