🔰(قسمت سوم)
تحقیقات پرونده وارد مرحله جدیدی میشود.
بازپرس دست به انجام عملی گمراه کنندا میزند ودستور میدهد تا احمد را دستگیر کنند.
هدف از این دستگیری دیدن واکنش احمد است.
احمد بلافاصله پس از دستگیری اعتراف میکند:
《مادر زنم در حالی که یک پسر و دختر بزرگ داشت از همسر اولش جدا شد و با محمد ازدواج کرد. نغمه و نجمه دخترهای محمد بودند.من با دختر بزرگتر خانواده ازدواج کردم.
چندی بعد پسر مادرزنم از همسر اولش که افشین نام داشت از من خواست تا ترتیبی بدهم که او مادرش را ببیند و با او صحبت کند.
من این کار را کردم.
افشین به همراه برادرناتنی اش حمزه و یکی از دوستانشان سهراب به مادرزنم آمدند.
🆔️ @Taardid
(قسمت چهارم)
🔎افشای راز پشت پرده ماجرا
🔻داستان از این قرار بود که:افشین وقتی به خانه مادرش میرسد مشغول صحبت با او میشد ولی چندی بعد بینشان بحثی بالا میگیرد،افشین با تبرزین به سمت مادرش حمله ور میشود و او را به قتل میرساند.
در همین حین حمزه و سهراب دخترها را گرفته بودند تا جیغ نکشند.
کودکان شاهد مرگ مادر بودند پس برای پنهان ماندن داستان قتل حمزه به سمت آنها حمله ور میشود و سر آن دو را میبرد و صحنه را طوری میچیند که محمد قاتل شناخته شود.
پس از اعترافات احمد ماموران پلیس اقدام به دستگیری سه متهم کردند.
حمزه حین تلاش برای فرار از کشور در مرز افغانستان دستگیر شد.
🔎اعترافات قاتلین:
---------------
اعترافات افشین:افشین ۲۱ساله در بازجویی گفت: از ۸سال قبل که مادرم از پدرم جدا شد دیگر او را ندیده بودم.
او به مشهد آمده بود و با محمد ازدواج کرد و من باید در محله با زخم زبان های مردم زندگی میکردم. پدرم هم دائما درباره مادرم بدگویی میکرد.
بالاخره تصمین گرفتم تا با او روبرو شوم پس چاقو و تبرزین خریدم و در کوله پشتی خود جاساز کردم و به دیدن مادرم آمدم. او ابتدا فکر کرد به دنبال گرفتن سند ملک هستم پس به اتاق رفت تا آن را بیاورد در این حین من به دنبال او وارد اتاق شدم. مشاجره بین ما شروع شد، من عصبانی شدم و خون جلوی چشم هایمرا گرفت دیگر متوجه نشدم که با تبرزین چند ضربه به او زدم.
در ادامه قاضی حسینی از او پرسید اگر محمد از راه میرسید چه میکردی؟ افشین پاسخ داد: او را هم می کشتم.
---------------
اعترافات حمزه: من برادر ناتنی افشین هستم او وقتی تصمیم گرفت که به مشهد برود و با مادرش روبرو شود برنامه خورد را با من در میان گذاشت و من هم او را همراهی کردم.
در زمان حادثه نجمه دختر کوچکتر خانواده پس از دیدن قتل مادرش دائما جیغ می کشید بخاطر همین من صدای تلویزیون را زیاد کردم تا صدای او به کوچه را پیدا نکند اما فایده نداشت پس با چوب به سر او ضربه زدم و سپس سرش را بریدم بعد سهراب نغمه را رها کرد و من او را هم گرفتم و به همان شکل به قتل رساندم بعد برای صحنه سازی جسد او را زیر بدن مادرش قرار دادم و همگی فرار کردیم.
---------------
📝حکم
پس از پایان جلسات محاکمه
حمزه به دو بار قصاص محکوم شد،
افشین به یکبار قصاص
و سهراب برای معاونت در قتل به ۱۰ سال زندان محکوم شد.
اما احمد به دلیل نبودن دلایل کافی از معاونت در قتل تبرئه شد.
🆔️ @Taardid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
13.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
13.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰صنعت آیدل سازی در خدمت شیاطین!
🔻فیلمی با رویکرد انتقادی نسبت به صنعت آیدل سازی که در کره جنوبی ساخته شده و پشت صحنه این صنعت را به تصویر میکشد.
-در ویدئو بالا بخشی از فیلم در کنار موزیک ویدئوهای واقعی قرار داده شده است.
🆔️ @Taardid
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 چگونه مسائل غیر اخلاقی با تغییر نام، علمی و جذاب میشوند؟
🔻پروژه ی شیک و طبیعی جلوه دادنِ گناه.
🆔️ @Taardid
12.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 کرونا؛ سنگ محک علم!
🔸️ویدویی که میبینید، اعترافات یک پرستار انگلیسی است که در زمان همهگیریِ کرونا در خط مقدم مبارزه با این ویروس بوده!
حقایقی که او میگوید را میتوان از چند زاویه مورد بررسی قرار داد و مهمترین زاویه نگاه به ناتوانی علم در جلوگیری از این پاندمی بود!
🔹️اوایل شیوع کرونا، رایج شده بود که #دین در برابر #علم به زانو درآمده چرا که دعا و پناه بردن به اماکن مقدس در کنترل بیماری ناتوان بوده و تنها واکسن که ساخته دست بشر غربی است، میتواند همه بیماریها از بین ببرد اما آنچه که در ادامه رخ داد چنانچه این پرستار انگلیسی میگوید دانشمندان، با درماندگی کامل هر روز یک روش مقابله کننده ارایه میدادند که با شکست روبرو میشد...
🔸️ نگاه این پرستار به تصویری که از کره شمالی ساخته شده و انطباق آن با شرایط انگلیس نیز جالب است...
#ببینید
🆔️ @Taardid
🔰تماشای خون در سینما!
🔸️در سال ۲۰۱۳، سالن سینمایی در کلرادو، لبریز از تماشاگرانی بود که برای دیدن فیلم «شوالیه تاریکی بر میخیزد» حضور یافتهاند.
فیلم آغاز و سالن سینما در سکوت فرو میرود. پس از گذشت ۲۰ دقیقه از فیلم، مردی وارد سالن میشود در حالی که ماسک گاز، جلیقه، کلاه ایمنی بالستیک، ساق دست ضدگلوله، محافظ کشاله ران و دستکش به تن دارد!
🔻تماشاگران تصور میکنند که این کار ترفندی برای تبلیغ فیلم است که در آن هنگام شخص ناشناس با پرتاب دو کپسول گاز اشک آور دید حاضران را مخدوش کرده، سپس با تفنگ ساچمهای به سقف سالن شلیک و به سرعت به سمت افرادی که در ردیف 9 نشسته بودند نشانه میرود!
🔹️نوبت به اسلحه بعدی میرسد اسلحهای با یک خشاب 100 گلوله که با آن تماشاگران را به رگبار میبندد!
در این حین اسلحه دچار مشکل میشود ولی این امر او را از ادامه جنایتش باز نمیدارد...بنابراین به سراغ تفنگ دیگری رفته و اینبار افراد حاضر در راهرو را طعمهی خود میکند و با تیری که از دیوار گذشته سه نفر را در ردیف 8 مورد اصابت قرار می دهد.
🔻اولین تماس با پلیس در ساعت ۱۲:۳۹ دقیقه بعد ازظهر گرفته میشود و ماموران ۹۰ ثانیه بعد در صحنه حضور پیدا میکنند اما به دلیل نوع پوشش و رفتار آرام جنایتکار، ابتدا او را با مامور پلیس اشتباه میگیرند!
🔸️ ساعت ۱۲:۴۵ دقیقه؛
مظنون پشت ساختمان سینما در حالی که به اتومبیل خود تکیه زده بود دستگیر میشود.
آن شخص "جیمز هلمز" نام داشت که تنها در عرض چند دقیقه به 82 نفر شلیک کرده بود که منجر به کشته شدن 12 نفر از آن شد...
🗃 پرونده #جنایی «تماشای خون در سینما!»
🆔 @Taardid