eitaa logo
تـ ع ـجیل | TaaJiL
38 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
383 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
EyAghaAmoudChandomi[128dpi].mp3
11.31M
🎙ای آقا عمود چندمی؟ (زمینه اربعینی) 🔺بانوای: حاج 👈متن شعر: meysammotiee.ir/post/1813@MeysamMotiee
🖋شاعر: محسن رضوانی 🔻عنوان: ای آقا عمود چندمی؟ 🔹با نوای: حاج 🚩اجرا شده در موكب طلاب المقاومة الحسینیه [عمود ٩٣٢]   قدم قدم موكبارو مي گردم ستون ستون دنبال يه نشونه م كجاي اين جمعيتي كه مي خوام نمازمو پشت سرت بخونم(٢) مگه ميشه شباي درد و غم به سر نياد؟ مگه ميشه حبيب من توو اين سفر نياد؟ مارو اينجا امام عسكري صدا زده مگه ميشه پدر صدا كنه پسر نياد؟ ميدونم كه بين زائرا ميدونم ميون مردمي ميسوزم توو آتيش غمت اي آقا عمود چندمي؟ يا مهدي عزيز فاطمه 📎📎📎📎📎📎📎📎 شايد الان تو جاده اي و شايد گوشه كنار موكبا نشستي دلم خوشه كه اين قَدَر مي دونم تو هم كنار من تو جاده هستي(٢) شايد الان به زائراي تشنه آب ميدي يا توو موكب مسافرا رو جاي خواب ميدي ميشه باهم يه بار بريم مزار مادرت مطمئنم يه روز به اين سوال جواب ميدي اين لشكر به ياري خدا هرچيزي براش فراهمه از كوفه با پرچم علي ميريم تا مزار فاطمه يا مهدي عزيز فاطمه 📎📎📎📎📎📎📎📎 قبول دارم پيش تو روسياهم منو سياهي لشكرت حساب كن ازين سپاه اربعيني آقا سربازاي ظهورو انتخاب كن(٢) كي ميدونه توو قلبت اين روزا چي مي گذره؟ غم غربت يا غصه ي نبود لشكره مي دونم كه دلت ازم يه كم مكدّره ولي آقا هميشه بخشش از بزرگتره مي گردم ولي مث شما محبوبي نمي بينم آقا تا دنيا حسينو نشناسه من از پا نمي شينم آقا يا مهدي عزيز فاطمه ☑ @MeysamMotiee
خیلی قشنگ خیلی بخونید🙏 حاج آقا باید برقصه!!! چند سال قبل اتوبوسی🚐 از دانشجویان👩🏻⚖👩🏻👱♀👩🏻👩🎤👩🔧🙎🏻 دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند… 😳😳😳 آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی💄👄💅، مانتوی تنگ👗👗👠👡👜👛🕶👓 و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.👰 اخلاق‌شان را هم که نپرس…😡😡 حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند😀😀😀 و مسخره می‌کردند😜😜😝😍 و آوازهای آن‌چنانی بود که... از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود... دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست... باید از راه دیگری وارد می‌شدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید…🤔🤔🤔 اما… سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد... سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند😁😁😁 و گفتند: اِاِاِ … حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟ گفتم: آره!!! گفتند: حالا چه شرطی؟🤔🤔 گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هرچه شما بگویید. گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! 😁😄😃😀😜😎😏 حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و... در طول مسیر هم از جلف‌ بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم…! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم...🙏🏻🙏🏻 می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته 🔥🔥🔥و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است… از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم … اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف🤗🤗😜😝😝😎😍😍😂 و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند.🤗🤗🤗😜😜😜 کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا ! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...👏👏👏👏👏👏 برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...💧💧💧💦💦💧💦💧💦💧 تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد… عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود😳😳😳😳. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد... همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند😌😌😓😓😭😭😭😭😩😫😩😩! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند … 😭😭😭😭😭 شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم... به اتوبوس🚌🚌 که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند. هنوز بی‌قرار بودند… چند دقیقه‌ای گذشت… همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند... پرسیدم: به کجا رسیدید؟ 🤔🤔🤔 چیزی نگفتند. سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعة‌الزهرای قم رفته‌اند … آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند..👏👏👏👏👏👏 اگر دلت لرزید یه صلوات برا سلامتی آقا امام زمان بفرست😭😭😭 تا میتونید نشر بدید😔😔 @hemmat_channel
🔴 برای تعجیل در ظهور چه کار کنیم ؟ 🔶شاید از هر کسی بپرسیم یک جوابی بدهد اما... 🔷خود امام زمان عج فرموده اند چه کار کنیم 🔶امام زمان برای تعجیل در ظهور میتوانستند هزاران کار را بفرمایند اکثروا ( ... ) بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم 🔷ولی حضرت فقط فرمودند زیاد دعا کنید اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج... 🔶پس چرا برخی از ما هی دنبال حرف منافقین و فکر و نظر و عقل خود و شخصیت ها میرویم و کلام امام مان را رها کرده ایم !؟ 🔷پس چرا هی خودمان را بیراهه میزنیم !؟ 🔶🔸خدا و اهل بیت فرمودند برای تعجیل در فرج دعا کنید و گریه کنید و توبه کنید و خود سازی کنید و دیگران را هم به سوی امام زمان عج دعوت کنید خدا غیر از اینها چیزی نفرموده به یاوه گویی های دشمنان توجهی نکنیم و فقط طبق کلام الهی عمل کنیم 🌺 الهی به گیسوان پریشان حضرت زینب، عجل لولیک الفرج الساعه ➖➖➖➖➖➖➖ ✅ @TaaJiL
شهدا اصرار داشتند هرچه زودتر در بهترین حالت، خداوند را ملاقات کنند، برای دنیا ذره‌ای ارزش قائل نبودند. ما تازه می خواهیم سعی کنیم گناه نکنیم‼️ حجةالاسلام #پناهیان شهید #هادی_ذوالفقاری @hemmat_channel
تو خسته شدی از توبه کردن ⁉️ خدا که خسته نشده از بخشیدن ❗️😉 میگه انقد توبه کردم☹️ دیگه خجالت میکشم برم دم خونه خدا 😓 توبه نکردن خجالت داره نه توبه کردن ✅ اتفاقا خدا عشق میکنه از جَوُوُنی که پاش تو چاله می افته ، میخوره زمین پا میشه فورا میگه : خـدا ! خـدا ، ”جـانـم“ هاشو برای این جَوُوُن کنار گذاشته 💕 نمیدونی چه خبره ..😉 میگه نکنه ، یه طوری بشه ، این بنده ی گناهکاری که حالا پشیمونه بفهمه منِ خدا چقد دوسش دارم ...💖 چرا نفهمه ؟ میگه بفهمه من چقد دوسش دارم در دم غالب تهی میکنه ! جون میده !💖 💝 الله اکبر .... خدا ! اینجوری حرف میزنی که من امیدوار میشم !😍🙈 خدا هم میگه : تو هم که شرمنده میای ، من فخر میکنم ! خدا همه ملائک و جمع میکنه ، میگه دیدید اومد؟؟💞 دیدید گفتم این بر میگرده ؟ حالا برید خاموش کنید هر آتیشی که روشن کرده .. اقا برو بیاییه دم خونه خدا ...😍 طرف یه عمر سرش به کار خودش گرم بوده ، خلاص حرکت کرده ، یه شب به خودش میاد میبینه چه بلایی سر خودش اورده😶😓 همین که میگه خاک بر سر شدم ، اشکش جاری شده ، نشده 😭 خدا میگه اون بالا، همون کنج ی جایی خوب براش ردیف کنید بنده ام پشیمون اومد ! هرچی هم تاحالا نداشته براش بیارید ! نذارید غریبی کنه !😍 دلت آب افتاد یا نه ؟😍😋 هرکی پیش این خدا نره از جیبش رفته ها ...🙈😉 حالا خود دانی ...😘 شهاب افشار @hemmat_channel 🌼🍃🌻🌺🌼🍃🌻🌺🌼🍃🌻🌺
4_5855182941583311090.mp3
7.12M
✨خدا هیچوقت از ما خسته نمیشه😓💖 سخنرانی زیبا و کوتاه و مؤثر اخلاقی حجت الاسلام تأثیرگذار👌 @hemmat_channel ♻️
🌷 ١٠ !!! 🌷عید غدیر که می شد خیلی ها عزا می گرفتند. لابد می پرسید چرا...؟ به همین سادگی که چند تا از بچه ها با هم قرار می گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...البته کار که به همین جا ختم نمی شد. 🌷ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیدم چند نفر دارند دنبال یکی از برادر ها می دوند. می گفتند: وایــــســــــا ســـید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می خورد که من سید نیستم ولم کنید. تا بالاخره می گرفتندش و می پریدند به سر و کله اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می کردند. 🌷بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می آوردند ... 🌷جالب اینجاست که به قدری جدی می گفتند؛ سید که خود طرف هم بعد که ولش می کردند، شک می کرد و می گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می گذاشت و ضمانتش را می کرد: قول می دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می داد و غر می زد که: عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟ @hemmat_channel
🔴 الکساندر دوگین:نظریه پرداز ونویسنده مشهور ومعروف اهل روسیه: پیاده‌روی اربعین شبیه یک حادثه آخرالزمانی و مقدمه تحول جهانی است!!! ازنظرمن حادثه پیاده‌روی اربعین که هرروزابعادبین‌المللی گسترده‌ تری پیدامیکند و از همه ملیت‌ها و ادیان از جمله مسیحیان در آن شرکت میکنند،مقدمه یک تحول اساسی درمقیاس جهانی است!!! 🔶 دنیای مدرن با ایدئولوژی لیبرال و سرمایه سالارانه‌اش به پایان رسیده و جز بحران آفرینی ، دستاورد دیگری برای بشریت ندارد . امروز بشریت محتاج یک رستاخیز معنوی و الهی است که مایه‌های آن قویاً، در انقلاب اسلا می ونهضت امام خمینی وجود دارد. من به عنوان یک مسیحی ارتدوکس با رویکرد آخرالزمانی انقلاب اسلامی،که خودراحرکتی آماده‌گر برای ظهورمسیح ومهدی می‌داند،موافقم و امیدوارم با آن حادثه عظیم که پیروان همه ادیان منتظر آن هستند، فاصله زیادی نداشته باشیم.!!! ( اللهم عجل لولیک الحجت بن الحسن العسکری صلواتک علیه وعلی آبائه الاجمعین.) ➖➖➖➖➖➖ ✅ @TaaJiL
مولای غریب ما امشب در بین الحرمين بقیع، گهی در عزای جدش رسول‌الله(ص) میگرید و گه بر غربت عمویش حسن(ع) اجرک الله یا صاحب الزمان💔 ◼️ فرارسیدن ایام سالگرد شهادت حضرت محمّد مصطفی(ص) و شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد 🆔 @hemmat_channel
🔴 .... 🔷🔹 دوستان عزیز: این روز ها که در اوج زمستان تاریک به دنبال امدن بهار هستیم، خیلی ها پیام می دهند که ها کم شده و دیگه چرا کسی نمیگه ظهور نزدیکه!!! 🔶🔸 باید بگم اگر در سخنان امام خامنه ای دقت کنید از جملات امید به آینده و قرار گرفتن در قله افتخار ، پیروزی انقلاب اسلامی ، رسیدن به ارمان های انقلاب . نابودی کفر و اسرائیل ، نابودی آل سعود ، پیروزی قطعی یمن ، پیروزی قطعی بر تحریم ها و این اواخر هم سقوط امریکا و نابودی امریکا استفاده شده بود ! 🔷🔹 قطعا همه این جملات امام خامنه ای خبر از یک اتفاق بزرگ می دهد که در اوج آن هستیم! در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی و در پیچ تاریخی عظیم قرار داریم و به فضل الهی خبر ها و های بزرگی در راه است! ➖➖➖➖➖➖➖ ✅ @TaaJiL
🌷 ١١ 🌷 ممكن بود بچه‌ها واقعاً هم چيزى نخورند و نياشامدند؛ بسيار هم قانع و پرهيزكار باشند اما براى اينكه از خودشان خاطر جمع نبودند و هميشه اين احتمال را مى‌دادند كه آن‌چه مى‌كنند مرضى حق‌تعالى نباشد، مرتب به خودشان و ديگران نهيب مى‌زدند و نسبت‌هاى خلاف واقع مثل پرخورى و حرص! به خود مى‌دادند. 🌷مثلاً وقتى مدت‌ها از چادر و سنگر دور افتاده بودند و چيزى به اصطلاح گيرشان نيامده بود و حالا فرصتى دست داده بود تا تلافى «مافات» كنند، هر كس چيزى مى‌گفت و از آن جمله به جاى آيه «كلوا و اشربوا و لا تسرفوا »، عبارت «كلوا و اشربوا » يش را مى‌گفتند و بعد خودشان اضافه مى‌كردند كه: « والّا خود خفته ». « حتي بلغت الحلقوم ». « ما استطعتم من قوه » و بالاخره: « حتى تنفجروا » و بعد همه با هم: مى‌گفتند و مى‌خوردند و مى‌خنديدند. 📚 كتاب فرهنگ جبهه (شوخى طبعى ها)، صفحه٩٩ @hemmat_channel