eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
674 عکس
712 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام: پایان لذت ها و برجای ماندن تلخی ها را به یاد آورید. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ تأملی بر اشکال روحانیت ستیزی 🔹پژوهش درباره ی روحانیت نمی تواند بدون کاوش در اشکال متنوع روحانیت ستیزی صورت بندد. در ایران، این عارفان و صوفیان بودند که آشکارا مبارزه با فقیهان سنتی را بنیاد نهادند. 🔻جدال میان اهل شریعت و اهل طریقت، شکلی قدیمی از ستیز بر سر مشروعیت اقتدار دینی است. اما ریاستیزی عارفان و جدل با اهل شریعت، با روحانیت ستیزی مدرن فاصله ی زیادی دارد. درست است که در روزگار جدید، رقابت فقیهان و صوفیان یا فرقه های شیعی مانند اسماعیلی و دوازده امامی تداوم می یابد و به ویژه حکومت نیز در این رقابت دخالت می کند، اما اشکال تازه ای از روحانیت ستیزی در میان است که به هیچ روی پروای اصالت اقتدار دینی را ندارد. 🔸مسأله ی بسیاری از روحانیت ستیزان مدرن، ارزش ها، هنجارها یا سبک زندگی جدید است که با منش تحمیل گرایانه ی روحانیت سازگار نیست. فاصله میان خرده فرهنگ روحانی و خرده فرهنگ های دیگر هیچ گاه به اندازه ی عصر جدید گسترده نبوده است. به شكل تناقض آمیزی، روحانیت ستیزی عموم مردم یا گروه های مختلف مانند روشنفکران، بر رفتار روحانیان نیز اثر نهاده است. 🔻بسیاری از روحانیون امروزه، می کوشند در زمینه هایی مانند سینما، ورزش، کامپیوتر و مانند آن تخصصی کسب کنند و با آن، کاستی اعتماد به نفس خود را در جامعه بپوشانند. در دوران ما، تکنولوژی و تصاحب آن یکی از مهم ترین ابزارهای روحانیت، برای خودنمایی و رقابت با رقیبان خود است. بخش مهمی از روحانیان چنین تصوری را دارند که تکنیک و ثروت می تواند اختلاف افق فکری یا تفاوت وزن عقلانی روحانیت با دانشگاهیان و روشنفکران را پنهان کند. این ولع برای مصرف تکنیک و تظاهر به ثروت در تاریخ روحانیت شیعه بی سابقه می نماید. هم چنین، تقلید از سبک زندگی طبقه ی متوسط و الگوبرداری از شیوه های زندگی روزمره ی غربی مآبانه، در میان روحانیان به شدت رواج یافته است. دیگر چیزی که در سنت سابق "زی طلبگی" یا سبک زندگی خاص طلبه ها نامیده می شد، وجود خارجی ندارد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام: بزرگوار، کینه توز نیست. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ علاقه به انسان زیبارو (۴) 🔸 علاقه به هم‌جنس زیبارو دو آفت بزرگ دارد که باید به شدت مراقبش بود: 🔻 آفت نخست، وابستگی شدید و افراطی است که ممکن است منجر به افسردگی و بی‌انگیزگی و گوشه‌گیری و در شرایط حادتر منجر به پوچ‌گرایی و بی‌ایمانی و بی‌اعتقادی و حتی خودکشی شود. 🔴 وقتی کسی در مسیر سفر خود با دیدن تابلوی درخشان و زیبای کنار جاده ـ که اطلاعات مسیر را به مسافران می‌دهد ـ مجذوب آن می‌شود و از هدف غافل می‌شود و در کنار تابلو توقف می‌کند و به تماشای آن می‌نشیند و دورش طواف می‌کند و خود را اسیر و بسته‌ی آن می‌کند، طبیعی است که بعد از مدتی خسته شود و سرگیجه بگیرد و احساس سرگردانی و پوچی کند. او باید سرش را بلند کند و آن تابلو را به عنوان هدف و مقصد از چشم و ذهنش پاک کند و آن را دوباره با عنوان «تابلو» ببیند و از او جدا شده، در مسیری را که نشان می‌دهد حرکت کند. 🔴 اسارت در دام وابستگی عاطفی گاه به عنوان مجازاتی از طرف خداوند تعیین می‌شود که بنده‌های سرکش و گنهکارش را به آن محکوم می‌کند. 🔹 مفضل می‌گوید: از امام صادق علیه‌السلام درباره‌ی عشق پرسیدم، فرمود: دل‌هایی هستند که از یاد خدا خالی می‌شوند، در نتیجه خدا هم عشق غیر خدا را در آن می‌نهد و آن‌ها را به درد وابستگی گرفتار می‌کند. ✔️ راه‌کارهای جلوگیری از ایجاد وابستگی‌های افراطی را در ادامه بیان خواهیم کرد. 🔻 آفت دوم، آلوده شدن به ناهنجاری‌های اخلاقی و روابط نامشروع و حرام است. این آفت درجات مختلفی دارد و از نگاه ناپاک و گفت‌وگوهای شهوت‌آلود گرفته تا گناه کبیره‌ای مثل هم‌جنس‌بازی و لواط را دربرمی‌گیرد. 🔵 چه بسیار دوستی‌هایی که آغازش پاک و سالم بوده؛ ولی در ادامه با یک شیب ملایم و نامحسوس به گناه و روابط حرام آلوده شده است! پس باید هوش و حواس خود را جمع کرد و نباید گول پاک و سالم بودن روابط فعلی را خورد. باید خود و علایق خود را با مدیریت عاقلانه و مؤمنانه برای همیشه بیمه کنیم. 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍ تأملی بر اشکال روحانیت ستیزی 🔹پژوهش درباره ی روحانیت نمی تواند بدون کاوش در اشکال متنوع روحانی
✍ نظرات کاربران به نظرم تحلیل شما، تحلیل شکلی و صوری بوده و نگاه بنیادشناسانه ای نداشته. به نظر می رسه وقتی در شرایط فعلی، راه مشخصی و روش متقن و معتبری که پاسخگوی تمام تردیدهای انسان امروز باشه وجود نداشته و نبود امکانی که قلب انسان را هم، به ساحل شهودی برساند که منجر به ایمان و آرامش شود، دیگر توقعی نیست از بازیگران دیروز روزمرگی، که امروز در نقش متدینِ مبلغِ متعصبِ توخالی ظاهر شوند. 🔹این واقعیتی که از دین موجود است، بیشتر آدم سوز است تا اینکه آدم ساز باشد و لذا خیلی وقت است که بوی حقیقت دین را، حقیقتاً استشمام نکرده ایم. اتفاقا وقتی خروار خروار، منکر از جامعه نامنظمِ بی جانِ روحانیت دیده میشود، عدمِ ستیز با روحانیت، نشان از عدم درک درست دین دارد. هنگامی که سراسر حوزه های علمیه، پرشده از مصداق های روایت نبوی: آفت دین ثلاثه، فقیه فاجر امام جائر مجتهد جاهل، در این شرایط، اتفاقا عدم ستیز با روحانیون و ماندن در صنف طلبگی متعارف، شاید خیانت به بستر تاریخی مقدس حوزه باشد. 🔸درست است که جریان های گوناگون شیطان صفتی نیز، با نابودی حوزه خوشنود میشوند ولی دشمن، مثل ما صور بین نیست چرا که آنها، نابودی را از روزی که حیات روحی حوزه رخت بست، مشاهده کردند و شراب جشن شان را هم نوش کردند و الان ما در جایی که شبیه جنازه ای است که در کالبدش، دیگر جانی نیست، حرف از معنای زندگی و حیات طیبه انسان میزنیم. امروز حوزه، بزرگترین روضه مسلمین است. 🔻در مکانی که بی برنامگی، بی نظمی، تعصب، بی تفاوتی، استعدادکُشی، فقر مالی، علم لاینفع، معنویات شبهه آور و خدایی مطرود از زندگی، وجود داشته باشد، تفکر و پرسشگری مذموم، مدرک گرایی و نمره آوری شرط الگو شدن، غلبه کمیّت بر کیفیت و هزاران واقعیت تلخ دیگر رخ داده، در چنین مکانی، حضور داشتن، به معنای یاری رساندن به بقاء حماقت و بذر پاشی منع، برای آمدن منجی هستی است. درست است که ترحم و دلسوزی، پاکی و صفای قلب، محبت به بعضی معارف، در طلاب و در بعضی از مسئولین، دیده میشود ولی اینها کافی نیست هرچند اگر لازم باشند. شاید به این نگرش نقد وارد شود و گفته شود، مشکلِ دیدِ من آن است که ایده آل گرا هستم و شرایط را، کلان نگاه نمیکنم و جهانی را که از بسط بی ارزش شدن ارزشها، دارد خفه میشود را در نگاه به حوزه لحاظ نمیکنم. 🔻بله من این را قبول دارم لذا من با مکان و سیستم حوزه مخالفت دارم زیرا گویا حوزه شده است یک اداره عرفی، مانند اداره جات دولتی ولی من تا آخر عمر، عاشق بستر تاریخی مقدس حوزه خواهم بود، منتهی قائلم برای طلبه شدن و طلبه ماندن، نیازی به حضور در حوزه نیست هرچند حضور در حوزه، ریسک بسیار بزرگی است که ممکن است از انسان شیطان بسازد یا ولی خدا، یک سرخورده سردرگم یا یک مومن عالم صبور. این جریان حوزوی، در راستای همان جریان انسانیت است که ابتدائاً از روی تحقیق عقلانی به حقیقت نایل میشوند و سپس با قلبشان، در شُکوه حقیقت، غلت میخورند و پس از آن، احساس میکنند که حکمت حضورشان در زمین را یافته اند و تا پای جان برای اهداف خود تلاش میکنند و چنین افرادی، در جهان معاصر ما نام آشنا هستند؛ امثال ادواردو آنیلی، محمد عرب، مالکوم ایکس، محمدعلی کلی، جهان پهلوان تختی، شهید ابراهیم هادی و شهید قاسم سلیمانی، جِفری لانگ و حتی در مقیاسی فراتر از دین امثال چگوآرا و گاندی و در واقع هرکسی که برای زنده نگهداشتن حیات انسانیت و در درجه بالاتر، ارتقاء آن با معنویت تلاشی کند میشود کسی که عضو جریان حوزه یا بهتر بگویم وارد جریان تاریخی حقیقت یافتگان میشود. چه خوب درک کرد مرحوم علامه کبیر طباطبایی این ادراکات اعتباری را، امان از ما که اسیر ادراکات اعتباری شده ایم و خود را نمیتوانیم فارق از امور اعتباری پیدا کنیم. دقیقا این حوزه کنونی با این رویه، اعتباری بیش نیست همانند اکثر وقایع و امور فعلی موجود در جهان. نه همین لباس زیباست، نشان آدمیت... 🖋 عباس 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام: خشم را با سکوت درمان کنید. 👇👇 @Taammolate_talabegi
⭕️ "عقاید ما داشته و دارایی ما محسوب می‌شوند و نه هویت و خود ما که از نقد آن‌ها دچار اضطراب شویم." ✍️ مصطفی ملکیان 🔹یکی از نکاتی که در کاهش اضطراب بسیار تأثیرگذار است توجه به این است که ما نباید با عقاید خود احساس یگانگی و هم ذات پنداری کنیم؛ یعنی عقاید خود را هویت خود بدانیم که از نقد عقاید خود دچار اضطراب و تشویش شویم. مثالی بزنم، فرض بگیرید فردی به من گفت که جوراب تو پاره شده است، من به این دلیل که خودم را با جورابم یکی نمی‌دانم جوراب خود را بررسی می‌کنم که آیا پاره شده است یا نه و درصورتی‌که این قضاوت درست بود و جوراب پاره شده بود، آن را عوض می‌کنم. به این دلیل به‌راحتی جوراب خود را عوض می‌کنم و از این قضاوت نگران نمی‌شوم که خود را با جورابم یکی نمی‌دانم و نقد جوراب را نقد خود نمی‌دانم. 🔹اکنون در نظر بگیرید فردی به من اشاره کند که گزاره «الف ب است» که من بدان معتقد هستم گزاره‌ای کاذب و نامدلل است، اگر من معامله‌ای را که با جوراب خود می‌کنم با عقاید خود نیز داشته باشم؛ یعنی با عقاید خود نیز هم ذات پنداری و احساس یگانگی نکنم در این صورت من گزاره «الف ب است» را که بدان معتقد هستم دوباره موردبررسی و ارزیابی قرار می‌دهم و در صورت صدق و مدلل بودن آن، همچنان بدان معتقد خواهم ماند و در صورت کذب گزاره «الف ب است» عقیده خود را عوض کرده و به صدق گزاره «الف ب نیست» باور پیدا می‌کنم و قدردان طرف مقابل هستم که علاوه بر اثبات بطلان عقیده من، عقیده درست را نیز به من آموخت. 🔹تنها در این صورت است که ما از نقد عقاید خود دچار اضطراب نمی‌شویم؛ اما ما با عقاید خود احساس یگانگی می‌کنیم و درنتیجه عقاید خود را هویت خود می‌دانیم و نقد آن‌ها را نقد و تضعیف خود می‌پنداریم و از نقد آن‌ها دچار اضطراب و دل‌نگرانی می‌شویم. درحالی‌که عقاید من برابر با خود من نیست و من می‌توانم معامله‌ای را که با جوراب خود دارم با عقاید خود داشته باشم و از نقد آن‌ها دچار اضطراب نشوم. این حکم در باب احساسات و خواسته‌های ما نیز جاری است و ما نباید احساسات و عواطف و خواسته‌های خود را معادل خود در نظر بگیریم و با آن‌ها احساس یگانگی کنیم. 🔹 چنان‌که توجه دارید حالات روانی ما سه دسته هستند: ۱. باورها و عقاید ۲. احساسات و عواطف ۳. خواسته‌ها. نقص عقاید به این است که کاذب یا ناموجه یا نامستدل باشند و نقص احساسات به بجا و نابجا بودن آن‌ها بستگی دارد مثلاً امید داشتن به چیزی که بجا نیست که بدان امید داشته باشیم و نقص خواسته‌ها به معقول و نامعقول بودن آن‌ها بستگی دارد. اکنون ما باید توجه کنیم که این سه حوزه داشته و دارایی ما محسوب می‌شوند و نه هویت و خود ما که از نقد آن‌ها دچار اضطراب شویم. همان‌طور که از نقد جوراب خود دل‌نگران نمی‌شوم و توجه دارم که جوراب دارایی من است و نه خود من، این سه حوزه نیز دارایی من محسوب می‌شوند و نقد آن‌ها، نقد و تضعیف خود من نیست. من عقیده و احساس و خواسته دارم و نه اینکه عقیده‌ام و احساس ام و خواسته‌ام باشم. توجه به این نکته بسیار به کاهش اضطراب در ما کمک می‌کند و باید حتماً به این مورد توجه داشت. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام باقر علیه السلام: خداوند آنکه را در میان جمع شوخی می کند دوست دارد به شرطی که ناسزا نگوید. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️شهادت امام باقر علیه السلام بر عموم شیعیان تسلیت باد. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍تأملی بر حکم شرعی ریش تراشی(۱) 🔹در جامعه ما ریش گذاشتن، یکی از نشانه های ضروری متشرعین قلمداد می گردد و همواره یکی از مسائلی که اذهان متشرعین را به خود مشغول کرده حکم شرعی ریش تراشی می باشد. مسأله حلق لحيه در میان فقهای امامیه اولین بار در اواخر قرن هفتم مطرح شد اما تصریح به حرمت از قرن دهم یا یازدهم هجری قمری در کتب فقهی شیعه آغاز شده است. 🔸در میان فقهای شیعه اولین کسی که بحث لحيه را عنوان کرده یحیی بن سعید حلی (م ۶۹۰) در کتاب الجامع للشرایع است که می گوید: «ينبغي أن يؤخذ من اللحية ما جاوز القبضة». (یحیی بن سعيد، الجامع للشرائع، ۳۰) البته از عبارت ایشان حرمت استفاده نمی شود و فقط کراهت استفاده می‌شود آن هم در «مازاد از قبضه». سپس شهید اول (م۷۸۶) در کتاب القواعد والفوائد عبارتی آورده که مفهوم آن حرمت تراشیدن ریش می باشد. ایشان فرموده است حلق لحیه برای خنثی جایز نیست چرا که احتمال مرد بودنش وجود دارد. (شهیداول، القواعد و الفوائد، ۲۳۲،۱) بعد از ایشان فاضل مقداد (م ۸۲۶) همان عبارت شهید را در کتاب خود آورده است. سپس ابن ابی جمهوراحسائی (م قرن ۱۰) عبارتی مبنی بر ممنوعیت حلق لحيه دارد «أما حلق اللحية فالوجه المنع». (احسائي، الأقطاب الفقهية على مذهب الإمامية، ۶۹) بعد از ایشان طبق نقل بعضی، شیخ بهایی (م ۱۰۳۱) در رساله اعتقادیه حرمت را ذکر کرده است. سپس میرداماد استرآبادی (م ۱۰۴۱) تصریح به حرمت کرده است. 🔻این دو عالم بزرگوار در میان فقهای شیعه اولین کسانی اند که تصریح به حرمت تراشیدن ریش کرده‌اند و احتمال دیگری در کلامشان وجود ندارد و جناب میرداماد اولین کسی نیز هست که بر حرمت، استدلال کرده است. بعد از ایشان مجلسی اول (م۱۰۷۰) استدلالاتی مبنی بر ترک ریش تراشی دارد اما در پایان، فتوای صریح نمی‌دهد بلکه احتیاط می کند. (مجلسی، روضة المتقین، ۳۳۳،۱ ) بعد از ایشان فیض کاشانی، حرعاملی، مجلسى دوم، جزایری، بحرانی، کاشف الغطاء، نراقی، صاحب جواهر و شیخ انصاری قائل به حرمت ریش تراشی شده اند. ◾️بیشتر فقهای معاصر و فعلی به صراحت فتوا به حرمت نداده و به جای فتوای صریح، احتیاط واجب گفته اند. (بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۸۳۵،۲) 👇👇 @Taammolate_talabegi
📡بر اساس آمار یونسکو در ژانویه ۲۰۱۹، ایران در سال ۲۰۱۱ رتبه ۱۲ کشور‌های اعزام کننده دانشجو در دنیا را داشته و این رتبه در سال ۲۰۱۶ به رتبه ۱۸ تنزل یافته است؛ این در حالی است که براساس همین آمار نرخ رشد تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور خودمان ۴ درصد بوده که این میزان در مقایسه با کشور‌های همسایه از جمله عربستان با ۷۴درصد و پاکستان با ۳۳درصد بسیار پایین است و کشور آلمان یکی از کشور‌های اصلی اعزام کننده دانشجو در دنیا نام برده شده زیرا حدود ۱۲۰ هزار دانشجوی آلمانی برای تحصیل به خارج از کشور خودشان مهاجرت کرده اند. 🔎در جستجوها با آمار دیگری هم مواجه می شویم، آمار سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) در سال 2018 که تعداد دانشجویان مهاجر از ایران را 12 هزار و 700 نفر اعلام کرده و ایران را در رتبه 12 مهاجرت استعدادها قرار داده است. 🗂جالب است که آمار دیگری را هم بدانیم و آن هم آمار سال 2016 است که براساس آن ایران در سال 2016 رتبه 18 دنیا در میان کشورهای مهاجر فرست را داشته است. 🌐خبرگزاری فارس 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: در میان گناهان، گناهانی است که جز در روز عرفه بخشیده نمی‌شود، خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی‌کند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 زیارت مخصوص امام علی علیه السلام در مفاتیح که عبارت السلام علی الانزع البطین دارد، یعنی کچل شکم گنده و این لقب رو مخالفان علی به او نسبت می دادند. 🔎آیت الله سیستانی دستور دادند این زیارت را از مفاتیح حذف کنند. 📜زیارت جامعه کبیره مرامنامه شیعه غالی است! 👇👇 @Taammolate_talabegi
💠 واکنش دکتر مهدوی زادگان نسبت به سخنان دکتر سروش: در زیارت هفتم امیرالمومنین جمله‌ای هست که آقای سروش این جمله را بزرگ نمایی کرده است و خواسته با توجه به تفسیری که از این جمله در ذهن ایشان بوده، بگوید که در این کتاب دعای ما چه جور زیارتنامه هایی آمده است. در زیارت هفتم کلمه «الانزع البطین» آمده است. در این زیارت می‌خوانیم «اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ، وَیَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ، وَیَا أَسْرَعَ الْحاسِبِینَ، وَیَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ، بِمُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیِّینَ، رَسُولِکَ إِلَی الْعالَمِینَ، وَبِأَخِیهِ وَابْنِ عَمِّهِ الْأَ نْزَعِ الْبَطِینِ، الْعالِمِ الْمُبِینِ، عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ» که اشاره سروش به انزع البطین است. 🔹 آقای سروش این جملة انزع البطین را به کچل چاق ترجمه کرده است. این‌طور مطرح کرده که چطور می‌شود در یک زیارتنامه ای چنین زیارتنامه ای مطرح شود. خیلی عجیب است که ایشان به راحتی چنین معنایی را از چنین جمله‌ای استخراج می‌کنند و ترجمه می‌کنند. اگر یک فرد عادی کمترین تحقیقی را درباره این عبارت در کتب لغت انجام دهد، می‌تواند به این برسد که این معنایی که ایشان ذکر کرده بسیار با آن معنای واقعی این جمله فاصله دارد. 🔻لازم است عرض کنم که انزع در لغت به دو معنا به کار رفته یکی به معنای جداشده است و دیگری به کسی می‌گویند که دو طرف پیشانی سرش مو نداشته باشد. اما بطین، هم به معنای چاق بودن است و به معنای اصطلاحی مملو بودن و پُر بودن هم به کار می‌رود. مثل متین که به معنی متنی که پر و محکم است. اگر به لحاظ لغوی دقت کنیم اگر همان معنای پیشانی که دو طرف آن کم مو باشد، را در نظر بگیریم، این در واقع در آن زمان در نزد عرب به شخصی که مدل موی سرش به این شکل باشد، أنزع گفته می‌شد. این مو در آن زمان خیلی جالب بوده است. مدلی بوده که همه می‌پسندیدند که به این شکل موهای سر شان را کوتاه کنند. در آن زمان انزع بودن به این معنا یک چیز خوبی بوده است و دو طرف موی سر را کوتاه می‌کردند و به معنای کچل بودن نیست. پس، این کلمه در عصر خودش، مصداقی از کار معقول بوده است و چون موی سر حضرت وصی علیه السلام (محتملاً) شباهت به این شکل از مو کوتاه کردن‌ها داشته، انزع گفته شده است. 🔸 انزع البطین اساساً وصفی است که از ناحیه پیامبر نقل شده است. روایتی از امام رضا نقل شده که امیرالمومنین و شیعیانش را به انزع البطین توصیف کرده است. در کلام پیامبر این انزع را به عنوان جدا شده از شرک معنا شده است. یعنی کسی که از شرک جدا شده است. بطین هم در کلام پیامبر به مملو بودن از دانش و علم معنا شده است. در آن روایت از امام رضا نقل شده که پیامبر به امیرالمومنین می‌فرماید «یَا عَلِیُّ! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی قَدْ غَفَرَ لَکَ وَلِأَهْلِکَ وَلِشِیعَتِکَ وَمُحِبِّی شِیعَتِکَ وَمُحِبِّی مُحِبِّی شِیعَتِکَ فَأَبْشِرْ فَإِنَّکَ الْأَنْزَعُ الْبَطِینُ مَنْزُوعٌ مِنَ الشِّرْکِ بَطِینٌ مِنَ الْعِلْمِ» بعد پیامبر در این روایت این انزع البطین را معنا می‌کند که می‌فرماید مَنْزُوعٌ مِنَ الشِّرْکِ بَطِینٌ مِنَ الْعِلْمِ؛ تو جداشده از شرک و مملو از علم و دانش هستی. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ تأملی بر ذیل دعای عرفه 🔹مرحوم محدث قمی در مفاتيح اشاره مي کند که اين ذيل دعا در اقبال سيد بن طاووس آمده ولی در کتاب بلد الامين کفعمی نقل نشده است، علامه مجلسی با وجود مقدم بودن سيد بن طاووس و نزديک بودن وی به زمان ائمه، نقل کفعمی را ترجيح داده و موافق روايت کفعمی (بدون ذيل دعا) دعای عرفه را ايراد نموده است. با تحقيق در سخنان علامه مجلسي دانسته می شود که مرحوم سيد در کتاب مصباح دعا را بدون ذيل آورده است. 🔻آيت الله شبیری زنجانی در یکی از سخنرانی های خود در مدرسه فيضيه چند دقيقه ای در مورد دعای عرفه سخن گفتند و در ضمن اشاره به ذيل دعای عرفه کرده و گفتند: مرحوم جلال همایی در مولوی نامه اين ذيل را از ابن عطا ء الله  اسکندرانی دانسته است. 🔸مواردی را هم باید لحاظ کرد: الف) عدم سازگاری لسان اين دعا با ادعيه صادره از معصومين ـ عليهم السلام ـ به طوری که از تغيير لحن به خوبي فهميده می شود. ب) عبارات دعا، در بعضی موارد، شبيه به اصطلاحات اهل معقول و عرفان است و شايد توجه بيش از حد بعضی به اين قسمت، همين بوده که احساس کرده اند با اصطلاحات و کلمات فلاسفه و عرفا سازگارتر است. براي نمونه به اين فقره توجه کنيد که با عبارات معصومين از حيث سبک هم خوانی ندارد، «کيف أتوسل اليک بما هو محال ان يصل اليک». ج) در اين تتمه و ذيل دعا، حتي يک بار هم ذکر صلوات بر محمد و آل محمد نيامده است در صورتي که روش ائمه ـ عليهم السلام ـ بر اين بوده که، به ويژه در دعاهای مفصل و طولانی، حتي اگر در اوايل دعا نام پيامبر و آلش نيايد و صلوات بر آن نفرستد، در اواسط و خاتمه مکرر نام محمد و آل او مي آيد همين طور که در دعای عرفه سيد الشهداء نيز چنين است ولي در تتمه نام پيامبر و آل او نيامده که اين با ديگر دعاه های مأثوره تفاوتی چشم گير دارد. د) در هيچ جای دعا، از موقف حج و عرفه ياد نشده، در حالي که در دعای امام ـ عليه السلام ـ چندين بار به مناسبت، از آنها نام برده شده است. 🔻برخی از محققين پيش از آنکه در مورد انتساب ذيل دعا به امام ـ عليه السلام ـ و اثبات صدور اين کلمات از حضرت سيد الشهداء ـ عليه السلام ـ بپردازند به سازگاري آن با متن قرآن و روايات پرداخته اند اين بررسی درست نيست زيرا اين کار را مي توان در مورد کلمات مندرج در اشارات بو علي و اسفار ملا صدرا و ديگران نيز انجام داد و در آخر به اين نتيجه رسيده که فلان گزاره در اين کتاب ها با قرآن و روايات سازگار است ولي بايد دانست که مخالف قرآن نبودن مطلبی دليل نمی شود که ائمه اطهار آن را گفته باشند و آنچه مغفول مانده بررسی سندی اين ذيل از دعاست نه بررسی محتوایی. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا