May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜ ﷽ «فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِينَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»
پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرامىدهند و بهترين آن را پيروى مىكنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان.
آيه ۱۷ و ۱۸ سوره زمر.
✍ تاملی بر معنای تبیین در آیه 44 سوره نحل (بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ ۗ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ )
🔹از جمله مهمترین آیات استدلال شده برای حجیت سنت نبوی آیه فوق است که از آن تعبیر به آیه تبیین می شود.نقطه ثقل استدلال مساوی قرار دادن معنای تبیین با شرح و تفسیر می باشد.یعنی پیامبر وظیفه شرح و تفسیر آیات قرآن را برعهده داشته و برخی مفسرین هم با استناد به آیه معتقدند که پیامبر همه قرآن را طی حیات خویش تفسیر کرده اند .
🔹قرائن متعددی به ذهن می آید که مراد از تبیین عدم کتمان و اظهار است نه شرح و تفسیر:
الف )در کتب متقدم و معتبر لغوی تبیین به معنای شرح و تفسیر نیامده است. به عنوان نمونه راغب در مفردات بیان را به معنی الکشف عن الشیء و علت بیان نامیدن کلام را بخاطر کاشفیت آن از معنای مقصود دانسته است ( مفردات ج 1 ص 157 ) .ابن فارس اصل واحد "بین" را انکشاف ذکر می کند. ( معجم مقاییس اللغه ج 1 ص 327 ) .پیش از این دو هم فراهیدی ( العین ج 1 ص 208 ) تبیین را به معنای قطع و جدا شدن گرفته وباز خبری از شرح و تفسیر نیست .هیچ یک از اهل لغت در این واژه شرط ندانسته اند که اتضاح و ظهور به دنبال اجمال وابهام باشد و این امریست که مایه تمییز تبیین از تفسیر می گردد.
ب) در خود منظومه لغوی قرآن بیان نقطه مقابل کتمان آمده است . به عنوان نمونه به آیه زیر توجه کنید :
وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ ( آل عمران / 187 )
مشخص است که آیه در مقام نکوهش اهل کتاب بخاطر کتمان حقیقت است و معنای تبیین اظهار و کشف است نه شرح و تفسیر.
ج ) تحقق مفهوم تفسیر منوط به ابهام و خفائی در مفهوم است که مفسر در مقام کشف آنست.لازمه مفسر بودن غیر قرآن برای قرآن گنگ بودن و ابهام و اجمال داشتن آنست که این گونه گژی ها از ساحت قرآن به دور است . قرآن در دلالت خود مستقل است و نیازی به مفسری غیر از خود برای کشف دلالت الفاظ آن وجود ندارد .
د ) در قرآن بلاغ رسالت یگانه پیامبر معرفی شده است ( مائده / 99 ) .وظیفه پیامبر ابلاغ دریافت های خویش از خدا از طریق وحی است. از همه آیاتی که از قرآن به عنوان نور یا بیان یاد می کند این مفهوم قابل استفاده است که زبان قرآن در بیان مقاصد خویش زبانی گویا و رسا است و آیات الهی در حد ذات خویش روشن و روشنگر است . وظیفه عمده پیامبر رساندن آن به آحاد امت است . در سوره تکویر آیه 24 در وصف پیامبر او را فردی غیر بخیل نسبت به غیب معرفی کرده است یعنی پیامبر هر آنچه را به او وحی شده بازگو میکند . در سوره حاقه آیات 44 و 45 قید شده که پیامبر باید آنچه را دریافت کرده بدون آمیختگی با دیگر کلمات در سطحی گسترده به دیگران برساند.
💠نتیجه آنکه آیه تبیین این معنا را می رساند که پیامبر وظیفه اظهار و عدم کتمان وحی را برعهده دارد و با این معنا از تبیین آیه از مدار استدلال برای حجیت سنت نبوی خارج می شود. همچنین نمی توان از این آیه برای مفسر بودن پیامبر استفاده کرد.
#آیه_تبیین
#تأمل
👇👇
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi
May 11
مشتقات ریشه بین
با تطبیق این کلمات می توان به معنای اصلی تبیین دست یافت
https://eitaa.com/Taammolate_talabegi