• طَـعم ِخوش ِشَـهادَت •
۴ ماهه نبودم پیش تو؛ فهمیدی اصلا؟(: #عزیز_عراقی_من
من خیال دیدم...
تو بغل باز کرده بودی و
من هی نمی رسیدم
مني که از سرصبح این چنین هواي تو دارم
خدا به خیر نماید خمار نیمه شبم را ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از اول تا آخر مجلس داشتم نگاش میکردم و تو دلم قربون صدقش میرفتم و دعا میکردم که کاش اخرِ زندگی ماهم اینطور شه...💔
• طَـعم ِخوش ِشَـهادَت •
از اول تا آخر مجلس داشتم نگاش میکردم و تو دلم قربون صدقش میرفتم و دعا میکردم که کاش اخرِ زندگی ماهم
مداح توی جلسه ،
اسم هرکدوم از اهل بیت رو که میوورد
ایشون اگه روی صندلی بود
پامیشد ،
جفت دستاشو میزاشت رو سینش
خم میشد عرض ادب میکرد...
احساس میکردم داره اهل بیت رو میبینه... :)
زندگیما همچون یخ فروشیست
که از او پرسیدند : فروختی ؟!
گفت : نه ولی تمام شد.
- آیتاللهبهجت .
رفقا؟ راستی ،،
شبِجمعهی اینهفته .. ..
خیلیاتون به آرزوتون میرسید کربلائید(:
نه؟ .. ❤️🩹