دونه دونه بچه ها رو شروع کرد جمع کردن
همه رو دونه دونه شمرد ..
دید یدونه شون کمه
یکی از نازدانه ها نیست !
اومد اطراف خیمه رو گشت
دید پشت یه بوته ای
دو تا پایِ کوچولوعه :)
همچین که بوته رو کنار زد ،
دید دخترِ مسلم
زیر دست و پا جون داده 💔:)
خولی و شمر موندن و خنده هاشون ..
به خیمه ها وا شده دیگه پاشون :)!