حالا همه عرفه رو خوندن همه راهی هستند از عرفات. نزدیک غروبِ عرفه ای همه میخوان برن مکه وقوف تموم شده حالا همه بگن: لبیك اللهم لبیك.. لیبك لا شریک لکَ لبیك... انَّ الحمدَ... والنعمة.. لیک والملک....لاشریک لک لبیك.. همه دارن میرن عرفات حسین داره میره #کربلا😭😭 لبیك اللهم لبیك.. لیبك لا شریک لکَ لبیك... انَّ الحمدَ... والنعمة.. لک والملک....لاشریک لک لبیك.. عباسم مواظب بچه هاباش کسی تشنه نمونه😭😭 لبیك اللهم لبیك.. لیبك لا شریک لکَ لبیك... انَّ الحمدَ... والنعمة.. لک والملک....لاشریک لک لبیك.. اخه یه نفر دیگه هم داره صداش میزنه. امروز همه دور دارالاماره رو گرفتن... یکی گفت:مسلم رو میکشن.یکی گفت آزادش میکنن یکی گفت: زندانیش میکنن،تبعیدش میکنن... اما یه وقت دیدن یه بدن بی سر از بالای داره الاماره...😭😭😭😭 #عرفه #مسلیه ....💔💫 💔💫....

‹🧡📷› #حرف_قشنگ دیدۍوقتےتشنہ‌باشۍ آب‌میخورۍ‌خیلےمیچسبہ؟! شاید‌ارباب‌میخواد‌تشنہ‌تر بشیم‌واسہ‌ڪـربلاش :) #کربلا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#ڪپی‌باذڪرصلوات ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#شهیدانھ🍃🌹 ‌بہش گفتمـ: بابک من بہ خاطر خانوادمـ نمیتونمـ بیامـ دفاع از حرمـ! گفت: توۍ #کربلا همـ دقیقا همین بحث بود، یکۍ گفت خانوادمـ یکۍ گفت کارمـ یکۍ گفت زندگیمـ این‌طورۍ شد که امامـ حسین(ع) تنہا موند... #شہید‌بابک‌نورۍ #یادش_باصلوات

-پادشاھ‌ڪرم‌حسیݩ؏:)💔 #کربلا

آنقـدر گریـه میکنـم کهـ بگوینـد آخـر نوکـر زِ اَشـک خـود، سفـر کربـلا را گرفـت:) #کربلا 💔

تھشہ ؛ حسودی بہ ڪاشی حرم (: #کربلا

میگن هفت ثانیه بعد از مرگ، همه خاطراتو می‌بینم مطمئنم توی اون لحظه صحن #کربلا تو میبینم..

جمعیت خیلیه . . به قول آسید مرتضی آوینی خدا مارو بیامرزه چرا که وقتی شهید بشی زنده میشی؛ما ها مردیم و شهادته که زندمون می‌کنه . . اما ناخودآگاه یاد سیدالشهدا افتادم . . یکی عصا میزد،یکی دیگ به صورتت آقا با کف پا میزد،یه مادری هم گوشه ی گودال تورو صدا میزد . . آه ابا عبدالله . . وجه تشابه این شهدا و سیدالشهدا شاید فقط این بود که جفتشونو دهاتیا پیدا کردن . . #کربلا #آوینی

وجود نازنین امام هادی علیه السّلام بیمار شدند؛یکی از شاگردان خود را خواستند به او پول دادند،هزینه‌ی سفر،به او گفتند:به کربلا برو و آن‌جا برای من شفا بگیر؛از بیت امام هادی بیرون آمد،به یکی دیگر از شاگردان حضرت برخورد کرد،او گفت:به کجا می‌روی؟گفت:دارم به کربلا می‌روم،گفت:به چه مناسبت حالا کربلا می‌روی؟ گفت:خدمت آقا بودم مریض هستند، ز من خواستند به کربلا بروم و برای ایشان شفا بخواهم،مگر یک چنین چیزی می‌شود؟!خود ایشان امام هستند؛ امام الخلق است . . برگ درختی بدون اذن امام نمی‌افتد. مگر می‌شود؟ اجازه بده بروم بپرسم،خدمت حضرت آمد،گفت:آقا عرض کردم مگر خود شما صاحب ولایت نیستید؟مگر شما امام نیستید؟فرمودند:بله،إِنَّ لِلَّهِ بِقَاعاً یُحِبُّ أَنْ یُدْعَى فِیهَا فَیَسْتَجِیبَ،خدا یک جاهایی را دوست دارد در آن‌جا ناله بشود،یکی از آن بقاعی که خدا دوست دارد بندگان خدا آن‌جا یا الله بگویند . . پ.ن:یک کربلا ببر نبری گریه میکنم . . #کربلا #ولایت